داستان ناگفته میانجیگری سوئیس بین کوبا و آمریکا
جان هادسن/ ترجمه: شیدا قماشچی
اما در همان روز اواسط جولای، در فاصلهٔ دو مایلی از این محل، یک اتفاق بسیار مهم تاریخی نیز در شرف وقوع بود بدون اینکه یک خبرنگار یا عکاس رسانهای حضور داشته باشد تا چنین لحظهای را به ثبت برساند. مارتین داهیندن، سفیر سوئیس در آمریکا در سکوت تابلوی کوچک طلایی را از دیوار جدا کرد؛ این پلاک دولت سوئیس را به عنوان «حافظ منافع» کوبا در ایالات متحده معرفی میکرد.
با چرخاندن چندین پیچ برای کندن پلاک، نقش ۵۴ سالهٔ سوئیس به عنوان واسطه میان هاوانا و واشنگتن پایان یافت. شاید بتوان گفت این طولانیترین زمانی است که یک دولت (سوئیس) حافظ منافع دولت دیگری در یک کشور خارجی بوده است. به دلیل از سرگیری روابط، ایالات متحده و کوبا برای تماس با یکدیگر به سوئیس احتیاج ندارند. به این ترتیب ماموریت سوئیس که در سال ۱۹۶۱ در زمان قطع رابطهٔ دولت آیزنهاور با حکومت کمونیستی فیدل کاسترو آغاز شده بود، پایان یافت. روز ۲۰ جولای، در هیاهو و شلوغی اطراف سفارتخانهها در کوبا و واشنگتن، نقش بسیار مهم سوئیس در طول زمان دشمنی دو کشور محو شد.
اکنون دولت سوئیس مجموعهٔ اسنادی را در اختیار فارن پالیسی قرار داده است که در آن به وظیفهٔ خطیر این کشور در طول این مدت، از زمان بحران موشکی گرفته تا مهاجرت جمعی مردم کوبا به آمریکا در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، از منظر جدیدی اشاره شده است. پیتر کورنبلا، تاریخپژوه و یکی از نویسندگان کتاب «تونل مخفی به کوبا»، کتاب جامعی که دربارهٔ مذاکرات مخفیانهٔ ایالات متحده و کوبا در طول جنگ سرد نگاشته شده است، میگوید: «این یک داستان بسیار غنی و کمتر شنیده شده از کشوری است که در اوج خصومتها، خود را وقف پیشبرد دیپلماسی میان واشنگتن و هاوانا کرد.»
به طور معمول نقش یک کشور «حافظ منافع» همچون سوئیس به صدور گذرنامه و اسناد مربوط به روادید، استرداد یادداشتهای دیپلماتیک و حفاظت از شهروندان کشور مربوطه خلاصه میشود. اما آرشیو سوئیس نشان میدهد که در روزهای تاریک جنگ سرد، نسلی از دیپلماتها یک رابطهٔ خاص و بسیار نزدیک با کاسترو و مقامات ارشد آمریکایی ایجاد کردند و از درگیریهایی که میتوانست به جنگ جهانی سوم ختم شود، تنشزدایی کردند.
ساختمان هفت طبقهٔ سفارت آمریکا در کوبا - در بلوار مالکن کنار دریا - وجودش را مدیون محافظان سوئیس است. طبق اسناد سوئیس، دولت کوبا قصد داشت تا در سال ۱۹۶۴ ساختمان سفارت آمریکا را ملی کرده و آن را به وزارت شیلات کوبا بدل کند. اگر به خاطر پافشاری امیل اشتادلهافر، سفیر اسبق سوئیس در هاوانا نبود، ایالات متحده برای همیشه مالکیت این ساختمان چندین طبقهٔ ساحلی را از دست میداد.
