فرزند آیتالله طالقانی: از غرضی شکایت میکنم/ برادرم قاتل نیست
مهدی طالقانی در واکنش به مطالب مطرح شده توسط غرضی اظهار داشت: باز هم غرضی همان مهملاتی که قبلاً مدعی بود به زبان آورد، من فکر میکنم ایشان مشکلاتی پیدا کرده است (...) به هر حال توصیه میکنیم که رعایت کند (...)
فرزند آیتالله طالقانی گفت: مطالب غرضی به شدت متناقض است؛ از ایشان پرسیدند این چند سال کجا بودید و چه میکردید؟ جواب داده است «من ۲۰ سال در ساختمان نظام مهندسی نشسته بودم. قانونی در مجلس تصویب کردم.» یکی نیست بگوید شما چه کاره بودی که قانون تصویب کردی؟!... قانون نظام مهندسی با فشار آقای مهندس آخوندی باجناق احتمالی آقای ناطق نوری و خود آقای ناطق نوری تصویب شد. حتی خوب است بدانید چندین بار هم ایشان برای نظام مهندسی کاندید شده و رای پایینتری آورده بود؛ به نحوی که مهندس آخوندی با ۱۷ رای نفر اول و فرد دیگری با ۱۵ رای دوم شد. ایشان نیز ۱۳ رای آوردند و نفر سوم شدند، اما آنقدر به وزیر مسکن التماس کرد که وزیر حکم را برای ایشان صادر کرد.
مهدی طالقانی افزود: غرضی میگوید ۲ جمله از من در انتخابات به یادگار مانده! خب این جملات را شما از هر راننده تاکسی که کمی متدین باشد هم میشنوید، ایشان خیال میکند چه گفته است...
فرزند آیتالله طالقانی درباره شرح واقعه دستگیری یا ربودن مجتبی طالقانی توسط محمد غرضی نیز گفت: وقتی مجتبی طالقانی از خیابان بهار شیراز ربوده میشد، یک نانوا بلافاصله به دفتر من میآید و اطلاع میدهد که چند ماشین پیچیدند در مقابل ۲ نفر و اینها را دستگیر کردند و اینها فریاد میزدند «ای مردم بدانید ما بچههای طالقانی هستیم.»
وی ادامه داد: اینها داشتند از جنبش الفتح فلسطین بیرون میآمدند که پیام عرفات را برای آقا (آیتالله طالقانی) بیاورند که دستگیر میشوند. ما فکر میکردیم مأموران باقی مانده از ساواک اینها را دزدیدند یا شاید کار حزب کومله بوده. به واقع فکر ما همه جا رفت مگر به سپاه؛ حتی ما کمیتهها را هم گشتیم.
مهدی طالقانی خاطرنشان کرد: ما توسط رادیو پیام دادیم که افرادی با این ماشین و شماره تحت تعقیب هستند و مردم به محض رویت به مأموران انتظامی اطلاع دهند. این پیام هر ۱۰ دقیقه یک بار از رادیو پخش میشد، ولی غرضی به روی مبارک خود هم نمیآورد.
وی ادامه داد: نزدیک ساعت ۶ بود که یکی از بچهها میگفت برویم دفتر سپاه؛ سرانجام در آنجا ماشین برادر بزرگتر ما را در مقر سابق ساواک که در آن زمان مقر سپاه و اکنون نیز مقر وزارت اطلاعات است، پیدا میکنند.
فرزند آیتالله طالقانی در ادامه خاطرات خود اظهار داشت: میپرسند مسئول اینجا کیه؟ میگویند غرضی مسئول کشیک هست؛ بچهها میروند نزد ایشان و میپرسند این ماشین مربوط به فلانی است؟ تو اطلاع داری؟! میگوید «نه من ابدا اطلاع ندارم!» تاکید میکنند ماشین او اینجا در پارکینگ شماست! جواب میدهد «از این ماشینها اینجا زیاد است»؛ میگویند شمارهاش هم یکی هست! بلافاصله از همان جا به من بیسیم زدند که این طرف مزخرف میگوید، من به بچهها گفتم «این را با تو سری بیارینش پیش آقا(ی طالقانی)...»
