اسناد محرمانه: کارتر، صدام را به اشغال جزایر ایرانی تشویق کرد
ایران این سه جزیره را بخش جداییناپذیر خاک خود میداند ولی امارات متحده عربی مدعی مالکیت آنهاست؛ ادعایی که صدام قویاً از آن حمایت میکرد.
به نظر میرسد این زبیگنیو برژینسکی، مشاور امنیت ملی کارتر بوده که او را به اقدام علیه جزایر سهگانه تشویق کرده باشد. به گزارش بیبیسی، برژینسکی روز ۳۰ آذر ۱۳۵۸ (۲۱ دسامبر ۱۹۷۹) به کارتر مینویسد که باید بخشی از خاک ایران مانند جزایر سهگانه را اشغال کرد تا آیتالله خمینی دچار «تحقیر طولانی مدت» شود و گروگانها را آزاد کند، ولی پیشنهادش رد میشود.
اما دو هفته بعد در روز ۱۴ دی ۱۳۵۸ (۴ ژانویه ۱۹۸۰) برژینسکی در گزارش هفتگی خود به کارتر مینویسد: «…شما گفتید که ما باید عراق را به تصرف سه جزیره تشویق کنیم. این دستورالعمل به وزارت امور خارجه فرستاده شده است.»
در آن دوران عراق و آمریکا رابطه محدود و سردی داشتند. عراق دوست شوروی و دشمن اسرائیل بود و در فهرست دولتهای حامی تروریسم واشنگتن قرار داشت. اما کارتر و صدام در تهران دشمن مشترکی به نام آیتالله خمینی داشتند و میتوانستند به واسطه رهبران عرب مورد اعتماد پیامهای حساس مبادله کنند.
به طور نمونه، صدام روز ۸ اسفند ۱۳۵۸ (۲۷ فوریه ۱۹۸۰) از طریق زاید بن سلطان آل نهیان، حاکم امارات متحده عربی به کارتر پیشنهاد تجزیه ایران را میدهد.
بنا بر گزارش سفارت آمریکا از ابوظبی که در سال ۲۰۱۳ از حالت محرمانه بیرون آمده، صدام میگوید آیتالله خمینی بیمار است و انقلاب ایران «از کنترل خارج شده» بنابراین ممکن است چپها با حمایت شوروی در تهران قدرت را به دست بگیرند.
رهبر عراق میافزاید: «عراق معتقد است که تجزیه ایران به سه یا چهار قسمت بهترین راهحل است. به عبارت دیگر، راهحلی که به بهترین وجه منافع عراق و کشورهای عرب را تأمین میکند.»
صدام خاطرنشان میکند که ایالات متحده از پیامدهای تجزیه ایران نگران نباشد زیرا «عراق تولید نفت ایران را تضمین خواهد کرد.»
معلوم نیست که کارتر به صدام پاسخ داده باشد، ولی سفیر آمریکا در ابوظبی به فرستاده حاکم امارات میگوید که سیاست آمریکا حفظ تمامیت ارضی و استقلال ایران بوده و هست.
وقتی سند مربوط به پیشنهاد تشویق عراق به حمله به جزایر سهگانه را از طریق ایمیل برای برژینسکی فرستادم و توضیح خواستم، پاسخ داد که چیزی به خاطرش نمیآید ولی طرح «احتمالاً در وزارت امور خارجه متوقف شد.» گری سیک، دستیار وقت برژینسکی به بیبیسی فارسی میگوید که بعد از گروگانگیری، گزینههای زیادی در کاخ سفید مطرح شد که هرگز به اجرا درنیامد.
بنا بر یک گزارش فوق سری که در سال ۲۰۰۸ از حالت طبقهبندی بیرون آمده، برخی از گزینهها عبارت بود از بمباران جنگندههای اف-۱۴ در پایگاههای هوایی اصفهان و شیراز، حمله به پالایشگاههای نفتی خوزستان و با خاک یکسان کردن تاسیسات دریایی خرمشهر و بندرعباس.
بعید به نظر میرسد که سایرس ونس، وزیر امور خارجه دولت کارتر که مخالف سرسخت اقدامات نظامی بود و در پی واقعه طبس (تلاش نافرجام آمریکا برای آزادی گروگانها) استعفا داد، در برابر طرح تحریک صدام به حمله به جزایر مقاومت نکرده باشد.
اداره اطلاعاتی وزارت امور خارجه روز ۱۷ دی ۱۳۵۸ (۷ ژانویه ۱۹۸۰) به ونس گزارش داد که نیروی دریایی کوچک عراق توان حمله به جزایری به این دوری از پایگاههایش را ندارد.
