محمد هاشمی: فشار می‌آوردند که زن اخبار نگوید/ با پخش مسابقه‌های فوتبال مشکل داشتند

۰۲ بهمن ۱۳۹۶ | ۱۳:۵۹ کد : ۶۱۷۳ دیگر رسانه‌ها
محمد هاشمی، رئیس اسبق سازمان صداوسیما در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد (۳۰ دی ۱۳۹۶) درباره دوران مسئولیت خود گفته است: «اداره صداوسیما با ترکیبی که سازمان قبل از پیروزی انقلاب داشت و با تصفیه‌هایی که انجام شده بود کار دشواری بود. در میان سازمان‌های دولتی به نظرم بیشترین تصفیه در سازمان صداوسیما شده بود. من که به آنجا رفتم گفتند حدود سه هزار نفر از سازمان پاکسازی شده‌اند. حالا چه خودشان رفته بودند و چه اخراج شده بودند. به هر حال از جمعیت ١١ هزار نفری سه هزار نفر از سازمان جدا شده بودند. خب این نشان می‌دهد در هیچ تشکیلاتی به این نسبت ریزش نیرو نداشتیم. جای این افراد نیروهایی که تازه آمده بودند وابسته به جریان‌های فکری مختلف بودند. چپ، مجاهد، توده‌ای، منافق و... شبکه حزب توده که بعدا با همکاری بخش معاونت اطلاعاتی نخست‌وزیری شناسایی شدند؛ ۵٢ نفر بودند. روابط این شبکه به گونه‌ای در قالب تیم‌های چهار نفره طراحی شده بود که فقط رابط‌ها همدیگر را می‌شناختند و دیگران یکدیگر را نمی‌شناختند. بخش‌های پخش، فنی، خبر و جاهای کلیدی صداوسیما را شناسایی کرده بودند که اگر خواستند روزی برنامه داشته باشند صداوسیما در اختیارشان باشد. خب این یکی از مسائل آن روز‌ها بود. از طرف دیگر توقعات مردم هم زیاد بود. تصور می‌کردند حالا که انقلاب شده تلویزیون باید مثل مسجد دایم برنامه مذهبی داشته باشد.»

 

به گزارش «تاریخ ایرانی»، وی افزود: «شرایط خیلی سخت بود اما من سعی می‌کردم دایما جلسه داشته باشیم و توضیح بدهم. مثلا درباره مخالفت‌هایی که با موسیقی می‌شد، رفتم با علما و مراجع در قم و تهران صحبت کردم. برخی از آقایان مراجع مدادی که در دست داشتند را روی میز جلویشان می‌زدند و می‌گفتند همین صوتی که از زدن مداد روی میز حادث می‌شود هم حرام است. برخی هم بودند که می‌گفتند شما برای اینکه بهتر با خدا ارتباط برقرار کنید به موسیقی گوش کنید. اختلاف برداشت‌ها اینقدر زیاد بود. اما حضرت امام، مرحوم آقای منتظری و دیگرانی بودند که نگاه متفاوتی داشتند. فضای جامعه به‌ شدت ملتهب بود. مثلا به ما می‌گفتند چرا ورزش فوتبال را پخش می‌کنید این جوان‌ها شورت پایشان است و خوب نیست. یا می‌گفتند پخش مسابقه‌های کشتی و وزنه‌برداری خیلی برای خانواده‌ها بد است و چرا این‌ها را پخش می‌کنید. یعنی بسیاری از موارد که امروز عادی است و کسی رویشان حساسیت ندارد آن زمان به عنوان مشکل مطرح بود.»

 

هاشمی ادامه داد: «عده‌ای از مراجع حتی مارش قبل از اخبار را می‌گفتند حرام است. بنابراین توقع از صداوسیما بسیار بالا بود و امکانات هم بسیار کم. در دوره مدیریت من که همزمان با دوره جنگ بود توقعات دیگری هم از صداوسیما شکل گرفته بود و خانواده‌های شهدا و رزمندگان هم توقع خاص خودشان را داشتند. شرایط پیچیده‌ای بود اما امتیاز بزرگ من این بود که حضرت امام با مشورت‌هایشان کاملا حمایت و مراقبت می‌کردند. مثلا اگر برنامه‌ای به نظرشان مناسب نبود امام به من تذکر می‌دادند. از طرف دیگر در برابر هجمه‌هایی که علیه من یا به صداوسیما می‌شد امام به مناسبت‌های مختلف اظهارنظر می‌کردند که معنایش حمایت از ما بود و مشکل کلا حل می‌شد.»