داهیندن، سفیر کنونی سوئیس در ایالات متحده به فارن پالیسی گفت: «جرات بسیار زیادی میطلبید ولی کوبا مهمترین مسالهٔ زندگی اشتادلهافر بود.» پرتنشترین دوران، ۲ فوریهٔ سال ۱۹۶۴ بود؛ گارد ساحلی ایالات متحدهٔ آمریکا چهار کشتی ماهیگیری کوبا را متوقف و خدمهٔ آن را بازداشت کرد. کوبا در پاسخ به این عمل، ذخیرهٔ آب پایگاه دریایی ایالات متحده در خلیج گوانتانامو را قطع و تلاش کرد تا ساختمان سفارت ایالات متحده در هاوانا را مصادره کند. طبق اسناد سوئیس، در اینجا بود که اشتادلهافر شخصا وارد عمل شد. او درهای سفارت را قفل کرده و اعلام کرد «این یک ملک دیپلماتیک است و برای زیر پا گذاشتن کنوانسیون ژنو باید از روی جنازهٔ من عبور کنید.» او به کوباییها هشدار داد که سوئیس این عمل را «بسیار غیردوستانه و سختگیرانه» میشمارد. داهیندن میگوید: «اشتادلهافر خط قرمز را مشخص کرد. اگر او در آن زمان در آنجا حضور نداشت، اتفاقات به شکل دیگری پیش میرفت.» پس از این تقابل پرتنش، مقامات عقبنشینی کردند و این آخرین باری بود که کوبا سعی کرد تا ساختمان سفارت آمریکا را مصادره کند.
کورنبلا پس از مطالعهٔ اسناد سوئیس گفت: «آنچه که بیش از همه به نظرم جالب و مهم میآید این است که نقش سوئیس فراتر از حفاظت از منافع آمریکا بود. در تلاش برای پایان بخشیدن به اختلاف جنگ سرد و نزدیک ساختن هاوانا و واشنگتن، سوئیس به یکی از عوامل کلیدی و قابل اعتماد بدل شد.»
آمریکاییها معمولا سوئیس را برای رشته کوههایش، پولشویی، شکلات داغ و بیطرفی سیاسیاش میشناسند: مشخصهای که گاه به اصولگرایی، خونسردی و یا بزدلی تعبیر میشود. در روزهای پرآشوب قرن بیستم برای کشوری که مردمش به زبانهای ایتالیایی، فرانسوی، آلمانی و رومانش تکلم کرده و از نظر جغرافیایی مابین قدرتهای امپریال اروپایی قرار گرفتهاند، حفظ بیطرفی برای سوئیس به معنای حفظ بقا بود. سوئیس که در بین دو جنگ بیطرفی خود را حفظ کرده بود در طول جنگ جهانی دوم بیش از ۲۰۰ درخواست از کشورهای درگیر دریافت کرد، آنها احتیاج داشتند با دشمنان قسمخوردهشان تماس بگیرند.
اسناد نشان میدهند زمانی که دولت آیزنهاور نخستین بار در سال ۱۹۶۰ پیشنهاد کرد که سوئیس نمایندهٔ آمریکا در کوبا شود، سوئیس غافلگیر شد: «به خصوص با توجه به کوچک بودن هیات دیپلماتیک سوئیس در مقایسه با کشورهای دیگری همچون بریتانیا.» اما تجربهٔ دراز مدت سوئیس در حفاظت از منافع کشورهای بیگانه به جنگهای فرانسه و پروس در سالهای ۱۸۷۱-۱۸۷۰ بازمیگشت و این باعث شده بود که سوئیس یک کاندیدای مناسب برای آمریکا باشد.
پس از آنکه سوئیس موافقت کرد نمایندهٔ ایالات متحده بشود، اولویت دیپلماتهایش در جزایر کارائیب بر آن قرار گرفت که دولت انقلابی تازه تاسیس کاسترو را آموزش دهند تا قوانین بینالمللی و رعایت حقوق کشورهای حافظ منافع را بشناسد؛ همچنین در اسرع وقت به تعداد کارمندانشان افزود. در اسناد آمده است که: «۹ کارمند سوئیسی به سرعت اعزام شدند تا جایگزین ۶۰ کارمند ایالات متحده شوند.»
بحران موشکی به طور خاص بوتهٔ آزمونی برای دیپلماتهای سوئیسی بود و نمونهٔ بسیار مهمی از این واقعیت که واشنگتن تا چه حد بر روابط نزدیک میان اشتادلهافر و کاسترو تکیه داشت. اشتادلهافر در طول اقامتش در جزیره روابط بسیار نزدیک و صمیمانهای با ال کماندانته برقرار کرد، به طوری که او صبح و شب به محل اقامت اشتادلهافر میرفت و از او مشورت میخواست. داهیندن میگوید: «اشتادلهافر دسترسی مستقیم به کاسترو داشت. آنها به طور مداوم با یکدیگر در تماس بودند.» این رابطه نقش کلیدی ایفا میکرد زیرا دو ابرقدرت جهانی - ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی که حامی کمونیستی کوبا محسوب میشد - به سمت جنگ هستهای پیش میرفتند.
