جدال بر سر اصالت سند بیبیسی درباره آیتالله کاشانی
سید محمود کاشانی در واکنش به سندی که بیبیسی فارسی مدعی است در اسناد اهدایی اردشیر زاهدی به کتابخانه موسسه هوور دانشگاه استنفورد یافته و در واقع متعلق به خود سرلشکر زاهدی و صورتحساب پرداختی به عوامل کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ است، گفته: «شبکه بیبیسی فارسی روز ۲۸ مرداد ۱۳۹۷ یک تکه کاغذ بیتاریخ، بیامضا و بیارزش را به نمایش گذارد و آن را دستمایه اتهام زدن به آیتالله کاشانی، آیتالله بهبهانی و گروهی از روحانیون قرار داد که از یک منبع نامعلوم پول گرفتهاند تا در کودتا علیه مصدق شرکت کنند. این تلاش بیحاصل در راستای پردهپوشی بر مداخله دولت وقت انگلستان در امور داخلی ایران برای براندازی نهضت ملی ایران و محروم کردن ملت ایران از دستاوردهای مبارزات سیاسی طولانی خود برای برقراری دموکراسی در چارچوب قانون اساسی مشروطیت و به کنترل درآوردن دوباره نفت ملی شده ایران از سوی این دولت است. دروغ تاریخی کودتا علیه مصدق که ۶۵ سال است وابستگان به انگلستان در انبوهی از کتابها و مقالات در داخل و خارج از ایران درباره آن تبلیغات مسموم به راه انداختهاند سالهاست در پرتو اسناد ارزشمند موجود در کشور و اسناد سرّی و محرمانه وزارت امور خارجه ایالات متحد امریکا مربوط به رویدادهای سالهای نهضت ملی ایران که در سال ۱۹۸۹ میلادی (برابر با ۱۳۶۸ خورشیدی) و اسناد سازمان اطلاعات مرکزی امریکا «سیا» که در سال ۲۰۱۷ (۱۳۹۶ خورشیدی) انتشار یافتند و بر بسیاری از حقایق پنهان آن دوران پرتوافکنی کردهاند، رنگ باخته و بیبیسی هرگز نمیتواند خورشید حقیقت را که در حال نمایان شدن است، با این روشها در زیر ابرهای تیره و تارِ دروغپردازی و تحریف تاریخ ایران پنهان نگاه دارد.»
کاشانی در یادداشتی که خبرگزاری ایلنا منتشر کرده ادامه داده «بیبیسی فارسی که نمیتواند تاریخ مشخصی را برای این کاغذ روشن کند مدعی شده است این پول در حولوحوش کودتا در سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۳۴ پرداخت شده است. این در حالی است که کودتای ادعایی که بیبیسی درباره آن تبلیغ میکند روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بوده است. در این صورت حولوحوش کودتا چه تاریخی است؟ اگر پیش از تاریخ ابلاغ فرمان برکناری مصدق بوده که دولت و امکانات مالی در اختیار مصدق بوده است و سپس چگونه این تاریخ تا سال ۱۳۳۴ یعنی دو سال بعد به درازا کشیده است؟»
کامبیز فتاحی، خبرنگار بیبیسی در یادداشتی که روز دوم شهریور منتشر شد، درباره «صورتحساب پرداخت پول به ابوالقاسم کاشانی، محمدتقی فلسفی و شعبان جعفری» مینویسد: «کارشناسان تاریخ کودتا درباره محتوای این یادداشت چند فرضیه متفاوت را مطرح کردهاند؛ برخی احتمال میدهند که سند به دوران نخستوزیری فضلالله زاهدی تعلق دارد، به این ترتیب که نخستوزیر زاهدی برای این که زیر پایش را محکم بکند به عدهای مخفیانه پول داده است. گروهی دیگر از ناظران اما میگویند سند را احتمالا عوامل سازمان سیا در آستانه کودتا تهیه کردهاند.»
مارک گازیوروسکی، نویسند کتاب «محمد مصدق و کودتای ۱۹۵۳ در ایران» - که در دهه ۱۹۸۰ با اکثر مأموران بازنشسته سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) که در کودتا شرکت داشتند صحبت کرده - به بیبیسی فارسی میگوید سند جدید میتواند برآورد هزینههایی باشد که سیا میخواست در عملیات کودتا (تیپی آژاکس) صرف متحدان ایرانی خود بکند. گازیوروسکی این سناریو را محتمل میداند که سند «چند هفته قبل از موعد کودتا نوشته شده تا تخمین بزنند برای هر یک از بازیگران چقدر باید خرج بکنند…آنها احتمالا میخواستند مشخص بکنند که به چه کسانی باید رشوه بدهند و چقدر پول برای خریدن افراد لازم دارند.»
اردشیر زاهدی به بیبیسی گفته که این یادداشت دستخط او یا پدرش نیست؛ زاهدی در عین حال اصالت سند را زیر سؤال نمیبرد و این احتمال را مطرح میکند که آمریکاییها آن را تهیه کرده باشند؛ احتمالی که گازیوروسکی هم آن را ممکن میداند.