بنابراین عملیات احتمالی ارتش عراق علیه جزایر سهگانه باید از طریق هوا انجام میشد. احتمالاً به همین علت بود که چند روز بعد از حمله به ایران، صدام بیسروصدا به عمان هلیکوپتر و هواپیما فرستاد. ارزیابی آمریکا و بریتانیا این بود که عراق قصد دارد به جزایر سهگانه و احتمالاً بندرعباس حمله کند.
از قضای روزگار این بار کارتر و مشاورانش بیسروصدا نقشه صدام را نقشه بر آب میکنند - مانور دیپلماتیکی که یکی از روایتهای ناگفته جنگ ایران و عراق است و بخشی از جزییاتش بعد از گذشت سه دهه تازه از آرشیو ملی آمریکا بیرون آمده.
نیروهای عراقی در عمان
اسناد آمریکا نشان میدهد که روز شنبه ۵ مهر ۱۳۵۹ (۲۷ سپتامبر ۱۹۸۰) در سطوح ارشد دولت آمریکا غوغایی برپا بوده. کارتر و دستیارانش خبردار میشوند که صدام در عمان نیرو پیاده کرده و احتمالاً قصد حمله به جزایر سهگانه ایران و بندرعباس را دارد - اقدامی که میتوانست به واکنش تلافیجویانه ایران علیه عمان و جنگ منطقهای منجر شود.
گسترش دامنه جنگ به تنگه هرمز همچنین میتوانست جریان نفت و جان ۵۲ گروگان آمریکایی در تهران را به خطر بیاندازد، به خصوص که اگر چنین حملهای صورت میگرفت، ایران به احتمال زیاد آمریکا را عامل اصلی آن تلقی میکرد.
چند روز پیش از حمله به ایران، رهبر عراق به عربستان سعودی، کویت، بحرین، امارات متحده عربی، قطر و عمان نماینده اعزام و طلب کمک کرده بود اما رهبران عرب منطقه به درگیری مستقیم در جنگ تمایل نداشتند، در ظاهر اعلام بیطرفی کردند.
وین وایت، کارشناس اطلاعاتی سابق وزارت امور خارجه آمریکا به بیبیسی فارسی میگوید که صدام ظرف ۴۸ ساعت اول جنگ چند فروند جت جنگی «برای فرود اضطراری» به کشورهای حوزه خلیج فارس فرستاد تا آنها را به طور مستقیم درگیر کند.
او میگوید: «در همه آن موارد به غیر از یک مورد - اجازه فرود داده نشد. کویت و یک کشور دیگر حتی باند فرودگاه را با خودرو مسدود کرد.»
اما در عمان وضع فرق میکرد. صدام به جای جنگنده و بمبافکن، هلیکوپترهای ترابری سنگینوزن سوپر فرلون به عمان میفرستد که به نظر میرسد بدون توافق قبلی با سلطان قابوس امکان نداشته است.
همکاری پنهانی رهبران عراق و عمان از این نظر هنوز مهم است که سلطان قابوس همواره رابطه گرمی با حکومت ایران داشته و به اندازهای مورد اعتماد جمهوری اسلامی است که میانجی مذاکرات اتمی سری ایران و آمریکا بوده است.
البته دوستی سلطان با تهران به دوران محمدرضاه شاه پهلوی برمیگردد که ایران برای کمک به سرکوب شورشیان چپگرای ظفار به عمان نیرو اعزام کرد.
کارشناسان و مقامات سابق از این که قابوس به چنین همکاری خطرناکی با صدام تن داده ابراز تعجب میکنند. پادشاه عمان به میانهروی و محتاط بودن شهرت دارد و مورد «مشاوره نزدیک» بریتانیا بود - ارتش و سازمان اطلاعات عمان را افسران بریتانیایی هدایت میکردند.
یک سند سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا که در سال ۲۰۱۱ منتشر شده حکایت از آن دارد که ماهوارههای جاسوسی سیا هلیکوپترهای عراقی را در قسمت نظامی فرودگاه سیب (فرودگاه بینالمللی مسقط امروزی) رصد میکنند.
بر اساس یک گزارش دیپلماتیک دیگر که در سال ۲۰۱۳ از حالت محرمانه بیرون آمده، یک مقام نظامی بریتانیایی در مسقط به آمریکاییها خبر میدهد که هلیکوپترهای عراقی جمعه شب ۲۶ سپتامبر زمانی که پایگاه خلوت بوده فرود آمدهاند. همچنین طی شب سه هواپیمای ترابری نظامی آنتونوف-۱۲ عراقی به عمان آمدند و محموله و احتمالاً نیرو پیاده کردند.
