اسناد جدید سیا از اسرار طراح کودتای ۲۸ مرداد
شیدا قماشچی
«تاریخ ایرانی»، ۱۹ سند منتشر شده از سوی آرشیو امنیت ملی ایالات متحده را مرور کرده است که از اصرار سیا به حفظ اسرار کودتا تا بازبینی کتاب توسط مقامات این سازمان را در بر میگیرد:
سند شماره ۱: سیآیای، «توافقنامهٔ حفظ اسرار»، امضا شده توسط کرمیت روزولت، ۶ آوریل ۱۹۴۹
با امضای این توافقنامۀ حفظ اسرار، کرمیت روزولت متعهد به رعایت قوانین جاسوسی سال ۱۹۱۷ گردید؛ قوانین مربوط به افشاسازی اطلاعات دفاعی و جرایم مربوط به تخطی از این قانون را تصدیق کرد. او متعهد شد که اسرار ردهبندی شده را هرگز «افشا، منتشر و آشکار» نسازد «به استثنای نحوهٔ اجرای وظایف رسمیاش»، مگر در موارد خاصی که به آن اشاره شده و پذیرفت که رعایت این موارد پس از ترک سمتهای دولتیاش نیز الزامی هستند.
سند شماره ۲: نامهٔ غیررسمی برای مشاور حقوقی، از جان اچ. والر، بررسی تقاضای انتشار غیررسمی توسط یکی از کارکنان سابق آژانس، ۱۱ ژانویه ۱۹۷۷، محرمانه
در این نامهٔ غیررسمی، جان والر بازرس کل سیآیای به رئیس آژانس اطلاع میدهد که قصد دارد تا از اطلاعات و همکاریهایش در طرح روزولت، کتابی دربارهٔ کودتا منتشر کند. (روزولت پس از ترک دنیای جاسوسی در پایان دههٔ ۱۹۵۰، مشاور متخصص در امور خاورمیانه باقی ماند و منفعت روابط با شاه را همچنان حفظ کرد، برای او لابی میکرد و او را تشویق میکرد تا تسلیحات نظامی آمریکا را از دیگر مشتریان روزولت خریداری کند). پیشتر والر به روزولت اطلاع داده بود که علاوه بر بررسی دستنوشتههای او، سیآیای «مایل است بداند که آیا شاه ایران از انتشار چنین کتابی رنجیده خواهد شد یا خیر». روزولت پاسخ میدهد «که کاملا برعکس»، او شخصا راجع به این موضوع با شاه صحبت کرده است و مطمئن است که او «از این کتاب استقبال خواهد کرد».
والر آشکار میسازد که رئیس سیآیای، جورج اچ. دبلیو. بوش پیش از ماه ژوئن راجع به این پروژه مستقیما با روزولت صحبت کرده و با والر تماس گرفته است تا «ببیند برای کمک به این پروژه چه کاری از دستش بر میآید».
با گذشت شش ماه، آژانس قوانین جدیدی برای انتشار مطالب توسط کارکنان سابق اعلام کرد. والر به صحبتهایش با روزولت مراجعه و به تصمیم مارچتی استناد میکند. او مصمم است تا نشان دهد اگرچه او و روزولت با یکدیگر «معاشرت میکنند» و والر به شخصه از عوامل کلیدی عملیات ۱۹۵۳ بوده است (جزئیات بیشتری در یادداشتها نیامده است)، با این وجود او برای همکار سابقش خدمات خاصی ارائه نداده است. برای نمونه، هنگامی که روزولت اجازه خواست تا به تاریخچهٔ درون سازمانی تی پی آژاکس (اسم رمز کودتا) دست یابد، والر به او گفته است «او آزاد است تا بنا بر قانون آزادی اطلاعات برای استفاده از این اسناد اقدام کند».
سند شماره ۳: نامهٔ غیررسمی برای ثبت از طرف دفتر مدیرکل، بررسی تقاضای انتشار غیررسمی توسط یکی از کارکنان سابق آژانس، ۱۳ ژانویه ۱۹۷۷، غیرمحرمانه
در اینجا یک وکیل از دفتر مدیرکل یادآوری میکند که چگونه سیاستهای سیآیای برای بازبینی «انتشار غیررسمی متون» تغییر یافته است که انتشار مطالب مقامات سابق نیز از آن جمله محسوب میشوند. او به تاثیر مسالهٔ مارچتی اشاره میکند و اینکه آژانس چگونه ممکن است با انتشار چنین مطالبی موافقت یا مخالفت کند.
