انگیزههای ایران برای گسترش برنامه اتمی/ شاه میخواهد امکان رسیدن به سلاحهای هستهای را حفظ کند
مجموعه اسناد مذاکرات اتمی ایران و آمریکا- ۴
۱۷ ژوئیۀ ۱۹۷۵، محرمانه
از: سفارت ایالات متحده در ایران
به: وزارت امور خارجه
موضوع: مراکز هستهای چندملیتی: ارزیابی گرایشهای رفتارهای ایران در قبال موضوع بازفرآوری پلوتونیوم
۱ ــ چکیده: ایران برای ساخت یک مرکز هستهای چندملیتی در خاورمیانه مزایایی دارد اما دولت ایران بیشک ترجیح میدهد نظارت تمام و کمال خودش را روی نیروگاه بازفرآوری پلوتونیوماش داشته باشد.
پایان چکیده.
۲ ــ بیشتر از یک سال پیش دولت ایران برنامۀ بسیار جاهطلبانۀ توسعۀ توان هستهاش را برای اهدافی صلحطلبانه آغاز کرد. هدف ایران جایگزینی نفت با اتم ــ در صنعت برق ــ در سریعترین صورت ممکن است تا بتواند منابع نفتی رو به کاهش خود را به مصارف صنعتی اختصاص دهد. هیچکدام از مقامهای دولت ایران توضیح قانعکنندهای ندادهاند که ایران چطور انتظار دارد ظرف ۲۰ سال آینده ۲۳ هزار مگاوات برق مازاد بر حال به دست بیاورد. با این حال این نکته که خود شاه علاقۀ شخصی پُرشوری به تک به تک مراحل پیشرفت این برنامه نشان میدهد، نشانۀ روشنی است از اینکه در میان اولویتهای ملی ایران، اکنون نیروی هستهای جایگاهی برجسته دارد.
۳ ــ انگیزههای دولت ایران برای به دست آوردن این تأسیسات و فنآوری گران کامل مشخص نیستند. جدای از انگیزۀ جایگزینی منبع انرژی و امید انرژی ارزانتر، این احتمال هست که شاه به نیروگاههای هستهای به چشم نمادی از ورود به جمع کشورهای صنعتی دنیا مینگرد. ضمناً البته این هم هست که ما نمیتوانیم این احتمال را کنار بگذاریم که در صورت انجام شدن فرایند بازفرآوری در منطقه[ی خاورمیانه]، ممکن است ایران هم احساس کند که باید به سلاحهای هستهای دست یابد. احتمالش هست که دلیل علاقۀ ایران به دستیابی به دانش هستهای و پلوتونیوم تا حدی مربوط به تمایلش برای حفظ امکان رسیدن به سلاحهای هستهای و برقراری توازن در منطقه در صورت دستیابی دیگر کشورها به سلاح هستهای باشد. در این رابطه باید اشاره کرد که ایران یکی از اعضا و امضاکنندگان معاهدۀ منع گسترش سلاحهای هستهای و متعهد به آژانس بینالمللی انرژی اتمی و ملتزم به خالی نگه داشتن منطقۀ خاورمیانه از سلاحهای هستهای شده است.
۴ ــ حدس و گمان به کنار، میتوان شک نداشت که دولت ایران علاقمند به بدست آوردن چرخه کامل سوخت رآکتور آب سبک است. مقامهای مختلفی از ایران به دفعات و در موقعیتهای گوناگون این را تأیید کردهاند، و سازمان انرژی اتمی ایران در تلاش برای یافتن منابع اورانیوم یا تجهیزات غنیسازی و امثال اینها بسیار کوشا و پیگیر بوده است. ایرانیها به همین اندازه علاقمند به کسب گزینۀ ــ در صورت احساس لزوم ــ داشتن تجهیزات بازفرآوری سوختی مختص خودشان هستند. در واقع این تمایل [نزد ایرانیها] چنان قوی است که تأکید ما بر لزوم بازفرآوری اورانیوم غنی شدۀ تأمینی از سوی ایالات متحده ــ در صورت قرار به بازفرآوری در داخل ایران ــ در نیروگاهی چندملیتی، اصلیترین مانع باقیمانده در مسیر امضای توافقنامه میان ایالات متحده و ایران برای استفادۀ صلحآمیز از انرژی اتمی است؛ به نظر میآید برخی ایرانیها فکر میکنند تجهیز و ادارۀ نیروگاه مشارکتی عملی نیست، اما شاید آنچه در پس زمینه مکتوم مانده، بیمیلی ایرانیها به نظارت خارجیها بر نیروگاهشان است. در اینکه ایرانیها راضی به شراکت در نیروگاهی چندملیتی خارج از خاک خودشان باشند، تردیدها حتی بیشتر است. آنها میگویند در درجۀ نخست علاقمند به دستیابی به فنآوری چرخۀ کامل سوخت هستند و چنین سازوکاری آنها را به این هدفشان نمیرساند.
۵ ــ در رابطه با وضعیت ثبات خود ایران برای ساخت یک مرکز هستهای چندملیتی، شرایط در کل مساعد به نظر میرسد. ایران مشکل کمبود مکانهای دور از سکنه را برای انبار طولانی مدت زبالههای رادیواکتیو ندارد و جامعهاش هم آن قدری آگاه به خطرات مواد رادیواکتیوی نیست که علیه این تصمیم اعتراض کند. به لحاظ سیاسی ایران با ثبات است ــ تا زمانی که شاه بر مصدر قدرت باشد ــ و دولت هم قطعاً میتواند امنیت یک مرکز هستهای را فراهم کند. به دلیل الزامات پیمانهای سنتو و آرسیدی، احتمالاً میشود از ترکیه و پاکستان انتظار داشت در صورت عدم توانایی در ساخت تأسیسات بازفرآوریای از آن خودشان، در نیروگاه ایران مشارکت کنند، اما کشورهای عرب بدون شک به این کار تمایلی نخواهند داشت. یک مشکل اینکه یک مرکز هستهای چندملیتی در ایران ساخته شود، نابسندگی و کمبودهای صنعتیاش است. اگرچه صنعت ایران در حال رشد است اما ایران کماکان در این زمینه سخت محدودیت دارد و از کمبود مواد اولیۀ لازم، نیروی کار ماهر و سوء مدیریت رنج میبَرد.
۶ ــ برنامۀ هستهای ایران برنامهای یکسره دولتی است. شاید اشاره به این نکته مفید باشد که تا آوریل ۱۹۷۴ تمامی برنامهریزیها در مورد انرژی هستهای در وزارت آب و برق ایران انجام میشد. وقتی سازمان انرژی اتمی ایران تشکیل شد، [حوزههای کاری] وزارت نیرو که جایگزین وزارت پیشین شده بود، محدود شد به انرژیهای گرمایشی، انرژیهای مرتبط با آب و خطوط سراسری برق، به علاوۀ توسعۀ منابع آبی کشور. گزارشها حاکیاند که وزارت نیرو و سازمان انرژی اتمی در مورد توسعۀ نیروی برق با همدیگر تعاملی ندارند، به رغم اینکه قرار است دومی تأمین کنندۀ مقدار عظیمی نیروی برق اضافی برای توزیع در صنایع و جامعه از سوی اولی باشد. به نظر میآید حسادتهای شخصی و/ یا سازمانی از عوامل دخیل در این وضعیت تأسفانگیز هستند.
میکلوش
نظر شما :