۱۶ آذر ۱۳۳۲ به روایت روزنامه اطلاعات
متن کامل گزارش روزنامه اطلاعات در شماره روز ۱۶ آذر ۱۳۳۲ بدین شرح است:
مقارن ساعت ده و ربع بامداد امروز از طرف عدهای از دانشجویان تظاهراتی در دانشگاه علوم صورت گرفت که بلافاصله ماموران فرمانداری نظامی متظاهرین را متفرق ساختند و سیزده نفر از دانشجویان را دستگیر کردند. پس از آن در حوالی دانشکده فنی نیز از طرف چند نفر از دانشجویان منتسب به احزاب چپ تظاهراتی انجام شد و چون تظاهرکنندگان با اخطارهای ماموران انتظامی متفرق نشدند و در برابر ماموران مقاومت میکردند بر اثر تیراندازی ماموران ۳ نفر مجروح شدند و هفده نفر هم دستگیر گردیدند. گلوله به سینه و ران مجروح شدگان اصابت کرده و جمعا ۳۰ نفر در دانشگاه دستگیر شدهاند. پس از تظاهرات مزبور وضع دانشگاه آرام گردید و ماموران انتظامی بر اوضاع آنجا مسلط شدند.
یک مقام مسوول فرمانداری نظامی تهران درباره تظاهرات امروز به خبرنگار ما اظهار داشت: امروز عدهای از عناصر اخلالگر که منتسب به حزب منحله توده بودند به دانشگاه رفته و عدهای از دانشجویان را مجبور به تظاهرات نمودند و در حال دسته جمعی به ماموران فرمانداری نظامی محافظ دانشگاه که مسلط بر اوضاع بودند حمله کرده، قصد ربودن اسلحه آنها را داشتند و ماموران نیز اقدام به تیراندازی نمودند. مجروحان به بیمارستان شماره دو ارتش اعزام و در آنجا بستری شدهاند.
فوت دو نفر از مجروحان
ساعت دو بعد از ظهر امروز خبرنگار ما به بیمارستان شماره ۲ ارتش مراجعه کرد و اطلاع یافت که سه نفر از مجروحان حادثه امروز دانشگاه آقایان مصطفی بزرگنیا و شریعترضوی در اثر اصابت گلوله به ناحیه ریه و سینه و خونریزی شدید فوت کردهاند. جنازه مقتولان ساعت دو و ده دقیقه بعدازظهر برای تعیین علت مرگ به اداره پزشکی قانونی منتقل گردید. آقای احمد قندچی یکی دیگر از مجروحان که اینک در بیمارستان بستری میباشد، حالش خطرناک است و به طوری که پزشکان معالج اظهار میدارند امید بهبودی وی نیز کم است.
ساعت ده صبح امروز ناگهان در حیاط دبیرستان دارالفنون بین عدهای از دانشجویان گفتوگویی شروع شد که منجر به تظاهرات گردید و از طرف اولیای دبیرستان مراتب به فرمانداری نظامی اطلاع داده شد و عدهای مامور به محل دبیرستان رفته انتظامات را برقرار نمودند و چهار نفر را به عنوان محرک این اغتشاش دستگیر و به فرمانداری نظامی جلب کردند.
در بازار
صبح امروز ناگهان در انتهای بازار کفاشها اغتشاشی رخ داد و بلافاصله ماموران کلانتری هشت به محل رسیده ملاحظه کردند که روباهی از اواسط (بازار) به طرف سبزه میدان میدود و ازدحام اشخاص متفرقه برای تماشای روباه میباشد. پس از تحقیقات معلوم شد روباه متعلق به علی نظری است که بدین وسیله قصد داشته نظم بازار را مختل سازد. صاحب روباه فورا به وسیله ماموران کلانتری هشت دستگیر و به فرمانداری نظامی فرستاده شد.
