چه گوارا
دوقلوهای جداشدنی
هنوز هم معماهای زیادی در مورد مرگ چهگوارا و سودی که نصیب رژیم دوست سابقش در کوبا کرد، وجود دارد.
ادامه مطلببت انقلاب کوبا
فیدل تا نفس آخر برای رسیدن به خواستههای خود دشنام داد و مبارزه کرد اما به ندرت پیروزی را در آغوش گرفت.
ادامه مطلبچهگوارا؛ مسیح یا ماکیاولی؟
در موارد متعدد، چهگوارا افراد را به صورت انفرادی اعدام کرد تا نظم را در گروه چریکی بزرگش برقرار کند. در واقع او تعمدا و بیرحمانه نمونهای از عقاید ماکیاولیستیاش را نمایش داد.... در حالی که چهگوارا در رهبری نیروهای چریکی که رژیم باتیستا را در اوایل سال ۱۹۵۹ سرنگون کرد موفق بود، اما او به شدت در دولت تحت کنترل کاسترو ناکارآمد بود...چهگوارا به مردانش آموزش میداد که نفرت را دستور کار خود قرار دهند و اولین کسی باشند که میکشند.
ادامه مطلبچهگوارا در تهران امروز/ چریک انقلابی در خیابان انقلاب
فروشنده میگوید: بیشتر مشتریان دنبال عکسهایی هستند که در آن چهگوارا متفکر است یا عکسی که سیگار برگ کوبایی در دست دارد، اینها جزو پر فروشترینهاست، اما عکسش با فیدل کاسترو فروش چندانی ندارد...فروشنده دیگری میگوید: فروش کتاب در مورد زندگی «چه» بیشتر از پوسترهای اوست که البته فروش کتاب هم نزدیک یک سالی است کم شده...او معتقد است تب چهگوارا در حال سرد شدن است و جوانان این روزها بیشتر به دنبال عکسها و پوسترهای هنرمندان داخلیاند.
ادامه مطلبنگاهی متفاوت به میراث چهگوارا/ قهرمانی انقلابی یا قاتلی سنگدل؟
تصویری که تاریخ معاصر از چهگوارا ترسیم کرده، تصویری معیوب و ناقص است. چهگوارا به صفاتی وصف شده که در شایستگیاش در برخورداری از چنین تجلیلی تردیدهای جدی وجود دارد...مردی که میتوانست پزشک خوبی باشد، اما ترجیح داد چریکی انقلابی و سیاستمداری معروف باشد. او دست از درمان تن و جسم خلق شست تا اسلحه در دست گیرد و با به راه انداختن جنگهای پراکنده در هر گوشه از جهان، روح و جان خلق را [چنانکه باور داشت] درمان کند.
ادامه مطلبمهرآیین در گفتوگو با تاریخ ایرانی: چهگوارا با نمادهای تجاری تکثیر میشود
امثال «چه» در نسبت با شرایط اجتماعی خودشان افرادی نیستند که در سطح روزمرگی باقی بمانند، وضعیت را تبدیل به الگو میکنند. در واقع این افراد در مقابل وضعیت خودشان یک ژست میگیرند، یک فیگور؛ اما ژست و فیگوری که ماندگار است...چهگوارا بعدی از ایدئولوژی، مناسک و نهادهای سوسیالیستی است...چهگوارا در ایران به عنوان نماد یک اندیشه که در تقابل با وضعیت موجود خودش را طرح میکند، زنده است...تجاری شدن چهگوارا به معنای تهی شدنش از معنا نیست. اتفاقا این چهگواراست که به تجارت معنا میبخشد.
ادامه مطلببازتاب کشته شدن چهگوارا در روزنامههای ایران/ تردید در مرگ چریک
از روز سهشنبه هجدهم مهرماه ۴۶ که خبرهای مربوط به مرگ چهگوارا به نیمصفحه نخست روزنامهها راه پیدا کرد، تیترها بوی تردید میداد. «چهگوارا کشته شد؟» تیتری بود که کیهان عصر روز سهشنبه برای خبر کشته شدن «ال چه» انتخاب کرد. اطلاعات هم تیتر مشابه و سوالی «آیا چهگوارا کشته شده؟» را برگزید...مهمترین روزنامههای ایران یک هفته تمام همزمان با سایر رسانههای دنیا به انعکاس خبرهای مرتبط با مرگ چهگوارا پرداختند.
