محمد هاشمی
سفارتی که خار چشم انقلابیون بود
محمد هاشمی خود را برای مرگ آماده میکرد. او و مابقی، یک هفته بیشتر بود که کارشان شده بود دید زدن از پشتبام ساختمانهای بلند خیابانهای فرعی اطراف سفارت آمریکا...تا هاشمی مژده داد که قصدشان محاصرهٔ این محل است، همهمهٔ خرسندی و هیجان جماعت بلند شد...کنسولگری شبیه قلعه شده بود...دیوارها با شعارهای انقلابی پوشانده شده بودند و بر تارکشان، میلههای سه فوتی تیز و خمیدهای از جنس فولاد نشسته بود...چند روز قبلترش، گروهی از جوانان دزدکی وارد مجتمع شده بودند تا پرچم آمریکا را پائین بیاورند.
ادامه مطلباسناد، مکمل خاطرات/ بخشهایی از ضمائم کتاب خاطرات هاشمی
محسن هاشمی: زندگی شخصی آیتالله هاشمی با همین پسته و محصول تولیدی خودشان میگردد که توسط اینجانب اداره میشود... پیام امام درباره انتخابات مجلس سوم: مردم قیم نمیخواهند... نامه تند امام به محمد هاشمی: این قضایا تکرار شود برخورد جدی میکنم...حکم امام برای عبدالله نوری: تأیید عزل و نصب فرماندهان سپاه با شماست.
ادامه مطلب