اعلامیه فرمانداری نظامی
چند روزی است که مجددا تحریکاتی به وسیله عناصر اخلالگر و افراطی و نیز اشخاصی که محیط آرام را برای اجرای مقاصد شوم و خائنانه خود مساعد نمیدانند، شروع گردیده و به خصوص با اغفال دانشجویان و دانش آموزان بیگناه دست به تظاهرات و اعمال خلاف قانون و مقررات میزنند. همانطوری که طی اعلامیههای متعدد فرمانداری نظامی به اطلاع عموم اهالی رسانیده است سوابق فعالیتهای خائنانه و ننگین این قبیل مردمان خائن و بیوطن برای ماموران انتظامی روشن و فرمانداری نظامی به کلیه جزئیات اعمال و رفتار آنها وقوف کامل دارد، چون فرمانداری نظامی نمیتواند شاهد و ناظر لجام گسیختگی این عده اشخاص آشوبگر و بیوطن باشد، لذا موکدا به ماموران انتظامی دستور داده شده است که با مسببین اخلال و بینظامی طبق قانون رفتار نموده و هر کسی که کوچکترین عملی بر خلاف مقررات فرمانداری نظامی نمود، فورا دستگیر و جهت کیفر قانونی به دادسرای نظامی اعزام و در صورت لزوم به یکی از نقاط بد آب و هوای جنوب تبعید گردد.
فرماندار نظامی تهران: ممکن است ماموران انتظامی غفلت کرده باشند
روزنامه اطلاعات فردای آن روز در ۱۷ آذر ۱۳۳۲ در مطلبی به دانشجویان هشدار داد که دانشگاه را از سیاست بازی و دستهبندی دور نگاه دارند. به نوشته این روزنامه، «دیروز حادثه تاثرآوری در دانشگاه روی داد که در این حادثه سه جوان دانشجو در اثر تیراندازی هدف گلوله قرار گرفتند و درگذشتند. ممکن است غفلت و اشتباهی از ناحیه ماموران انتظامی یا اولیای دانشگاه هنگام جلوگیری از اغتشاش و بینظمی روی داده باشد و شاید امکانپذیر بود که بدون قتل و خونریزی غائله دانشگاه را با حسن تدبیر خاموش ساخت، اما این را نیز باید در نظر گرفت که در چنین مواردی خونسردی از دست همه بدر میرود. ما برای جلوگیری از این وقایع شوم ضرور میدانیم دانشجویان عزیز را به نقص بزرگی که در دانشگاه و مدارس ما وجود دارد متوجه سازیم. این نقص آلوده شدن جوانان بیگناه و حساس پرشور میهنپرست کشور به سیاستهای مختلف و دستهبندی حزبسازی در داخل دانشگاه و مدارس است. دانشجویان عزیز باید سعی کنند داخل دانشگاه را از سیاست بازی و دستهبندی دور نگاه دارند، احترام و تقدس دانشگاه را خودشان حفظ کنند، نگذارند جریانی پیش آید که مداخله قوای انتظامی و سرباز را در جایگاه مقدسی چون دانشگاه ایجاب کند.»
پزشکی قانونی: شریعترضوی به علت زخم سرنیزه فوت کرد
همان روز گزارش پزشکی قانونی از معاینه پیکرهای بزرگنیا، شریعترضوی و قندچی در روزنامه اطلاعات منتشر شد که در آن آمده بود: «علت فوت سه نفر دانشجویان دانشگاه از طرف اداره پزشکی قانونی چنین تشخیص داده شده است:
١ـ مصطفی بزرگنیا دانشجوی دانشکده فنی بر اثر یک گلوله که از طرف راست سینه وارد شده و از زیر بغل چپ او خارج گردیده فوت کرده است. بر اثر این گلوله استخوان بازوی وی به کلی خرد شده و خونریزی زیاد باعث مرگ وی گردیده است. بر پشت شانه راست مقتول نیز اثر زخم سرنیزه دیده میشود که تا ١۵ سانتیمتر زیر پوست فرو رفته بود.
٢ـ شریعت رضوی دانشجوی مقتول دیگر فقط به علت زخم سرنیزه فوت کرده است. سرنیزه استخوان ران راست وی را به کلی خرد کرده و شریانها را پاره نموده و در نتیجه خونریزی زیاد مجروح درگذشته است. یک گلوله نیز به دست راست وی اصابت کرده که جلدی بوده و نمیتوانسته باعث مرگ باشد.