ادامه مطلبچه گوارا؛ قدیس بیدین جوانان عصر ما - آریل دورفمن
هست، همیشه هست، شرایط ناعادلانه و نابرابرِ وحشتناکی که دههها قبل باعث شد «چه» سفرش را بهسمت گلولۀ تقدیر و عکسِ در انتظارش در بولیوی آغاز کند. قدرتمندانِ زمین باید حواسشان را جمع کنند: پسِ این تیشرتهایی که سعی کردهایم او را محصورشان کنیم، چشمانِ چهگوارا همچنان بیقرار مشتعلاند...هیچچیز بهقدرِ رویکردِ «چه» در تحقیرِ آسایش و رفاهِ دنیوی و امیالِ معمول و پیشپاافتادۀ انسانی نمیتواند همدلی برانگیزد.
ادامه مطلبچه: انقلابی تمام وقت، اسطوره ماندگار
چهگوارا بیتردید به حرکت در جهت بهتر کردن شرایط فقرا باور داشت، اما فکر میکرد بهترین راه برای رسیدن به این هدف انقلاب خشونتآمیز است، و برخلاف نظریهپردازان سوسیالیست قدیمیتر، به نیروی افراد بیش از نیروی تودهها ایمان داشت...گوارا پزشکی بود که خودش را به یک سرباز تبدیل کرد اما در عین حال یک روشنفکر پرمطالعه، یک نظریهپرداز سوسیالیست، دانشآموز استراتژی نظامی، و نویسندهای پرکار بود...آخرین مقاله او که در سال ۱۹۶۷ چاپ شد، «دو، سه، چندین و چند ویتنام بسازید»، نام داشت.
ادامه مطلبنگاهی به زندگی تامارا بونکه/ زنی که «چه» را دوست داشت
چهگوارایِ جذاب، هم او که قهرمان نسل تامارا بود، حالا که این قدر نزدیک و در دسترس بود، بیشترین انگیزهها و دلایل را برای همراه ساختن جوانانی چون تامارا فراهم میکرد. تامارا هم میخواست مانند چهگوارای محبوب باشد...خوزه زاپاتا در کتاب «تانیا، زنی که چهگوارا را دوست داشت»، تامارا را جاسوسی چندجانبه خوانده بود که برای کا.گ.ب اطلاعات جمعآوری میکرده، با مردان بلندمرتبهای در کوبا، آرژانتین و بولیوی رابطه داشته و البته معشوقه چهگوارا هم بوده است.
ادامه مطلبچهگوارا؛ از نماد انقلابی تا ابزار تبلیغاتی
حتی در کوبا، یکی از آخرین سنگرهای کمونیسم، از چهگوارا هم برای رساندن یک پیام استفاده میشود و هم برای رسیدن به پول: «میفروشه!»؛ این حرف یک فروشنده کوبایی است که تصاویر چهگوارا از روی تیشرتهایی که دیوار مغازهاش را پوشاندهاند خیره به او نگاه میکنند... خانم گوارا و خانوادهاش تلاش کردهاند از فروش و عرضه تصویر «چه» به شکلهایی که آنها شنیع میدانند جلوگیری کنند.
ادامه مطلبواپسین لحظهها با چهگوارا/ روایت دختری که آخرین عشق چریک بود
از لحظهای که پا به اتاق گذاشتم «چه» به من خیره شده بود و چشم از من برنمیداشت. من هم به او خیره شدم. لبخند میزدم و کمی هم خجل شده بودم اما بیشتر از هر چیز حیرت کرده بودم. در ذهن کنجکاوم او را مردی زشت و پلید تصور کرده بودم، اما حالا اینجا مردی به غایت زیبا میدیدم...«چه» آن مرد وحشی و بیرحمی نبود که به ما باورانده بودند. در چشم من او یک انسان زیبا، جوانمرد، و فرهیخته بود.
ادامه مطلب