سرنوشت چهار دیپلمات مفقود؛ خیانت یا سهلانگاری؟
کتاب «خیانت به حاج احمد متوسلیان» دارای اشتباهات متعدد تاریخی است
تاریخ ایرانی: آقای کامران غضنفری در تاریخ ۷ و ۱۴ تیر ۹۳، در هفتهنامه ۹ دی گزارشی را درباره چهار دیپلمات ربوده شده تحت عنوان؛ «۳۲ سال فقدان سردار بزرگ ایران، ژنرال احمد متوسلیان» نوشته است. متن یاد شده در مرحله بعد تحت عنوان «خیانت به فرمانده»، با ادعای روایت شنیده نشده از اسارت دیپلماتها، به صورت کتاب منتشر شده است. اهمیت این گزارش بیش از آنکه برآمده از اطلاعات غیرپژوهشی آن باشد، به دلیل رویکردی است که انتخاب شده است.
چنانکه عنوان کتاب نشان میدهد، نویسنده محترم با فرض «خیانت به حاج احمد متوسلیان» متن را نگاشته است. نقد و بررسی کتاب یاد شده، با استفاده از متن منتشر شده در هفتهنامه ۹ دی، بیش از اینکه بر نقد فرضیه نویسنده تمرکز داشته باشد، با هدف بررسی میزان صحت بخشی از اطلاعاتی که با «روش نقلی و نه پژوهشی» مورد استفاده قرار گرفته است، نوشته شده است. بخشی از محورهای مندرج در کتاب به شرح زیر است:
۱- با تأیید امام خمینی، یک هیات عالیرتبه نظامی ایران روانه سوریه شد که احمد متوسلیان - فرمانده تیپ محمد رسولالله(ص) - به عنوان یکی از مجربترین فرماندهان و کارشناسان نظامی، در آن هیات حضور داشت.
۲- متوسلیان به تهران بازگشت و طی چند روز، با فراخوان همرزمان خود در پادگان امام حسین(ع)، حرکت به سوی لبنان را اعلام کرد و در ابتدای امر، به همراه پانصد نفر از داوطلبین تیپ ۲۷ محمد رسولالله(ص)، عازم سوریه شد و آنان را تحت عنوان قوای محمد رسولالله(ص)، در پادگان «زبدانی» واقع در نزدیکی مرز لبنان مستقر کرد.
۳- سردار سعید قاسمی نیز نقل میکند در صبح روز ۱۴ تیر ۶۱ در حالی که وی به همراه حاج همت سعی داشتند تا حاج احمد متوسلیان را از رفتن به بیروت منصرف کنند، حاج احمد میگوید: حضرت امام به بنده امر کردهاند گزارشی از وضعیت شیعیان جنوب لبنان را تهیه کنم و برای ایشان ببرم، لذا بهتر است خودم به این مأموریت بروم.
۴- در کنار اقدامات فوق، برخی از یاران حاج احمد، در تاریخ ۱۹ تیر ۶۱ از مسئولین مرکز درخواست اجازه جهت انجام عملیات نظامی برای آزاد کردن حاج احمد را میکنند اما با پاسخ منفی روبرو میشوند. جعفر جهروتیزاده که به همراه متوسلیان به لبنان رفته بود، در این باره میگوید: بنده خوب به یاد دارم که برادرهای عزیزمان حاج همت، دستواره، حاجیپور و سایر مسئولین قوای محمد رسول الله(ص) اصرار داشتند به هر شکل ممکن از تهران مجوز بگیرند و برای آزادسازی حاج احمد و همراهان او از چنگال فالانژیستها اقدامی بکنند؛ منتها از ایران دستور رسید که به هیچ وجه تحت تأثیر احساسات و عواطف قرار نگیریم [!] و با هوشیاری، خونسردیمان را حفظ کنیم. ضمناً خبر دادند که قرار است هیات عالیرتبهای برای حل این مسئله از تهران به دمشق بیاید. متأسفانه بنا به یک سری دلایل، برادران ما، حاج همت و دیگران موفق نشدند از هیات مزبور در رابطه با عملیات نظامی با هدف آزادسازی حاج احمد و دوستانش، مجوز دریافت کنند.