سند شماره ۴: نامهٔ غیررسمی برای مدیرکل، از جان اچ. والر، «انتشار توسط مقامات اسبق سیآیای»، ۱۹ ژانویه ۱۹۷۷، غیرمحرمانه
والر گزارش میدهد که انتشارات ریدرز دایجست قصد دارد تا کتاب روزولت را منتشر کند. او میگوید که در مکالماتش با روزولت او بر «اهمیت نقش» دفتر مدیرکل در صدور مجوز «تاکید» کرده است، و روزولت پاسخ داده است که «فکر میکند تصمیم درستی گرفته است که پیش از هر کاری آقای بوش را مطلع ساخته است». اما آقای روزولت ادامه میدهد که قصد دارد تا با یکی از نمایندگان دفتر مدیرکل صحبت کند. والر «دوباره به او یادآوری میکند که میبایست مواظب یک موضوع خاص باشد» ولی جزئیات بیشتری در این نامه ذکر نشده است.
سند شماره ۵: نامهٔ غیررسمی برای رئیس بخش امنیت، از طرف (نام حذف شده است)، یکی از اعضای دفتر مشاور حقوقی، «کتاب کرمیت روزولت دربارهٔ ایران»، ۲ فوریه ۱۹۷۷، غیرمحرمانه
یکی از اعضای مشاور حقوقی سیآیای از ملاقات با روزولت گزارش میدهد که به سفارش والر انجام شد تا مسالهٔ «توافقنامه حفظ اسرار» را در مورد کتابهای نوشته شده توسط کارکنان سابق آژانس حل و فصل کنند. یکی از اعضای دفتر مشاور حقوقی یک نسخه از توافقنامهٔ سال ۱۹۴۹ را برای روزولت فراهم میکند. (سند شماره یک). روزولت در عوض چهار فصل از کتابش که به وظایفش در سیآیای مربوط میشد را در اختیارش قرار میدهد. در این زمان روزولت قرارداد انتشار کتابش را با انتشارات ریدرز دایجست امضا کرده بود. او درخواست میکند که بازبینی پیش از سفر او به ایران برای ملاقات با شاه طی یک ماه آینده اتمام پذیرد.
سند شماره ۶: نامه غیررسمی برای رئیس هیات مدیره، اعضای هیات بازبینی متون، از طرف (نام حذف شده است) یکی از اعضای دفتر مشاور حقوقی، «ملاقات با آقای کرمیت روزولت»، ۲۴ فوریه ۱۹۷۷، غیرمحرمانه
به درخواست روزولت (سند شماره پنج)، هیات بازبینی متون، نظارت سریعی بر فصلهایی از کتاب او انجام داد. اعضای هیات بازبینی متون عکسالعملهای مختلفی داشتند که دفتر مدیرکل آنها را به روزولت منتقل کرد و گفته میشود که او در این زمینهها «با کمال میل همکاری خواهد کرد». روزولت گزارش میدهد که انتشارات ریدرز دایجست کنار کشیده است و سفر او به ایران نیز به تعویق افتاده است. بیشتر بخشهای این نامه که به نظر میرسد به نظرات اعضای هیات بازبینی متون مربوط باشند حذف شدهاند.
