معتضد: ۲۸ مرداد کودتا نبود/ زیباکلام: کاشانی سقوط مصدق را میخواست
حال انتشار اسناد کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ توسط وزارت خارجه آمریکا و بیان این نکته که کاشانی در کودتا نقش داشته، آتش خاموششده درگیریها میان هواداران مصدق و کاشانی را برافروخته و بر آن دامن زده است تا جایی که سایر مطالب مندرج در این کتاب مسکوت باقی مانده و سخنی از آن گفته نمیشود. بیان دخالت کاشانی در واقعه کودتای ۲۸ مرداد، واکنش برخی کنشگران سیاسی کشور را هم به همراه داشته است تا جایی که عبدالله رمضانزاده، سخنگوی دولت اصلاحات در توییتی چنین نوشته است: «حال که اسناد همراهی کاشانی با کودتای آمریکایی افشا شده، نام خیابان آیتالله کاشانی را تغییر دهید!» اما از دیگر سو، محمود کاشانی پسر آیتالله کاشانی این اسناد را دروغین میداند و بر این باور است که: ۲۸ مرداد، کودتا نشده است.
خسرو معتضد، پژوهشگر تاریخ و از حامیان آیتالله کاشانی در پاسخ به این سوال که آیا میتوان به ادعای دخالت کاشانی در کودتای ۲۸ مرداد که در اسناد وزارت خارجه آمریکا درج شده است، استناد کرد، به خبرنگار «آفتاب یزد» گفت: من به هیچ وجه دخالت آیتالله کاشانی در جریان مجادلات ۲۸ مرداد را صحیح نمیدانم. برخی دوستان اصلاحطلب مثل آقای عبدالله رمضانزاده سخنگوی دولت اصلاحات گفتهاند بر اساس اسناد وزارت خارجه آمریکا باید اسم آیتالله کاشانی را از روی یکی از خیابانهای تهران حذف کنیم. اصلا برخی نام کودتای نظامی را بر وقایع ۲۸ مرداد مینهند. بیایید تاریخ را به درستی مرور کنیم. اگر ارتش در ۲۸ مرداد ۳۲ کودتا کرده بود، پس آقای طیب چه کاره بود؟ آن ۷ الی ۸ هزار نفری که از جنوب شهر تهران حرکت کرده بودند به سمت مرکز شامل چه کسانی بودند؟ اصلا واژه کودتا یعنی چه؟ «کو-دِ-تا» یعنی حرکت نظامی به منظور براندازی حکومت.
مردم کاشانی را دوست داشتند
وی افزود: مرحوم دکتر مصدق مردی پاکدامن، وطنپرست و بسیار شریف بود. یکی از علل مغضوبیت من این است که در رادیو و تلویزیون تمام وقایع پیرامون مصدق را بازگو کردهام. مصدق شخصی بود که حتی از دولت در دوران نخستوزیریاش حقوق هم دریافت نمیکرد. آیتالله کاشانی هم فردی مورد علاقه و وثوق مردم بود. ملی شدن نفت هم اگر انجام شد، با کمک آیتالله کاشانی بود. بنده هیچ نسبت خانوادگی و سمپاتی نسبت به آقای کاشانی ندارم، من فقط آینه تاریخ هستم. آیتالله کاشانی ملی کردن نفت را به جایی رساند که تمام تودههای مردم در سراسر ایران حامیاش شدند. او در آن زمان فتوایی داد مبنی بر اینکه اگر ارتش انگلستان که ۱۱ رزمناو به شطالعرب و اروندرود فرستاده بود، یک نیرو پیاده کند، مهدورالدم است و هر یک از مسلمانان و ایرانیان اگر یک انگلیسی را بکشد، درب بهشت بر رویش باز خواهد شد. این فتوایش بر روی مردم ایران اثری بسیار مثبت گذاشت.