سه روز بعد، یک نظامی ارشد عمانی به آمریکاییها خبر میدهد که موشکهای ضد کشتی فرانسوی «اگزوسه» ویژه هلیکوپتر بخشی از محمولههای عراقی بوده.
مقام عمانی که نامش فاش نشده میگوید سلطان قابوس تنها کسی است که از تمام جوانب عملیات اطلاع دارد. او میگوید: «هیچ کس نمیداند چه در سرش میگذرد.»
او در عین حال میگوید که عملیات عراقیها بیبرنامه بوده. به گفته او، هلیکوپترها بدون استتار روی باند فرودگاه میمانند. خدمه آنها بدون نقشه و لوازم یدکی اعزام شده بودند. همچنین یکی از هواپیمای آنتونوف عراقی سر از جزیره مصیره عمان درآورده بود که به عقیده مقام عمانی احتمالاً به خاطر اشتباه ناوبری بوده.
با این حال مقام عمانی میگفت که از ترس درگیر شدن عمان در جنگ و حملات هوایی تلافیجویانه ایران سه شب است که نخوابیده.
واکنش واشنگتن
در واشنگتن هم مقامات ارشد به اندازه مقام عمانی از ورود نیروهای عراقی به عمان نگران میشوند. اسناد موجود از تماسهای تلفنی و نشستهای اضطراری در واشنگتن حکایت دارد.
واشنگتن مظنون بود که هلیکوپترهای عراقی با رضایت پنهانی و حمایت تلویحی عربستان سعودی، امارات متحده عربی و بحرین وارد عمان شدهاند و نگران بود که اگر صدام به جزایر حمله کند، بمبافکنها و ناوهای ایران نه فقط عمان که کشورهای عرب دیگر را هم هدف قرار بدهند.
بنا بر یک سند، شنبه حولوحوش ظهر به وقت واشنگتن در کاخ سفید جلسه اضطراری به ریاست ژنرال ویلیام ادوم، دستیار نظامی برژینسکی برگزار میشود. ژنرال ادوم فکر میکرد زمانی کافی برای دیپلماسی نمانده و نیروی دریایی آمریکا باید وارد عمل شود تا جلوی گسترش جنگ به تنگه هرمز را بگیرد.
او متعاقباً در گزارشی به برژینسکی چند گزینه پیشنهاد میکند، از جمله: «به عراقیها اولتیماتوم بدهید که به جزایر حمله نکند و از عمان خارج شوند.» در ظرف چند ساعت دولت عمان اولین هشدار را دریافت میکند. استفان باک، کاردار آمریکا در مسقط، نیمه شب به وقت محلی قیس زواوی، مشاور روابط خارجی سلطان قابوس را از خواب بیدار میکند که بگوید عمان در جنگ ایران و عراق دخالت نکند.
کارتر همچنین سفیر آمریکا در عمان را که در خارج از کشور بسر میبرد فوراً با یک پیام برای سلطان قابوس به مسقط اعزام میکند.
کارتر در پیام میگوید درک میکند که سلطان برای همکاری نظامی با صدام تحت فشار قرار دارد اما از او میخواهد که به طور جدی به پیامدهای خطرناک این کار برای امنیت «مردم خودت» و تنگه هرمز فکر کند.
رئیسجمهور آمریکا همچنین تاکید میکند اگر عمان هدف حملات تلافیجویانه ایران قرار بگیرد ارتش آمریکا لزوماً به دفاع از عمان نخواهد شتافت - هشدار صریحی که به نظر میرسد محاسبات سلطان قابوس را تغییر داده باشد.
نیروهای عراقی در ظرف چند روز عمان را ترک میکنند. وین وایت، کارشناس اطلاعاتی سابق وزارت امور خارجه آمریکا میگوید که غائله حداکثر در ۷۲ ساعت خاتمه پیدا کرد.
آقای وایت به بیبیسی فارسی میگوید چند سال بعد که به عمان سفر میکند از علی مجید، مشاور امنیتی سلطان میپرسد چه کسی قابوس را به چنین کار خطرناکی تشویق کرده بوده؟ «در حالی که از خجالت سرش را تکان میداد جواب داد که بعضیها اینجا خیلی احمق بودند. خدا را شکر که شما و بریتانیاییها مداخله کردید و جلویش را گرفتید.»
نظر شما :