سند شماره ۷: اسناد مربوط به سوابق اعضای هیات بازبینی متون، از طرف مدیر اجرایی، هیات بازبینی متون، «کرمیت روزولت ـ ۲۸ مرداد: ضد کودتا»، ۳۰ ژوئن ۱۹۷۸، محرمانه
طبق این اسناد هیات بازبینی متون ۱۱ فصل از کتاب روزولت را در اختیار دارد و سه هفته به اعضای هیات فرصت داده شده تا آنها را بازبینی کنند تا روزولت بتواند آنها را در اول آگوست در اختیار انتشارات جدیدش قرار دهد. (انتشارات مک گراهیل در نهایت قرارداد انتشار این کتاب را از ریدرز دایجست ورشکست شده خریداری کرد.) عنوان احتمالی این کتاب «۲۸ مرداد: ضد کودتا»، به تاریخ روزی که در آن مصدق سرنگون شد در تقویم ایرانی اشاره دارد. (در تقویم میلادی ۱۹ آگوست)
سند شماره ۸: اسناد مربوط به سوابق رئیس و اعضای هیات بازبینی متون، ۱۰ جولای ۱۹۷۸، محرمانه؛ نامه ضمیمه شده از طرف (نام حذف شده است)، «نسخهٔ دوم از ۲۸ مرداد: ضد کودتا نوشتهٔ کرمیت روزولت»، ۷ جولای ۱۹۷۸
رئیس بخش مدیریت اطلاعات سیآیای (ویلیام اف دانلی، به سند شمارهٔ ۹ مراجعه کنید) به اطلاع اعضای هیات بازبینی متون میرساند که او و کارمندانش با «مشکلات فراوانی» دربارهٔ این کتاب مواجه شدهاند. «نامه فوری» از طرف یکی از بازرسان داخلی پیشنهاد میکند تا «یک پیشنهاد متفاوت به روزولت ارائه شود» تا کتاب را در نسخهٔ محرمانه و درون سازمانی نشریه مطالعات جاسوسی منتشر کند و در عوض به او اجازه داده شود تا به اسناد فوق محرمانه دسترسی بیابد. این بازرس امیدوار است که مامور سابق به ارزش این کار برای کمک رساندن به «نسل جدید پرسنل آژانس» آگاهی داشته باشد و تجربیاتش از «نخستین عملیات واژگونی یک حکومت خارجی با حمایت سیآیای خارج از حیطهٔ شوروی» را در اختیارشان قرار دهد. او خاطرنشان میکند که اسناد محرمانه در حال واگذاری به تاریخنگاران وزارت امور خارجه هستند تا در مجموعهٔ فراس مورد استفاده قرار بگیرند. (هنگامی که جلدهای مربوط به این موضوع در سال ۱۹۸۹ به چاپ رسیدند انتقادات شدید مردمی را به همراه داشت چرا که تمامی ارجاعات به نقش ایالات متحده آمریکا و بریتانیا در کودتای ۱۹۵۳ از آن حذف شده بود.)
سند شماره ۹: نامه غیررسمی برای مدیر اجرایی، هیات بازبینی متون، از طرف ویلیام اف. دانلی، «نسخهای از ۲۸ مرداد: ضد کودتا نوشتهٔ کرمیت روزولت»، ۱۷ جولای ۱۹۷۸، محرمانه
همانگونه که در یادداشت ۱۰ جولای نیز ذکر شده بود (سند شماره هشت) رئیس بخش مدیریت اطلاعات سیآیای مخالفت خودش را با متن کتاب روزولت اعلام کرد. بخشهایی از کتاب «غیرقابل قبول» عنوان شدهاند. متاسفانه همهٔ آنها حذف شدند (چهار پاراگراف در مجموع یک صفحه و نیم)، در این نسخه از سند، دانلی «توافقات پیشین» با روزولت را کاملا بیهوده عنوان کرده است، در حالیکه «روشهای متقاعد ساختن کارکنان پیشین آژانس که قصد تالیف دارند معمولا با رضایت صورت میگیرد» ولی او توصیه میکند «تا روشهای جایگزین در این مورد با مشورت اعضای هیات بازبینی متون صورت بگیرد.» به وضوح، در آژانس اختلاف وجود داشت که چه مطلبی اجازهٔ انتشار بیابد و چگونه با یک مقام ارشد سابق برخورد شود.