این پژوهشگر تاریخ اضافه کرد: دولت انگلستان یک نخستوزیر معقول و منطقی به نام کلمنت اتلی (ClemenAttlee) داشت که چون خودش از حزب کارگر بود و صنایع و زغالسنگ و راهآهن و طب انگلستان را داخلی کرده بود، کوتاه آمد، علیرغم خواست امانوئل شینول (Emanue- Shinwell) که گفته بود گرفتن ایران مثل آب خوردن است و آبادان را بمباران میکنیم و نمیگذاریم صنعت بخوابد؛ اما اراده محکم مردم ایران که دارای دو رهبر بود یکی دکتر مصدق و دیگری آیتالله کاشانی مانع عملی شدن تهدیدات شینول شد.
کاشانی دست شاه را نبوسید
معتضد در خصوص ملاقات شاه و کاشانی اظهار داشت: گازیوروفسکی کتابی در خصوص کودتای ۲۸ مرداد نوشته بود مبنی بر اینکه شاه و زاهدی به ملاقات آیتالله کاشانی رفتند و دست او را بوسیدند. من این موضوع را رد کردم چون هیچ وقت آیتالله کاشانی ملاقاتی با شاه نداشت. آن برهه، همزمان با شکست معنوی و مالی ایران بود، شکست معنوی ایران یعنی اختلاف افتادن میان رهبران نهضت ملی شدن صنعت نفت؛ بنابراین دولت ایران در یک وضعیت ورشکستگی بود، حزب توده به شدت فعالیت میکرد و دولت با تحریکات شاه و خانواده سلطنتی مواجه بود.
این پژوهشگر تاریخ ادامه داد: شاه در آن زمان میگوید که «من میترسم مصدق را برکنار کنم. اگر او را برکنار کنم نه تنها مردم شورش میکنند که حتی فکر میکنم انگلستان برنامه تقسیم ایران را با شوروی در سر میپروراند.» باید بازگشت به سال ۳۱ و شکست نفتی ایران را مشاهده کرد. ما در آن سال یک کشتی (نفت) نتوانستیم صادر کنیم، جمع کل صادراتی که ایتالیاییها و ژاپنیها از ما بردند من فکر نمیکنم به ۵۰۰ هزار تن برسد، در حالی که قبل از ملی شدن نفت، دولت انگلستان ۳۲ میلیون تن صادر میکرد.
اسنادی غیرقابل استناد
وی خاطرنشان کرد: این اسناد آمریکا قابل استناد نیستند. آمریکا از ما زخم خورده است که تهمت همکاری آیتالله کاشانی با آمریکا را میزند. من حاضرم با فردی چون صادق زیباکلام در این خصوص به مناظره بپردازم. اینکه ما بگوییم در کودتای ۲۸ مرداد آیتالله کاشانی نقش داشته، از کجا آمده است. در آن زمان آمریکاییها ۷۵ هزار تومان به آقای احمد آرامش دادند که گفته شد آرامش قرار بوده این پول را به آیتالله کاشانی بدهد. در آمریکا از این صحبتها زیاد میشود. این صحبتها دسیسه آمریکاییهاست. واقعیت را باید بیان کرد. کاشانی کسی نبود که بخواهد با CIA همکاری کند.
معتضد افزود: آن آقای آرامش که گفتم، وزیر تبلیغات در زمان قوامالسلطنه بوده و با انگلیسیها ارتباط داشته، کتابی نوشت به نام «۷ سال در زندان آریامهر» او وزیر کار دولت بود؛ اما بعدا مغضوب و کشته شد. او با شاه مخالف بود. در این کتاب به عنوان یکی از عاملین ۲۸ مرداد، جریان را توضیح داده است. ۱۰ هزار دلار به او دادند تا بین مخالفان مصدق توزیع کند که او نمیتوانست با این ۱۰ هزار دلار کودتا کند.
