کنفرانس تخت جمشید؛ کارزار مقابله با سیاست اتمی آمریکا
زینب صفری
ایده برگزاری کنفرانس تخت جمشید پس از یک دوره مذاکرات ایران با انجمنهای هستهای آمریکا، اروپا و ژاپن به منظور شکستن انحصار دانش هستهای به این کشورها و انتقال آن به ایران و سایر کشورهای در حال توسعه شکل گرفت. روح این کنفرانس اگرچه از ابتدا قرار بود فنی و تکنولوژیک باشد اما رفته رفته و با تغییر سیاستهای آمریکا بعد سیاسی آن نمود بیشتری مییافت. چنانکه اکبر اعتماد، رییس وقت سازمان انرژی اتمی ایران در خاطرات خود بیان میکند: «مقدمات برنامهریزی و برگزاری کنفرانس بیش از یک سال طول کشید و در این مدت سیاست آمریکا باز در جهت ایجاد محدودیتهای جدید تغییر کرده و این موضوع جنبه سیاسی این کنفرانس را تقویت میکرد.» (ص۲۸۲) افزون بر این شاه ظاهرا در پی سیاست ابرقدرتزدایی از منطقه اقیانوس هند به دو کشور مهم این منطقه یعنی هند و پاکستان که هر دو به لحاظ فعالیتهای هستهای با آمریکا در کشمکش بودند نزدیک شده بود و برگزاری موفقیتآمیز کنفرانس تخت جمشید میتوانست استحکام مواضع ایران و این کشورها در برابر آمریکا را به همراه داشته باشد. (خاطرات اعتماد، ص۲۸۸)
به هر حال با برگزاری کنفرانس، بیش از ۵۰۰ نفر از نمایندگان و مسوولان هستهای ۴۱ کشور جهان از جمله سیگو آرداکلند مدیرکل وقت آژانس بینالمللی انرژی اتمی، شاین من مشاور ویژه کارتر در مساله منع گسترش سلاحهای اتمی، آلن واین برگ فیزیکدان آمریکایی و برنده جایزه صلح نوبل و مقامات بلندپایه هستهای از کشورهای کانادا، آلمان، آرژانتین، فرانسه، پاکستان، ژاپن، سوئد، یوگسلاوی و... در تخت جمشید شیراز حاضر شدند. قرار بود تا شرکتکنندگان طی مدت برگزاری هشت محور: تجربه کشورهای صنعتی و در حال توسعه در مورد انتقال تکنولوژی هستهای، جنبههای عمومی تکنولوژی هستهای، سیکل سوخت و بازیابی سوخت، امور ایمنی و تامینات هستهای، ایجاد نیروگاههای هستهای در کشورهای در حال توسعه و وسایل مربوط به آن همچون تربیت کادر متخصص اتمی، تحقیقات هستهای و همکاریهای بینالمللی و بالاخره قبول نیروگاههای هستهای از نظر مردم و جامعه را مورد بحث و بررسی قرار دهند. (روزنامه اطلاعات ۱۶ فروردین ۵۶)
مطابق برنامهریزیهای انجام شده کنفرانس در روز یکشنبه ۲۱ فروردین در هتل داریوش شیراز گشایش یافت. کارتر، رییسجمهور آمریکا که ۱۰ روز پیش از برگزاری کنفرانس، سیاست تازه کشورش در زمینه انرژی اتمی و اعمال محدودیتهای تازه در این مورد را اعلام کرده بود، به بهانه این نشست پیامی خطاب به شاه صادر کرد. اگر چه پیام کارتر قالب و لحنی دوستانه داشت اما نگرانی وی از احتمال وجود فعالیتهای غیرصلحآمیز هستهای کشورهای شرکت کننده چیزی نبود که در پس واژگان دوستانه او پنهان بماند. کارتر در بخشی از پیام خود آورده بود: «... اینجانب شخصا به موضوع انرژی هستهای توجهی ویژه دارم و دقیقا از مقدورات و در عین حال خطرات بالقوه آن آگاهم. در این مورد باید همه کشورها به مسوولیت خود در برخوردار ساختن جامعه بشری از منافع دانش و تکنولوژی هستهای در صنعت و... و ضابطهای که ضامن جلوگیری از آثار تخریبی آن باشد توجه داشته باشند...» (اطلاعات، ۲۱ فروردین ۵۶)
شاه هم البته بخش بیشتری از پاسخ خود به این پیام را صرف تاکید دوباره بر مواضع صلحآمیز هستهای ایران کرد: «... مایلم بر این واقعیت تاکید کنم که من توجه خاص شما را در مورد مساله انرژی هستهای کاملا درک میکنم و عمیقا به خطرات احتمالی و مصائبی که یک روش غیرمسوول میتواند در این زمینه برای جامعه بشری در بر داشته باشد وقوف دارم. در این باره میل دارم موکدا یادآور شوم که کشور ایران کوشش خود را منحصرا صرف استفاده از انرژی هستهای در راه مقاصد صلحجویانه کرده است و ما در آینده نیز همچنان به همکاری با کلیه کشورهای جهان در راه تامین این هدف به نفع همه جامعه بشری ادامه خواهیم داد. رجاء واثق دارم که نتایج کنفرانس حاضر به درک بیشتر مسائل مربوط به انرژی هستهای چه از جانب کشورهای برخوردار از تکنولوژی هستهای و چه از طرف کشورهای دریافت کننده دانش و تجربه هستهای کمک خواهد کرد....» (همان)
