احمدینژاد: فردوسی حقیقت مکتب پیامبر را تبیین کرد/ شاهنامه تفسیر قرآن است/ فردوسی احیاگر جامعه بشری است
به گزارش خبرگزاری ایسنا، محمود احمدینژاد شامگاه دیروز(سهشنبه) در مراسم تجلیل از فرودسیپژوهان و نکوداشت ثبت جهانی نقالی در فهرست میراث ناملموس یونسکو گفت: اگر هر اندیشه، مکتب و ارزشی بخواهد در تاریخ نهادینه، ماندگار و جاری شود، علاوه برخورداری از ویژگیهای ذاتی، باید توسط یک ملت باور شده و آن ملت موجودیت خود را برای تحقق آن اندیشه و مکتب هزینه کند.
وی یادآور شد: در طول تاریخ اندیشهها، مکتبها و ارزشهای زیادی همچون مارکسیسم تا اعماق زندگی مردم وارد شده و قانون، منطق و فرهنگ ایجاد کردند، اما به دلیل آنکه توسط یک ملت به معنای حقیقی کلمه باور نشدند، در تاریخ دفن شده و از بین رفتند.
رییسجمهور با بیان اینکه «اصرار و تکرار سخن گفتن از ایران به معنای تاکید بر تعصبات قومی، نژادی، جغرافیایی و بازگشت به گذشته نیست»، اظهار کرد: سخن گفتن از ایران در حقیقت نگاه به آینده و تبیین یک منش و ویژگیهایی است که هر ملتی برای رسیدن به کمال و سعادت باید از آنها برخوردار بوده و به آن تکیه کند.
احمدینژاد با بیان اینکه «عدهای دلیل برجسته بودن و نامآوری فردوسی را در زنده کردن زبان فارسی میدانند، در حالی که پیش از او رودکی نیز تاثیر بسزایی در تثبیت فرهنگ و زبان فارسی داشته است»، تصریح کرد: فردوسی در شاهنامه خلاصه نمیشود و اگر بخواهیم عظمت این شاعر بزرگ را دریابیم باید نقش تاریخی او را در احیای روح جمعی ملت ایران تجزیه و تحلیل کنیم تا متوجه شویم که او چه اقدام موثری انجام داد و چه حقی بر گردن ملت ایران و جامعه بشری دارد.
وی دستیابی به کمال و جامعه سعادتمند را در گرو استقرار توحید، عدالت، عشق و آزادی عنوان و تصریح کرد: خداوند متعال این عالم را برای انسان و انسان را برای کمال، شکوفایی و خدایی شدن خلق کرد تا با استفاده از استعدادهای درونی خود، تجلی صفات و اسماء الهی در زمین شود و زندگی سعادتمند و سرشار از زیبایی را در جهان برقرار کند.
احمدینژاد با تأکید بر اینکه «ملت ایران، همواره ملتی موحد، عدالتطلب، مهرورز و آزادیخواه بوده است»، خاطرنشان کرد: ملت ایران همیشه به حقوق سایر ملتها و کرامت انسانی آنها احترام گذاشته و ملتی کمالجو بوده که هرگز به دستیابی به جایگاهی خاص، قانع نبوده است.
رییسجمهور با اشاره به اینکه آداب، رسوم، تاریخ و عظمت ملت ایران گواه این مدعاست که ملت ایران قرنها پرچمدار حرکت کمالی بشر در مسیر استقرار توحید، عشق، عدالت و آزادی بوده است، گفت: تمامی تعلیمات زرتشت نتیجه عملی توحید، عدالت و عشق بوده و در واقع پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک برگرفته از اعتقادات ملت ایران است.
وی با بیان اینکه «در دورهای طولانی از تاریخ بشر در صحنههای مختلف، فقط سخن از ایران به میان بود و تمام تمدن، فرهنگ و انسانیت در جهان تحت لوای پرچم ایران پایهگذاری شده است»، اظهار کرد: ملت ایران همواره مخالف ظلم بوده و عدالت آنچنان در میان ملت ایران از جایگاه والایی برخوردار بوده که حتی عدهای که به دنبال عدالت نبودند، لقب عادل بر خود مینهادند.