در اکتبر ۱۹۶۲، جان اف کندی رئیسجمهور ایالات متحده ارسال هرگونه تجهیزات جنگی به کوبا را تحریم کرد و از اتحاد جماهیر شوروی خواست تا موشکهایش را از این جزیره بیرون بکشد؛ مسکو پذیرفت و آمریکا در ازای آن موشکهای بالستیکش را از ایتالیا و ترکیه خارج کرد. اما بحران در اینجا خاتمه نیافت: ایالات متحده نیاز داشت تا هواپیماهای شناسایی و جستجویش را به کوبا بفرستد تا اطمینان حاصل کنند هیچ سلاحی در کوبا باقی نمانده است. اما برای آنکه تصویر واضحی در تاریکی شب به دست بیاورند مجبور بودند تا پادکارهای نظامی شلیک کنند؛ ممکن بود این پادکارها به راحتی با بمب اشتباه گرفته شده و حملهٔ متقابل کوبا را در پی داشته باشد.
بنابر اسناد بایگانی سوئیس، کوبا باید متقاعد میشد که عملیات هوایی آمریکا فقط به منظور شناسایی و نظارت صورت میگیرد. اما از آنجایی که سیآیای یکسال پیش از آن در عملیات ناموفق خلیج خوکها تلاش کرده بود تا دولت کاسترو را سرنگون کند، واشنگتن کمترین اعتباری نزد کوبا نداشت. در نتیجه دین راسک، وزیر امور خارجهٔ آمریکا، با آگوست لینت سفیر سوئیس در آمریکا تماس گرفت تا درخواست اضطراریاش را مطرح کند: «با شما تماس گرفتم تا درخواستی را مطرح کنم که فقط شما، نمایندهٔ سوئیس و حافظ منافع ما در کوبا، میتوانید از عهدهٔ آن برآیید.» دیپلمات سوئیسی، ادوارد برونر در خاطراتش از تماس راسک اینگونه یاد میکند.
از لینت خواسته شد تا به کاسترو اطمینان بدهد که این عملیات شناسایی، صلحطلبانه است و نباید هیچگونه پاسخی از سمت نیروی هوایی کوبا در پی داشته باشد. پس از این مکالمه لینت به سرعت با اشتادلهافر در هاوانا تماس میگیرد و او نیز پیام را به کاسترو منتقل میکند. ظرف یک ساعت اشتادلهافر با لینت تماس میگیرد و اعلام میکند که پیام به کاسترو منتقل شده است. لینت هم با راسک تماس میگیرد و به او اطمینان میدهد که نباید نگران پاسخ نظامی باشند. برونر در یادداشتهایش به این موضوع اشاره کرده است: «و به این ترتیب، با انتقال فوری پیام، از بالا گرفتن بحران ممانعت به عمل آمد.» در ۲۸ اکتبر با تبادل نامه میان جان اف کندی و نیکلای خروشچف رهبر اتحاد جماهیر شوروی بحران موشکی پایان یافت.
اما این تنها باری نبود که کشور سوئیس در تنگنا به کمک آمد. پس از پایان بحران موشکی کوبا، مهمترین کار سوئیس تسهیل سفر دریایی بیخطر برای مهاجرین کوبایی به ایالات متحده بود. این مسئولیت در سپتامبر سال ۱۹۶۵ گستردهتر شد، زمانی که کاسترو اعلام کرد اگر کسی مایل است کشور را به مقصد فلوریدا ترک کند مختار است با هر وسیلهٔ شخصی این کار را انجام دهد. هزاران کوبایی از بندر کاماریوکا با قایقهای غیراستاندارد که پیشتر واژگون شده بودند، به همراه کودکانشان سفر را آغاز کردند. اسناد بایگانی شده سوئیس نشان میدهند اشتادلهافر که از «غرق شدن» مهاجرین متاثر شده بود به جستجوی راه دیگری برخاست. واشنگتن هم از افزایش تلفات دریایی نگران شد و به سوئیس اجازه داد تا برای به راهاندازی خط هوایی از اقامتگاه واردرو به میامی وارد مذاکره شود.
