موسوی خوئینیها: مخالفت با رئیسجمهوری خلاف شرع است
تاریخ ایرانی: برگرفته از روزنامه «اطلاعات» - ۱۶ شهریور ۱۳۵۹
هر دو حسن نیت دارند
نظر شما در مورد کابینه آقای رجایی چیست و مخالفت رئیسجمهوری با ایشان و کابینهای که معرفی کردهاند، از کجا ناشی میشود؟ آیا ممکن است که رئیسجمهوری کابینه آقای رجایی را بپذیرند و یا احیاناً کابینه ایشان را عوض کنند؟
عبدالحسین غضرانی
با توجه به اینکه در مورد آقای رجایی و هم آقای بنیصدر ما مطمئن هستیم که قصد خدمت به اسلام و کشور و ملت است،
بنابراین نباید از این اختلاف سلیقهها وحشت داشت. اختلاف سلیقه بین دو برادری که هر دو هدفشان خدمت است، وحشتآور نیست و تازه مایه خوشوقتی است که اینگونه مسائل و موارد باعث نشستن و بحث کردن آنها میشود. در حقیقت به هم نزدیکتر میشوند. همچنین هنگامی که مجلس نظری میدهد و مردم را به کندوکاو در مورد مسائل وا میدارد، دیگر در جامعه حالت بیتفاوتی به وجود نمیآید و انشاءالله که به نتیجه مطلوبی میرسند و اینها را باید قبول کنیم. چون جامعه ما از یک دیکتاتوری چندین سده بیرون آمده و هنوز آشنا نیست و عادت نکرده که در سطح سران مملکت اختلاف نظر باشد و اینکه آنها با بحث و گفتوگو و حتی مناظره به حل آنها بپردازند. انشاءالله اختلاف این دو برادر، آقای رجایی و آقای بنیصدر هم از این قبیل است و نظر من این است که این اختلاف به ضرر ملت و مملکت تمام نمیشود، زیرا هر دو حسننیت دارند.
با آمریکا خیلی حرف داریم
مدتی پیش، زمانی که هنوز شاه مخلوع زنده بود، عدهای از مقامات مملکتی در سخنرانیها و مصاحبههایشان خاطرنشان کردند که اگر آمریکا شاه مخلوع و داراییهای ایران را که اکنون در بانکهای آمریکاست مسترد کند، همچنین به جنایات چندین ساله خود اعتراف نماید، گروگانها آزاد میشوند و هنوز هم عدهای از مقامات مملکتی چنین عقیدهای دارند. ولی من سؤال میکنم، حال اگر آمریکا آمد و اموال و دارایی ایران را پس داد، و به جنایاتی هم که در ایران مرتکب شده اعتراف کرد، آیا این برای آزادی گروگانها کافی است؟ و آیا این جواب جنایات آمریکا که عواملش فاجعه ۱۷ شهریور را به وجود آوردند و ۷۰ هزار کشته و ۱۰۰ هزار معلول در ایران بر جای نهادند و خانوادههای زیادی را بدبخت کردند، خواهد بود؟
حسین باکی
ما نمیخواهیم تقاص و انتقام بگیریم، بلکه میخواهیم چهره کریه این جهانخوار را در دنیا و مخصوصاً برای ملل تحت ستم و جهان سوم افشا کنیم و در حقیقت سیاست و اعمال کثیف آمریکا را نشان بدهیم و اینکه میگوییم آمریکا فقط به جنایاتش اعتراف کند، منظور این است که ملتهایی که عوامل آمریکا بر آنها حکومت میکنند، متوجه باشند که آنها هم مانند محمدرضا هستند.
امام در همان اول که جاسوسخانه به تصرف دانشجویان درآمد، گفتند که اگر آمریکا شاه و داراییهای ایران را پس بدهد و به جنایاتش اعتراف کند، ما گروگانها را آزاد میکنیم و باید همچنان بر موضع خویش استوار بمانیم. چون یکی از شرایطی که ما در برابر آزادی گروگانها قید کرده بودیم، همین استرداد شاه بود و حال به نظر من، چون آمریکا شاه را پس نداد و حتی این وضع را پیش آورد که شاه را به ایران برنگرداند، پس ما باید گروگانها را محاکمه کنیم. تا دنیا بداند آمریکا به جای فرستادن دیپلمات، جاسوس به ایران فرستاده است و تازه باید جنایات و کارهای جاسوسان هم مشخص شود و چنانچه آمریکا اموال شاه را پس بدهد، ما هنوز خیلی با آمریکا حرف داریم، مساله اموال خود ما هست و خساراتی که دستکم در این ۳۰ سال اخیر به ایران وارد کرده و کشتارهایی که به صلاحدید او انجم شده است، نفت ما را حراج کرده و کشاورزی ما را از بین برده و خیلی مسائل دیگر. و کلاً جنایات آمریکا آنقدر زیاد است که فقط با برگرداندن اموال شاه و اعتراف او به جنایاتش، مسائل تمام نمیشود.
