۲۴ ساعت از زندگی نخستوزیر ما
گزارش اطلاعات ماهانه در مرداد ۱۳۳۴ درباره حسین علاء
نخستوزیر ما آقای علاء سپس گفت: «کسی که این سه اصل را در زندگی رعایت کند کمتر با عدم موفقیت مواجه خواهد شد و من چون در نتیجه پنجاه سال خدمات سیاسی و روبرو شدن با مشکلات و موانع این تجربیات را آموختهام، لذا بدان معتقدم میباشم.»
شخصی که اکنون زمام امور کشور را به دست دارد، بیاغراق یکی از منظمترین و مرتبترین افراد این مملکت میباشد. آقای حسین علاء به قدری در کارهای خود دقیق و معتقد به نظم و ترتیب است که حقیقتا میتوان گفت از یک ساعت درجه اول سوئیسی بهتر کار میکند.
صفت برجسته دیگر نخستوزیر ما تربیت و ادب او و رعایت آداب و رسوم میباشد. برای او فرق نمیکند طرف صحبتش یک وزیر و سفیر باشد یا یک کارمند عادی نخستوزیری، به عقیده او کلیه اشخاص شریف و محترم میباشند و رعایت احترام آنها از واجبات است.
به همان اندازه که برای اشخاص احترام قائل است، از تظاهر و خودنمایی پرهیز میکند و معتقد است که هر خدمتی تاکنون انجام داده وظیفه ملی او بوده و منتی بر گردن مردم و مملکت ندارد و به همین مناسبت هم روزی که برای تهیه این رپورتاژ به ملاقات ایشان رفتم، صریحا گفت من از هرگونه تظاهر و خودنمایی بیزارم و اگر منظور شما این است که در مجلهتان از من تعریف کنید، صریحا میگویم راضی به این امر نیستم.
مرد سحرخیز
ساعت هفت صبح که طبق قرار قبلی برای تهیه گزارشی از ۲۴ ساعت زندگانی نخستوزیر به باغ ییلاقی ایشان که اکنون مرکز حل و عقد امور مملکتی است رفتم، آقای علاء را در زیر چادر مخصوص تشکیل جلسات هیات وزیران مشغول کار دیدم.
در همان موقع خانم آقای علاء در قسمتی دیگر از باغ، کنار یک میز تابستانی زیر چتر نشسته و مشغول صرف صبحانه بود. باغ ییلاقی آقای نخستوزیر که از مرحوم پرنس علاءالسلطنه پدر ایشان به وی به ارث رسیده است در دزاشیب واقع میباشد و عمارت آن در شصت سال قبل ساخته شده و این باغ و عمارت تنها ثروت آقای حسین علاء است.
نخستوزیر ساعت پنج صبح از خواب بر میخیزد و قبل از هر کار، یک لیوان آب سرد مینوشد، سپس استحمام نموده و پس از ادای نماز صبح، برای صرف صبحانه خود را آماده میکند. صبحانه او مرکب است از: یک تخممرغ آبپز، نان و کره و مربا، چای با شیر و مقداری کواکر ولی روزهای جمعه به طور استثنا فقط شیرقهوه صرف میکند و این برنامه سالهای دراز است که ادامه دارد.
ساعت شش و نیم صبح مشغول کار میشود و ساعت یک و نیم بعدازظهر برای صرف ناهار به اندرون میرود و پس از آن یک ساعت استراحت میکند. نخستوزیر به استراحت بعد از ناهار اهمیت زیاد میدهد و کمتر اتفاق میافتد که این قسمت از برنامه روزنامه او فراموش شود. آقای علاء مجدداً از ساعت سه بعدازظهر تا ۹ شب به کار و رسیدگی به امور جاری کشور و انجام ملاقاتها و دید و بازدیدها مشغول میگردد.
روزهای زوج که جلسات هیات دولت تشکیل میشود و معمولا تا ساعت شش بعدازظهر به طول میانجامد تمام وقت را در جلسه مانده و شخصا ریاست جلسات را به عهده میگیرد. ساعت ۱۰ شب همیشه وقت شام آقای علاء است و اگر هم درین موقع به مناسبت مشغول بودن بکار، ساعت را فراموش کند خانمشان ایشان را متوجه گذشتن وقت مینماید.
پس از صرف شام، به قرائت روزنامهها میپردازد و اغلب اتفاق افتاده است که در موقع خواندن روزنامه به خواب رفته و روزنامه از دستش به کنار صندلی راحتی افتاده است. در این موقع خانم علاء که همیشه متوجه راحت و آسایش همسر خود میباشد شخصا و یا به وسیله یکی از خدمه منزل، آقای علاء را از خواب بیدار میکند تا به اطاق خواب رود، همسر نخستوزیر اصولا بیش از آنکه همسر مهربانی برای شوهرش باشد یک دوست صمیمی و یار وفادار و فداکار برای مشارالیه به شمار میرود.
