رفیقدوست: میرحسین موسوی خائن نبود/ بهزاد نبوی مخالف ادامه جنگ بود/ ۳۰ درصد بودجه کشور هزینه جنگ میشد
محسن رفیقدوست نام آشنای دوران دفاع مقدس است. او در معرفی خودش میگوید: اینجانب محسن رفیقدوست در سال ۱۳۱۹ در خانوادهای مذهبی در جنوب شهر تهران به دنیا آمدم. پدرم میرزا عبدالله از بازاریان معروف و انسانی متدین و خودساخته بود. هر چند به دلیل فعالیتهای سیاسی از دبیرستان اخراج شدم ولی توانستم دیپلم ریاضیام را بگیرم.
محسن رفیقدوست در کارنامه کاری خود مسوولیت وزارت سپاه و بعد بنیاد مستضعفان و جانبازان را دارد. امروز او در طبقه پنجم ساختمان نور واقع در خیابان بهار شیراز تهران ریاست بنیاد نور را که در بخش دارو فعالیت میکند بر عهده دارد. البته عضویت در ستاد دیه کشور هم از مشاغل غیر رسمی اینکه نه سرباز سپاه پاسداران است.
نکته قابل تامل شفاف بودن این چهره سیاسی از بعد از دوران دفاع مقدس و انجام گفتوگوهای جنجالی با رسانهها بوده است که دیگر جای سوالی برای خبرنگاران نمیگذارد چرا که هر آنچه سوال بوده است را به قول خودش پاسخ داده و در حال چاپ خاطراتش در دوران انقلاب و دفاع مقدس است.
شهید محمد منتظری بنیانگذار سپاه پاسداران
به مناسبت هفته دفاع مقدس با محسن رفیقدوست وزیر سپاه در سالهای جنگ تحمیلی به وی به گفتوگو نشستیم. وی در پاسخ به این پرسش که چه کسی را میتوان به عنوان بنیانگذار سپاه نام برد و چرا وزارت سپاه از کابینه دولت حذف شد گفت: فکر تشکیل یک نیروی نظامی غیر از ارتش برای حراست از انقلاب قبل از ورود امام به ایران توسط شهید محمد منتظری مطرح شد. آن زمان شهید منتظری گروهی را دور خود جمع کرد تا یک گارد دفاعی برای انقلاب ایجاد کند چرا که میگفت: بخشی از ارتش در مقابل مردم موضع گرفته و نمیتوان روی آن متکی بود و باید قبل از ورود امام یک گارد تشکیل شود.
روزی که من وارد سپاه شدم
من تا ورود حضرت امام(ره) با منتظری همکاری داشتم ولی به دلیل مسوولیتهایی که برعهده گرفتم دیگر نتوانستم. البته این را هم باید بگویم که فکر تشکیل سپاه در جامعه منتشر شده بود. در این میان دولت موقت زرنگی کرد و به خدمت امام رسید و پیشنهاد کردند سپاهی با عنوان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی زیر نظر دولت تشکیل شود. امام هم حکمی به آقای لاهوتی دادند تا این اقدام عملی شود. من آن روز مدرسه علوی در محضر شهید بهشتی، شهید مطهری، آیتالله موسوی اردبیلی و آیتالله خامنهای (مقام معظم رهبری) بودم. تقریبا جلسه شورای انقلاب تمام شده بود و این بزرگواران داشتند به سمت حزب تازه تاسیس جمهوری اسلامی میرفتند.
یادم هست که شهید بهشتی من را صدا کرد و گفت: حاج محسن الان امام حکم تشکیل سپاه را دادند و شما باید وارد سپاه بروید. و من به سمت پادگان عباسآباد تهران حرکت کردم. وقتی وارد شدم دیدم عدهای از دانشجویان اسلامی خارج از کشور و برخی از فدائیان انقلاب آنجا هستند. وقتی وارد شدم یک کاغذ سفید برداشتم نوشتم بسمه تعالی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فرمان امام تشکیل شد. یک محسن رفیقدوست و بقیه هم اسامی خودشان را نوشتند. و بعد همان روز شورای فرماندهی را انتخاب کردیم که آقای دانش آشتیانی فرمانده، آقای جعفری پرسنلی و من هم تدارکات شدم.
