خرازی: آمریکا نمیخواهد تنها متهم کودتای ۲۸ مرداد باشد
درباره انگیزههای احتمالی این افشاگریهای سریالی آمریکاییها و نیز پیامهایی که اسناد تازه منتشر شده در بازخوانی کودتای ۲۸ مرداد دارد، با سید صادق خرازی، سفیر سابق ایران در سازمان ملل و مدیر سایت «تاریخ ایرانی» گفتوگو کردیم. خرازی اهمیت این اسناد را در بازخوانی مجدد اسناد پیشتر منتشر شده و این بار کمتر سانسور شده میداند؛ او همچنین انتشار این اسناد را به تلاش آمریکا برای تاکید بر نقش انگلیس در سقوط مصدق مرتبط میداند؛ نقشی که حتی در ایران هم کمتر به آن پرداخته شده است.
***
ارزیابی شما از اسنادی که در دو ماه گذشته توسط آرشیو امنیت ملی آمریکا منتشر شده، چیست؟ این اسناد چه زوایای جدیدی از نقش آمریکا و انگلیس در کودتای ۲۸ مرداد آشکار کردهاند؟
اسنادی که اخیرا منتشر شده، به اصطلاح جاگذاری عبارات در جاهای خالی اسنادی است که قبلا به انتشار رسیده بود. بعضی از این اسناد، نسخههای به روز شده اسناد قبلی است. به واقع تلاشهایی صورت میگیرد که جاهای خالی و حذف شده اسناد قبلی را پر کنند که این خود نشانه حساسیتها، توافقها و سانسورهای سیاسی - دیپلماتیک شش دهه اخیر برای افشای هرگونه اطلاعاتی درباره کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است. اینها نشان میدهد که بنا به مصالح دو بازیگر عمده کودتا ناگفتههایی مهم در اسناد ناقصی وجود دارد که طرفین و بالاخص انگلیس در طی این سالها، تمایلی به برملا شدنش نداشتهاند. نمونهاش کتابی است که در سال ۱۹۷۹ توسط کرمیت روزولت، رئیس شعبه خاورمیانه سیا و طراح اصلی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ منتشر شده بود، اما بیش از ۱۵۰ تغییر در آن صورت گرفته، چنانکه ناشران اسناد جدید میگویند این اثر را تبدیل به نوعی کتاب داستان کرده است. حالا قطعاتی که با پنهانکاری طرفین خارجی کودتا دور از انظار عمومی قرار داشت، را بطور قطرهچکانی وارد پازل کودتا میکنند.
این چند مجموعه اسناد دارای یک جهتگیری واحد هستند؛ پررنگ کردن نقش انگلیس در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲. مجموعه اسنادی که اواخر اردیبهشت منتشر شد، گویای رقابت شدید میان دو کشور در مقطع پیروزی انقلاب اسلامی درباره افشای اطلاعات نقش هر یک در عملیات آژاکس (چکمه) علیه دولت ملی دکتر مصدق بود. چنانکه ناشر این اسناد خود اذعان کرده که طبق تاکید سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و بریتانیا، اشاره به نقش لندن در این کودتا «اقدامی علیه امنیت ملی هر دو کشور» به شمار میرفت. آنچه در حال ورق خوردن است، تلاشی است از سوی آمریکاییها برای تبیین نقشی که انگلیسها داشتند و این با توافقهای قبلی دو کشور و مناسبات اطلاعاتی - امنیتی آنها مغایرت دارد؛ خصوصا که هنوز لندن واکنشی نشان نداده و همچنان سیاست سکوت را ادامه میدهد.
آمریکاییها از دوره انکار و سکوت به برهه افشا رسیدهاند؛ اما نمیخواهند با سکوت انگلیسیها، بار گناه سقوط دولت ملی در ایران را به تنهایی بر دوش بکشند. آمریکا نمیخواهد نقش متهم معترف نادم را ایفا کند، میخواهد در نقش شریک جرم صادق حتی بار سکوت چند ده سالهاش را به گردن دیگر عامل کودتا بیاندازد. در اسنادی که پیشتر منتشر شده بود، آمده که کرمیت روزولت ۱۳۳۲ موافقت کرده تا در بخشهایی از کتابش «ضد کودتا» که به دخالت سازمان اطلاعات مخفی بریتانیا (MI6) مربوط میشد، تغییراتی دهد. درحالیکه ناشر آمریکایی اسناد تاکید کرده که طرح اصلی کودتا توسط MI6 ریخته شد ولی در کتاب روزولت هیچ سندی درباره شرکت نفت ایران و انگلیس به عنوان یکی از محرکین این کودتا نبود.
با وجود توافقی که آمریکا و انگلیس بر پنهان کردن نقش یکدیگر در کودتای ۲۸ مرداد داشتهاند، این اسناد چقدر توانسته تصویری از همفکری و همکاری دو کشور در سقوط دولت مصدق ارائه دهد؟
در این اسناد آمده که انگلیس قضاوتهای نادرستی درباره دشمنانشان داشت که مصدق را وادار به اتخاذ تصمیمات غیرقابل دفاع کرد و حتی به عبارت «رویکرد عجولانه بریتانیا» اشاره شده است. این انتقاد درباره تهدید انگلیس به ارسال کشتی جنگی به سمت ایران است که طبق این اسناد اگر چنین میشد، شوروی را به احتمال زیاد وارد جنگ میکرد و جنگ جهانی سوم در میگرفت. این اسناد همچنین انتقاداتی آشکار به رویکرد انگلیس در قبال ایران دارد؛ اینکه برخلاف نظر لندن ایران بدون منابع نفتی به زانو درنیامد و فقط ایرانیها را وادار به اقدامات خطرناک کرد. از این اسناد چنین استنباط میشود که حداقل آمریکا در آن مقطع، نگران واکنشهای ایران و شوروی به رفتارهای عجولانه انگلیس بوده است.