نخستوزیر هیچ وقت دیرتر از ساعت یازده شب به رختخواب نمیرود، مگر اینکه به مهمانی یا ضیافتی دعوت داشته باشد که در آن صورت هم هر طور شده خود را تا قبل از نیمه شب به منزل میرساند. این برنامه سال اوست و بهار و تابستان و پاییز و زمستان تغییری در آن ایجاد نمیکند.
عاشق غذاهای ایرانی
آقای علاء با وجودی که قسمت اعظم عمر خود را در کشورهای خارج گذرانده است، معهذا به غذاهای ایرانی علاقه مخصوص دارد و معتقد است که هیچ غذایی مانند غذای ایرانی لذیذ نیست و به خورش بادمجان و قورمهسبزی و تهچین بره ارادت میورزد.
تفریحات نخستوزیر
نخستوزیر ما به قرائت آثار نویسندگان بزرگ فرانسوی و انگلیسی علاقه زیاد دارد و خواندن کتاب یکی از تفریحات او میباشد و چون زبانهای انگلیسی و فرانسوی را بدون اغراق از خیلی فرانسویها و انگلیسها بهتر و ادیبانهتر تکلم میکند و به ادبیات این دو کشور آشنایی کامل دارد، لذا در کتابخانه شخصی آقای علاء میتوان کتابهای ذیقیمتی از آثار بزرگترین مصنفین و مولفین انگلیسی و فرانسوی یافت.
لابد تعجب خواهید کرد اگر به شما بگوییم که آقای حسین علاء به هنر موسیقی آشنایی دارد و میتواند مانند یک پیانوزن ماهر و کارکشته برای شما پیانو بنوازد.
دختر مرحوم ناصرالملک، همسر آقای علاء در این خصوص به خبرنگار ما گفت: آقای علاء فن موسیقی را از روی تکنیک و اصول علمی آن میداند. ولی سالهاست که به مناسبت کثرت کار و عوامل دیگر، دستش به شستیهای پیانو آشنا نشده است، فقط گاهی اوقات برای رفع خستگی و کسالت ناشی از کار زیاد به آثار آهنگسازان بزرگ گوش میدهد.
یک کار بزرگ
اخیرا آقای علاء با وجود کثرت کار، از نظر علاقه مفرطی که به مطالعه دارد دست به کار بزرگی زده است، بدین معنی که جملات دو جلد کلامالله مجید را که به زبانهای انگلیسی و فرانسه چاپ شده است با متن عربی آن تطبیق میکند و غلطهای آن را تصحیح میکند.
نخستوزیر ما اصولا یک فرد متدین و معتقد به اصول و مبانی دین حنیف اسلام میباشد. وی معتقد است که نماز را باید به خاطر عشق و ایمان به پروردگار خواند، ترس از آتش جهنم و نمازی که از ترس آتش جهنم خوانده شود پشیزی ارزش ندارد و فقط اسقاط تکلیف میباشد، در صورتی که نمازی که به خاطر عشق و علاقه به پروردگار خوانده شود وسیله موفقیت و رستگاری خواهد بود.
توجه به حال زیردستان
مستخدمین نخستوزیر بیشک از مرفهترین و پاکیزهترین مستخدمین ایرانی هستند، چون نخستوزیر و خانم ایشان معتقد هستند که خدمه منزل موقعی از دل و جان برای ارباب خود خدمت میکنند که حقوق و دستمزد کافی داشته باشند و به حال آنها رسیدگی شود. این شرط به تمام معنی در منزل آقای نخستوزیر رعایت میشود و علاوه بر اینکه حقوق کافی میگیرند همیشه پاک و تمیز میباشند، چون هر روز صبح مورد بازرسی دقیق خانم قرار میگیرند و مجبور هستند لباس و سر و وضع تمیز و مرتب داشته باشند.
هر روز صبح خانم نخستوزیر خدمه منزل را مانند شاگردان دبستانها به خط میکند و دستها و لباسهای آنان را میبیند و چنانکه یکی از آنها رعایت پاکیزگی را در بدن و لباس خود نکرده باشد مورد مواخذه شدید قرار میگیرد.
