رضا مهدوی: بهترین آثار موسیقی در دهه ۶۰ تولید شد
* آن چیزی که من استنباط کردم این است که علمای ما به واسطه خاطرههای دیداری و شنیداری که از موسیقیهای درباری و کابارهای به خصوص موسیقی پاپ داشتند و فضاهایی که موسیقی در آن رواج داشت، باعث شد که موسیقی به کلی توسط علما تحریم شود و در آن موقع هم شرایطی نبود که بتوان موسیقی را به دو گروه موسیقی خوب و بد تقسیم کرد و این شرایط بعد از انقلاب به وجود آمد که اگر موسیقی در مکان مناسب و موجهی نواخته شود، موسیقی بیاشکالی است ولی اگر موسیقی هرچند سالم در مکان غیرموجهی نواخته شود شنیدن آن صحیح نیست و این نکتهای بود که حضرت امام(س) تصمیمگیری در این خصوص را به عهده فرد مکلّف گذاشتند و باور داشتند که افراد توانایی تمییز دارند و این بود که در ابتدای انقلاب و یا زمان جنگ مطرح شد که این نوع موسیقی که در حال حاضر در کشور رواج دارد اگر در جایی مانند «بغداد» نواخته شود شنیدنش حرام است. بنابراین، شرایط زمان و مکان تعیین کننده نوع ارائه هنر است. و این چنین بود که بعد از انقلاب ما با چند دسته موسیقی مباح، مجاز و حتی مشکوک مواجه بودیم که از نظر برخورد سلیقهای متفاوت بود و این به عهده اشخاص بود که همانطور که «روزه شکدار» نباید گرفت، مادامی هم که انسان شک داشته باشد که این موسیقی ممکن است باعث ایجاد ناهنجاری در وی شود باید آن مکان را ترک کند یا از گوش دادن آن موسیقی خودداری کند.
* اینکه چرا صدا و سیما از نشان دادن سازهای موسیقی امتناع میکند، خود من در دوران مختلف مدیریتی در سازمان صدا و سیما، حداقل سندی در این خصوص را مطالبه کردم و متوجه شدم که هیچ سند و یا حتی دستنوشتهای در این خصوص نیست که نشان دادن ساز موسیقی در تلویزیون ممنوع است مگر اینکه اگر هم نامه یا دستوری بوده محرمانه و در سطوح بالای مدیریتی ابلاغ شده است ولی در کل منطقی در پشت آن وجود نداشت و شفاها اعلام شده بود که نشان دادن آلات موسیقی نوعی ترویج آن محسوب میشود. از آنجایی که مسوولان عالی رتبه نظام گفتهاند که ترویج موسیقی از اهداف نظام جمهوری اسلامی نیست، همین باعث شده که از نشان دادن موسیقی در تلویزیون جلوگیری شود و با موسیقی مانند ابزاری برخورد میشود که هر موقع لازم بود غلظت آن را زیاد میکنند و برای آن بودجه تصویب میشد و تلویزیون و نهادهای دولتی پیشرو میشدند و هنگامی که لازم نبود فیتیله آن را پایین میکشند و همین امر باعث شده موسیقی تاثیرگذاری خودش را از دست بدهد.
برای مثال، وقتی که زمان برگزاری موسیقی فجر فرا میرسد تلویزیون گاهی این جشنواره را پخش میکند و حتی خوانندههای پاپ تلویزیون را که هیچگاه از آنها استفاده نکرده را نشان میدهد و باعث تبلیغ آن خواننده میشود، اما هنگامی که جشنواره تمام شد تلویزیون حتی به بزرگمردانی از موسیقی ایران که به تازگی از دنیا رفتهاند اشارهای نمیکند. این چندگانگی برخورد با موسیقی است که باعث شده عدهای از طلبههای جوان فتواهای مختلف در مورد موسیقی را از علما جمعآوری و هنگامی که اجازه انتشار به آنها داده شود تحت عنوان «تناقضهای فقهی» آن را منتشر کنند که چرا در دورههای مختلف کاربرد موسیقی توسط نهادهای مختلف ممنوع و آزاد میشود و در کل چرا با موسیقی مقطعی و سلیقهای برخورد میشود.