 

او درباره این موارد توضیح داد: «مثلا به ما فشار می‌آوردند که چرا تا وقتی مردان هستند از زنان برای گویندگی خبر استفاده می‌کنید؟ مثلا فشار می‌آوردند که ما از خانم مریم ریاضی که از گوینده‌های خبر قبل از انقلاب بود و بسیار هم گوینده‌ای قوی و مسلط بود، استفاده نکنیم. تماس‌های فراوانی می‌گرفتند که باید مردان خبر بخوانند. تلفن‌باران شده بودیم. رفتم خدمت امام و این مشکل را در میان گذاشتم. ایشان پرسید که شما به منتقدان چه جوابی داده‌اید؟ توضیح دادم که به منتقدان گفته‌ام چون ما جنگ داریم مردان باید بروند جبهه. امام تبسمی کردند. یک هفته بعد مراسمی بود که امام پیام داشتند، مرحوم احمدآقا با من تماس گرفتند و پرسیدند شیفت کاری خانم مریم ریاضی چه زمانی است و تاکید کردند که پیام امام را خانم ریاضی بخواند. در حالی که قبل از آن پیام‌ها را یا آقای توسلی می‌خواند یا حاج احمدآقا می‌خواند یا افراد دیگر. این ‌بار اما امام اصرار کرده بودند که خانم ریاضی پیام را بخواند. خب وقتی ما پیام امام را دادیم ایشان خواند دیگر مخالفت‌ها تمام شد.»

 

هاشمی افزود: «بر اساس توصیه حضرت امام وظیفه اصلی ما این بود که اولا برنامه‌هایمان آموزنده باشد و بدآموزی نداشته باشد. ثانیا تبیین‌کننده ارزش‌های اسلامی باشد. ثالثا جنبه هدایت‌گری داشته باشد. یعنی وقتی کسی برای آن برنامه وقت می‌گذارد احساس نکند وقتش تلف شده است. رابعا مردمی باشد. یعنی مخاطب ما مردم باشند و به گروه‌های سیاسی وابسته نباشیم. حضرت امام می‌فرمودند صداوسیما شرکت سهامی نیست بلکه متعلق به مردم است. خامسا مسائل مردم به طور دقیق در صداوسیما منعکس شود. نه دستگاه‌ها تخریب شوند و نه کمبود‌ها نادیده گرفته شود. ضمن اینکه به ارائه راهکار هم توجه داشته باشیم. این‌ها بیشتر مورد تاکید ایشان بود و ما سعی کردیم ضوابط اداری صداوسیما را به لحاظ هنری، سیاسی و اجتماعی در همین چارچوب تعریف کنیم.»

 

به گفته رئیس اسبق سازمان صداوسیما، «در دوره مدیریت ما، فقط به تصویر کردن جنایات نظام شاهنشاهی بسنده نمی‌کردیم. ما بیشتر تمرکزمان بر معرفی نظام‌های حامی شاهنشاهی بود. یعنی بحث امریکا و اسرائیل برای ما بحث اساسی بود. البته نظام پهلوی هم مد نظرمان بود. به تفاوت‌های پدر و پسر هم در مواردی پرداخته می‌شد. اما نظام پهلوی به عنوان یک زائده مطرح بود نه اصل. به نظر من همین امروز حتی جوان‌های کم سن و سال هم نسبت به استکبار یعنی امریکا و حتی شوروی - از گذشته تاکنون - حساسیت دارند، یعنی که مجموعه رسانه‌های کشور موفق شدند از این جهت فرهنگ‌سازی انجام دهند. دلیلش این است مردم خودشان جنایات استکبار را لمس کردند. در جنگ هشت ساله تعداد زیادی از جوانان این کشور شهید و جانباز شدند و مردم با وجود خودشان این جنایت را درک می‌کردند یا مثلا وقتی منافقین ١٧ هزار نفر را ترور کردند خب این ترور‌ها را مردم می‌دیدند و از نزدیک لمس می‌کردند اصلا نیازی نبود که ما برنامه خاصی هم تولید کنیم. نکاتی ملموس بود در زندگی مردم. این را رسانه‌ها وقتی کار می‌کردند درک می‌شد و به یک فرهنگ تبدیل می‌شد. اما مثلا رضاخان در کارنامه عملی‌اش این است که خط‌آهن را برای خدمت به انگلستان کشیده است. خب این یک کار عمرانی است که مردم تا همین امروز هم دارند از آن استفاده می‌کنند حالا اگر ما بگوییم این با هدف خدمت به انگلستان بوده یا جنایت بوده کسی این حرف را قبول نمی‌کند. یعنی فرق راه‌آهن با تروریسم یا جنگ تحمیلی آن را می‌بیند. ما این نوع تناقض‌ها را با دوستان مطرح می‌کردیم می‌گفتیم در برنامه‌سازی به گونه‌ای کار کنیم که برای مردم ملموس باشد. در سریال‌ها می‌گفتیم سریالی موفق است که مخاطب فضای آن را درک کند و بتواند با آن ارتباط برقرار کند.»