چنانکه انتظار میرفت روند برگزاری کنفرانس تحت تاثیر مواضع جدید آمریکا در مواجهه با انتقال تکنولوژی هستهای قرار گرفت. اکبر اعتماد، رییس سازمان انرژی اتمی در اولین روز نشست با شرکت در یک کنفرانس مطبوعاتی در پاسخ به این سوال که تصمیم جدید کارتر مبنی بر محدود کردن استفاده از سوخت پلوتونیم چه اثری بر کنفرانس انتقال تکنولوژی هستهای تخت جمشید خواهد گذاشت، گفت: «... مسلما سیاست تازه آمریکا بر کنفرانس و به ویژه بر مباحث آن اثر خواهد گذاشت. این مساله فردا روشنتر خواهد شد. هنوز زود است که درباره اثرات سیاست تازه کارتر بر کشورها و اینکه بر کدام کشور بیشتر اثر خواهد گذاشت صحبت کرد.» وی با بیان اینکه در حال حاضر مساله انتقال تکنولوژی هستهای جنبه سیاسی خاصی به خود گرفته است، اظهار داشت: «امیدوارم که بعضی از مسائل غامض امروز بررسی شود و در مغز تصمیمگیرها اثر بگذارد...»
آخرین کسی که در روز نخست برگزاری کنفرانس به مواضع جدید آمریکا واکنش نشان داد، واین برگ، دانشمند برجسته آمریکایی بود که در مصاحبه با روزنامه اطلاعات گفته بود: «من با نظر رییسجمهوری در مورد جلوگیری از دادن سلاحهای اتمی به سایر کشورها موافق هستم ولی با روشی که کارتر میخواهد این کار را انجام دهد سخت مخالفم. من احساس میکنم که ممکن نیست دیواری در مورد فرآیند غنی کردن اورانیوم کشید و به بهانه اینکه احیانا روزی بمب اتم خواهند ساخت مانع استفاده سایر کشورها از این تکنولوژی شد.» وی همچنین افزود: «جلوی انتقال تکنولوژی اتمی را نمیتوان گرفت. به علاوه کشورهای جهان سوم میخواهند با در نظر گرفتن مسائل طبیعیشان انرژی ارزان را زیاد تولید کنند نه اینکه بمب اتم بسازند. من هیچ کشوری را نمیشناسم که از طریق تولید برق به وسیله رآکتورها بمب اتم ساخته باشد. آمریکا، شوروی، فرانسه، انگلستان، چین و هند بمبهای اتمی خود را مستقیما به وسیله رآکتورهای اتمی ساختهاند و نه از فضولات اورانیوم پس از ایجاد نیروی برق...» (همان)
اگرچه موضعگیریها در مقابل سیاست هستهای کارتر در روزهای بعد نیز ادامه یافت اما شدیدترین واکنش در روز سوم برگزاری کنفرانس ابراز شد. در این روز هنگامی که باب تورن، قائم مقام کمسیون پژوهش و توسعه نیروی اتمی آمریکا قصد داشت تا درباره سیاست جدید هستهای آمریکا سخن بگوید با بمبارانی از پرسشهای اعتراضآمیز نمایندگان کشورهای حاضر مواجه شد. نماینده یوگسلاوی با صراحت از وی پرسید چرا در حالی که دو سال از اتمام ساختمان نیروگاهی که کشورش از آمریکا خریده میگذرد، اما آمریکا حاضر نیست تعهدی مبنی بر تامین سوخت این نیروگاه بدهد؟ نماینده یکی دیگر از کشورهای اروپایی هم با لحنی تمسخرآمیز پرسید اگر مساله عدم تامین سوخت غنی شده بالا بگیرد به ما اجازه خواهید داد که درهای نیروگاهها و رآکتورهای اتمی خود را ببندیم؟! نماینده آلمان هم ضمن مخالفت با سیاست هستهای کارتر گفت: «نتایج این سیاست نادرست در شش ماه آینده روشن خواهد شد.» افزون بر این مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نسبت به تصمیم جدید آمریکا اخطار داده و اظهار داشت: «تقاضای کارتر در مورد جلوگیری از صدور تکنولوژی هستهای، قرارداد منع گسترش سلاحهای اتمی را به خطر انداخته است.» وی افزود: «تلاش برای متوقف ساختن صدور تکنولوژی هستهای بین ۱۰۱ کشور امضا کننده پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی نقض آشکار ماده چهار پیمان مذکور است. من نگران آن هستم که تعدادی از کشورهای امضا کننده این پیمان درصدد خروج از آن برآیند.» (اطلاعات، ۲۳ فروردین ۵۶)
