سیاست آمریکایی؛ دورویی شیمیایی
بهروز قمری تبریزی، استاد جامعهشناسی دانشگاه «ایلینویز» آمریکا
تاریخ ایرانی: ۲۹ اوت ۲۰۱۳، جان کری، وزیر امور خارجه ایالات متحده در یک سخنرانی تند و بیسابقه، پیام خود را به دولت سوریه منتقل کرد. او با اشاره به استفاده از سلاحهای شیمیایی گفت: «آنچه که هفتهٔ پیش در سوریه شاهد بودیم میبایست وجدان تمام جهانیان را به لرزه درآورده باشد، این حرکت تمامی اصول اخلاقی را نقض میکند... حرکتی ناپسند و موهن.» آقای کری در حالیکه خشم خود را به سختی کنترل میکرد به جهانیان خاطرنشان کرد: «مسالهٔ ما استفادهٔ وسیع و نابرابر از سلاحهایی است که تمدن جهانی سالیان پیش در منع استفاده از آنها به توافق رسیده است؛ پیمانی که حتی کشورهایی که در هیچ موردی با آنها به توافق نمیرسیم نیز آن را پذیرفتهاند.»
اندکی زودتر در همان روز، فارین پالیسی گزارشی را منتشر کرد که در آن برای نخستین بار کمکهای سیا به صدام حسین در بمباران شیمیایی نظامیان و غیرنظامیان ایرانی در فاصلهٔ سالهای ۱۹۸۸-۱۹۸۳ افشا شد.
این حقیقت که ایالات متحده و قدرتهای اروپای غربی به خصوص آلمان، فرانسه و ایتالیا در طول هشت سال جنگ خونین میان عراق و ایران به صدام یاری میرساندند موضوع تازهای نیست. بر همگان آشکار بود که قدرتهای غربی حملههای وحشیانهٔ صدام حسین را فرصتی میدانستند که از فراگیر شدن انقلاب ایران در میان کشورهای عربی و جهان اسلام جلوگیری میکند. علاوه بر اطلاعات امنیتی، میلیونها دلار تجهیزات نظامی از تانک گرفته تا هواپیماهای جنگنده نیز در اختیار عراق قرار میگرفت.
اما نکتهای که در گزارش فارین پالیسی تازگی دارد و بر اساس اسناد منتشر شده از سیا به دست آمده است، نشان میدهد که حکومت ریگان از بهکارگیری سلاحهای شیمیایی توسط عراق آگاهی داشته و آن را مورد تشویق نیز قرار داده است. این اسناد نشان میدهند که سیا به جای تلاش برای متوقف ساختن صدام حسین، تمام تمرکزش بر این قضیه بود که ایران را از دستیابی به شواهدی دال بر استفادهٔ عراق از سلاحهای شیمیایی باز دارد.
در یک سند فوق محرمانه سیا، در نوامبر ۱۹۸۳ نوشته شده است: «با شدت یافتن حملات شیمیایی عراق، این احتمال وجود دارد که نیروهای ایرانی به یکی از پوستههای حاوی عامل خردل با علائم عراقی، دست یابند. تهران این مدرک را به سازمان ملل ارائه خواهد داد و آمریکا را به زیر پا گذاشتن قوانین بینالمللی متهم خواهد کرد.» ریگان، دونالد رامسفلد را اعزام کرد تا عراقیها را مطمئن سازد که آمریکا به حمایتش از حملات صدام حسین ادامه خواهد داد. متاسفانه (برای رامسفلد)، امروزه این دیدار به همراه تصویری از دست دادن او با صدام حسین در دسامبر ۱۹۸۳، جزئی از خاطرهٔ جمعی شده است.
ایران در طول جنگ دو بار تلاش کرد تا پروندهای بر ضد صدام حسین را به شورای امنیت سازمان ملل ارائه دهد؛ تلاشی که هر دو بار ناموفق بود. اسناد نشان میدهند که ایالات متحده تمام جزئیات استفادهٔ صدام حسین از سلاحهای شیمیایی را در اختیار داشته ولی هر بار ادعای ایران را «به دلیل کافی نبودن شواهد دال بر استفاده از سلاحهای شیمیایی» رد کرده است.
آنگونه که در گزارش فارین پالیسی با استناد به مدارک سیا آمده است «ایالات متحده در سه دههٔ گذشته، استفادهٔ گستردهٔ صدام حسین از سلاحهای شیمیایی را بر ضد مردم کشورش و دشمنانش، که دشمن آمریکا نیز به شمار میرفتند، نادیده گرفت. دولت ریگان تصمیم گرفت که بهتر است حملهها ادامه پیدا کنند مبادا جنگ به نفع ایران تمام شود.»
در پایان سال ۱۹۸۷، ایران حضور سنگینی را در مرز عراق تدارک دید تا شهر استراتژیک بصره را به تصرف خود در آورد. تحلیلگران وزارت دفاع مطمئن نبودند که عراق بتواند چنین حملهٔ سنگینی را متحمل شود و سقوط بصره را نزدیک میدیدند. آنها متقاعد شده بودند که با سقوط بصره، ارتش عراق از هم فرو میپاشد و ایران پیروز جنگ خواهد بود. گزارشی با عنوان «در آستانهٔ دروازههای بصره» به ریگان ارائه و خطر سقوط نیروهای عراقی به او گوشزد شد. دولت ریگان در آن زمان از بهکارگیری وسیع گازهای خردل، سارین و عامل عصبی تابون، علیه نظامیان و غیرنظامیان ایرانی اطلاع کامل داشت. علیرغم این آگاهی، ریگان در حاشیهٔ این گزارش خطاب به فرانک کارلوچی، وزیر دفاع نوشت: «پیروزی ایران غیرقابل قبول است.»