در ماه دسامبر سوئیس موفق شد توافقنامهای میان واشنگتن و هاوانا به امضا برساند که طبق آن هفتهای پنج روز و روزانه دو پرواز انجام بگیرد و به این ترتیب شرایط برای مهاجرت ماهانه ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ کوبایی از فرودگاه نظامی واردرو فراهم شد. این برنامه به مدت هفت سال ادامه یافت و یکی از فشردهترین وظایف سوئیس به عنوان حافظ منافع در کوبا بود. برخی از این وظایف بسیار خسته کننده بودند، همچون مصاحبه با تک تک افرادی که قصد ترک کشور را داشتند تا به این ترتیب رضایت واشنگتن جلب شود. مسایل پیچیدهتری نیز وجود داشتند، همانند زمانی که کوبا با خروج ۷۰۰ آمریکایی و بستگانشان از این کشور مخالفت کرد. در پایان عملیات در آوریل ۱۹۷۳، تعداد بسیار زیادی از کوباییها به ایالات متحده انتقال داده شده بودند: در کل تعداد آنها به ۲۶۰۷۳۷ نفر میرسید.
طبق اسناد سوئیسی، تلاشهای اشتادلهافر برای حفظ و ادامهٔ این پروازها نظر سفیر بریتانیا را به خود جلب کرده بود: «سفیر کشور شما بهترین دیپلمات حاضر در هاواناست. او معجزه کرده است، ولی حالا دیگر خسته است. پیش از آنکه از پا بیفتد باید او را از این کشور خارج کنید.»
چهار سال پس از این پروازها، در سال ۱۹۷۷، روابط میان واشنگتن و هاوانا کمی دوستانه شد و حفاظت منافع ایالات متحده در کوبا به طور رسمی آغاز به کار کرد. اگرچه پرچم سوئیس همچنان بر سر در سفارت آمریکا در هاوانا در اهتزاز بود ولی دیپلماتهای آمریکایی به کوبا بازگشتند و از نیاز آمریکا به دیپلماسی سوئیس کاسته شد.
نیاز به سوئیس به عنوان حافظ منافع دیگر کشورها کاسته شد زیرا درگیری میان دولت - ملتها کمتر شده است. با از سرگیری روابط میان کوبا و ایالات متحده در ۲۰ جولای سال جاری، سوئیس حافظ منافع چهار کشور است: نمایندهٔ ایالات متحده در ایران، گرجستان در روسیه، روسیه در گرجستان و ایران در مصر.
اگرچه در قبال تلاشهای دیپلماتیک سوئیس برای آمریکا و کوبا در چند دههٔ گذشته ناسپاسی شده است اما جان کری، وزیر امور خارجهٔ آمریکا در سخنرانی خود در اول جولای در شهر وین، در باب آغاز به کار سفارت ایالات متحدهٔ آمریکا در کوبا گفت: «میخواهم از زحمات دولت سوئیس برای تلاشهایشان طی پنجاه سال گذشته به عنوان حافظ منافع ایالات متحده در کوبا قدردانی کنم.»
در واشنگتن، جایی که به هر بهانهای جشنها و مهمانیهای سفارتی برگزار میشود، تواضع و فروتنی سوئیسیها به چشم میآید. در روزی که ماموریت سوئیس به عنوان حافظ منافع آمریکا در کوبا پایان یافت، چهار دیپلمات سوئیسی مقابل سفارت ایستادند تا شاهد پایین آوردن تابلوی «بخش حافظ منافع کوبا در آمریکا» به دست سفیر سوئیس باشند. داهیندن میگوید: «رسانههای سوئیسی مایل به برگزاری یک رویداد بودند ولی ما موافق نبودیم. خودمان چهار یا پنج نفری این کار را انجام دادیم.»
عکسی که از این رویداد گرفته شده بسیار ساده است ولی سفیر سوئیس میگوید باید همینطور باشد: «این به فرهنگ سیاسی ما در سوئیس باز میگردد. اگر در جلوی صحنه حاضر باشید نمیتوانید کارتان را به خوبی انجام دهید. باید با احتیاط و بصیرت امورتان را به پیش ببرید.»
منبع: فارن پالیسی
نظر شما :