توطئه را چه کسانی کشف کردند
توطئه اخیر توسط چه کسانی کشف و افشا شد؟ همچنین بفرمایید نظر شما در مورد دکتر شریعتی چیست؟
امیر فارسیجانی
تا آنجا که من اطلاع دارم، انجمن اسلامی نیروی هوایی پایگاه نوژه که به این ماجرا پی برده بود، مساله را با مقامات در میان گذاشت و از طریق سپاه پاسداران نسبت به کشف قسمتهای مخفی و غیره اقدام شد. مردم و افراد متفرقه هم در افشای آن نقش زیادی داشتند. در مورد دوم باید بگویم: از نظر بنده مرحوم شهید دکتر شریعتی یک مسلمان بسیار متعصب به اسلام بود و به تعبیر خود ایشان، از نظر فرقههای شیعه، ایشان را شیعه عالی میشناختند. ایشان خدمات زیاد و شایان توجهی به اسلام و جوانان و کلیه مردم ما کرده است و من هم که یک روحانی هستم، باید به نوبه خود اعتراف کنم که از آثار ایشان استفادههای فراوانی بردهام و امیدوارم آن افرادی که در این موقعیت میخواهند کسانی را که به این ملت خدمت کردهاند بدنام کنند، اگر قابل هدایت هستند هدایت شوند و اگر قابل هدایت نیستند، بساطشان برچیده شود.
خط امام چیست؟
ما در تهران ۷۰ گروه داریم که همه آنها ادعا دارند که در خط امام هستند و ۷۰ نوع تعبیر از خط امام میکنند، برای ایجاد وحدت و تشخیص درست، جنابعالی چه تعریفی از ویژگیهای خط امام میکنید؟
محمدرضا وحدانی آملی
اگر ما بخواهیم ویژگیهای خط امام را عنوان کنیم، باید از سال ۴۲ به بعد موضعگیریهای سیاسی ایشان را که همیشه مبنای آن خط اسلامی و مکتبی بود، بررسی کنیم و اگر طی ۲۰-۱۸ سال فعالیت سیاسی ایشان، موضعگیریهای امام را در کنار هم قرار دهیم، خط امام مشخص میشود. و ببینیم موضعگیریهای ایشان بعد از پیروزی انقلاب و قبل از پیروزی انقلاب، در مسائل داخلی و خارجی چگونه بود و ایشان چه نقطهنظرهایی داشتند و بعضی از شخصیتها و یا گروههای سیاسی در مقابل چه نقطهنظرهایی. در حقیقت خطی که همواره توانسته در طول انقلاب در برابر آمریکا بایستد و حتی آنها را زبون کند، همین خط امام بود و در آن زمان که آمریکا سختترین فشارها را بر ایران وارد میکرد، بعضی از شخصیتهای سیاسی و گروههای سیاسی میگفتند که ما باید کمی کوتاه بیاییم و در حقیقت تنها این امام بود که در موضع مکتبی خویش قاطعانه ایستاده بود و همواره میگفتند ما داریم یک وظیفه شرعی را انجام میدهیم و این به ما ربطی ندارد که پیروز شویم و یا نشویم و این به خداوند مربوط است و ما وظیفه داریم آنچه که اسلام بر دوش ما گذاشته انجام بدهیم ... و این خود یکی از ویژگیهای این خط است که همه چیز را فقط در ارتباط با خدا میبیند و عمل میکند ولاغیر و هیچ گاه مسائلی از این قبیل که آیا ما توانایی مادی و تجهیزات مبارزه با این دشمن قدرتمند را داریم، یا نه؟ و اینکه آیا ما میتوانیم و یا نمیتوانیم را مطرح نمیکنند. و این خط آنقدر اتکال به خداوند دارد که خیلی آرام و با صراحت میگویند: «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند» و این کاملاً واضح است که هیچ خط و شخصی قدرت و جرات گفتن چنین حرفی را ندارد، مگر شخص امام و خط امام، و لازمه گفتن چنین حرفی یک بینش پیامبرگونه است که بتواند درک کند آمریکا به عنوان یک قدرت کفر در برابر یک نیروی توحیدی هیچ غلطی نمیتواند بکند.
