مناظره خسروپناه و عبدالکریمی/ شریعتی رهبر آینده تفکر ایران است
به گزارش خبرگزاری مهر، برنامه زاویه ۲۹ خرداد در آستانه سالروز درگذشت دکتر علی شریعتی میزبان بیژن عبدالکریمی و عبدالحسین خسروپناه بود تا در خصوص روایت شریعتی از مدرنیته و غرب به گفتوگو بپردازند. شریعتی به عنوان یک روشنفکر دینی آراء متفاوت و گاه متعارضی درباره غرب و مدرنیته داشته است. بر همین قیاس تحلیلگران نیز در مقام توصیف نگاه شریعتی به تحلیلهای گوناگونی رسیدهاند. برخی او را متفکر بومیگرا و مخالف مدرنیته دانستهاند و برخی دیگر عقیده دارند شریعتی یک متفکر مدرن و وفادار به بنیانهای مدرنیته است. به همین منظور برنامه «زاویه» درباره این هفته خود این آراء متعارض را به بحث میگذارد.
در ابتدای این برنامه که از شبکه چهار سیما پخش شد، دکتر بیژن عبدالکریمی استاد دانشگاه آزاد اسلامی در پاسخ به این سؤال که دستگاه فکری شریعتی برای جامعه امروز ایران در باب مدرنیته راه حلی را ارائه میدهد یا خیر؟ گفت: شریعتی متفکر است و آراء هر متفکری از عناصر چهارگانه یعنی مبادی فکری، آموزهها، متد تفکر و بصیرتهای بنیادی تشکیل میشود. وقتی میگوییم شریعتی از بصیرتهای بنیادینی است که در شریعتی وجود دارد.
وی با بیان اینکه من بین شریعتی و شریعتیسم تفاوت قائل هستم، یادآور شد: شریعتیسم تکرارگویی آموزههاست در حالی که شریعتی با یک متفکر از منظری دیگر روبرو هستیم. در اندیشه شریعتی یک بصیرت بنیادین وجود دارد که شریعتی را معلم تفکر آینده ما میکند. شریعتی تنها معلم انقلاب ما نبود بلکه از عصر ما بسیار فاصله دارد به گونهای که معلم تفکر آینده ما هم هست.
شریعتی رهبر آینده تفکر ایران است
دکتر عبدالکریمی به تفاوت نوگرایان و سنتگرایان پرداخت و گفت: نوگرایان که شیفته عقلانیت مدرن هستند، این گروه عمدتا در فضای غرب زیست میکنند و یک موضع ضد سنت دارند لذا مواجهه این جریان با سنت تاریخی ما بسیار توتالیته است و سنت تاریخی را درک نمیکنند و در نهایت سنت تاریخی ما میمیرد. اما گروه دوم به معنای کلی سنتگرایان ما هستند و چون در سنت سیر میکنند از مواجهه مناسب با عقلانیت مدرن ناتوانند و اینها هرچه در عالم مدرن هست را میخواهند در ساختار عالم سنت ببرند و اینها هم با حالت توتالیته با عقلانیت مدرن روبرو هستند.
وی تأکید کرد: جنس تفکر شریعتی به عنوان یک رهبر آینده تفکر ایران، نه از سنخ نوگرایان و نه از سنخ سنتگرایان است بلکه مواجه شریعتی با غرب پدیدارشناسانه است. او به غرب نه شیفتگی دارد و نه نگاه ضد سنت دارد. در بطن آثار شریعتی مدرنیته و سنت تاریخی ما برخوردار از دو نظام معرفتشناسی هستند که یکی را بر دیگری نمیتوان تقلیل داد. هم واقعیتها و هم پدیدهها و هم اندیشهها دارای لایههای متعدد و متکثر و ذوابعاد هستند لذا صورتپذیریهای متعددی از پدیدهها میتوانیم داشته باشیم و بنابراین نمیتوانیم اندیشههای متفکری مثل شریعتی را مدرنیته یا پست مدرن و یا سنتگرا بدانیم.
این استاد فلسفه در ادامه یادآور میشود: پرسشهایی مثل اینکه آیا تفکر شریعتی نظاممند است یا نه و یا او در مواجه با غرب عقلانی است یا خیر و... برخاسته از روح ایدئولوژیک است؛ به این معنی که شیفتگان عقلانیت مدرن مواجه ضد سنتداران و سنتگرایان هم ضد عقلانیت مدرن هستند و با وجود تعارضات ایدئولوژیکی که دارند در یک چیز اشتراک دارند یعنی هر دو گروه به امکان سومی برای مواجهه سنت و دوران مدرن قائل نیستند. اینکه میگویم مواجهه شریعتی با غرب پدیدارشناسانه است به این معنی است که شریعتی وقتی از سنت تاریخی و عقل مدرن و مدرنیته صحبت میکند اجازه میدهد که خود پدیدارها سخن بگویند و نگاه تحلیلی ندارد.
شریعتی افق معنایی خاصی بر روی ما گشود
عبدالکریمی در پاسخ به این سؤال که سنتز شریعتی از مواجه سنت و مدرنیته چیست؟ و آیا در تفکر شریعتی عدم انسجام دیده میشود؟ گفت: وجود عدم انسجام در متفکرانی مثل فارابی و ابن سینا ارزشش بیش از افرادی مثل ابوالعلاء معری و یا اخباریون است در واقع این عدم انسجام در تفکر ایرانی وجود داشته است چون اندیشیدن به پرسشهای بنیادین و عدم انسجام فکری اصیلتر است از کسانی که صورت مسئله را پاک میکنند، یعنی هر عدم انسجامی نشاندهنده ضعف دستگاه فکری نیست. این سؤال مهمی است که آیا اساسا حل تعارض بین سنت و مدرنیته در قامت بشری است؟ از زمانی که مدرنیته ظهور کرد تلاشهای زیادی شد از سنت تاریخی دفاع شود، چه در غرب و چه در شرق این مسئله را میبینیم و هیچکدام از متفکران نتوانستند به راه حل تعارض سنت و مدرنیته پاسخ دهند.