رفیقدوست گفت: یکی از افتخارات من این است که سپاه را از زیر نظر دولت به زیر نظر شورای عالی انقلاب بردم. و بعد هم تشکیلات پاسداران انقلاب محمد منتظری و تشکیلات پادگان جمشیدیه ابوشریف و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی شهید بروجردی هم توانستم با هم ادغام کنم.
در زمان نگارش قانون اساسی نهادهایی که به ضرورت انقلاب تشکیل شده بود وارد قانون اساسی نشد مانند جهاد سازندگی و کمیته امداد، نهضت سواد آموزی و... ولی سپاه پاسداران با مسوولیت حفاظت از کیان کشور و حفظ دستاوردهای انقلاب وارد قانون اساسی شد ولی در قانون نوشته شد که حدود آن را قانون تعیین میکند. سال ۶۱ هم اساسنامه سپاه را نوشتیم و برای تصویب به مجلس ارائه کردیم. مجلس گفت: دولت و مجلس توسط وزارت دفاع با ارتش ارتباط دارند برای همین در کمیسیون دفاع مقرر شد تا سپاه هم تبدیل به وزارتخانه شود تا پاسخگوی مجلس باشد. ولی اینکه میگویید چرا وزارت سپاه حذف شد خب این بر مبنای مقتضیات کشور بود و سپاه هم مانند بسیاری از سازمانها ادغام شد.
با دومین نخستوزیر تا قبل از سال ۸۸ ارتباط داشتیم
از محسن رفیقدوست در خصوص وضعیت کابینه دولت در دوران جنگ و نقش نخستوزیر و وزرا در پشتیبانی از رزمندگان سوال شد که پاسخ داد: برخی میگویند میرحسین موسوی در دوران دفاع مقدس خیانت کرد ولی من میگویم ایشان خائن نبودند. او تا قبل از سال ۸۸ از دوستان من بود و ایشان را میدیدم. گاهی از ایشان تشکر میکردم و میگفتم شما میتوانستید برای انقلاب شر شوید ولی نشدید! چرا که ایشان اختلاف نظر زیادی در دوران نخستوزیری با رئیسجمهور وقت (مقام معظم رهبری) داشته و اصلا هم زیر بار نمیرفتند. البته این را هم باید بگویم که میرحسین موسوی مخالف کارها نبود ولی حماسهای هم پدید نیاورد برای همین نمیتوانم واژه خائن را برای ایشان انتخاب کنم.
نیمی از دولت موافق جنگ نبودند
رفیقدوست در مورد کابینه موسوی در دوران جنگ میگوید: در دولت ما دو گروه بودیم که یک گروه واقعا نمیخواستند از جنگ حمایت کنند و دائما میگفتند پس کی جنگ را تمام میکنید!
ماجرای سنگاندازی دومین نخستوزیر بعد از بنیصدر در تامین پشتیبانی جنگ
یادم هست وقتی تویوتا را وارد کشور کردیم و تجهیزات جنگی روی آن سوار کردیم. بعد دیدیم اتاق ماشین و اندازه آن کوچک است و تصمیم گرفتیم ماشین بزرگتر برای سپاه درست کنیم. بعد از مطالعات قرار شد ماشین بنز کامیون ۹۱۱ وارد مجموعه ترابری سپاه بشود. ابتدا رفتیم سراغ وزارت صنایع چون خاور هم زیر نظر این وزارتخانه بود. وقتی در خصوص تامین کامیون صحبت کردیم فهمیدیم چند سال طول میکشد تا وزارت صنایع کامیونهای ما را تامین کند.