سند شماره ۱۰: اسناد سوابق سیآیای، نویسنده و دریافتکننده حذف شدهاند، «مقام ریاست دربارهٔ کتاب کرمیت روزولت نظر میدهند.»، ۲۹ جولای ۱۹۷۸، غیرمحرمانه؛ به انضمام نامهای به جان مکماهن، معاون مدیر اجرای عملیات، از طرف (نام حذف شده است) به هیات بازبینی متون، ۲۶ جولای ۱۹۷۸، درون سازمانی
با توجه به شکایتهای مطرح شده از داخل سازمان برای انتشار دستنوشتهها، مقامات سیآیای با اکراه برای انجام یک دور دیگر مذاکرات با روزولت گردهم آمدند. نویسندهٔ نامه به جان مککاهن افسر عالیرتبهٔ عملیات یادآوری میکند که اعضای بخش مدیریت اطلاعات سیآیای «مشکلات اساسی» از دل این کتاب بیرون کشیدهاند. با در نظر گرفتن نقش روزولت در وقایعی که توصیف میکند، نویسندهٔ نامه پیشنهاد میدهد که سازشی صورت بگیرد و نمایندهٔ مدیر اجرای عملیات با روزولت همکاری کند و او را در جریان قرار دهد. مقامات آژانس عقیده داشتند که حق با آنهاست، نه تنها از نقطه نظر قانونی بلکه به صورت جمعی از آنچه که در آستانۀ افشا بود، ناراضی بودند. از یک سو مسالهٔ دعوا و اختلاف پدید آمده بود. از طرف دیگر روزولت، کار را برای آنها مشکل کرده بود. برای مثال حاضر نبود ملاقاتها در هیچ جا مگر در خانهٔ ویلاییاش در نانتاکت صورت بگیرند. مشکلات داخلی در سازمان برای به عهده گرفتن مسئولیت پرونده شکل گرفته بود و همانگونه که نامه نیز به آن اشاره دارد تا آن زمان دو مقام از پذیرفتن این پرونده سر باز زدند. مکماهن که از انعطافپذیری آژانس در این مورد ابراز ناخشنودی میکند، با دستخط خودش در پایین نامه خطوطی را اضافه کرده است: «من مخالف انتشار هرگونه مطلبی هستم که در آن به نقش سیآیای در عملیات خارج از کشور اشاره شده باشد.»
سند شماره ۱۱: اسناد سوابق سیآیای برای رئیس و قائم مقام آژانس، از طرف مدیر روابط عمومی (نام حذف شده است)، «مشکلات پیشبینی شده در زمینه انتشار کتاب توسط کارکنان سابق آژانس»، حدود ۱۴ آگوست ۱۹۷۸، محرمانه؛ به انضمام نامهٔ غیررسمی خطاب به رئیس آژانس، از طرف هربرت ای هتو، مدیر روابط عمومی، «مشکلات پیشبینی شده در زمینه انتشار کتاب توسط کارکنان سابق آژانس»، ۱۴ آگوست ۱۹۷۸، محرمانه، نامهٔ غیررسمی رئیس هیات بازبینی متون، از طرف (نام حذف شده است)، یکی از اعضای دفتر مشاور حقوقی، «کتاب کرمیت روزولت دربارهٔ ایران»، ۴ آگوست ۱۹۷۸، محرمانه
دو هفته بعد، «مساله» کتاب روزولت به مقامات بالای سیآیای رسید. این اسناد به مدیرکل استنسفیلد ترنر و معاون او فرانک کارلوچی هشدار میدهند که روزولت از مقررات آژانس طفره میرود و قصد دارد تا مستقیما و از طریق دوستان عالیرتبه با آنها تماس برقرار کند. در نامهٔ دوم ملاقات ۲ آگوست ثبت شده است که ملاقاتی ـ در نانتاکت- با حضور روزولت، پسرش جاناتان و مدیر اجرای عملیات (کمپل جیمز، که در سند شمارهٔ ۱۸ به نامش اشاره شده است) و وکیلی از دفتر مدیرکل صورت گرفته است.
بنابر سند دوم، پس از «شوخیها و تعارفات» اولیه، مقامات سیآیای روزولت را از موضع جان مککاهن در زمینهٔ عملیات خارج از کشور آگاه کردند و اینکه هیچگونهٔ افشای اطلاعاتی در این زمینه برای آژانس قابل تحمل نخواهد بود. در این سند آمده است: «این موضعگیری یکی از اعضای دفتر مشاور حقوقی برای روزولت تعجبانگیز بود.» روزولت پاسخ میدهد: «آقایان من دو سال از عمرم را صرف نوشتن این کتاب کردهام، چرا زودتر من را مطلع نکردهاند؟» او به مقامات یادآوری میکند که بوش، رئیس سابق سیآیای را در جریان گذاشته و موافقت شاه را نیز جلب کرده است. عضو دفتر مشاور حقوقی اصرار دارد که کسی به این نکتهها اشاره نکند (اگرچه در اسناد ثبت شدهاند) ولی اضافه میکند: «ریاست آژانس، امروز فرد دیگری است و قوانین جدیدی مربوط به انتشار مطالب وضع شدهاند.»