٣ـ مقتول دیگر احمد قندچی نام دارد و به علت اصابت گلولهای که وارد شکم وی گردیده و احشا داخلی را پاره نموده درگذشته است.
دیروز و امروز اداره پزشکی قانونی با حضور نماینده دادسرای نظامی اجساد را معاینه کرد ولی هنوز گزارش رسمی در این زمینه تهیه نگردیده است.»
هیات بررسی کننده: سربازان دچار وحشت شدند
هیات مامور بررسی واقعه ١۶ آذر سه روز بعد از حمله به دانشجویان، گزارشی به دکتر سیاسی رییس وقت دانشگاه تهران ارایه داد که همان روز ۱۹ آذر ۳۲ منتشر شد. متن گزارش به این شرح است:
«مقارن ساعت نه و نیم روز ١۶ آذرماه عدهای از دانشجویان دانشکده فنی در کریدور دانشکده ایستاده و مشغول گفت و شنود بودند. در این ضمن دو نفر از دانشجویان از پشت پنجره دو نفر از ماموران انتظامی را که در بیرون دانشکده فنی مشغول گشت بودند، تمسخر نمودند. ماموران از این جریان عصبانی شده و به وسیله سرگروهبان خود درصدد تعقیب دانشجویان برآمده و دانشجویان نیز از موقعیت تشکیل کلاسها استفاده کرده و در کلاس میروند. ماموران هم به دنبال آنان وارد کلاس شده و خواستار تحویل آنان میشوند. در این موقع وضع کلاس و دانشکده متشنج شده از طرف اولیای دانشگاه زنگ زده میشود و ماموران دو نفر دانشجوی مورد نظر را دستگیر و مضروب مینمایند. در این موقع که کلیه دانشجویان در کریدور طبقه اول دانشکده اجتماع نموده بودند از ماموران انتظامی وارد میشوند. یک بار دانشجویان شعار میدهد، چون ماموران در صدد متفرق کردن دانشجویان بر میآیند، دانشجویان به طرف دیگر کریدور فرار میکنند. در این موقع از آن سمت چند سرباز مسلح به مسلسل دستی با دانشجویان برخورد میکنند و سربازان که دچار وحشت شده بودند شروع به تیراندازی مینمایند که در نتیجه آن سه نفر مقتول و عدهای مجروح میشوند.»
دولت زاهدی: از اقدامات عدهای معدود جلوگیری میکنیم
دولت سرلشگر فضلالله زاهدی نیز همان روز اعلامیهای درباره وقایع روز ۱۶ آذر صادر کرد و دانشجویان را مخاطب قرار داد: «دولت از واقعه غیرمنتظرهای که روز دوشنبه در دانشگاه تهران پیش آمد، متاسف و متاثر میباشد و دستور داده است مرتکبین و محرکین حقیقی این واقعه را معلوم و تحت تعقیب قرار دهند.
دانشجویان که فرزندان گرامی ما هستند به خوبی میدانند که دانشگاه محیطی منزه برای ملت ایران میباشد مخصوصا برای دولت که مسوول تربیت نسل آینده است. ولی متاسفانه عده معدودی بیوطن که همه چیز ما را میخواهند بر باد دهند و برای ما نه دانشگاه باقی بگذارند نه دانشجو، در این مکان رخنه کرده و آنجا را سنگر تظاهرات خیانتآمیز قرار داده و سربازان یعنی برادران شما که شب و روز همه چیز را بر خود حرام نموده تا آسایش شما را به قیمت جان خود تامین و در نتیجه برای مملکت استقلال و برای شما آزادی تحصیل و پیشرفت فرهنگ را فراهم سازند متهم مینمایند، دولت موظف است با نهایت جدیت وسایل تحصیل و پیشرفت فرهنگ را فراهم سازد و مخصوصا نسبت به دانشگاه و دانشجویان کمال علاقه را دارد. بدین وسیله به اطلاع آن عده معدود میرساند که با کمال قدرت از اقدامات مضره آنها جلوگیری و دانشگاه را محیطی آرام و آماده برای تحصیل و تربیت مردان آینده ایران، خواهد نمود.»