رییسجمهور با بیان اینکه «ملت ایران همواره به دنبال علم، هنر، فرهنگ و حقجویی بوده و با تحقیر دیگران مخالفت کرده است»، خاطرنشان کرد: حقجویی در ذات فرهنگ ایرانیان بوده و حرکت ملت ایران در طول تاریخ همیشه رو به کمال بوده است. ملت ایران در دوره اشکانیان، که امروز متاسفانه تاریخ آن حتی در حافظه ایرانیان به فراموشی سپرده شده، در اوج تعالی فرهنگی بود و بسیاری از مسایل و ارزشهایی که امروز در دنیا به آن افتخار میکنند در آن زمان در سطوح عالیتری در ساحت اجتماعی ایران محقق شده بود.
وی تصریح کرد: متاسفانه در اواخر دوران ساسانیان از سویی زشتیهای فراوانی بر ملت ایران تحمیل شد که به واسطه آنها جامعه طبقاتی مستقر، ارزشهای انسانی منزوی و کرامت و شخصیت ملت ایران مخدوش شد و از سوی دیگر ولع و انتظار ملت ایران برای رسیدن به جامعهای برتر، زمینه را برای پذیرش پیام آخرین در جهان مهیا ساخت.
احمدینژاد خاطرنشان کرد: ملت ایران در زمان پذیرش دعوت اسلام، پیشرفتهتر و از بسیاری از کشورها در عرصههای علم، صنعت، معماری، شهرسازی و اقتصاد برتر بود اما از آنجا که آرزوی تاریخی خود را در اسلام یافت، با آغوش باز آن را پذیرفت و همه موجودیت و هویت خود را به امید استقرار توحید، عدالت، عشق و آزادی به میدان آورد و آن را برای برپایی سعادت در جامعه بشری فدا کرد.
رییسجمهور با بیان اینکه «اگر پیامبر اسلام(ص) در آن دوران مبعوث نمیشد، مطمئناً جامعه ایرانی دچار انقلابهای فراوانی میشد، چرا که اعتراضهای بسیاری به اوضاع حاکم بر جامعه ایران در آن زمان در حال شکل گرفتن بود» افزود: ملت ایران تسلیم حق شد و باوری در این ملت به وجود آمد که ساکنان سرزمین وحی، امانت الهی را به خوبی پاسداری میکنند و حرکت کمالی بشر را پیشقراولی خواهند کرد؛ ملت ایران تصور کرد که آنها بار این امانت را به درستی بر دوش خواهند کشید و به همین دلیل این کار را به آنان سپرد.
وی ادامه داد: با گذشت زمان شرایط تغییر کرد و جانشینان ناحق به نام پیامبر روی کار آمدند و ملت ایران دید، مسیری که پیامبر اسلام(ص) ترسیم کرده به درستی طی نمیشود و آرمانها و ارزشهای الهی از اولویت ساقط و تعصبات قومی بدتر و شدیدتر از گذشته اما با لباس پیامبر(ص) و تقدس جایگاه جانشینی و میراثداری ایشان احیا شده است. ملت ایران در آن دوران شاهد به قدرت رسیدن فاسدانی چون متوکل عباسی بود که به واسطه حضور آنها در قدرت، جامعه طبقاتی شده، ثروتها انباشته و فرهنگ جاهلی عرب و عجم دوباره رسمیت یافته و همه ضد ارزشهایی که ملت ایران برای فرار از آنها به دامن اسلام پناه برده بود به نام اسلام به ملتها تحمیل میشود.
رییسجمهور با انتقاد از اینکه عدهای از آن دوران تاریک تاریخی تحت عنوان تمدن یاد میکنند، اظهار کرد: اگر بپذیریم که انسانهای عیاش، دنیاطلب و آدمکش نظیر حکام عباسی، واجد فرهنگ و تمدن بودند، خود را از فرهنگ و تمدن ساقط کردهایم، چرا که در آن دوران تمامی زشتیها، تعصبات و خود برتربینیها به شکل جدید و با نقاب غیرقابل خدشه تقدس یافته از وابستگی این حاکمان به جانشینی پیامبر اسلام(ص) دوباره بر جامعه حاکم شده بود.
احمدینژاد با بیان اینکه «در آن مقطع زمانی هویت ملت ایران مضمحل شد»، افزود: ایرانیان به عنوان ملتی فعال و پیشگام به ملتی منزوی و با فرهنگی مضمحل تبدیل شدند و شاهد آن بودند که داشتههای گذشتهشان از دست میرود و همواره تحت فشار تحقیر و توهین کسانی هستند که بویی از حقیقت پیام پیامبر اسلام(ص) نبردهاند. در آن دوران غصهای تاریخی بر ملت ایران که میخواست دنیا را به سعادت برساند، حاکم شد که اگر اوضاع به همان منوال پیش برود، اثری از پیام پیامبر(ص) در جهان باقی نخواهد ماند.
