محمدعلی نجفی
داستان جمعههای ۹۸
سالی که قصه روزهایش از جمعههایش آغاز میشود؛ جمعههایی که به تعبیر فروغ فرخزاد ساکت و متروک نبود. برخی جمعههایش برای روایت یک سال کافی بود و حالا سالی است پر از جمعههای پرحادثه.
ادامه مطلب«گزارش یک قتل» فیلمی سیاسی نبود
با فیلم «خشت و آینه» ابراهیم گلستان شیفتۀ سینما شدم...استادم تودهای بود اما ختم قرآن داشت...شب تاسوعا احسان طبری در مورد مسائل اجتماعی صحبت میکرد، حیرتآور بود. من یک آن متوجه شدم همه دارند گریه میکنند. روضه نخواند ولی به بیان خودش جریان کربلا را تشریح کرد...قبل از انقلاب بودند افرادی که شراب و کباب میخوردند و از پرولتاریا صحبت میکردند...«گزارش یک قتل» فرمی تازه در فیلمسازی بود که همه را گیج کرده بود... این طرفیها میگفتند نجفی چپ است، آن طرفیها میگفتند حزب توده این نبوده.
ادامه مطلبسینماگران بهترین آثارشان را بعد از انقلاب ساختند
آن قدر جریانهای شبه تجدد غربی بود و ما را زده کرده بود، که به ریسمان مذهب پناه آوردیم...ما مخالف جشن هنر شیراز بودیم... در حسینیه ارشاد نمایشگاه نقاشی و عکاسی برگزار میکردیم...بعد از انقلاب لمپنیسم از سینما جمع شد...همان موقع میگفتیم شاه و عواملش سینما رکس را آتش زدهاند...اصلا فکر نمیکردیم با هنرمان انحراف به وجود بیاوریم، با آن تجارت کنیم...پس از انقلاب کارگردانسالاری آغاز شد یعنی تفکر پشت دوربین قرار گرفت...با سربداران میخواستم نشان دهم رضاخان محصول انقلاب مشروطه بود.
ادامه مطلبخلخالی علیه من حکم داد
«فریاد مجاهد» فیلم خیلی ضعیفی بود...من با مصادرۀ سینماها آن هم به این شکل که اسلحه ببرند و سینما بگیرند، موافق نبودم...فیلم «قیصر» را بعد از انقلاب اکران کردیم... به ما اعتراض میکردند که سریال «سربداران» باعث شده آمار دزدی بالا برود، چون مردم حواسشان میرود به سریال شما و دزد خانهشان را میزند!... آقای محمد هاشمی، رئیس رادیو و تلویزیون مرا خواست، گفت فلانی میدانی دختر مدرسهایها هم حرف از قاضی شارح میزنند؟
ادامه مطلباسم سینماها را خود سینمادارها تغییر دادند
مهندس بازرگان گفت تصمیم گرفتیم سینما را بدهیم دست آقای نجفی. امام گفتند این یک تکلیف است!...بچههای تلویزیون با همکاری حاج احمدآقا نسخهای از فیلم گاو را برای امام بردند. گفته امام درباره آن فیلم در روند سینما خیلی تاثیر داشت...صحنههای رقص فیلمهای قدیمی ایرانی را در میآوردیم و شرایطش را برای اکران مناسب میکردیم...در دوران پیش از انقلاب بعضا فیلمهای خوبی هم ساخته شده بود...یک عده از کارمندان و مجریهای صدا و سیما وقتی مساله حجاب جدی شد، رفتند.
ادامه مطلبشریعتی قیصر و گاو را دوست داشت
موسوی و بازرگان به «جشن عاشورا» اعتراض کردند...بازیگر فیلم «الناس»، فرزند مهندس بازرگان بود...همسرم موسیقی «شهرزاد» کورساکف را در کانون توحید پخش کرد...به قوام علاقهمندم چون خیلی شبیه قاضی شارح در سربداران است...شریعتی یقین داشت که انقلاب میشود. بعد از آزادی از زندان درباره حُر صحبت میکرد...معلم فیلم «جُنگ اطهر» ترکیبی از آلاحمد، شریعتی و تجربههای خود من بود...میخواستیم برای فیلم «سفر سنگ» کیمیایی که بارقههای مذهبی داشت سرمایهگذاری بکنیم.
ادامه مطلبساواک میخواست از شریعتی یک کسروی بسازد
دکتر شریعتی به من گفت مساله سینما و هنر را جدی بگیر...دکتر شریعتی یک سوسیالیست بود که مذهب را به عنوان زبانی برای ارتباط با تودههای مردم انتخاب کرده بود...آرم حسینیه ارشاد را ما طراحی کردیم. بعدا گفتند اسمهای عمر و عثمان در آرم حسینیه ارشاد است...با معماری حسینیه ارشاد موافق نبودیم. یک جور فکر میکردیم طرح کلیسا است...با مهندس عبدالعلی بازرگان، مهندس میرحسین موسوی، مهندس حمید نقرهکار، حسن آلادپوش و حسن هندی شرکت سمرقند را تشکیل دادیم... سر تئاتر «سربداران» همه را بازداشت کردند.
ادامه مطلب