محمود خوشنام: موسیقی اعتراضی دستاورد جنبش مشروطه است
برنامهای در شهر بن آلمان برگزار میشود تحت عنوان «ترانههای مشروطیت» که سرپرستی آن را شما برعهده دارید. ممکن است در مورد این برنامه و ویژگیهای آن توضیح دهید؟
مسالهٔ مشروطیت و رابطهاش با موسیقی مسالهای است که خیلی خوب شکافته نشده است. من معتقدم که یکی از عواملی که سبب پیروزی نسبی جنبش مشروطیت شد، رابطهٔ تنگاتنگش با موسیقی است. یعنی در واقع موسیقی و مشروطیت با همدیگر یک رابطهٔ همیشگی و رابطهٔ علت و معلولی دارند و به هم یاری رساندهاند. جنبش مشروطیت با توجه به جنبهٔ تجددطلبانهای که داشت، راه آیندهٔ موسیقی ایران را هموار کرد و تنگناهای سنتی را از پیش پایش برداشت. از طرفی موسیقی هم به جنبش کمک رسانید. شما میدانید که هر جنبشی نیاز به موسیقی ویژه خود دارد. یعنی بدون موسیقی اصلاً کار هیچ جنبشی پیش نرفته است. در تاریخ هم که نگاه کنید همین طور است و در واقع موسیقی ایران با سرمدارانی مثل عارف و شیدا توانست که این نیاز جنبش را به موسیقی برآورده کند.
ولی علت توجه شما در این مقطع زمانی به این نوع از موسیقی و به این دورهٔ تاریخی چه بود؟
من چون در پژوهشهایی که میکنم در مورد موسیقی و به طور کلی موسیقی ایران در دورههای مختلف، به این حقیقت رسیدم که باید بیشتر دربارهٔ اهمیت موسیقی در جنبش صحبت شود و بیشتر آن را حلاجی کرد، حتی به صورت عملی نشان داد. ما در همین برنامه عارف را وقتی مطرح میکنیم، مقداری از حرفهای عارف را هم نقل میکنیم که موسیقی دورهٔ خودش پیش از اینکه خودش سربلند کند، در چه وضعیتی بوده است. در واقع موسیقی عارف موسیقی سنتی ایران را احیاء کرده و تا امروز از آن نگهبانی کرده است.
من دقیقاً میخواستم به همین نکته برسم. فکر میکنید موسیقی سنتی امروز ایران تا چه حد تحت تأثیر موسیقی مشروطه بوده است؟
من فکر میکنم مشروطیت در واقع قوامی داد به موسیقی سنتی ایران. برای اینکه تا آن لحظه در واقع رابطهٔ مشروطیت با موسیقی چند برتری داشته است. اولاً مشروطه توانست موسیقی را از دربار و محافل عیان و اشراف درآورد و آن را به میان مردم ببرد. در گذشته موسیقی در دورهٔ قاجار فقط در دربارها و محافل عیان و اشراف بود که مورد نظر قرار میگرفت و پرورده میشد و آن هم موسیقی نوع سرگرمکننده بود و نه موسیقی کمی جدیتر. ولی عارف با کار خودش این موسیقی را از محافل دربسته درآورد و میان مردم برد و این موسیقی را مردمی کرد.
آیا میشود گفت که جنبهٔ سیاسی موسیقی یا مطرح شدن مباحث سیاسی و اجتماعی در موسیقی از همان دوره شروع شد؟
بله، مشروطه در واقع در دو شاخه بر موسیقی ایران تأثیر گذاشت. شاخهٔ عاشقانهها که آنها ربطی به سیاست نداشتند، ولی پاکیزه شد. یعنی از نظر فنی و هنری جنبهٔ بهتری پیدا کردند. شما وقتی ترانهٔ شیدا را با دو ترانهٔ قبل از شیدا مقایسه میکنید، میبینید که تا چه حد از نظر فنی پاکیزه و شسته رفتهتر شدند. این در شاخهٔ عاشقانههاست. ولی یک شاخهٔ دیگری به وجود آمد که این مهمترین تأثیر جنبش است در موسیقی ایران و آن شاخهٔ اعتراضی انقلابی است که در واقع در ایران وجود نداشت. ما تنها ترانهٔ اعتراضی که میبینیم در دورهٔ لطفعلیخان زند است. یک ترانهٔ موجود است که ثبت شده و دیگر هیچ خبری نداریم. ترانهای که از شجاعتهای لطفعلیخان تمجید میکند و نفرین میکند به قاجار که این شاهزادهٔ جوان را به شکل شنیعی کشتند. شاخهٔ اعتراضی در واقع بزرگترین دستاورد جنبش مشروطه و تأثیرش در موسیقی ایران است.
برنامههای دیگر شما در آینده چه خواهد بود؟ آیا قرار است این برنامهٔ ترانههای مشروطیت در قالب انواع دیگر موسیقی در آینده هم ادامه پیدا کند؟
طرحهایی برای این کار داریم. مشکلات خارج از کشور را شما بهتر از من میدانید. برای ساختن برنامه واقعاً آدم با دردسرهای زیادی روبهروست، هم از نظر مالی و هم از نظر امکانات هنری و شخصیتی. ولی ما میخواهیم کوشش کنیم که همچنان برنامه را ادامه دهیم. منتهی همان طور که بار اول به مسالهای پرداختهایم که تا به حال کمتر به آن پرداخته شده، میخواهیم در آینده هم سوژههایی را پیدا کنیم که کمتر مورد مصرف قرار گرفته باشد. مثلاً فرض کنید موسیقی عامیانهٔ کوچه و بازار. این موضوع را بشکافیم و بدون اینکه ارزیابی پیشاپیش داشته باشیم، ببینیم که واقعاً چه ارزشها و چه ضد ارزشهایی در آن هست. البته را هم اضافه کنم که ما از ارکستر صرفنظر کردیم. این تنها به خاطر مشکلات جمعآوری گروه برای ارکستر نبود، بلکه به خاطر این بود که ذات موسیقی مشروطه موسیقی با تکنوازی و ساز تنها بوده است. یعنی عارف، شیدا و دیگران تا زمان درویشخان که ارکستر به وجود آمد، ارکستر «اخوت» بود و قطعات را اجرا میکرد، همه به صورت تکنوازی خواننده را همراهی میکردند.
ما خواستیم که برنامهمان کمی شباهتاش به مشروطیت بیشتر باشد. این است که از سه ساز بیشتر استفاده نکردیم و از جمله یک ساز پیانو هم در این هست. برای اینکه پیانو هم در آغاز ورودش به ایران مورد استفادهٔ هنرمندان قرار گرفت و خیلیها برخلاف تصور مردم، توانستند پیانو را با موسیقی سنتی سازگار کنند. این است که از پیانو هم استفاده کردیم که شباهت کار به موسیقی مشروطیت بیش از اینکه ما فکر میکنیم باشد.
نظر شما :