با ادامه این موضعگیریها دو روز مانده به پایان کنفرانس، توماس دیویس، معاون سازمان کنترل اسلحه و خلع سلاح آمریکا وارد تهران شد. او در بدو ورود تاکید کرد که حامل هیچ پیامی از سوی کارتر نیست و فقط برای شنیدن نظرات شرکتکنندگان در این کنفرانس حاضر خواهد شد. وی با بیان اینکه آمریکا مخالف انرژی هستهای نیست و تنها مشکلی که وجود دارد ارتباط درست است، اذعان داشت: «بدون شک نتایج این کنفرانس بر روی سیاست آمریکا اثر میگذارد.» (اطلاعات، ۲۴ فروردین ۵۶) اما او با حضور در کنفرانس تخت جمشید فقط به شنیدن سخنان حاضرین اکتفا نکرد و با تکرار مواضع جدید آمریکا اینگونه گفت: «آمریکا با استفاده از تمام وسایل سیاسی قابل تصور از گسترش پلوتونیوم، که امکان ساخت بمب اتمی از آن زیاد است، ممانعت خواهد کرد.» این اظهارات خشم دانشمندان اتمی شرکت کننده در کنفرانس را برانگیخت و موجب تنظیم بیانیه شدیداللحنی در ۹ بند علیه سیاست جدید کارتر شد. البته دیویس همان روز در گفتوگو با روزنامه اطلاعات این برخوردها را ناشی از یک سوءتفاهم دانست و اظهار داشت: «متن سخنان کارتر کاملا روشن است. به علاوه قبل از اظهارات رسمی کارتر با خیلی از کشورها مذاکره شد و همه آنها از تصمیمات دولت آمریکا باخبر بودند... اما فکر میکنم چون مذاکرات در سطح سیاسی بالا انجام شده است، دانشمندان و متخصصین اتمی که در شیراز هستند از این مذاکرات بیخبرند.» او همچنین تصریح کرد: «در صورت عدم قبول سیاست اتمی جدید کارتر، آمریکا کشورهای دیگر را تحت فشار قرار خواهد داد.» (اطلاعات، ۲۵ فروردین ۵۶)
به این ترتیب کشمکش جامعه جهانی با آمریکا بر سر سیاست جدید این کشور هر روز دامنههای جدیدتری به خود میگرفت. روزنامه واشنگتن پست همزمان با برگزاری کنفرانس تخت جمشید نوشت که مذاکرات اتمی ایران و آمریکا به دلیل اعتراض ایران به سیاست جدید کارتر متوقف شده است. بلافاصله سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا ضمن تایید توقف مذاکرات اظهار داشت: «این مذاکرات به درخواست آمریکا و با موافقت ایران تا پایان بررسیهای دولت کارتر برای تجدید نظر در سیاست صدور مواد اتمی متوقف شده است.» (اطلاعات، ۲۵ فروردین ماه ۵۶) اکبر اعتماد هم در آخرین روز برگزاری کنفرانس تخت جمشید در واکنش به این موضوع گفت: «مذاکرات ما قبل از شروع انتخابات آمریکا قطع شد. چون معلوم نبود که سیاست جدید آمریکا چه خواهد بود. ما امیدواریم که مذاکرات خود را با روشن شدن سیاست جدید آمریکا از تابستان امسال آغاز کنیم و مطمئن هستیم که این مذاکرات موفقیتآمیز خواهد بود.» وی در عین حال تاکید کرد: «تکنولوژی هستهای فقط در انحصار آمریکا نیست و ما میتوانیم در صورت لزوم از سایر کشورها کمک بگیریم. سیاست اتمی ایران در تهران تعیین میشود و هیچ کشوری نمیتواند این سیاست را به ما دیکته کند.» (همان ۲۷ فروردین ۵۶)
کنفرانس تخت جمشید مشخصترین عرصه رویارویی دیپلماتیک ایران و سایر کشورهای خواهان تکنولوژی هستهای با سیاستهای یکجانبهنگر آمریکا در زمینه فعالیتهای هستهای تا آن زمان بود. در واقع این کنفرانس به دلیل ایجاد نوعی روحیه مقاومت در کشورهای گیرنده تکنولوژی هستهای به روحیه تخت جمشید معروف شد، ولی همان طور که اعتماد هم در خاطرات خود میگوید، اگرچه این کنفرانس شانس مقبولیت جهانی سیاست جدید آمریکا را پایین آورد و نشان داد که این سیاست در جهت عقیم کردن فعالیتها و برنامههای اتمی است، اما چون جنبه دولتی و اجرایی نداشت نتوانست منشا تصمیمگیریهایی در عمل باشد.
نظر شما :