همزمان با انتشار این اسناد، ری تکیه عضو شورای روابط خارجی آمریکا در مقالهای در فارین افرز نوشت که آمریکا از کودتای ۲۸ مرداد شگفتزده شده بود و این ایرانیها هستند که باید نقش خود را در سقوط مصدق بپذیرند. این نشاندهنده مقاومتی است که در آمریکا برای انتشار اسناد دخالت این کشور در کودتا صورت میگیرد و به اصطلاح تبلیغاتی است برای کمرنگ کردن اثر این اسناد؟
در اسنادی که ۱۱ تیر منتشر شد آمده هنگام برنامهریزیهای اولیه برای انجام کودتا، سفیر وقت آمریکا (لوی هندرسون) نسبت به حمایت شاه از جانشین پیشنهادی آمریکا در مقام نخستوزیری (فضلالله زاهدی) تردید داشته، حتی اعضای سیا در تهران و واشنگتن با هندرسون همنظر بودهاند و با فرضیههای برخی طراحان کودتا در آمریکا مخالفت کردند. مقاله ری تکیه، عضو شورای روابط خارجی آمریکا درصدد القای این نظر است که دولت آیزنهاور از روند وقایع شگفتزده شده بود و به سندی از مدیران سیا اشاره میکند که در روز کودتا نوشته بود: «بنابر گزارشهای رسیده از تهران قیامی ناگهانی از طرف مردم و ارتش در مخالفت با دولت مصدق شکل گرفته است. نیروهای وفادار به شاه و نخستوزیر زاهدی شهر را در دست گرفتهاند.» اینکه آمریکاییها مدعیاند شاهد «قیام ناگهانی» بودهاند و کودتا را به وفاداری ارتش به شاه نسبت دادهاند، یکی از ترفندهای همیشگی ری تکیه بوده که کودتا را تا حد رقابتهای درونی شاه - مصدق، ارتش - مصدق، روحانیون - مصدق و... فرو میکاهد. او همیشه سعی کرده موضوع کودتا را امری «داخلی» قلمداد کند و از این زاویه با کمرنگ کردن عوامل خارجی دخیل در آن، مسئولیت سیاسی- دیپلماتیک مداخله آشکار آمریکا- انگلیس در ساقط کردن دولت مصدق را سلب یا سبک کند. درحالیکه مسئولان آرشیو امنیت ملی آمریکا مخالف رفع مسئولیت بیگانگان در کودتای ۲۸ مرداد هستند و حتی در اسنادی که به تازگی منتشر کردهاند، آمده که سفیر آمریکا در بغداد از شاه خواسته بود به نقش خارجیها در سقوط مصدق اشاره نکند که شاه هم موافقت کرده است. به همین دلیل است که اسناد موجود نوعی اعتبار گزارشهای دیپلماتهای وقت آمریکا و انگلیس از ایران یا درباره ایران را زیر سؤال میبرند و نشان میدهند یا فقط تعداد اندکی از مقامهای دیپلماتیک آن دو کشور از کودتا مطلع بودهاند و یا مصلحت نمیدیدند تا بطور آشکارا اسرار یک نقشه محرمانه را افشا کنند. چنانکه دیدیم سازمان سیا بعدها در شیلی هم به همین شیوه کودتا، دولت سالوادور آلنده را ساقط کرد؛ اگر پس از کودتای ۳۲ اسرارش را برملا میکرد، دیگر این ابزار برایش کارآمد نبود.
به هر حال نمیتوان منکر دو نوع طرز تفکری شد که یکی معتقد به مسئولیت تاریخی آمریکا – انگلیس در کودتای ۲۸ مرداد است و دیگری آن را به یک دعوای داخلی تقلیل میدهد. البته یک نقطه اشتراک بین این دو هست و آنکه هر دو نظر به آینده دارند و متوجه نقش این موضوع بر آینده روابط ایران و آمریکا هستند. دیدگاه اول میگوید آنچه تاکنون درباره کودتای ۲۸ مرداد از سوی آمریکا یا انگلیس خواندهاید، را کنار بگذارید و گذشته را با در نظر داشتن نقش همه بازیگرانش مرور کنید. دیدگاه دوم که ری تکیه بیشتر بر آن تاکید دارد، میگوید گذشته را کنار بگذارید و نگذارید این گذشته بر آینده روابط سنگینی کند. دیدگاه اول میگوید ایرانیها، ما (آمریکا و انگلیس) مقصر بودیم، دیدگاه دوم میگوید ایرانیها، شما هم مقصر بودید.
شما تاثیر انتشار این اسناد، یا بازنشر کمتر سانسورشده آنها بر تحلیلهای داخل ایران را چگونه میبینید؟
پس از انقلاب، به دلیل تنشآلودتر بودن روابط تهران – واشنگتن، در ایران بار گناه کودتای ۲۸ مرداد را بیشتر به حساب آمریکا نوشتند؛ گرچه در تقویم رسمی آمده کودتای آمریکایی – انگلیسی ۲۸ مرداد، اما تاکید بیشتر بر نقش آمریکا، نوعی سند بیاعتمادی تاریخی به آن بوده است. البته نقش برخی تحلیلهای داخلی درباره سپردن ابتکار کودتا به انگلیس و اجرای آن به آمریکا و یا نقش زمینهچینی به یکی و ضربهزنی به دیگری را نباید دستکم گرفت. انتشار مجدد و کمتر سانسورشده این اسناد میتواند به عنوان مستند چرایی و چگونگی ایفای نقش انگلیس در فرایند کودتا به کار بیاید.
نظر شما :