خاطره مسعود دهنمکی از بازداشت حاجبخشی
زمستان ۶۸ بود. قرار بود در اعتراض به روند برنامهسازیهای صدا و سیمای زمان محمد هاشمی، تظاهراتی در مقابل صدا و سیما برگزار کنیم. در آن زمان راضی کردن جماعت به تغییر محلهای اعتراض از خیابان و میدان ولیعصر به سمت نهادهای دولتی و تصمیمساز کار سادهای نبود. حتی یکی از مداحان مشهور پشت بلندگو گفته بود: جایی که نماینده امام و رهبری مسوول آن است مگر میشود تظاهرات کرد، این یک کارها ضد انقلابی است.
خداییش حاج بخشی با وجود اینکه سواد آکادمیک چندانی نداشت ولی صاحب تحلیل بود. آن موقعها هنوز نه گروه انصاری بود و نه تشکیلات رزمندگان و... خودمان بودیم و خودمان. داخل منزل حاجی در خیابان کارگر جلسه میگذاشتیم و تصمیم میگرفتیم. با هیچ جا هم هماهنگ نمیکردیم مجوزمان هم پرچم حاجی بخشی بود.
بعد از کلی بحث همه متقاعد شدند که برای برخورد با مسائل فرهنگی به جای تکرار سابقه سال ۶۴ باید روشهای اعتراضی معطوف به سوی سیاستمداران و مدیریتها باشد نه مردم. اولین و مهمترین جا هم تلویزیون بود. زمان راهپیمایی را هم سوم اسفند تعیین کردیم.
دهها هزار تراکت کفدستی در راهپیمایی ۲۲ بهمن پخش کردیم. نظام در مقابل عمل انجام شده قرار گرفته بود. از صد جا تماس میگرفتند که راهپیمایی را لغو کنید. بینمان نفوذی داشتیم و میدانستیم اخبار جلسه بیرون درز کرده است. قرار شد در این بیست و چهار ساعت مانده به راهپیمایی مخفی شویم تا دستگیر نشویم. قرار بود هر اتفاقی افتاد همه از کوچه پس کوچهها خودشان را به میدان ونک برسانند و راهپیمایی را آغاز کنند. حتی پیشبینی کردیم اگر بلندگوی ماشین وانت من توقیف شد بلندگوهای ماشین حاجی تقویت شود....
اما اتفاق عجیبی رخ داد. صبح سوم اسفند رادیو با پخش صدای حاج بخشی از برنامه سلام صبحبخیر همه را غافلگیر کرد... سلام مردم! صبح به خیر. من رو که میشناسید حاجی بخشیام. راهپیمایی امروز کنسله. مصلحت اینه هر کسی صدای منو میشنوه به بقیه هم بگه...
رادیو این پیام حاجی را تا ظهر مرتب پخش میکرد. بعدا فهمیدیم حاجی را شبانه محترمانه دستگیر و به زور تفهیمش کرده بودند که مصلحت محمد هاشمی مصلحت نظامه و باید این راهپیمایی کنسل بشه. این قدر هم محکم حاجی رو قانع کرده بودند که عصر هم به میدان ونک نتونست بیاد.
اما باید مسوولان میفهمیدند که این حرکت قائم به شخص نبود وگرنه باب میشد و قبل از هر اعتراض و راهپیمایی حاجی یا یکی دیگه رو دستگیر میکردند. ساعت ۴ میدان ونک به سمت سازمان پر بود از گشتهای کمیته و شهربانی. مردم هم البته پیام رادیو را باور کرده بودند و نمیدونستند صدای حاجی پخش زنده نیست و دوازده شب تو یه جای دیگه ضبط شده!!
چون جمعیت کم بود تو همون میدون ونک شعار دادیم و سمت سازمان نرفتیم اما این آغاز لرزیدن صندلی محمد هاشمی و شکلگیری اعتراضات مردمی در برابر استحاله فرهنگی مدیران انقلاب بود.
نظر شما :