آشپزخانه منزل نخستوزیر نیز در نوع خود بینظیر است و اثاثه و لوازم آن هنگامی که آقای علاء در امریکا بوده است خریداری شده و خانم نخستوزیر هر روز به آن سرکشی میکند و دستورات لازم برای تمیز نگاه داشتن ظروف و آلات خوراکپزی میدهد، وای از آن وقتی که خانم کوچکترین نقیصهای مشاهده نماید! وضع داخلی منزل نخستوزیر و تزئین اطاقها نشان میدهد و ثابت میکند که خانم خانهدار و کدبانو و با سلیقهای به امور خانه حکومت میکند.
خانم علاء که دختر مرحوم ناصرالملک میباشد، با آنکه قسمت اعظم عمر خود را در کشورهای اروپا و آمریکا گذرانیده، معهذا برخلاف خانمهای اغلب رجال ایرانی که دست به سیاهی و سفیدی نمیزنند و کار کردن در منزل را برای خود کسر شان میدانند، خیلی کم در میهمانیهای رسمی و ضیافتها حاضر میشود و از تجمل و تظاهر بیزار است و به جای آن تمام وقتش را صرف تامین وسایل آسایش و راحت شوهر خود نموده و محیط منزل را به صورتی در آورده است که به سر بردن در آن بیش از هر جای دیگر برای او و شوهرش و سایر اهل خانه لذتبخش میباشد.
خانم نخستوزیر به باغبانی و گلکاری علاقه مفرطی دارد و هر وقت در داخل عمارت نباشد میتوانید وی را در وسط باغچه و گلها در حال کندن علفهای هرزه و برگهای خشک شده و مرتب کردن گلها ببینید.
تاریخ ازدواج
نخستوزیر ما در سال ۱۳۰۶ یعنی ۲۸ سال پیش ازدواج کرده و از ثمره این ازدواج صاحب یک دختر و یک پسر شده است.
دختر وی که در علم عتیقهشناسی از دانشگاههای امریکا فارغالتحصیل شده «ایران» نام دارد و دو سال قبل به عقد پسر سرلشگر فیروز درآمد.
پسر نخستوزیر که فریدون نام دارد و بیست و سه ساله میباشد از دانشگاه هاروارد در امریکا در رشته تاریخ و از دانشگاه اسکاتلند در رشته طب فارغالتحصیل شده و روز چهارشنبه گذشته به تهران وارد شد. علاوه بر این فرزندان نخستوزیر به نقاشی و موسیقی آشنایی دارند و اگر روزی گذارتان به منزل آقای علاء بیفتد در سرسرای منزل، تابلوهای کار فریدون را بر دیوارها خواهید دید.
آقای علاء از نظر اینکه فرزندانش بر اثر سالها اقامت در کشورهای اروپا و آمریکا زبان مادری خود را فراموش نکنند، شخصا به آنها زبان فارسی میآموخته و در این قسمت سختگیری هم میکرده است و اینک هم وی و هم خانم علاء خوشحال هستند که فرزندانشان میتوانند به خوبی به زبان فارسی تکلم نمایند.
خانم نخستوزیر درباره ازدواج خود با آقای علاء چنین گفت: «در سال ۱۹۲۷ من در فرانسه اقامت داشتم و چون برای ازدواج با آقای علاء نامزد شده بودم مرا به تهران آوردند و پس از دو ماه ازدواج، مجددا به اتفاق ایشان به پاریس رفتیم چون آقای علاء به سمت وزیر مختار ایران در پاریس منصوب شده بود. جشن عروسی در باغی که در دزاشیب واقع است و در آن موقع به باغ سید محمد معروف بود برپا شد.»
مهمترین خاطره و بزرگترین افتخار
آقای علاء در پاسخ این سوال که مهمترین خاطره دوران زندگانی سیاسی شما کدام است؟ چنین اظهار داشت: «مهمترین خاطره دوران سیاسی من شکایت ایران به شورای امنیت و واگذاری دفاع از حقوق ایران به من بود. در آن موقع مسوولیتی بس خطیر در یک موقعیت حیاتی به عهده من گذاشته شده بود و من با اطلاع کامل از محظورات دولت مرکزی، مجبور شدم به خاطر حفظ استقلال و تمامیت ارضی میهن عزیز، از دستورات دولت مرکزی خارج و با تاسی به رویه متین اعلیحضرت همایونی توفیق حاصل نمایم که این مشکل را به نفع میهن خود حل کنم و در نتیجه فشار روحی شدید ناشی از این ماموریت تا مدتی مریض و بستری بودم و این خاطره هیچوقت برای من فراموش نخواهد شد و آن را بزرگترین افتخار برای خود و خانوادهام میدانم.»
ساده و دموکراتمنش
علاء مردی بسیار ساده و خوش قلب و دموکراتمنش میباشد. در امور مملکتی بدون مشورت و کسب نظر از همکاران خود تصمیمی اتخاذ نمیکند و پس از آنکه در اطراف یک مساله بحث شد و نظریات موافق و مخالف حلاجی گردید، آن وقت روی آن تصمیم میگیرد.