امیدواریم به نیکسون خوش بگذرد
البته اطلاعات آن روز گزارش دیگری هم داشت؛ گزارشی درباره یک «میهمان عالیقدر»؛ میهمانی که به تعبیر دکتر علی شریعتی، دانشجویان در پیش پای او قربانی شدند؛ میهمانی که دکترای افتخاریاش را از همان دانشگاهی گرفت که خون دانشجویان آن در اعتراض به سفرش ریخته شده بود. آنچه در پی میآید متن کامل گزارش اطلاعات روز ۱۹ آذر ۳۲ است:
«این روزها شاهنشاه ما میهمان عزیزی دارند که علاوه بر سمت رسمی یکی از شخصیتهای محبوب آمریکا میباشد. نیکسون چهل و چهار سال دارد، قیافه باز و جذابی دارد، مثل بیشتر آمریکاییها شوخ و بانشاط است، در برخوردهای خود میگوید و میخندد و گاهی با دوستان خود دست به گردن میشود و زمانی دست روی شانه مخاطب میگذارد. گاهی دست خود را گره میکند و با خنده وضع بوکس به خود میگیرد، این وضع اخلاقی و روحیه بشاش و خندان او دیروز هنگامی که با آمریکاییهای مقیم تهران روبهرو گردید و معرفی انجام میشد از وی ظاهر شد.
نیکسون پس از پایان جنگ بینالملل دوم به عضویت کمیسیون اعزامی کمکهای خارجی آمریکا انتخاب شد و به اروپا رفت. وی چندی درباره شرایط اقتصادی اروپا مطالعه نمود و وقتی به آمریکا بازگشت مقدمات اجرای برنامه مارشال را که در احیای اقتصاد اروپا نقش عمدهای در سالهای بعد بازی کرد تهیه نمود، وی طرفدار جدی ادامه و توسعه برنامه کمک به کشورهای خارجی است و در این راه خدمات شایستهای انجام داده و پیوسته در مجلسین آمریکا از این نظر طرفداری کرده است. نیکسون به واسطه خدمات برجستهای که انجام داده در سال ۱۹۴۸ از طرف اتاق تجارت آمریکا به عنوان یکی از ده مرد برجسته و خدمتگزار آمریکا معرفی گردید و در سال ۱۹۵۰ به عضویت سنا برگزیده شد و جوانترین عضو مجلس سنای آمریکا بود.
بنابراین میهمان ارجمند ما صرف نظر از مقام نیابت ریاستجمهور آمریکا دارای موقعیت ممتاز و محبوبیتی خاص میباشد و ما امیدواریم توقف کوتاه ایشان در تهران متضمن فواید بیشماری در تشبیه روابط دوستانه میان ملتین ایران و آمریکا باشد، به او خوش بگذرد و خاطرات خوبی را از ایران همراه خود ببرد. یکی از این خاطرات خوب باید خاطره علاقهمندی تمام ملت ایران به حفظ استقلال و حاکمیت خود باشد البته ایشان میدانند که ایرانی این نعمت بزرگ و گرانبها را عزیزترین وثیقه حیات شرافتمندانه خود میداند و اطمینان دارد که دولت و ملت آمریکا نیز خواهان چنین علاقهای است که ملتهای جهان از خود ابراز میدارند و نیز توجه دارد که آمریکا ملل عالم را در این راه و برای نیل به این هدف مقدس و ایستادن روی پای خود و حفظ حیثیت و استقلال تام خود کمک و معاونت میکند. مردم این مملکت، این صفت بارز ملت آمریکا را در رعایت استقلال و شناختن آزادی ملل و حفظ احترام متقابل که طبق منشور سازمان ملل متحد تشبیه و تحکیم یافته است به خوبی میداند و آشنایی بدان دارد و اگر دیده میشود که ملت ایران برای دوستی و توسعه و تشدید روابط خود با ملت آمریکا ارزش قائل میباشد به همین نظر است که به دفعات زیاد این عقاید استقلالخواهانه و صلحجویانه آمریکا مورد آزمایش ملت ایران قرار گرفته که یکی از آن دفعات هنگامی بود که آذربایجان عزیز ما اشغال شده بود و ملت نجیب غیور آذربایجان در معرض تجزیه قرار گرفته بود. در آن روز نمایندگان آمریکا در مجامع بینالمللی نماینده ایران آقای علا را که با کمال میهنپرستی از حقوق حقه ملت ایران دفاع میکرد، در اقامه دعوای خود بر ضد عمل استقلالشکنانهای که در ایران روی داده بود کمک کردند و از آن پس نیز این روح آزادیخواهی را تقویت نمودهاند، کمکهای آن دولت به تمام ملل عالم که چندی است ایران نیز مشمول قسمت کوچکی از کمک مزبور واقع شده خود یکی از دلایل تحکم مبانی استقلال و آزادی حفظ صلح و سلامت جهان میباشد.