 

او با اشاره به کسانی که «شهادت می‌دهند کاری که در دوره ما برای سریال‌سازی خصوصا سریال‌های تاریخی انجام شد قبل از انقلاب هم نظیر نداشت»، ادامه داد: «موضوعات را تقسیم‌بندی کردیم. اولویت‌ها را مشخص کردیم. سه، چهار سرفصل را انتخاب کردیم. از تاریخ صدر اسلام و بعد تاریخ معاصر که مردم را با تاریخ آشنا کنیم. وقتی هم می‌خواستیم سریال را بسازیم گروه‌های مطالعاتی مطالعه می‌کردند متن را تهیه می‌کردند می‌آوردند در شورایی مطرح می‌شد همزمان استادان دانشگاه و پژوهشگران هم آن متن را نقد کنند بعد از آن متن نهایی را می‌فرستادیم که تبدیل به سناریو شود. بعد از تصویب سناریو هم می‌دادیم به واحد هنری برای دکوپاژ. بنابراین متخصصان متفاوت را درگیر می‌کردیم که این کاری که برایش هزینه می‌کنیم کار حتی‌المقدور کم‌عیب و نقص باشد. ما نمی‌خواستیم مثلا در سریال‌های تاریخی شعاری رفتار کنیم. برای سریال امام علی(ع) خیلی وقت گذاشتیم. حتی سریال امام حسن هم که بعدا پخش شد متن و سناریو در دوره ما تهیه شده بود. آن موقع مثل الان رسانه‌های دیگری نبودند. خیلی کم بودند. مثلا ما در نقاط مرزیمان شبکه‌های کشورهای مجاور دریافت می‌شد. فضای مجازی نبود. ماهواره‌ای هم نبود. بنابراین از یک طرف تلویزیون می‌دیدند یک چیزی دارد و بعد هم خودمان هم وظیفه می‌دانستیم که کار با کیفیت انجام دهیم. زمانی که من مسئول بودم از نظر فنی ما ماهواره نداشتیم روی ماکرویو بودیم. در زمان قبل از انقلاب شبکه دو ٣۵ درصد بود و شبکه یک ۶٠ درصد بود. ماهواره اجاره کردیم و برنامه‌هایمان را می‌دادیم روی ماهواره. آقای لاریجانی که آمدند با مجلس و این‌ها به این جمع‌بندی رسیدند که کانال‌ها را راه‌اندازی کنند. در دوره من پوشش شبکه یک و دو را افزایش دادیم و شبکه سه را هم اواخر حضورم در سال ٧٢ با هدف پخش برنامه برای جوانان و برنامه‌های ورزشی تاسیس کردیم. آقای لاریجانی که آمد شروع کردند و شبکه‌ها را زیاد کردند. زیاد کردن شبکه بدون محتوا که فایده ندارد. بنابراین به اندازه شبکه‌ها نیرو نداشتند. یک برنامه را در چند شبکه پخش می‌کردند و در‌‌ همان شبکه هم سه بار تکرار می‌کردند. فکر کردند با افزایش کمی می‌توانند پاسخگو باشند. از آن طرف هم ماهواره وارد شد این‌ها در مشکل گیر کردند که اگر بخواهیم مخاطب داشته باشیم آقای لاریجانی می‌گفت ما بین بد و بد‌تر، بد را انتخاب کردیم اگر این را پخش نکنیم می‌روند شبکه‌های خارجی را می‌بینند. ولی ما در دوره خودمان می‌گفتیم نباید برنامه‌ای که کیفیت ندارد یا ضد فرهنگی است را پخش کنیم. ما برنامه‌ای که مورد تاییدمان باشد را پخش می‌کنیم. گاهی در ماشین که می‌رفتم رادیو روشن می‌کردم، گاهی وقتی می‌دیدم یک برنامه‌ای روی آنتن است هر طور بود تماس می‌گرفتم می‌گفتم برنامه را قطع کنید.»

 