این استاد علوم سیاسی دانشگاه تولین آمریکا میگوید نحوه نگارش و گرامر انگلیسی عبارات مندرج در یادداشت حکایت از آن دارد که دستکم یکی از نگارندگان آمریکایی بوده - شخصی مانند کرمیت روزولت (هدایتکننده اصلی عملیات آژاکس در تهران) که شاید در جلسهای با شرکای ایرانی خود به تخمین هزینههای عملیاتی پرداختهاند.
گازیوروسکی البته بعید میداند که فردی چون سرلشکر زاهدی یا سرهنگ عباس فرزانگان (وابسته نظامی ایران در واشنگتن که برای سیا کار میکرد و در سازماندهی واحدهای نظامی در کودتا نقش مستقیم داشت) اطلاع داشتند که مثلا ۱۵ تن کاغذ برای روزنامههای طرفدار شاه ۳۰۰ هزار ریال هزینه دارد.
او معتقد است دو عامل اصلی سیا در تهران یعنی علی جلالی و فروغ کیوانی بیشتر توانایی ارائه یک چنین ارزیابیهایی را داشتند. علی جلالی و فروغ کیوانی (با اسم رمز نرن و سیلی) در ظاهر روزنامهنگار، در خفا برای سیا کار میکردند و از چند سال پیش از کودتا در عملیات تبلیغاتی و میدانی سیا علیه حزب توده TPBEDAMN فعالیت داشتند.
گازیوروسکی میگوید: «آنها دو سال پیش از کودتا تمام کارهایی را که در این یادداشت به آن اشاره شده انجام میدادند. به روحانیون پول میدادند که کمونیستها را محکوم کنند، مقالات تبلیغاتی سازمان سیا را به روزنامهها میرساندند و به اوباش خیابانی مثل شعبان جعفری پول میدادند که با اعضای حزب توده درگیر بشوند.»
در واقع سازمان سیا از این شبکه در عملیات تیپی آژاکس علیه مصدق استفاده کرد؛ کودتایی که نقشهاش را سازمان اطلاعاتی بریتانیا طراحی کرده بود. در سند مذکور به عاملان اصلی سازمان اطلاعاتی بریتانیا در کودتا یعنی برادران رشیدیان اشارهای نشده است.
از طرف دیگر، عدهای معتقدند سند یاد شده ارتباطی به کودتا ندارد بلکه احتمالا پس از به قدرت رسیدن فضلالله زاهدی تهیه شده است. داریوش بایندر، دیپلمات سابق و نویسنده کتاب «ایران و سازمان سیا: بازبینی سرنگونی مصدق» میگوید در اصالت سند شکی ندارد اما آن را مربوط به عملیات تیپی آژاکس نمیداند. او میگوید به طور نمونه، شعبان جعفری تا بعدازظهر روز ۲۸ مرداد در زندان بوده بنابراین نمیتوانست - آنطوری که سند مذکور اشاره میکند - برای کودتا از کسی پولی گرفته باشد.
بایندر واقعه ۲۸ مرداد را کودتای خارجی نمیداند زیرا معتقد است طرح کودتا برای کنار زدن مصدق با فرمان شاه در شب ۲۵-۲۴ مرداد شکست خورد و این مخالفان داخلی مصدق بودند که سه روز بعد ابتکار عمل را در دست گرفتند نه سازمان سیا که به عقیده او، بعدها در اسناد موجود درباره نقش خود در وقایع آن روز بزرگنمایی کرده است.
او میگوید: «دولت زاهدی مثل همه دولتهای دیگر برای این که زیر پای خودش را محکم بکند به یک عدهای میرسیده و سبیل بعضی را چرب میکرده مثلا هیچ بعید نیست که به آیتالله کاشانی، بهبهانی و غیره پول داده باشد.»
موسی حقانی، مدیر موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران هم در گفتوگو با خبرگزاری فارس با بیان اینکه «سند منتشر شده دستنوشتهای از یک پوشهای است که دوره زمانی سه ساله را شامل میشود و دقیقا مشخص نیست که به دوره زمانی کودتا یا بعد از کودتا اختصاص دارد» افزود: «اصالت سند دارای اشکال است؛ اما اگر فرضا این سند درست باشد مربوط به دوره سه ساله بعد از کودتا است. این در حالی است که بعد از کودتا دولت زاهدی با کمک دربار قصد داشت با انگلستان تجدید رابطه کند و آیتالله کاشانی جدیترین و شدیدترین منتقد برقراری رابطه با انگلستان بود.»
به گفته وی «منشا پرداخت پول مشخص نیست که از طرف آمریکاییهاست. کجای این سند قید شده که این پول را آمریکاییها پرداخت کردهاند. آن هم ۳ سال بعد از کودتا که دیگر آمریکا انگیزهای برای خرج کردن اینجور پولها ندارد. ضمن اینکه رقمی هم که گازیوروسکی اعلام کرد آمریکا قصد داشت در اختیار آیتالله کاشانی دهد به منزله ارتباطگیری با آقای کاشانی بود. چه بسا اگر اقدام میکردند با پاسخ منفی آیتالله روبهرو میشدند. قصد ارتباط برقرار کردن با کسی که سند دادن آن پول نمیشود.»
نظر شما :