آقای نیکسون که هدف بزرگی را پس از جنگ بینالمللی دوم تعقیب میکند و کمک آمریکا ملل جهان برای رفع بیکاری و بالا بردن سطح زندگی مردم و مبارزه شدید در مقابل کمونیسم ضروری میداند باید توجه داشته باشد که ایران رنجدیده و ستمکشیده ناشی از جنگ جهانی احتیاج زیادی به کمکهای فنی و اقتصادی دارد، راست است که در طول چند سال گذشته ایران نتوانسته است از این هدف و نظر آمریکاییها استفاده کند و دیگران حیات صنعتی و زندگی اجتماعی خود را بهتر از زمان قبل از جنگ بهبود دادند ولی باید بدانند که عوامل هرج و مرج و ناامنی ناشی از بیکاری و مضیقه زندگی که همه مولود زمان جنگ برهم ریختگی وضع ایران بوده سدی جلوی دولتهای گذشته ما بوده که توام با تحریکات و دسایس مانع از آن شده است به جلب کمک آمریکا مثل دیگران موفق شویم.
اما امروز ملت ایران توجه پیدا کرده است که تجربیات و همکاری و کمکهای اولیه فنی و صنعتی و کشاورزی آمریکاییها ذیقیمت و مورد استفاده میباشد چنانکه در زمان کوتاهی نتایج نیکویی از عملیات همکاری اصل چهارم گرفته شده و شالودههای خوبی برای کمک به بهبود سطح کشاورزی و صنعتی و بهداشتی ریخته شده که علائم و آثار آن به تدریج ظاهر خواهد شد بنابراین در حال حاضر تودههای کشاورز و صنعتگر به این نکته کاملا توجه کردهاند و میخواهند قدم به جلو بردارند و کمکهای فنی و راهنماییهای آنان را به کار بندند اما فاقد وسایل و موجبات میباشند. به این سبب امیدواریم آقای نیکسون با توجه به این موضوع و نیازمندیهای زیادی که ملت ایران در رشتههای مختلف دارد دامنه کمکهای فنی و اقتصادی خود را به جبران چند سال تاخیر در ایران توسعه دهند تا بنیه مردم این کشور آنقدر تقویت و نیرومند شود که بتواند بر منابع سرشار ثروت روی زمینی و زیرزمینی خود دست یابد و مشکلات بزرگی که اکنون بدان روبهرو میباشد از میان بردارد.
توقع ما از شما، آقای نیکسون این است که حامل پیام دوستانه و عواطف و احساسات محبتآمیز ملت ایران برای ملت آمریکا باشید و بدانید زحماتی که در راه تامین صلح و حفظ استقلال کشورهای جهان و استحکام و تقویت مبانی زندگی اقتصادی ملل و ترقی و سعادت بشر تحمل کردهاید و لو اینکه هنوز ایران آن طور که شایستگی دارد و به میزان زیانهای فراوانی که زمان جنگ و بعد از آن دیده است از آن برخوردار نگردیده معهذا بدان توجه دارد و تاثیر کامل آن را میداند و با نظر احترامآمیزی به ملت بزرگ آمریکا مینگرد و یقین دارد مسافرت شما در تشدید مبانی دوستی و تزکیه روابط بین دو ملت تاثیر فراوان خواهد داشت.»
نظر شما :