هاشمی همچنین گفت: «من هم اتفاقا به سریال معمای شاه نقد داشتم. منتها خیلی از حوادث که نقل می‌شد اغراق‌ها تاثیر منفی می‌گذاشت راجع به اشرف و نحوه ارتباطشان یا عبدالکریم ایادی در این حدی که سریال نشان می‌داد همه کاره شاه بوده، به این شکل نبوده است. به نظر من هم این نوع نگاه اثر منفی داشت. برنامه هویت که در دوره لاریجانی ساخته شد خیلی واقع‌بینانه نبود. چون یک عده را می‌خواستند بزنند خراب کنند، آن برنامه را ساختند. ما نمی‌گوییم همه با یک کیفیت انقلابی بوده‌اند اما یک جامعه نباید خودش را نفی کند. ما سعی می‌کردیم در عین اختلاف نظر این کار را نکنیم.‌‌ همان دوره ما در صداوسیما بسیاری از نیرو‌ها به جریان‌های فکری وابسته بودند. اشاره کردم. رفتم خدمت امام گفتم ما با این گروه‌ها چه کار کنیم، ایشان فرمودند به ایشان بگویید داشتن ایده و عقیده اشکال ندارد اما اعمال ایده شخصی در تلویزیون و رادیو ممنوع است و به ما هم فرمودند که نباید این اتفاق بیفتد. ما به عنوان کارمند می‌توانیم چپ باشیم یا راست باشیم. اما در برنامه‌های صداوسیما بخواهید اعمال نظر کنید اشتباه است. باید مدیریت جلویش را بگیرید. اتفاقی که بعد از من افتاد دقیقا عکس نظر امام بود. ما نمی‌گذاشتیم هر کسی مطابق با میل شخصی‌اش برنامه بسازد. برنامه در شورا تصویب می‌شد و‌‌ همان می‌رفت روی آنتن.»

 

وی تاکید کرد: «آیت‌الله هاشمی در برنامه‌های دهه فجر غایب است. آیا آقای هاشمی نقشی در انقلاب نداشته؟ هفته جنگ ایشان فرمانده جنگ بوده. نه اسمی از ایشان هست نه عکسی. وقتی این نوع مسائل می‌آید در کار نتیجه این‌طور می‌شود. من یک خاطره‌ای از امام دارم درباره فرح و بچه‌هایش. شاه را مصر دفن کردند، خانواده‌اش می‌آمدند در مناسبت‌ها سر قبر او. یک فردی آمد به من گفت اگر امام اجازه دهند دفعه بعد که می‌آیند سر قبر این‌ها را بکشم. بچه‌های صغیر هم داشتند. من رفتم به امام این حرف را منتقل کردم و امام فرمودند: «بِأیِّ ذنْبٍ». «به چه گناهی» می‌خواهد این کار را بکند؟ مثلا یک بچه صغیر که گناهی نکرده. ولی ما در کار‌هایمان که می‌خواهیم منتشر کنیم از همین افراد یک غول می‌سازیم. خب این نگاه به افراد خیلی متفاوت است. ما متاسفانه یک سری موارد را برای مصرف یک هدفی می‌سازیم ولی آن‌طور که می‌خواهیم جواب نمی‌دهد.»

 

هاشمی خاطره‌ای دیگر تعریف کرد: «باز یک جمله از امام دارم، وقتی تاریخ صدر اسلام را شروع کردیم به ساختن. خب در تاریخ صدر اسلام فقط حضرت رسول که نبود. خلفا هم مطرح بودند. صحابه هم بودند که باید راجع به آن‌ها اظهارنظر می‌کردیم. رفتم پرسیدم راجع به این‌ها چه کنیم. امام فرمودند تاریخ را تحریف نکنید و روایت کنید و مراقب باشید که توهین هم نکنید. خب این راهگشا بود که ما نگاه دقیقی به مسائل داشته باشیم. یاد گرفتیم از اول تا آخر به هر کسی ده تا فحش بدهیم. بی‌بی‌سی و دیگران مستند تاریخی می‌سازند ممکن است بخش‌هایی را هم نادیده بگیرند و تحریف کنند اما هوشمندانه این کار را می‌کنند. اما ما به گونه‌ای صحبت می‌کنیم که اثر مناسب را نداشته باشد.»

 

رئیس اسبق سازمان صداوسیما در ادامه گفت:‌ «یک سوال می‌کنم شما سرود جمهوری اسلامی را از حفظ هستید. الان واقعا از بسیاری اشخاص بپرسید سرود جمهوری اسلامی را بلد هستید می‌گویند نه. کشورهای دیگر اینگونه نیست. من رفته بودم اکسپو در سوییس در سال ٨۵ میلادی در یکی از این مراسم دیدم یکی از صحنه‌هایی که نشان می‌دادند جمعیت می‌رفتند در یک سالن سینما فیلم نشان می‌دادند که مثلا در این ٢۵ سال می‌خواهیم چه کار کنیم. قبل از آن سرود ملی را می‌گذاشتند واقعا من به هر کسی نگاه می‌کردم همه داشتند با گریه می‌خواندند ما حالا ببینید احساسمان به سرودمان چیست. ما‌ها که نسل قبل از انقلاب هستیم سرود ‌ای ایران را هم حفظ کردیم از بس که در مدارس می‌خواندیم. سرود جمهوری اسلامی را من ساختم.»

کلید واژه ها: محمد هاشمی صدا و سیما تلویزیون


نظر شما :