این استاد دانشگاه افزود: آنچه شریعتی را شریعتی کرد این بود که او افق معنایی خاصی را در اختیار ما قرار داد و یک نوع دیالکتیک بین عقلانیت مدرن و سنت تاریخی ایجاد کرد. شریعتی درس بزرگی به ما میدهد و شریعتی مثل بسیاری از روشنفکران و متفکران به یک نظام نظری آگاهانه انسانشناسانه منقح دست یافته است و صحبتهای من بر بصیرتهای بنیادین است و شریعتی افق جدید بر روی ما گشود.
خسروپناه: شریعتی روشنفکری متعهد بود
حجتالاسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران نیز در این برنامه از شریعتی به عنوان روشنفکر متعهد یاد کرد و گفت: شریعتی بحثهایی تحت عنوان تاریخ و تمدن دارد و تمدنهای گذشته و مدرن غرب و دوره شکوفایی اسلامی را بیان میکند و بعد به معرفی تمدن غرب و نقد تجدد غرب میپردازد. در اینجا باید ببینیم شریعتی تمدن و تجدد را چه معنی میکند. برخی فکر میکنند جامعهای متمدن است که متجدد باشد، بعد نتیجه میگیرند هر که متجدد شد، متمدن میشود. در حالی که مقصود شریعتی از تمدن- که در تعریف او بار مثبتی دارد- این گونه است که زمینه مساعد و بارآوری که هر استعدادی امکان شکوفایی داشته باشد. در نظر او جامعهای متمدن است که زمینه فعلیتبخشی استعدادها را آزادانه داشته باشد.
وی در ادامه افزود: اما تعریف شریعتی از تجدد این است که تغییر سنتها و مصرفهای گوناگون و زندگی کهنه به جدید و متجدد شدن یعنی شبیه اروپایی شدن و ۹ خصوصیت را در مورد فرهنگ جدید غرب می شمارد که اصالت قدرت، اصالت طبقه، اصالت زندگی، نظم، مصرف، خودمحوری، اومانیزم و... از جمله آنهاست. شریعتی با نقد تجدد غرب نسبت به مصرفگرایی و مصرف بیشتر برای تولید بیشتر انتقاد دارد و میگوید اروپا توانست به این مرحله برسد و جوامع دیگر را نیز مصرفزده کند.
این استاد حوزه و دانشگاه یادآور شد: در تقسیم تجدد برخی تجددگرا، برخی تجددستیز و برخی تجددگزین هستند و شریعتی از گروه سوم است و البته تجددگزینی شریعتی با رویکرد انتقادی است. شریعتی تلاش کرد که بین سنت اصلاح شده با تجدد انتقادی را جمع کند که ما به نوعی این جهتگیری را در امام خمینی(ره) و شهید مطهری نیز میبینیم اما به روشهای متفاوت. لذا امروز هم ما باید نگاه گزینشی و انتقادی به تجدد غرب مبتنی بر عقلانیت داشته باشیم.
نگاه جدی شریعتی به فرهنگ
حجتالاسلام خسروپناه تأکید کرد: قطعا شریعتی دارای منظومه فکری بود و شخصیت پراکندهگویی نداشت اما شریعتی را در قالبهای غربی نگذاریم چون او نه مدرن و نه پست مدرن بود. شریعتی با عقلانیت فلسفی یونانی مخالف است به یک معنا با روشهای قیاسی و استدلالی موافق نیست و با عقلانیت سوبژکتیو مدرن یعنی عقلانیت ابزاری منفک از وحی و دین هم مخالف است و به عقلانیت تجربه قائل است ولی در کنار وحی آن را میپذیرد و گاهی برای تثبیت عقلانیت استدلالی از قرآن استفاده میکند.
وی افزود: شریعتی میگوید برخی خیال کردند غربیها دین را کنار گذاشتند و رشد کردند که این حرف غلطی است. علت عقبماندگی قرون وسطایی این بود که منطق مسیحیت قرون وسطی یونانزدگی و آخرتگرایی بود و منطق تجدد دنیاگرا شد و آخرت را فراموش کرد. لذا میگوید راه حل ما این است که عقلانیت تجربه را تقویت کنیم و به وحی و بینش قرآنی و در کنار آن به دنیا نیز توجه داشته باشیم. شریعتی به آبادانی دنیا معتقد است لذا نه منطق قرون وسطایی را میپذیرد و نه دنیای مدرن را که دنیاگرا و آخرتسوز است را میپسندد.
رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در پایان تأکید کرد: شریعتی قطعا به تقابل سنت و مدرنیته پاسخ داده است شاید پاسخ کسانی مثل مطهری و شریعتی نقایصی داشته باشد اما به نسبت زمان خودشان جواب داشتهاند. نگاه مهم شریعتی نگاه به فرهنگ است. او فلسفه مدرن را قبول ندارد و به فرهنگ مدرن که مصرفگرایی است هم نقد جدی دارد.
نظر شما :