جنگ ایران و عراق قابل پیشبینی بود
دعایی، غرضی، بختیاری و درودیان پاسخ دادند
تاریخ ایرانی: نشست «ناگفتههای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران» امروز به همت انجمن «اندیشه و قلم» در مجتمع فرهنگی تربیتی مسجد الرحمن تهران برگزار شد. حجتالاسلام والمسلمین سید محمود دعایی سفیر وقت ایران در عراق، امیر سردار مسعود بختیاری از فرماندهان ارتش در دوره دفاع مقدس، سید محمد غرضی استاندار وقت خوزستان و محمد درودیان نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس، سخنرانان این مراسم بودند که هر کدام در پاسخ به این پرسش که آیا جنگ تحمیلی قابل پیشگیری و پیشبینی بود نظرات خود را ارائه کردند.
آغاز جنگ آبان ۵۷ بود
به گزارش «تاریخ ایرانی»، سید محمود دعایی، سفیر وقت ایران در عراق که مدتی پیش از شروع جنگ به خاطر کمرنگ شدن ارتباطات دو کشور به ایران بازگشته بود، به عنوان نخستین سخنران، با ارائه پیشینهای نسبتاً طولانی از وضعیت حزب بعث در عراق در سالهای پیش از انقلاب ایران، تحریک کردهای عراق توسط رژیم شاه، ادعاهای عراق بر سه جزیره تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی و اروندرود و از سوی دیگر تشکیل نهضت آزادیبخش ایران در داخل خاک عراق (توسط تیمور بختیار) و نیز رادیوهای تبلیغاتی علیه رژیم شاه را از نکات مهم مورد تنش بین این دو رژیم خواند و با بیان اینکه شاه به پشتوانه آمریکا صدام را مجبور به عقبنشینی بر سر مواضعش در پیمان الجزایر کرد، گفت: «آغاز جنگ از آبان سال ۵۷ بود.» وی انحلال ساواک توسط شاپور بختیار و شکاف در ارتش در سالهای پایانی حکومت شاه را بستری دانست که به صدام امکان میداد از تسلیمش در پیمان الجزایر اعاده حیثیت کند. وی همچنین با اشاره به پیغامی که پیش از آغاز جنگ از جانب صدام برای امام آورده بود، گفت: «وزیر امور خارجه عراق از سوی صدام به من پیغام داد که به امام بگویم برای حل مسائل فیمابین نمایندهای را به عراق بفرستد، امام نیز در پاسخ به این پیغام، هرگونه مذاکراتی را به تشکیل مجلس شورای ملی و انتخابات ریاستجمهوری موکول کرد تا نمایندگان ملت برای مذاکره به عراق بروند و در این فرصت نیز از عراق خواست که حسننیت خویش را ثابت کند و علیه ایران تبلیغ نکند.» دعایی این ادعا را که وی به همراه مهندس بازرگان و آیتالله بهشتی خدمت امام رسیده و از جانب صدام پیغام داده که یا شما برای مذاکره به عراق بیایید یا من به تهران میآیم و امام نیز در واکنش بدون هیچ فکری آن را رد کرده است، شدیداً تکذیب نمود.
جنگ از دیدگاه نظامی قابل پیشبینی بود
امیر سردار مسعود بختیاری، از فرماندهان دوران دفاع مقدس نیز جنگ را به لحاظ نظامی کاملا قابل پیشبینی دانست. به زعم این سردار ارتش، عراق از نیمه دوم سال ۵۸ و نیمه اول سال ۵۹ با نزدیک کردن یگانهای نظامی خود به مرزهای ایران و انعقاد قراردادهای خرید تسلیحات از کشورهای مختلف خود را برای حمله به ایران آماده میکرد. وی همچنین درهمریختن ارتش و انحلال ساواک و نیز شرایط انقلابی حاکم بر کشور را از جمله عواملی برشمرد که مانع هر نوع پیشگیری از این وضعیت میشد.
عراق پیش از تسخیر سفارت آمریکا قصد حمله داشت
محمد درودیان، نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس نیز در مورد قابل پیشبینی بودن جنگ، گفت: «با اسنادی که من بررسی کردم عراق پیش از تسخیر سفارت آمریکا قصد حمله به ایران را داشت» و با بیان اینکه خبر این حمله را نیز آمریکا به دولت موقت داده بود، افزود: «جمعبندی آمریکا در آن زمان این بود که عراق نه به دنبال حمله بلکه تنها به دنبال گرفتن ضرب شصتی از ایران بود.» وی همچنین بر اساس اسناد و مصاحبههایی که در این زمینه انجام داده بود، افزود: «آمریکا در مرحله بعد یعنی پس از شهریور ۵۸ به این جمعبندی رسیده بود که عراق قصد حمله به ایران را دارد و در آن زمان رئیس ایستگاه سیا دولت موقت را از این جریان باخبر میکند، دولت موقت نیز این خبر را نه به مردم، نه رهبری و نه هیچ کس دیگری نمیدهد.» درودیان بر این اساس نظر نهضت آزادی را مبنی بر اینکه وقوع جنگ به دلیل تسخیر سفارت آمریکا بود، رد کرد.
فرمانده کل ارتش به ما سلاح نمیداد
سید محمد غرضی، استاندار وقت خوزستان، به عنوان آخرین سخنران این نشست، با شرح پیشینهای از چگونگی به دست گرفتن سکان استانداری خوزستان، این استان را هنگام ورود خویش منطقهای بسیار آشفته به لحاظ امنیتی و سیاسی خواند و با یادآوری کودتای «نقاب» در خوزستان توسط ارتش و فرار ۶ تن از سران آن به عراق، دریافت خبری را مبنی بر اینکه «توپ لشکر ۹۲ در بستان رو به شهر است» عامل اصلی فرمان دستگیری فرماندهان ارتش دانست. وی در ادامه با اشاره به کارشکنیهای بنیصدر در جنگ، رهایی سوسنگرد از اشغال عراق - در مرحله اول - و نیز جلوگیری از اشغال اهواز را حاصل تدبیر خود و تهیه آرپیجی از حافظ اسد و نیز بسیج نیروهای مردمی خواند. غرضی در آخر با بیان اینکه نمیشود با «مهملات» تاکتیکی ارتش، در مقابل دشمن دفاع کرد، خطاب به امیر سردار بختیاری، فرمانده ارتش گفت: «فرمانده کل ارتش به ما سلاح نمیداد... من اگر دو تا آرپیجی داشتم هرگز نمیگذاشتم خرمشهر سقوط کند.»
نظر شما :