بعضی مقامات سعی در تضعیف یکدیگر دارند، آیا این عمل مالاً یک فاجعه به بار نمیآورد؟
من جواب این سؤال را دادهام، ولی کمی بیشتر توضیح میدهم. چون ما در گذشته در یک جو شدید خفقان دیکتاتوری زندگی میکردیم و بر ما فقط یک نفر حکومت میکرد و هر چه او میگفت همان بود و هیچ کس جرات نداشت در برابر حرف او و عمل او چیز دیگری بگوید و کسانی هم که مخالف رژیم بودند، نمیرفتند وارد دستگاه دولت شوند، بلکه همیشه در برابر رژیم قرار میگرفتند، و حالا ما رسیدهایم به یک جو آزاد که هر کس میتواند حرف خودش را آزادانه مطرح کند و در سطح بالا هم کسی از کسی نمیترسد، مثلاً رئیسجمهور ما امروز مانند شاه نیست در رژیم گذشته و هنگامی که رئیسجمهور اظهارنظر میکند، حتی یک نفر عادی هم میتواند در برابر ایشان بگوید من با سخن شما مخالفم.
در یک کشوری که بحمدالله و به برکت اسلام تا این حد آزادی پیدا کرده، ما نباید از این اختلافنظرها بترسیم. از آن چیزی که ما باید بترسیم این است که خدای نکرده مسئولین مملکتی حسننیت نداشته باشند. وقتی که ما مطمئن هستیم مسئولین مملکتی، خصوصاً در سطح بالا دارای حسننیت هستند و در فکر خدمت به اسلام و مملکت هستند، این اختلاف برای ما ترسی ندارد و سرانجامش مطلوب خواهد بود.
سیاست خارجی ما خوب نبوده است
با توجه به قانون اساسی، آیا در مورد سیاست خارجی، آیا ما در موضع ضعیف نیستیم؟
متاسفانه سیاست خارجی ما در این مدت بعد از انقلاب خوب نبوده، در رابطه با جنبشهای آزادیبخش و در برابر دولتهایی که تا حدودی به ما نزدیک هستند، آنطوری که باید رابطه پیدا نکردهایم. ولی موضع ما در برابر قدرتهای سلطهطلب بد نبوده است و در مواردی بسیار خوب بوده، مخصوصاً بعد از اشغال لانه جاسوسی و همچنین در برابر شوروی دولت ما کمترین ضعفی از خود نشان نداده، در حالی که ملت ما در حال یک جنگ با آمریکا بود، وقتی مساله قیمت گاز مطرح شد، هیچ باجی به شوروی نداد و وقتی هم دید شوروی بازی درمیآورد، گاز را قطع کرد و همچنین در مورد مساله اشغال افغانستان، شورای انقلاب به شدت به دولت شوروی اعتراض کرد و حتی در بازیهای المپیک شرکت نکرد. ولی همانطور که گفتم، ایرادی که سیاست خارجی ما تاکنون داشته این بوده که نتوانسته با دولتهایی که در کشورهای اسلامی هستند و تا حدودی از نظر خواستها به ما نزدیکترند و همچنین با جنبشهای آزادیبخش، آن ارتباط لازم و مداوم را برقرار کند.
با بنیصدر مخالفت نمیکنم
آیا گرفتن رای علنی مخالف با قانون و شئون اسلامی نیست؟ آیا شما مخالف آقای بنیصدر هستید؟ آیا تاکنون پیش نیامده که حق کسی در مورد تصویب اعتبارنامه تضییع شود و احیاناً کسی ناحق وارد مجلس شود؟ چرا آقای جلالالدین فارسی نخستوزیر نشدند؟
علیاصغر نیری
پاسخ سؤال اول: نه خیر این مخالفتی با قانون ندارد، زیرا آئیننامه مجلس این حق را به نمایندگان داده و این کار در مورد آقای مدنی هم انجام شد و آقای معینفر هم درخواست رای علنی کردند، اما چون طبق آئیننامه ۱۸ نفر از نمایندگان مخالفت خود را تقدیم رئیس مجلس کردند، گرفتن رای علنی لغو شد و به نظر من هم درست بود و آقای آیت درخواست رای علنی نمیکردند.
پاسخ سؤال دوم: بله، من از نظر فکری مخالف آقای بنیصدر هستم، ولی مخالف نمیکنم. یعنی کاری علیه ایشان انجام نمیدهم، زیرا وقتی ملتی به شخصی به عنوان رئیسجمهور رای میدهد، و امام هم تکلیف شرعی میکند که از ایشان پشتیبانی شود، هر کس مخالفت کند، عملی خلاف شرع مرتکب شده و ایشان طبق حدود قانون اساسی هر اقدامی که بخواهد انجام دهد، مجاز است.