مهدی طالقانی افزود: اول که آمد منزل، شروع به گریه کرد که من اصلاً خبر ندارم! آقا هم یک پاسدار داشت که غرضی در مصاحبه خود مدعی میشود که «مهدی ابریشمچی آمد...»
وی ادامه داد: پاسدار آقا(ی طالقانی) محمد ترکان نام داشت که به همراه امام از پاریس آمده بود، بعد هم آمده بود پیش ما و ایشان خیلی عصبی بود. به غرضی گفت «میبرمت بالا و به رگبار میگیرمت» آقا بلافاصله با وی دعوا کرد و گفت ولش کن.
مدعی شد او را گروگان گرفتهایم
فرزند مرحوم آیتالله طالقانی گفت: تا قبل از دستگیری غرضی، تمام مسئولان مملکت از جمله دکتر بهشتی، مهندس بازرگان و... به منزل آقا میآمدند و تعجب میکردند که چه اتفاقی رخ داده و چرا هیچ کس خبر ندارد!
مهدی طالقانی خاطر نشان کرد: غرضی سر خود و بدون هماهنگی با هیچ مسئولی حتی با فرماندهان سپاه این کار را انجام داده بود و هنگامی که کسی در منزل با وی کاری نداشت یک تلفن زد که من (غرضی) را گروگان گرفتند و با گریه میگفت «میخواهند من را بکشند!»
وی افزود: آقای دانش که از فرماندهان سپاه بودند، بچههای ما را میآورند درب خانه تا تحویل بدهند و غرضی را تحویل بگیرند و با یک گروه سپاهی هم میآیند. بچههای دفتر و حفاظت هم وقتی از بیرون میرسند میبینند خانه آیتالله طالقانی محاصره است و انگار میخواهند ساواکی بگیرند و درگیر میشوند و به هر حال ما غرضی را فرستادیم زندان دژبان و بچهها آزاد شدند.
غرضی از آقای هاشمی رفسنجانی دستور گرفته
فرزند آیتالله طالقانی با اشاره به مدیریت پشت پرده این ماجرا گفت: تنها کسی که قبل از فرستادن غرضی به زندان از وی حمایت میکرد آقای علیاکبر هاشمی رفسنجانی بود (...) من نظر خودم را میگویم ایشان از کسی مثل آقای هاشمی دستور گرفته وگرنه خودش در سطحی نبود که از این غلطها بکند.
چرا غرضی برای یک عضو زن کمونیست دل میسوزاند؟
برادر مجتبی طالقانی با اشاره به ماجرای مورد ادعای غرضی در رابطه با قتل محبوبه افراز، تاکید کرد: مجتبی و چند گروه دیگر از طرف سازمان آزادیبخش فلسطین هنگام مأموریت در یکی از کشورهای خلیج فارس، بخش فارسی رادیو را اجرا میکردند.
وی ادامه داد: شوهر این خانم که پسر خوشتیپی بوده و مسئول سازمانی همسرش نیز به حساب میآمد، ول میکند میرود پاریس و آنجا سر و گوشش میجنبد و خانم وی هم خبردار میشود و میرود پاریس؛ آنجا مچ شوهر را میگیرد و به علت ضربه روحی که خورده بود قرص میخورد و خودکشی میکند. این موضوع در پزشکی قانونی پاریس هم تائید میشود. حالا آقای غرضی این حرف که وی قاتل بوده را از کجا آورده است؟! حتی شوهر وی هم آمد و ماجرا را تائید کرد. برای من جای سوال است که چرا غرضی برای یک عضو زن کمونیست سازمان مجاهدین که خودکشی کرده دل میسوزاند، تو چیکاره وی هستی؟!