وی با اشاره به اینکه حکیم ابوالقاسم فردوسی در سالهای ابتدایی غیبت کبرای امام زمان(عج) به دنیا آمد و رودکی در سالهای ابتدایی غیبت صغری متولد شده بود و تقریبا همزمان با ولادت فردوسی از دنیا رفت، گفت: معتقدم این دو، سربازانی بودند که یکی پس از دیگری ماموریت بازگویی حقیقت پیام پیامبر(ص) را بر عهده گرفتند.
رییسجمهور با بیان اینکه «در طول تاریخ پرفراز و نشیب ایران، بزرگان و دانشمندان بیشماری زیستهاند و توانستهاند تفاوت میان پیام اصلی و انحرافی را برای ملتها مشخص کنند»، ادامه داد: هیچکدام از آنها نتوانستند موجب ایجاد تحولی بزرگ در جامعه بشری شوند، در حالی که فردوسی با نگاهی عمیق و تاریخی توانست این تحول را ایجاد کند؛ چرا که او مشاهده کرد ملتی که باید پرچمدار حرکتهای الهی و انسانی در جهان باشد، منفعل شده است.
احمدینژاد با بیان اینکه «فردوسی از سویی حقیقت مکتب پیامبر(ص) را تبیین و از سویی دیگر هویت حقجوی ملت ایران را زنده کرد و با حقیقت آن پیام پیوند داد»، تاکید کرد: اقدام بزرگ فردوسی این بود که روح جمعی و عدالتخواه ملت ایران را بیدار کرد. وی همه تاریخ ایران را زنده و چشم امید ملت ایران را از متعصبان کوردل به داشتهها، آرمانها و استعدادهای تاریخی خود متوجه ساخت و روح مسوولیتپذیری را در این ملت زنده کرد؛ فردوسی قصد داشت، هویت و عدالت را در بین ملت ایران زنده کند و به سرانجام رساندن این ماموریت جز در قالب حماسه سرایی امکانپذیر نبود.
وی با بیان اینکه «فردوسی از سویی سابقه پاکی، توحید و عدالتخواهی ملت ایران را به رخ کشید و از سویی دیگر استعداد ذاتی آن در فرهنگسازی و تمدنآفرینی را شکوفا و مسوولیت تاریخی ملت را یادآور شد»، افزود: فردوسی حقیقت اسلام را به زیبایی ترسیم کرد. این شاعر بزرگ هویت ملت ایران را زنده و راه او را که ادامه راه نبی، وصی و اهل بیت(ع) است، تبیین کرد.
احمدینژاد شاهنامه فردوسی را توحیدنامه، خدانامه و تفسیر قرآن خواند و گفت: فردوسی مرز حقیقت اسلام را از زشتیها، پلشتیها، فریبها و تزویرها به خوبی جدا ساخت و نشان داد که حقیقت اسلام همان گمشده تاریخی ملت ایران است که باید خود ملت از آن صیانت کند.
رییسجمهور فردوسی را زنده کننده زبان پارسی دانست و تصریح کرد: پس از دوران فردوسی شکوفایی حقیقی ملت ایران آغاز شد و علما، شعرا و دانشمندانی نظیر حافظ، خاقانی، وحشی، مولوی و خیام از دل ملت ایران به جهان معرفی شدند. در حقیقت فردوسی ظرفی به نام زبان فارسی برای معرفی عظمتها و تجلی بزرگی آنها به وجود آورد.
وی با بیان اینکه «نگاه فردوسی نگاهی جهانی و بینالمللی بود»، اظهار کرد: فردوسی و آرش، مرزهای فرهنگی ایران را ترسیم کردند و امروز بر این باوریم که مرز فرهنگی ایران آنجایی است که عدالت، آزادی، توحید و پاکی وجود دارد و هر کجا که از این ارزشها نامی به میان بیاید، آنجا ایران است و ما به آن عشق میورزیم و مردم آن سرزمین را دوست خواهیم داشت.
احمدینژاد در پایان، فردوسی، آثار و اقدامات او را احیاگر جامعه بشری دانست و تاکید کرد: امروز مسوولیت و مأموریت ملت ایران، پرچمداری توحید، عدالت، عشق و آزادی در جهان است و این شأن حقیقی ملت ایران است.
نظر شما :