عضو دفتر مشاور حقوقی ادامه میدهد و به آخرین شهادت ترنر در پروندهٔ قضایی جنجالبرانگیزی اشاره میکند که در آن مامور سابق سیآیای فرانک اسنپ از ارائهٔ کتاب برای بازبینی پیش از انتشار سر باز زد و نتیجه آنکه «اطمینان جهانی به توانایی ما در حفظ اسرارمان خدشه وارد آمد.» او همچنین از قاضی فدرال جان جی. سیریکا نقل قول میکند که ردهبندی محرمانه در عصر اطلاعات در «تاثیرش در زمان حال» است که اهمیت مییابد. (هر دو نکتهٔ مورد بحث تا امروز نیز جز مباحث استاندارد جوامع جاسوسی باقی ماندهاند.)
برخلاف ملاقاتهای پیشین با روزولتها، این ملاقات با نارضایتی پایان یافت. «من از عکسالعملهای جاناتان روزولت مطمئن شدم که او به پدرش توصیه خواهد کرد که بدون تایید سیآیای به انتشار کتابش بپردازد.» او عقیده داشت که «به احتمال زیاد» این خانواده از دسترسیشان به «مقامات بالای قضایی و اجرایی» استفاده خواهند کرد تا نزد رئیس آژانس ترنر پادرمیانی کنند. او اضافه میکند که این احتمال وجود دارد که خانوادهٔ روزولت بر «درآمد بالای» حاصل از فروش حقوق کتاب و فیلم «حساب باز کردهاند.» ترنر در بالای نامهٔ نخست با دستخط خود مینویسد: «من هنوز در پی دیگر کتابهای چاپ شده بدون مجوز توسط ماموران سابق آژانس هستم.»
سند شماره ۱۲: سند مربوط به رئیس و اعضای هیات بازبینی متون، از طرف (نام حذف شده است)، یکی از اعضای دفتر مشاور حقوقی، «نسخهای از کتاب ۲۸ مرداد: ضد کودتا نوشتهٔ کرمیت روزولت»، ۲۸ سپتامبر ۱۹۷۸، غیرمحرمانه
در این نامه به منظور به روزرسانی هیات بازبینی متون، عضو دفتر مشاور حقوقی اطلاع میدهد که خانوادهٔ روزولت بار دیگر درخواست ملاقات کردهاند (این ملاقات برای تاریخ ۲ اکتبر برنامهریزی شده بود ولی آژانس آن را لغو کرد که دلیل آن در سند اینطور آمده «تا زمانی که سیآیای خود را جمع و جور کند»، سند شمارهٔ ۱۸) دفتر مشاور حقوقی که پیشبینی یک دعوای حقوقی را میکرده در پی آن بوده تا موارد مورد نیاز برای پیروزی را جمعآوری کند و نگارندهٔ نامه این اطلاعات را در اختیار رئیس هیات بازبینی متون قرار داده است. آژانس «قادر نخواهد بود از ممنوعیت فراگیر مکماهن دفاع کند» (به سند شماره ۱۱ رجوع کنید) در عوض هیات بازبینی متون موظف است که دلایل کافی در توجیه حذف بخشهای مسالهدار کتاب بیابد. «تنها اطلاعاتی که آژانس میتواند درخواست حذفشان را داشته باشد اطلاعات محرمانه و ردهبندی شده هستند، اطلاعاتی که توسط نویسنده در زمان استخدام آژانس به دست آمدهاند و توسط دولت ایالات متحده در دسترس عموم قرار نگرفتهاند.» ممنوعیتهای مکماهن به احتمال زیاد «از استاندارد غیرمجاز» برخوردار هستند، علاوه بر آن روزولت کتابش را برای بازبینی ارائه کرده است و به نظر رئیس ما هیچ «دعوای حقوقی» با روزولت نداریم. نویسنده امیدوار است که هیات بازبینی متون مطالب مورد نیاز را «به سرعت» کنار هم بگذارد تا در ملاقات بعدی با خانواده روزولت به کار بیایند.