کاشانی با مصدق زاویه داشت
این پژوهشگر تاریخ با بیان اینکه افرادی که از مناطق جنوبی شهر جمعآوری شدند رهبرشان مرد بارفروش مسلمانی بود به نام طیب، عنوان کرد: علت این تجمع هم مبارزه با کمونیسم بود. حزب توده آنچنان به ایجاد ناراحتی پرداخته بود که در آن زمان خبرنگار نیویورکتایمز نوشته بود ایران به زودی کمونیست میشود. اصلا تصورش هم در ذهن نمیگنجد که آیتالله کاشانی با آن شیخوخیت و روحانیت و مبارزه با انگلستان و تبعیدش از عراق بیاید با آمریکا همکاری کند. هر کسی برای آمریکا کار کرد به مقام رسید؛ کاشانی به چه مقامی رسید؟ او تا آخر عمر مهجور بود، یک مسجدی داشت در خیابان پامنار همراه با خانواده پراولاد، همراه با چندین زن. اگر غربگرا بود که زندانیاش نمیکردند. او بعد از جنگ جهانی و اشغال ایران دو سال در زندان اراک بود خیلی هم آزار و اذیتش کردند. بله آیتالله کاشانی با مصدق زاویه گرفته بود، این چیز جدیدی نیست. در کشور ما در بعد از انقلاب خیلی از آقایانی که با هم همکاری میکردند از هم جدا شدند، طبیعی است، افراد تغییر میکنند. این اسناد از سوی وزارت خارجه در این زمان منتشر شده است تا تفرقه بیشتری ایجاد کند.
تاریخ زیباکلام ضعیف است
او در خصوص اینکه صادق زیباکلام در گفتوگو با آفتاب یزد گفته است که آیتالله کاشانی هیچگاه علیه سرنگونی دولت مصدق صحبتی نکرد و واکنشی از خود نشان نداد، اظهار داشت: آقای زیباکلام بگوید چه میزان تاریخ میداند؟ اصلا از جانب من منتشر کنید که خسرو معتضد گفت تاریخ صادق زیباکلام ضعیف است، بر خلاف قوی بودنش در علوم سیاسی. باید به شما بگویم که اتفاقا آیتالله کاشانی نمیخواست حکومت مصدق ساقط شود، برای اینکه حکومت مصدق، کاشانی را به آن عظمت رسانده بود. کاشانی یک سفر به حج رفت و مورد احترام تمام دنیا قرار گرفت.
مصدق میخواست ایران سوئیس شود
معتضد خاطرنشان کرد: ولی مشکل آن بود که مصدق معتقد بود ایران باید مثل سوئیس شود. آزادی کامل باید برای مطبوعات فراهم شود. فکر کن تو همهکاره انقلاب هستی بعد طبق آزادیهایی که مصدق ایجاد کرده روزنامهای عکست را بزند و بگوید «صیغهداران فرمانده». روزنامهنگارانی بودند که توهین میکردند به روحانیت، به اسلام. او را سید ابوالقاسم کاشی میخواندند برای تمسخرش. کاشانی کسی نبود که خودش را به آمریکاییها بفروشد؛ بنابراین سقوط مصدق به هیچ عنوان به نفع کاشانی نبود. منتها دکتر مصدق شخصیتی بود که به آمریکا نظر حسن داشت، وقتی هم به آمریکا میرود طبق کتاب «خاطرات طوفان» ناصر قشقایی میگوید که من وقتی به آمریکا رفتم تازه فهمیدم این آمریکا آن آمریکایی نیست که من فکر میکردم. آمریکا یکی از ایالات انگلستان است. من فهمیدم که آمریکا نوکر انگلستان است. دولت آمریکا ۴۵ میلیون دلار به دولت مصدق داد.
آزادی حزب توده به ضرر مصدق شد
معتضد افزود: کاشانی در ۱۳۴۰ وصیتی کرده بود خطاب به شاه؛ به او گفت که در حال از دست دادن سلطنت هستی. آنقدر اطرافیانت دزد و فاسد و آدمهای عجیبوغریب هستند که مردم گرسنه و بیچاره، همه چیز را از چشم شما میبینند. من به عنوان یک روحانی مملکت به شما نصیحت میکنم که روشت را تغییر دهی. چه کسی میتواند آنقدر شجاعانه شاه را نصیحت کند؟ چه کسی میتواند با این الفاظ فرمانروای مملکت را خطاب کند؟ بعد میگوییم کاشانی با شاه بوده است؟ من با پسر آیتالله کاشانی مشکل دارم و جزو مریدان او نیستم.
