خاطرات هاشمی رفسنجانی از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ در کتاب پایان دفاع، آغاز بازسازی
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیتالله هاشمی رفسنجانی، جانشین وقت فرماندهی کل قوا در بخشی از مقدمه این کتاب تاریخی با اشاره به وقایع و تحولات منجر به پذیرش قطعنامه ۵۹۸ که در نهایت به اثبات تاریخی حقانیت جمهوری اسلامی ایران در عرصه بینالمللی و توسط سازمان ملل انجامید مینویسند: «صدام از طرفی میدید ایران توانسته در پیشنویس قطعنامه ۵۹۸ اصلاحاتی به وجود آورد که نتیجه آن دستاورد بزرگی برای ایران بود و خسارات مادی و معنوی مهمی بر عراق تحمیل میکرد که مسئول آغاز جنگ شناخته میشد و محکوم به پرداخت غرامت میگردید و به خاطر جنایات جنگی هم محکوم شناخته میشد... عصر روز ۲۷ تیر ۱۳۶۷ با حضور نمایندگان مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان و هیأت دولت و شورای نگهبان و فرماندهان نظامی و... اجلاس بزرگی برای توضیح داشتیم ابتدا آیتالله خامنهای گزارش کوتاهی دادند. سپس احمدآقا پیام امام (ره) را قرائت کردند و بعد از آن من با توضیحاتی کامل و صریح از واقعیات جبهه، تدارکات، نیازها، بودجه و دخالت قدرتهای بیگانه دادم به نظر رسید که حضار رضایت کامل دارند و هیچ کس سؤال و اعتراضی نداشت... بعد از پذیرش آتشبس بر دنیا ثابت شد که جدی بودن ایران در اجرای قطعنامه ناشی از ضعف نیست و همین باعث پشت کردن حامیان گذشته صدام به او شد.»
جلسات توجیهی
روز ۲۵ تیر ۱۳۶۷ در جلسه جمعی از نمایندگان که دلواپسی از وضع جنگ داشتند، توضیحاتی درباره وضع جبههها و مشکلات بودجه و نیروها و راهکارهای احتمالی دادم که ذهن آنها برای مواجه شدن با پذیرش قطعنامه آماده شود و همان مضامین را در جلسه ضیافت خبرگان در دفتر رئیس جمهور گفتم.
روز ۲۶ تیر ۱۳۶۷ جلسه شخصیتهای مدعو در دفتر آیتالله خامنهای تشکیل شد. آقای خامنهای صحبت کوتاهی درباره علت تشکیل جلسه نمودند. سپس احمدآقا متن نامه امام (ره) را با مضامین مشکلات جنگ، نداشتن بودجه، درخواست نیازهای فراوان از سوی نیروها که تأمین آن از عهده دولت برنمیآید و... برای حضار قرائت کرد و سرانجام پذیرش قطعنامه. مطالب پیام امام (ره) تأثیر زیادی در جلسه گذاشت. اکثریت حاضران ابراز رضایت کردند و تعدادی هم گریه کردند.
سپس توضیحات مبسوطی درباره وضع جبهه و عواملی که کار را به اینجا رسانده، دادم. اگر همان متن پیام امام (ره) از رسانهها برای عموم پخش میشد، نیازی به توجیه بیشتر نبود، ولی به خاطر بعضی از ملاحظات، مصلحت دیده نشد که متن پیام امام (ره) منتشر شود. به جای آن، دو اقدام دیگر انجام شد: ۱- اعزام افرادی به جبههها برای خواندن پیام برای رزمندگان ۲- گنجاندن بخشی از مطالب امام (ره) در پیام حج - که بنا بود به زودی منتشر شود - که هر دو به خوبی انجام شد و تأثیر فوقالعادهای در قانع کردن افکار عمومی داشت.
عصر روز ۲۷ تیر ۱۳۶۷ با حضور نمایندگان مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان و هیأت دولت و شورای نگهبان و فرماندهان نظامی و... اجلاس بزرگی برای توضیح داشتیم. ابتدا آیتالله خامنهای گزارش کوتاهی دادند. سپس احمدآقا پیام امام (ره) را قرائت کردند و بعد از آن من با توضیحاتی کامل و صریح از واقعیات جبهه، تدارکات، نیازها، بودجه و دخالت قدرتهای بیگانه دادم. به نظر رسید که حضار رضایت کامل دارند و هیچ کس سؤال و اعتراضی نداشت.