فرزند آیتالله طالقانی خاطرنشان کرد: بعد از این ماجرا من حضرت آقا را به سفر شمال بردم تا از ناراحتی و فشار خارج شوند و به اعضا دفتر تاکید کردم به هیچ کس جای آقا را نگویید تا ایشان به دور از استرس باشند. اما یکی از اعضای دفتر آدرس را به حاج احمد آقا میدهد که چند روزی ساعتها در دفتر منتظر مینشستند.
وی در ادامه با اشاره به ارتباط نزدیک امام خمینی و مرحوم طالقانی گفت: آقای شهپور در خاطراتش نوشته است وقتی حاج احمد آقا، آیتالله طالقانی را دید پای ایشان را بوسید و گفت «امام سلام رساندند و گفتند از این غلطها در این مملکت دیگر دیده نمیشود و برای نتایج بهتر اصلاً شما برنگرد تهران و مستقیم بیا قم پیش ما» که داستان جدایی دارد.
کدام مهندس برق؟! غرضی لامپ خانه خودش را هم نمیتواند عوض کند
مهدی طالقانی تاکید کرد: آقای غرضی از آقای هاشمی سپس جایزه گرفت، ایشان مدعی هست که مهندس برق هست، تو را به خدا یکی بیاید ایشان را امتحان کند ببیند طرف میتواند برق (لامپ) خانه خودش را اگر سوخت عوض کند یا نه؟! چطور بعدش بلافاصله میشود وزیر نفت، استاندار و... شما در مناظرهها حرف زدن وی را دیدید؛ طرف گروه خونش میخورد به این حرفها!؟ من واقعاً برای تشکیلات شورای نگهبان متأسفم که خیلی از آدمهای موجهتر از ایشان را رد کردند و ایشان را با این همه مشکل تایید میکنند. (مهدی طالقانی: این را حتما ثبت کن و در مصاحبه بیاور)
وی در پاسخ به این سؤال که مجتبی طالقانی سالها است به کشور نیامده و آیا پرونده قضایی در این خصوص وجود دارد یا نه؟ گفت: ایشان مشکلی برای آمدن به ایران ندارد. حتی وی پاسپورت و کارت ملی ایرانی دارد؛ ضمناً بعد از این داستانها خود پدر برای اینکه خیالش راحت شود که جرمی واقع نشده از دادستانی مطالبه کرد تا موضوع پیگیری شود. ایشان در نامه خود نوشتند «آقای هادوی (مسئول وقت دادستانی) حامل نامه مجتبی است؛ وضعیت وی را بررسی کنید تا بببنید مطلبی علیه وی هست یا نه؟ و موضوع را به من بدون ملاحظه انتقال بدهید.» ایشان نیز موضوع را بررسی میکند و ادعای غرضی را کذب معرفی میکند.
وی تصریح کرد: ما با آقای محسن رفیقدوست به عنوان فرمانده سپاه صحبت کردیم که ایشان گفتند ما هیچ اطلاعی نداشتیم و به امام هم این گزارش را دادیم. حتی مسئول عملیات سپاه آقای ابوشریف نیز خبر نداشته و حرفهای دیگری در رابطه با غرضی هم میزدند (...)
طالقانی خاطرنشان کرد: آقای غرضی عضو مجاهدین خلق بود و برای آنها که با ایشان محاکمه شدند ناراحتم؛ افرادی همچو ناصر صادق که از متدینین سازمان بودند و تمامی آنها پذیرفتند که علیه رژیم شاهنشاهی فعالیت میکردند اما تنها کسی که شروع به گریه و اعتراف میکند همین غرضی بود که بقیه را اعدام کردند و ایشان آزاد شد.
برادر مجتبی طالقانی در پایان تاکید کرد: حتماً من از غرضی شکایت میکنم. تا ایشان ادعاهایش را برای دادگاه اثبات کند...
نظر شما :