* ما در دهه شصت خیلی به موسیقی سالم احتیاج داشتیم و موسیقیهای خیلی خوبی هم تولید شد و من به طور قاطع میگویم که کیفیت تولیدات موسیقی ما در دهه شصت به مراتب بهتر از دهههای هفتاد، هشتاد و نود است. این حرف را من از دو جایگاه میزنم؛ جایگاه ۲۰ ساله مدیریتی سابق و جایگاه پژوهشی و آموزشی کنونیام در حوزه موسیقی. امام در مورد حوزههای این چنینی خیلی صحبت نمیکردند اما اگر یک بار هم اعلام نظر میکردند، فصلالخطاب بود و پرونده آن موضوع را میبستند حال اینکه چه برداشتی از صحبتهای ایشان میشود جای بحث دارد. با همه این تفاسیر، ما بهترین آثار موسیقی سنتی را در دهه شصت داریم مانند اساتید مشکاتیان، شجریان، شهرام ناظری، گلریز و... بیشترین خلاقیت در موسیقی در دهه شصت اتفاق افتاد. در آن زمان بود که در بزرگترین فستیوال جهانی موسیقی سه بزرگمرد موسیقی ایران لقبهای جهانی گرفتند این در حالی است که بعد از دهه شصت دیگر چنین اتفاقی نیفتاد. ما در سینما پیشرفت کردیم اما در موسیقی درجا زدیم!
* امام به واسطه کمگویی و گزیدهگویی کلام موجز و شخصیت کاریزمایی که داشتند بهترین لطف را در حق موسیقی در همان دهه شصت انجام دادند و اگر این چنین نبود ما الان جرات نداشتیم حرفی از موسیقی بزنیم چون بهترین اتفاقات موسیقی ما در همان دهه شصت بود. مثل معرفی علیرضا افتخاری با حضور آهنگسازی جلیل عندلیبی به جامعه موسیقی به واسطه شرکت ایشان در فستیوالهای بینالمللی موسیقی مثل ژاپن؛ اتفاقی که از سال هفتاد به این طرف هرگز توسط دولت انجام نشد و اگر هم خواننده یا نوازندهای به فستیوالهای موسیقی بینالمللی رفت کاملا در چارچوب حرکت خصوصی انجام شد در حالی که اگر از سوی دولت اتفاق میافتاد، به نام ایران تمام میشد. مانند فوتبال که هیچ کجای جهان بدون هماهنگی دولت و فدراسیون قابل قبول نیست و هر افتخاری که به دست میآید به نام کشور تمام میشود، موسیقی هم این چنین باید باشد.
* صدا و سیما با موسیقی برخورد سلیقهای میکند و اگر هم سوال شود چرا برای مثال سازهای موسیقی را در تلویزیون نشان نمیدهید؟ میگویند علما گفتهاند، در حالی که این گونه نیست. سال ۱۳۸۱ ما خدمت مقام معظم رهبری از سه رشته تئاتر، تجسمی و موسیقی رسیدیم که آقایان معلم و سراج هم از حوزه موسیقی حضور داشتند. آقای سراج به مقام معظم رهبری گفتند که آقای لاریجانی اعلام کردند رهبری فرمودند که ساز موسیقی در تلویزیون نشان داده نشود! که آقای معلم سریع پاسخ داد آقای سراج، چون آقای لاریجانی اینجا نیستند که از خودشان دفاع کنند پس بهتر است این بحث را تمام کنید! و به همین دلیل هیچ پاسخی هم در آن مراسم به این سوال داده نشد. متاسفانه در این حوزه مسوولان شفاف توضیح نمیدهند. برای مثال این حق امثال آقای سراج است که بخواهد اگر در تلویزیون اجرای موسیقی داشته باشد به همراه نوازنده این کار را انجام دهد نه اینکه «پلی بک» کند و تلویزیون هم تصاویر و گل و گیاه نشان بدهد!
نظر شما :