بعد از اجلاس، نخستوزیر اطلاع داد به محض انتشار خبر پذیرش قطعنامه، پنج هزار تومان از ارزش سکه بهار آزادی و چهل تومان از ارزش دلار آزاد کاسته شده است. همچنین در یک کنفرانس مطبوعاتی، جواب سوالات خبرنگاران را دادم و نقاط مبهم کار را شفاف نمودم.
عکس العمل صدام و کشورها در سازمان ملل
روز ۲۷ تیر ۱۳۶۷ در نیویورک، آقای [محمد جعفر] محلاتی [سرپرست نمایندگی ایران در سازمان ملل] نامه رئیس جمهور را به دبیرکل سازمان درخصوص پذیرش قطعنامه تحویل داد و همان روز در ایران رسماً پذیرش قطعنامه از سوی ایران اعلان شد. اعلان پذیرش قطعنامه، موج عظیمی در جهان به وجود آورد و دولتهای زیادی از آن استقبال کردند و انصافاً دبیرکل سازمان ملل برای اجرای آن سنگ تمام گذاشت.
اما صدام علیرغم ادعاهای صلحخواهی، به خیال اینکه ایران از موضع ضعف قطعنامه را پذیرفته است، بهانهجویی را آغاز کرد. توجه نداشت که دلیل عمده پذیرش ایران، مراعات مردم در دو کشور است. زیرا وضع به جایی رسیده بود که به جای رزم در جبههها، اولویت را به جنگ شهرها میداد و به ویژه ابایی از به کارگیری سلاح کشتارجمعی نداشت؛ مثل آنچه که در حلبچه و سردشت روی داد.
ایران از نظر موشک به مرحله تولید انبوه موشکهای میان برد رسیده بود که اغلب به شهرهای مهم عراق میرسید و قدرت ساخت سلاح شیمیایی را هم داشت، ولی به هیچ وجه حاضر نبود که با زدن مردم بیگناه عراق که در نهایت همراه ملت ما بودند، پیروزی به دست بیاورد.
از طرفی میدید ایران توانسته در پیشنویس قطعنامه ۵۹۸ اصلاحاتی به وجود آورد که نتیجه آن دست آورد بزرگی برای ایران بود و خسارات مادی و معنوی مهمی بر عراق تحمیل میکرد که مسئول آغاز جنگ شناخته میشد و محکوم به پرداخت غرامت میگردید و به خاطر جنایات جنگی هم محکوم شناخته میشد. علاوه بر اینها جوابی برای مردم عراق در مورد تحمل هشت سال جنگ و آن همه خسارت جانی و مالی نداشت و مشکل بدهیهای چند صد میلیارد دلاری خارجی را هم در پیش داشت.
مذاکرات برای اجرای قطعنامه
با اعلان روز آتش بس در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۳۶۷ توسط دبیرکل سازمان ملل و تعیین ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ برای عملی شدن آتشبس، بیانیهای منتشر کردم. از مردم خواستم که حضور در جبهه را حفظ کنند و از رزمندگان خواستم پیشقدم شکستن آتش بس نشوند، ولی جواب تخلفات دشمن را بدهند.
آقایان دکتر ولایتی و محمدجواد لاریجانی مامور تشکیل کمیتههای لازم برای مذاکره شدند و روز دوم شهریور به ژنو رفتند. مذاکرات ایران و عراق برای اجرای قطعنامه آغاز شد و خیلی زود روشن شد که بعث عراق برای اجرای قطعنامه جدی نیست. گاهی صحبت از لغو قرارداد الجزایر میکرد و گاهی مطالبه کل اروند رود را داشت و گاهی به سطح نمایندگان دو کشور برای مذاکره و گاهی به محل مذاکره معترض میشد.
ایران به نمایندگان خود گفته بود که در مقابل این بهانهجوییها حوصله به خرج دهند و در اصول و مبانی مذاکره کوتاه نیایند. رفته رفته هم سازمان ملل و هم کشورهای سابق همسو با عراق قانع شدند که عراق طفره میرود و ایران جدی است و یا شاید اقدام موفق نیروهای مسلح ایران در عقب راندن ارتش عراق از داخل ایران پس از تجاوز وسیع بعد از پذیرش آتشبس، میدانستند که جدی بودن ایران در اجرای قطعنامه ناشی از ضعف نیست و همینها یکی از عوامل پشت کردن حامیان گذشته صدام از او شد و رفته رفته مواضع عراق معقولتر شد، اما فراز و فرودها تا آخر ادامه داشت.
نظر شما :