وی اضافه کرد: طیب و ۱۴-۱۳ نفر از بارفروشان به دلیل نفرت از حزب توده کودتا کردند. اگر حزب توده نبود ۲۸ مردادی رخ نمیداد. واژه کودتا را با احتیاط به کار ببرید، به آن بگویید قائله کودتا؛ برای آنکه از ساعت ۶ بعدازظهر از طرف جنوب شهر شروع شد. مصدق ساعت ۴ بعدازظهر با هندرسون سفیر آمریکا در تهران ملاقات کرد، او به نخستوزیر گفت که آقای مصدق ما تو را دیگر به عنوان نخستوزیر نمیشناسیم. در آن زمان محافلی که مخالف مصدق بودند در روز شنبه، ۵ روز پیش از کودتا، مینویسند که کاشانی را نگاه کنید مصدق او را از مجلس بیرون کرده است، درب مجلس را بسته است. این اتفاق نارضایتی تهرانیها را برمیانگیزد. فرمان آزادی حزب توده هم به ضرر مصدق میشود. در آن زمان مصدق از مجلس اختیاراتی گرفته بود که برای هر کاری خودش تصمیم میگرفت و امضا میکرد. رفقایش هم از دورش پراکنده شده بودند. مصدق بسیار انسان پاکی بود؛ اما قدرت آمریکا و انگلیس را نمیشناخت و فکر میکرد این دو کشور از هم جدا هستند.
کاشانی جدیترین مخالف مصدق
صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران هم در اینکه اسناد تازه منتشرشده آمریکا فاقد تازگی است، با معتضد اتفاق نظر دارد. او نیز در پاسخ به این سوال که آیا میتوان به ادعای دخالت کاشانی در کودتای ۲۸ مرداد که در اسناد وزارت خارجه آمریکا درج شده است، استناد کرد، به خبرنگار «آفتاب یزد» گفت: مطالب مندرج در این اسناد به هیچ وجه مطلب تازهای به ما نمیدهد. اینگونه نیست که معلومات ما در نتیجه این اسناد افزایش یابد.
وی افزود: مرحوم آیتالله کاشانی در ابتدای ملی شدن نفت به شدت از دکتر مصدق حمایت میکرد و یکی از اصلیترین پشتیبانان دکتر مصدق بود، وقتی در اردیبهشت ۱۳۳۰ دکتر مصدق دولت خود را تشکیل داد؛ یعنی یک سال پس از ملی شدن نفت. منتهی بنا به دلایل پیچیدهای، روابط میان آیتالله کاشانی و دکتر مصدق به تدریج سرد شد و اطرافیان هر دو طرف هم در بدتر شدن روابط نقش زیادی داشتند. آنچنان روابط میان دکتر مصدق و آیتالله کاشانی تلخ و تیره و سرد شد که مرحوم آیتالله کاشانی که در ابتدا مدافع دکتر مصدق بود عملا شد یکی از جدیترین مخالفین مصدق.
تلاشی برای جلوگیری از کودتا نکرد
این استاد علوم سیاسی ادامه داد: مرحوم آیتالله کاشانی آنچنان بغض از دکتر مصدق به دل گرفته بود که وقتی دید کودتا در حال اتفاق افتادن است هیچ تلاشی نکرد تا جلوی آن را بگیرد. آیتالله کاشانی مثل بسیاری دیگر نگرانی پیدا کرده بود از اینکه حزب توده در حال سوءاستفاده از تداوم دولت دکتر مصدق است و قدرتش به صورت مرتب افزایش مییابد. نکته بعدی که اسباب پریشانی خاطر آیتالله کاشانی شده بود این بود که احساس میکرد نفت، دچار بنبست شده است و اختلافات با انگلستان حل نخواهد شد و مصدق بیشتر از دو سال است که زمام امور را به دست دارد ولی هیچ نوری در انتهای تونل مشاهده نمیشود.