سند شماره ۱۳: نامه غیررسمی برای رئیس و اعضای هیات بازبینی، از طرف ویلیام اف دانلی، «نسخههای آقای کرمیت روزولت: ۲۸ مرداد: ضد کودتا»، ۱۲ اکتبر ۱۹۷۸، محرمانه
در پاسخ به دستورات بالا (سند ۱۲)، رئیس بخش مدیریت اطلاعات گزارشی ۱۲ صفحهای به رئیس هیات بازبینی متون ارائه میدهد. اصرار دارد که مخالفت با دستنوشتههای روزولت بر مبنای «ممنوعیت فراگیر» مککاهن نباشد بلکه بر «مبانی و اصول» دیگری صورت بگیرد. در ادامهٔ این گزارش به ۱۵۶ مشکل در دستنوشتهها اشاره میکند و ادامه میدهد که این تعداد میتواند افزایش بیابد اگر «مطالب مربوطه و ادامهدار» را به آنها بیافزاییم. در آخر نتیجه میگیرد که «به طور کلی، دستنوشتهها مجموعهای از مطالب محرمانه هستند و احتمال میرود در زمان خدمت نویسنده در آژانس گردآوری شده باشند.» از میان دستهبندیهای مختلف به افشای هویت منابع خبری، محل استقرار پایگاههای سیآیای، اسم رمزها و «روابط جاسوسی با برخی کشورها» اشاره شده است. فهرست ۷ صفحهای از مشکلات موجود در کتاب به این گزارش ضمیمه شده است.
سند شماره ۱۴: نامه غیررسمی برای هیات بازبینی متون، از طرف (نام حذف شده است)، مشاور حقوقی، «دستنوشتههای کرمیت روزولت»، ۲۰ اکتبر ۱۹۷۸، محرمانه
عضو دفتر مشاور حقوقی از دیدار خود با کرمیت روزولت و پسر دیگرش کرمیت جونیور، وکیل و افسر بخش مدیریت اطلاعات (طبق سند ۱۵ رابرت اوون) گزارش میدهد. در این ملاقات توضیح داده میشود که چه مطالبی بر طبق نظر آژانس محرمانه تلقی میشوند و این پیشنهاد جالب ارائه میشود که «برای آقای روزولت امکانپذیر است که روایت دیگری از حوادث را بنویسند تا این روایت جدید به عنوان محرمانه تلقی نشود.» (با این وجود یک بازبینی جدید مورد نیاز است) هنگامی که روزولت میگوید که میبایست این مساله را با ویراستار کتابش در میان بگذارد به او گفته میشود که اجازهٔ این کار را ندارد زیرا با این کار توافقنامهٔ حفظ اسرار را زیر پا میگذارد. روزولت مایل است که زمان انتشار کتاب با توجه به ناآرامیهای شکل گرفته در ایران مورد تجدید نظر قرار بگیرد و این ملاقات در حالی به پایان میرسد که عضو دفتر مشاور حقوقی از یک نتیجهٔ مثبت در مورد کل مساله، مطمئن است.
سند شماره ۱۵: نامهای به (نام حذف شده است)، عضو دفتر مشاور حقوقی، از طرف کرمیت روزولت؛ ۱۸ دسامبر ۱۹۷۸، غیرمحرمانه
تقریبا با گذشت یک سال از زمانی که نسخهای از کتاب در اختیار سیآیای قرار گرفت، روزولت خشمگین به اطلاع آژانس میرساند که قصد دارد تا به چاپ کتابش اقدام کند. او میگوید با وجود اینکه بسیاری از ایرادات سیآیای «غیرمنطقی» هستند اما او قصد دارد تا تغییراتی در کتاب ایجاد کند «تا روحیهٔ همکاری ایجاد شده حفظ شود.» او اذعان دارد «با توجه به محتوای ایرادات وارده» و «با در نظر گرفتن شرایط موجود رجوع به دولت ایران برای اخذ مجوز صلاح نیست.» (او به عضو دفتر مشاور حقوقی کل یادآوری میکند که ایدهٔ اصلی این کتاب سه سال پیش به اسدالله علم، وزیر دربار شاه تعلق داشته است). او که به انتشارات مک گراهیل تعهد داده است میبایست «به انتشار کتاب ادامه دهد»، اگرچه حاضر است در صورت نیاز بار دیگر کتاب را به سیآیای نشان دهد و این بار نیز درخواست بازبینی سریع دارد.