پاسخ سؤال سوم: چرا گاهی امکان دارد به جهت التهاب و هیجانی که در مجلس وجود داشته باشد، احیاناً کسی نتواند آنطور که باید از خود دفاع کند و حق مطلب را بیان کند و یا احیاناً کسی در حالتی قرار بگیرد که خیلی خوب از خود دفاع کند، ولی تاکنون من در مجلس احساس نکردهام که کسی نتواند به دیگری مسالهای را تحمیل کند و این مهم است و مخصوصاً در مجلس یک حساسیت عجیبی است که اگر احساس شود گروهی میخواهد چیزی را به مجلس تحمیل کند، به شدت در برابر آن میایستند.
پاسخ سؤال چهارم: چون ایشان را رئیسجمهور قبول نکردند.
قحطالرجال نیست
شما فکر نمیکنید شاید ما افرادی بهتر از آقای رجایی داشته باشیم؟
نمیشود گفت افراد خوبی نداریم، بلکه من به شدت با اینکه میگویند قحطالرجال است مخالفم و البته شما میدانید که نمایندگان و رئیسجمهور باید افراد را بشناسند تا به او اعتماد کنند و بپذیرند و بدون شک افراد خوبی در سطح مملکت هستند ولی هنوز شناخته نشدهاند.
محاکمه مدنی چه شد؟
قرار بود آقای دکتر مدنی تا پنجم شهریور خود را معرفی کند و در غیر این صورت تحت تعقیب قرار گیرد، ولی الان چند روز از پنجم شهریور میگذرد! میتوانید بگویید در این خصوص چه اقداماتی انجام گرفته است؟
آقای فائز
من متاسفم که در بعضی موارد مسئولین اینطور مسامحه میکنند. در مورد آقای قشقایی این اتفاق افتاد که اول ایشان را دستگیر کردند و بعد اعتراض شد که ایشان هنوز نماینده هستند و اعتبارنامهشان رد نشده و حتی کسانی هم که ایشان را بازداشت کرده بودند، مورد تهدید قرار گرفتند و بعد از آنکه اعتبارنامهشان لغو شد، اجازه دادند به منطقه خودشان بروند! و بعد مطلع شدیم که مشغول فتنهگری است! و در مورد آقای مدنی هم بعضی از نمایندگان گفتند ایشان را بازداشت کنید، این شخصی است که میرود و توطئه میکند ولی همانطور که میدانید مجلس، قوه مجریه نیست که خود اقدام کند، بلکه مجلس میتوانست در این مورد هشدار بدهد که داد. ولی متاسفانه ایشان را هم به حال خودش رها کردند و به من غیررسمی اطلاعاتی رسیده که آقای مدنی نزد آقای قشقایی رفته و مردد هستم که آیا از آنجا به خارج قرار کرده یا نه و ما هم در این مورد از کسانی که مسئول هستند، گله داریم.
افشاگری
چند درصد از اسناد جاسوسخانه افشا شده و چه مقدار از آن باقی مانده است؟
آقای احمدی
مهمترین مدارک را جاسوسان در همان سه، چهار ساعتی که در آنجا بودند، در داخل اطاقهای دربسته خرد کردند و به صورت پودر درآوردند، ولی البته آن مقدار که میشد به هم چسباندند و مطالبی را کشف کردند و یک قسمت کمتری از اسناد باقی مانده که اینها هم جزوه شده و کلاسه شده نیست. وقتی دانشجویان سندی به دست میآورند که به نظرشان مهم باشد، آنقدر در لابهلای اسناد دیگر میگردند تا مطالب مربوط به آن را پیدا کنند و همانطور که شاهد بودید، دانشجویان در همان اوایل تصرف لانه جاسوسی همه اسنادی را که به دست میآمد افشا میکردند ولی بعد هنگامی که اسنادی در ارتباط با افراد و دولتمردان به دست آمد افشا شد، دیدیم که یک جو عجیبی در جامعه به وجود آمد و برای برقراری آرامش تصمیم گرفته شد افشاگریها یک مقدار متوقف شود و بعد یک مقدار از آنها که در رابطه با نمایندگان بود، در اختیار مجلس قرار گرفت و آن مقداری که در دست آنهاست، دقیقاً مراقبت میشود تا در آینده نزدیک به صورت کتابچهای درآید و در دسترس مردم قرار گیرد.
نظر شما :