قطبزاده اولین انتصاب بازرگان/ پایانی بر سازهای گوناگون و آوازهای ناهمگون
اعظم ویسمه
در تلویزیون و رادیو تصرف شده گروههای مختلف حضور داشتند اما اداره آن را چپها و مارکسیستها به دست گرفتند. در این دوره کوتاه بیانیه همه گروهها اعم از مجاهدین خلق، چریکهای فدائی خلق تا پیام امام خمینی، کریم سنجابی و بازرگان از تلویزیون پخش شد. اما این همه ماجرا نبود. یک فرستنده چند کیلوواتی در مدرسه رفاه، محل حضور امام و دولت موقت مستقر شده بود. رادیو تهران از پل چوبی به بالا، ترانه الهه را پخش میکرد و از آنجا به پایین، سرود خمینی ای امام. چنین وضعیتی سبب شد که از همان ابتدا این سوال مطرح شود که چه باید کرد تا رادیو تلویزیون از دست مارکسیستها خارج شود؟
اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود از فردای پیروزی انقلاب روایت میکند: «امام از همان آغاز به برنامههای رادیو تلویزیون توجه داشتند و بعضی از برنامهها و موسیقیهای تند را نمیپسندیدند و از آنها راضی نبودند. موسیقیهای حماسی، سرود و مانند اینها را قبول داشتند اما آنها در روزهای اول گاهی موسیقیهای مبتذل زمان شاه را نیز پخش میکردند؛ از همان نوارهایی که از قبل داشتند. همچنین امام انتظار داشتند تعبیرات و ادبیات خاصی را بشنوند، مثلا مایل بودند گویندگان رادیو تلویزیون، بگویند «انقلاب اسلامی»، ولی آنها این کار را نمیکردند.»(۱)
امام خمینی در اولین کنفرانس خبری پس از ورودشان در تهران در خصوص مواضع خود درباره تلویزیون و رادیو گفته بود: «نظر من راجع به رادیو و تلویزیون و مطبوعات این است که در خدمت ملت باشند. دولتها حق هیچ نظارت ندارند. تاکنون دولت ایران و شاه سابق برخلاف قواعد بینالمللی رفتار میکردند و ما اصولا این دولت را به رسمیت نمیشناسیم. تا چه رسد به اینکه این دولت حق دخالت در رادیو تلویزیون و روزنامه داشته باشد.»(۲)
تا غروب ۲۲ بهمن که مردم با همراهی چریکهای خلق و کارکنان اعتصابی تلویزیون برای گرفتن رادیو تلویزیون به سمت میدان ارک و جام جم حرکت کردند، برنامه و تصمیم خاصی از طرف انقلابیون برای اداره این مرکز اعلام نشده بود.
با پخش اطلاعیه فراخوان به کار، نیروهای اعتصابی تلویزیون وارد محوطه جام جم و ساختمان پخش شدند و پخش برنامههای خود را آغاز کردند. اما کارکنان اعتصابی نمیدانستند در آن شرایط چه باید پخش شود و چه نباید پخش شود. دقایقی نگذشت که شهید محلاتی سوار بر جیپی نظامی به همراه چند نفر از انقلابیون ابتدا به ساختمان بیسیم در خیابان شریعتی و سپس به جام جم رسیدند و نوار «خمینی ای امام» را با خود آوردند. نیروهای انقلابی دیگر هم از هر سو به سمت جام جم به راه افتادند. نوار «ایران، ایران، خون و مرگ و حرمان» هم رسید و بارها پخش شد.
اما از فردای آن روز برنامه مشخصی وجود نداشت. این آشفتگی در برنامهها بچشم میخورد. گاهی سرودهای انقلابی و گاهی آهنگها و موسیقی زمان شاه پخش میشد. هیچگونه محدودیت و انتخابی برای پوشش بیانیههای جریانات سیاسی مختلف نیز وجود نداشت. از سوی دیگر فرستنده چند کیلوواتی هم در مدرسه رفاه مستقر شده و برنامه تولید و پخش میکرد.
هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود نوشته است: «امام، فردای پیروزی انقلاب من و شهید مطهری را خواستند و گفتند: نباید این جوری باشد؛ شما بروید وضع رادیو تلویزیون را درست کنید. من و شهید مطهری بیرون آمدیم، در اطراف هم ترافیک فشردهای بود. من رفتم تا ماشین خودم را از پارک بیرون بیاورم که میسر نشد؛ سرانجام یک ماشین پیدا کردیم و دو نفری به ساختمان جام جم رفتیم. کسانی که آنجا را گرفته و اداره میکردند، ما را میشناختند، به همین دلیل برای ورود به آنجا با مشکلی روبرو نشدیم. رفتیم و نظرات امام را گفتیم. افرادی که در آنجا بودند به من گفتند شما یک سخنرانی برای مردم ایراد کنید و من داشتم فکر میکردم که چه بگویم که آنها مرا به اتاق پخش مستقیم تلویزیونی بردند و گفتند شروع کن. من هم بدون آمادگی، صحبت کردن را شروع کردم. گویا بحث «دو چهره از انسان» یعنی حالت شیطانی و حالت انسانی را مطرح ساختم. روز بعد در خیابان دیدم مردم مرا به همدیگر نشان میدهند؛ قبل از آن چهره من کمتر شناخته شده بود. این حساسیت امام نسبت به برنامههای رادیو تلویزیون، چندین بار دیگر نیز مطرح شد که هر بار با حضور جمع دوستان ما، مساله به نوعی حل و فصل میشد. از آن به بعد برای ما و خصوصا برای دستاندرکاران رادیو تلویزیون، مشخص شد که امام دقت نظر خاصی بر روی این رسانه دارند و برنامههای آن، با حساسیت بالایی مورد توجه ایشان است.»
گرچه روز ۲۲ بهمن سازمان تلویزیون و رادیو ملی به تصرف مردم در آمده بود اما این بیانیه و عملکردها در پوشش برنامهها نشان داد هیچ کنترلی بر بزرگترین رسانه ملی وجود ندارد. در چنین شرایطی خبرگزاری آسوشیتدپرس روز ۲۳ بهمن از سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران نقل کرد که در ساعت ۴:۴۰ صبح پخش شده است: «با توجه به بیانیههای متعددی که از طرف ستاد عملیاتی دولت موقت انقلابی پخش کردیم بعضی از شنوندگان و خود ما به این نتیجه رسیدیم که از نقطه نظر کلی این کار به منزله حمایت از یک مقام معین و در نتیجه مخالف اصل بیطرفی مورد نظر سازمان رادیو تلویزیون ایران است. از این رو ما کارکنان رادیو تلویزیون به ستاد عملیاتی دولت موقت انقلابی توضیح دادیم که این درست نیست ما به صورت سخنگوی رسمی آن درآییم زیرا معتقدیم که رادیو تلویزیون باید مطلقا بیطرفی سیاسی را حفظ کنند. ستاد عملیاتی دولت موقت انقلابی در توضیح این امر اطلاع داد که به طور کامل با این اصل بیطرفی سیاسی ما موافق است و امیدوار است که این اصل حفظ شود. با این حال از آنجا که بیانیههای ستاد عملیاتی به امنیت عمومی مربوط میشود در این ساعات صبح رادیو تنها وسیله اطلاع رسانی به مردم است، شایسته است که بیانیه ستاد پخش شود اما این امر به معنای دخالت در کار رادیو تلویزیون نیست.»(۳)
چنین وضعیتی سبب شد که در مدرسه رفاه و علوی بحث و جدل صورت گیرد که چه باید کرد تا این ناهماهنگیها از بین برود. یک باره از بلندگوی حیاط مدرسه رفاه اعلام کردند: صادق قطبزاده به سمت مدیریت رادیو تلویزیون از سوی مهندس بازرگان انتخاب شد. همه صلوات فرستادند. قطبزاده رفت و داخل حیاط مدرسه رفاه ایستاد. یکی، دو مینیبوس هم دم در بود. گفت: بچهها سوار شوید.
بدین ترتیب در تاریخ ۲۳ بهمن ۵۷ اولین انتصاب مهدی بازرگان صورت گرفت. قطبزاده به عنوان رییس تلویزیون و رادیو ملی با دو مینی بوس از نیروهای انقلابی به سمت سازمان حرکت کرد و در آنجا مستقر شد.
پینوشتها:
۱- کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی سالهای ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸- انتشارات نشر معارف انقلاب
۲- روزنامه کیهان، ۱۳۵۷/۱۱/۱۲
۳- روزنامه کیهان، ۱۳۵۷/۱۱/۲۳
نظر شما :