سند شماره ۱۶: نامه به هیات بازبینی متون، از طرف (نام حذف شده است)، یکی از اعضای دفتر مشاور حقوقی، «دستنوشته کرمیت روزولت»، ۲۱ دسامبر ۱۹۷۸، محرمانه
عضو دفتر مشاور حقوقی از آخرین اخبار دربارهٔ نامهٔ ۱۸ دسامبر روزولت (سند شماره ۱۵) گزارش ارائه میدهد. علیرغم امیدواری روزولت در حل مشکلات، وکیل پیشنهاد کرده تا کتاب دوباره بازبینی شود و دقت شود که آیا نویسنده با درخواستهای آژانس مطابقت لازم را انجام داده است یا خیر. در نامهای که رئیس هیات بازبینی متون در همان روز ارسال کرده است دستور داده تا این مطابقت بر اساس درخواست روزولت طی شش روز انجام بگیرد.
سند شماره ۱۷: نامه غیررسمی برای (نام حذف شده است)، دفتر مشاور حقوقی، از طرف ویلیام اف. دانلی، «دستنوشته ضدکودتا»، ۱ می ۱۹۷۹، محرمانه، به انضمام نامهای برای (نام حذف شده است)، «نمونهٔ پیشنویس کتاب ضد کودتا»، ۳۰ آوریل ۱۹۷۹، غیرمحرمانه
علیرغم تمایل روزولت، روند بازبینی با این نسخهٔ نهایی به اتمام نرسید. در اینجا دانلی، رئیس بخش ادارهٔ مدیریت اطلاعات نامهٔ یکی از همکاران را به اضافهٔ توضیحات این ادارهٔ بر نمونهٔ صفحهبندی کتاب ارائه میدهد. به نظر میرسد که تعداد زیادی آیتم باقی مانده باشد. نکتهٔ جالب اینجا است که بر خلاف دیگر اسناد مشابه در این مجموعه دو فقره از آنها حذف نشدهاند. (هر دو تغییر ایجاد شده در جلد چاپ شده موجود هستند - ویراستار) نویسندهٔ نامه با رضایت اعلام میکند: «در واقع روزولت به تغییراتی که به او پیشنهاد داده بود عمل کرده است. در نتیجه این کتاب عملا به یک کتاب داستان تبدیل شده است.»
سند شماره ۱۸: نامهٔ غیررسمی برای بایگانی، (نام حذف شده است)، یکی از اعضای دفتر مشاور حقوقی، «کتاب کرمیت روزولت»، ۹ می ۱۹۷۹، غیرمحرمانه، به انضمام «شرح ترتیب زمانی پروندهٔ کرمیت روزولت»، غیرمحرمانه
عضو دفتر مشاور حقوقی کل شرح آخرین ملاقاتش با روزولت در تاریخ ۷ ماه می را ثبت کرده است؛ ملاقاتی که در آن هر دو نفر به بررسی مشکلات و ایرادات وارده از طرف آژانس میپردازند (سند شماره ۱۷) و روزولت میپذیرد تا تغییرات را بپذیرد. روزولت اشاره میکند که او در فکر نگارش یک کتاب دیگر است و قول میدهد که آن کتاب را نیز برای بازبینی ارائه دهد. شرح پروندهٔ روزولت که به این اسناد ضمیمه شده است شامل توضیحات جالبی است که در دیگر اسناد موجود نیستند.
سند شماره ۱۹: نامهای خطاب به سایرس آر. ونس، از طرف استنسفیلد ترنر، «تاثیرات انتشار کتاب کرمیت روزولت با عنوان ضدکودتا»، ۱۳ دسامبر ۱۹۷۹، محرمانه
پیش از اینکه کتاب منتشر شود، مانع بزرگ دیگری به وجود آمد و آن آغاز گروگانگیری و اشغال سفارت آمریکا در تهران در ۴ نوامبر ۱۹۷۹ بود. در این نامه که خطاب به وزیر امور خارجه سایرس ونس، شش هفته پس از گروگانگیری نگاشته شده است، استنسفیلد ترنر رئیس سیآیای گزارش میدهد که روزولت موافقت کرده است تا انتشار کتابش را تا شش هفته پس از رهایی گروگانها به تعویق بیاندازد. اما در آخر، انتشارات مک گراهیل در سپتامبر ۱۹۸۰، چهار ماه پیش از پایان بحران گروگانگیری اقدام به چاپ کتاب میکند؛ نسخهٔ تجدید نظر شده از کتاب که در آن مجددا به نقش سرویس اطلاعاتی بریتانیا اشاره شده است.
نظر شما :