۵- جالب اینجاست، هنگامی که احمد متوسلیان پس از مدتی اقامت در لبنان و مشاهده اوضاع آنجا، برای دادن گزارش به تهران میآید، بعد از بازگشت دوباره به لبنان خبردار میشود که سه نفر از نیروهای ایرانی توسط مزدوران اسرائیل اسیر شدهاند. وی بلافاصله اعلام میکند که چنانچه آنها نیروهای ایرانی را آزاد نکند، دست به عملیات نظامی علیه اسرائیل خواهد زد. اسرائیلیها نیز که از این تهدید ترسیده بودند، فوراً سه نفر ایرانی را آزاد میکنند. متاسفانه علیرغم ادعاهای مطرح شده توسط جناب رضایی ایشان برای آزادی احمد متوسلیان و همراهانش حتی برای یک بار هم که شده اسرائیلیها را تهدید زبانی هم نکردند.
۶- نویسنده در ادامه با نام بردن از افرادی همچون آقایان هاشمی رفسنجانی، خاتمی، دکتر ولایتی، محسن رضایی، علی ربیعی نماینده ویژه خاتمی و کمال خرازی معتقد است در تمام سالهای گذشته هیچ اقدامی برای آزادی دیپلماتهای اسیر صورت نگرفته و نوعی تعمد در این زمینه وجود داشته است.
نقد و بررسی:
۱- برخلاف آنچه در این متن نوشته شده است، امام خمینی از تصمیمگیری و اعزام هیات به سوریه اطلاع نداشت. در واقع تصمیمگیری در جلسه شورایعالی دفاع صورت گرفت و اعضای هیات در پایان جلسه به سوریه رفتند.
۲- برخلاف آنچه در این متن نوشته شده است، اعزام نیروهای تیپ ۲۷ توسط شهید حاج همت صورت گرفت و اینجانب در همان پرواز حضور داشتم و شب در پادگان زبدانی مستقر شدیم.
۳- برخلاف آنچه در این متن نوشته شده است، شهید همت در تاریخ ۱۴ تیر در تهران حضور داشت و درگیر آماده ساختن تیپ ۲۷ برای عملیات رمضان بود. در هنگام بازگشت وی به تهران، در طول مسیر اینجانب در هواپیما و در کنار ایشان نشسته بودم.
۴- برخلاف آنچه در این متن نوشته شده است، حاج احمد پس از اعزام به سوریه، به ایران برنگشت و مجموعاً کمتر از یک ماه در سوریه حضور داشت.
نتیجهگیری:
۱- نویسنده محترم به دلیل استفاده از روش نقلی و بدون پژوهش درباره موضوع مورد بحث، در موارد اساسی دچار اشتباه تاریخی شده است. ضمن اینکه هیچگونه روایت ناگفتهای در این کتاب وجود ندارد، زیرا تمام نقل و قولها مستند به منابعی است که پیش از این منتشر شده است.
۲- رویکرد نویسنده مبنی بر «خیانت» بیش از آنکه منطبق با واقعیات سیاسی و تاریخی باشد، تحت تأثیر ذهنیت سیاسی و توطئهپنداری در نگرش به این پرونده است، چنانکه عنوان گزارش در دو مرحله زمانی تفاوت کرده است.
۳- بدون تردید در پیگیری پرونده یاد شده اگر کوتاهی شده باشد، نه به دلیل انگیزههای سیاسی، بلکه تحت تأثیر پیچیدگیهای امنیتی و به دلیل تلاش برای حفظ هویت نظامی حاج احمد بوده است. در عین حال اقداماتی برای روشن شدن وضعیت دیپلماتها، با مسئولیت آقای علی ربیعی صورت گرفته است که در صورت نیاز خودشان باید بیان کنند.
نظر شما :