دولت مصدق را متهم به خیانت کرد
زیباکلام خاطرنشان کرد: مجموعه این مسائل موجب شد تا آیتالله کاشانی عملا حاضر شود تا هیچ تلاشی در جهت سرنگونی کودتا نکند و عملا میتوان گفت که با سکوتش حتی حمایت و همراهی هم با کودتاچیان کرد. این مسائل بارها در تاریخ گفته شده است؛ اینکه آیتالله کاشانی در اختلافاتش با مصدق به نقطهای رسیده بود که حاضر بود حتی دولت مصدق توسط آمریکاییها سرنگون شود، چیزی نیست که ما امروز پس از ۶۴ سال فهمیده باشیم. در همان زمان آیتالله کاشانی، فردای کودتا در مصاحبهای دکتر مصدق را متهم به خیانت کرد و گفت که سزای مصدق اعدام است، پس از کودتا هم هیچ حمایتی از او نکرد، در کلام نیز کودتای ۲۸ مرداد را محکوم نکرد.
وی عنوان کرد: بغض مرحوم آیتالله کاشانی از مرحوم دکتر مصدق و دولت ملی اینقدر زیاد شده بود که خیلی راحت دستش را در دست جانشین او گذاشت. آیتالله کاشانی میدید و اتفاقا خیلی خوب میدانست دارد چه اتفاقی میافتد، منتها نفرتش آنقدر نسبت به مصدق زیاد بود که حاضر بود دولت ملی سقوط کند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: آن زمان وضع اقتصادی کشور هم خوب نبود بحران داشتیم، نفت صادر نمیشد، انگلیسیها قرص و محکم جلوی صادرات نفت را گرفته بودند و حزب توده نیز روز به روز قدرت بیشتری پیدا میکرد؛ در یک جمله، کشور در بستری از هرجومرج فرو رفته بود. دکتر مصدق اعلامیه داد که اینقدر تظاهرات نشود.
وی عنوان کرد: این مطالبی که توسط اسناد آمریکا بیان میشود، تازگی ندارد. منتها در تاریخ، نهضت ملی شدن صنعت نفت را طی ۳۷ و ۳۸ سال گذشته آنطور که واقعا اتفاق افتاده است، ندیدهاند؛ فداییان اسلام و به خصوص آیتالله کاشانی را به شدت بالا بردهاند و جبهه ملی، ملیگرایان و دکتر مصدق را پایین بردهاند. حتی برخی از دلواپسان، دکتر مصدق را فراماسون و متحد آمریکا و انگلیس نامیدهاند. بغض و نفرتی که برخیها از دکتر مصدق دارند، باعث شده بود که این واقعیتهای کودتای ۲۸ مرداد خیلی مطرح نشود وگرنه اگر کسی خیلی علاقهمند به تحقیق پیرامون این مسائل بود، به مطالب موجود در اسناد آمریکا خیلی زودتر پی میبرد.
کاشانی فقط سقوط مصدق را میخواست!
این استاد دانشگاه در خصوص اینکه گفته میشود آیتالله کاشانی با مقامات آمریکایی ارتباط داشته، عنوان کرد: کودتا را آمریکاییها و انگلیسیها طراحی کردند اما نه انگلیسیها و نه آمریکاییها یک سرباز و غیرنظامی را، حتی یک تن، وارد ایران نکردند تا کودتا شکل بگیرد. طراحی کودتا با آنها بوده ولی نه یک فرد نظامی و نه یک تن غیرنظامی را نه انگلیسیها و نه آمریکاییها وارد ایران نکردند، چرا؟ برای آنکه به اندازه کافی نیرو در ایران حضور داشت که به همکاری با آنها میپرداختند و علیه مصدق بودند؛ بنابراین نیازی نبود که آمریکاییها و انگلیسیها افرادی را وارد ایران کنند. اینکه مثلا آیتالله کاشانی با سفارت آمریکا همکاری داشته خیلی اهمیتی ندارد. آنچه حائز اهمیت مینماید آن است که آیتالله در مخالفتش با دکتر مصدق ترجیح میداده که مصدق سقوط کند، بنابراین وقتی مخالفتش به چنین مرحلهای با مصدق میرسد دیگر ارتباطاتش با زاهدی و آمریکا از اهمیت خارج است. او حتی یک کلمه در جهت تقبیح کودتا سخن نگفته است.
منبع: روزنامه آفتاب یزد
نظر شما :