در طول ۸ سال جنگ، ایران به عدم استفاده از سلاحهای شیمیایی وفادار ماند. ایرانیان به وظایف انسانی و بینالمللی خود در منع استفاده از سلاحهای کشتار جمعی وفادار ماندند و از تولید و بهکارگیری آنها امتناع ورزیدند، حتی اگر تلافی حملات وحشیانه عراق در آن روزها بسیار وسوسهکننده بود، ایران به این پیمان وفادار ماند و هرگز سلاح شیمیایی تولید نکرد.
یکی از توجیهاتی که اوباما در ۱۰ سپتامبر برای مداخله نظامی آمریکا در سوریه به کار برد، این بود که در غیر این صورت ایران جسور خواهد شد: «اگر در برابر بهکارگیری سلاحهای شیمیایی ایستادگی نکنیم، موضع ما در برابر دیگر سلاحهای کشتار جمعی نیز تضعیف خواهد شد و دیگر متحدان سوریه همچون ایران را در تصمیمگیریاش برای نادیده گرفتن قوانین بینالمللی در زمینهٔ ایجاد سلاحهای هستهای و یا در پیش گرفتن راه حلی صلحآمیز، جسورتر خواهد کرد.»
بهتر است اوباما اندکی تأمل کند و به سخنانش بیاندیشد. هنگامی که ایالات متحده آمریکا شکست صدام حسین را محتمل دانست، رئیسجمهور و متحدانش استفاده از سلاحهای شیمیایی را نادیده گرفتند تا رژیم عراق حفظ شود. نگرانی آنها از این بود که «هرگونه اطلاعرسانی دربارهٔ استفادهٔ عراق از سلاحهای شیمیایی مانع تحکیم روابط عراق و ایالات متحده شود.»
رئیسجمهور آمریکا اظهار کرد: «اتفاقات هولناکی در جهان در حال وقوع است و خارج از توان ماست که هر خطایی را اصلاح کنیم، ولی هنگامی که با یک قدم ناچیز و کم خطر میتوانیم از مرگ کودکان توسط گازهای شیمیایی پیشگیری کنیم و به این ترتیب در دراز مدت امنیت کودکان خودمان را نیز تضمین کنیم، به اعتقاد من میبایست وارد عمل شویم.» اوباما در خاتمهٔ سخنرانیاش نتیجهگیری کرد: «این همان چیزی است که آمریکا را متمایز میکند. این همان چیزی است که ما را استثنایی میکند. با ارائهٔ راه حلهای فروتنانه، هرگز حقیقت را از نظر دور نداریم.»
نکتهٔ آزاردهندهای که در سخنان اوباما وجود دارد این است که همگان میدانیم هیچ حقیقت ذاتی و بنیادینی در سیاستهای خارجی آمریکا وجود ندارد. از نکات روشنگر اسناد سیا دربارهٔ جنگ ایران- عراق، استفادهٔ ابزاری از «حقیقت» در سیاستهای ایالات متحدهٔ آمریکاست. ممکن است که آمریکا در مواردی استثنایی به شمار بیاید ولی مسلما سرسپردگی به یک حقیقت بنیادین و دفاع از ارزشهای والای انسانی جزء این موارد نیستند.
آیا وجدان وزیر امور خارجهٔ ایالات متحده از انتشار این اسناد محرمانه آزرده شده است؟ هنگامی که فقط ۳۰ سال پیش از سلاحهای شیمیایی برای پیشبرد اهداف آمریکا در خاورمیانه استفاده شد، آیا یک جدال معنوی یا بحران اخلاقی کاخ سفید را فراگرفت؟ (اجازه بدهید که اکنون به استفاده از اورانیوم تضعیف شده در عراق نپردازیم.)
در یک دنیای آرمانی، آقای اوباما جلوی دوربینها حاضر میشد و به جهانیان اعلام میکرد که اسناد از طبقهبندی خارج شده نشان میدهند که ما در گذشته اشتباهات فاحشی مرتکب شدیم. ما از حکومتی حمایت کردیم که از سلاحهای کشتار جمعی استفاده میکرد و به این حکومت کمک کردیم تا قساوتهایش را پنهان سازد. ما از خطاهای گذشتهمان درس گرفتیم و به دنبال آیندهٔ بهتری هستیم. ما ایران را میستاییم چرا که در زمان جنگ به اصولش پایبند ماند و حاضر به حملات تلافیجویانه با بهکارگیری سلاحهای شیمیایی علیه صدام حسین نشد. امروز ایران باید نقش مهمی در متوقف ساختن بهکارگیری سلاحهای شیمیایی در سوریه ایفا کند.
ایرانیان بهای سنگینی پرداختند، هنگامی که جهان «متمدن» غرب در برابر قساوتهای صدام حسین در طی ۸ سال جنگ، سکوت اختیار کرد. ایران میبایست بخشی از راهحل مشکل سوریه باشد، به خصوص امروز که سلاحهای شیمیایی نیز به صحنهٔ این جنگ وحشیانه وارد شدهاند.
منبع: Campaign Iran
نظر شما :