در جلسات هیات دولت که هفتهای سه شب در منزل ایشان تشکیل میگردد، آقای نخستوزیر درباره هر مسالهای که مطرح میگردد نظر یکایک وزیران را سوال میکند و خوب به اظهارات آنها گوش میدهد و خواهش میکند که دلایل مخالف و موافقتشان را برای ایشان تشریح کند. وی از تملق و ریا بیزار است و صریحا عیوب اشخاص را به آنان گوشزد میکند.
محل کار نخستوزیر
قسمتی از باغ مسکونی نخستوزیر به محل کار ایشان اختصاص داده شده که از دو چادر بزرگ و یک چادر کوچک تشکیل میشود. چادر کوچک محل کار شخصی نخستوزیر و پذیرایی از میهمانهای خارجی است. در یک چادر بزرگ که کنار استخر برپا شده جلسات هیات دولت تشکیل میگردد و در چادر دیگر آقای پرویز نجومی بازرس مخصوص نخستوزیر که امور دبیر مخصوص نخستوزیر نیز به عهده ایشان است بکار اشتغال دارد. ضمنا در همین چادر کسانی که قصد ملاقات آقای نخستوزیر را دارند انتظار میکشند تا ساعت ملاقاتشان فرا رسد.
محل کار نخستوزیر بسیار ساده و بدون هیچگونه تزئین است و از نگهبانان و دربان و پیشخدمتهای مختلف و مامور کارآگاهی خبری نیست، فقط یک نفر پاسبان دم در منزل ایشان کشیک میدهد و در منزل هم همیشه باز است و میتوانید پس از آنکه قصد خود را از ورود به منزل نخستوزیر به اطلاع رساندید وارد خانه شوید.
اصولا منزل نخستوزیر ساکت است و رفت و آمد زیادی در آن نمیشود و فقط نمایندگان سیاسی و آقایان وزیران و معاونین نخستوزیر و گاهی اوقات نمایندگان مجلسین و خبرنگاران مراجعین به منزل نخستوزیر را تشکیل میدهند.
بیوگرافی نخستوزیر
حسین علاء در هفتاد و دو سال قبل در تهران متولد شده است. در بیست و هشت سالگی پس از ۲۴ سال اقامت مداوم در اروپا و انجام تحصیلات متوسطه و عالی به ایران بازگشت. در اوان مشروطیت به ریاست کابینه وزارت امور خارجه منصوب شد و بعد به وزارت فوائد عامه رسید و بعد از جنگ بینالملل اول به عضویت هیاتی که ریاست آن با مرحوم فروغی بود به کنفرانس صلح ژنو رفت، بعد وزیرمختار ایران در امریکا تعیین شد و در دوره پنجم قانونگذاری از طرف مردم تهران به سمت نماینده مجلس انتخاب گشت. از مشاغل سیاسی دیگر علاء وزیرمختاری ایران در پاریس و لندن، مدیریت کل بانک ملی ایران و سفیر کبیر ایران در امریکا را میتوان نام برد.
علاء پس از بازگشت از امریکا به وزارت دربار منصوب شد و درین پست انجام وظیفه میکرد تا آنکه در سال ۱۳۲۹ به نخستوزیری رسید، ولی کابینه ایشان چهل روز بیشتر دوام نیاورد و سقوط کرد و بعدا به وزارت دربار منصوب شد، و در همین سمت باقی بود تا در تاریخ فروردین امسال برای دومین بار نخستوزیر شد.
علاء تقریبا دو سوم از عمر خود را در کشورهای خارج گذرانده و با اغلب رجال بزرگ کشورهای خارجی دوست است و دارای احترام در محافل سیاسی میباشد. در سرسرای منزل ایشان تابلویی از مرحوم روزولت رییسجمهوری فقید امریکا نصب شده که روزولت با خط خود زیر آن چنین نوشته است: «تقدیم به دوست عالیقدر خود حسین علاء سفیر کبیر دولت شاهنشاهی ایران.»
هنگامی که وزیرمختار ایران در پاریس بود، دولت فرانسه و دانشگاههای آن کشور را راضی ساخت که دیپلم متوسط و عالی ایران را به رسمیت بشناسند، نتیجه آن شد که دولت فرانسه کلیه تصدیقنامههای فرهنگی ایران را رسمی دانست و برای آن ارزش قائل شد. علاء از دوستان نزدیک حکیمالملک و تقیزاده و نجمالملک و وثیقی و زرین کفش است.
نظر شما :