ما رفتیم آلمان و با شرکت اشمیت صحبت کردیم و ۵ هزار کامیون را به ازای هر دستگاه ۴۹ هزار مارک خریداری کردیم و مطمئن بودیم وقتی به ایران بر میگردیم مشکلی نیست. آقای بهزاد نبوی که وزیر بودند گفتند: نه شما نباید میرفتید آلمان و باید کامیونها را از ما ۶۷ هزار مارک خریداری کنید چون ما سودمان از همین طریق است. من سریع نامهای به میرحسین موسوی، نخستوزیر نوشتم و شرح دادم که باید به سرعت کامیونها در اختیار ما قرار بگیرد و ۱۸ هزار مارک فرق قیمت است یعنی ما ۹۰ میلیون مارک باید بیشتر بدهیم در حالی که از طریق وزارت سپاه وارد کنیم به نفع ما و جنگ است.
آقای شیرازیون مشاور نظامی میرحسین نامه و شرح حال ماوقع را مطالعه کرد و در پاسخ گفت: حق با آقای رفیقدوست است و باید از طریق وزارت سپاه وارد شود. ولی میرحسین نوشتند که باید از طریق وزارت صنایع وارد شود. برداشت من این بود که مهندس موسوی خیلی تحت تاثیر بهزاد نبوی است.
بهزاد نبوی مخالف جنگ بود
یکی از افرادی که همیشه در هیات دولت با ادامه جنگ مخالف بودند آقای بهزاد نبوی بود. یادم هست برای تامین مهمات برای یک عملیات بزرگ در سال ۶۵ به بیش از سه میلیارد دلار ارز نیاز داشتیم. ولی تنها ۱۰۰ میلیون دلار داشتیم. در همین حین قائم مقام من در وزارت سپاه گفت با همین ارز میتوانیم کارخانه مهماتسازی بزنیم. وقتی برنامه نوشته شد دیدم واقعا این کار شدنی است، من هم در جلسه هیات دولت به عنوان یک خبر اعلام کردم ما میتوانیم در مدت چند ماه ۱۲ میلیون گلوله خمپاره توپ با ۲۰ درصد قیمت خارجی تولید کنیم.
ماجرای شعار و شعور بهزاد نبوی برای وزیر سپاه
یادم هست آقای بهزاد نبوی در کاغذی برایم نوشت: خدایا لااقل در هیات دولت شعور را جایگزین شعار بفرما! و به من داد. من گفتم بهزاد زیرش را امضا کن ولی امضا نکرد. ولی من این کار را انجام دادم. حتی ایران خودرو و سایر کارخانجات را برای این کار بسیج کردیم.
یادم هست رفتیم از خارج از کشور دستگاههای کپیتراش خریدیم و به تمامی تراشکاریهای کشور گفتیم این نمونه پوکهها را بگیرید و پوکه بسازید و بعد هم گفتیم این دستگاه کپیتراش برای شما باشد. این اقدام ما موجب شد اصلا صنعت تراشکاری کشور متحول شود چون کسی تا آن زمان دستگاه کپیتراش نداشت و برای تراشکاریها رویا بود.
بودجه دفاعی کشور در سال ۶۰ تنها ۸۰۰ میلیارد تومان بود
از رفیقدوست سوال شد که در دوران جنگ تنها ۳۰ درصد بودجه کشور هزینه جنگ میشد که پاسخ داد: الباقی بودجه هزینه اداره کشور بود. در سال ۶۰ کشور تنها ۶ میلیارد دلار ارز داشت و این هم تنها برای واردات گندم و روغن بود. بودجه دفاعی کشور هم هیچ وقت از ۸۰۰ میلیارد تومان بالاتر نرفت.
ماجرای پدر و پدربزرگ موشکی ایران
از محسن رفیقدوست سوال شد که بالاخره پدر موشکی ایران شما هستید یا شهید تهرانیمقدم که با لبخند به تابلویی بالای سرش اشاره کرد و گفت: شهید تهرانیمقدم با امضای خودش نوشته است من پدر موشکی ایران هستم ولی من با افتخار میگویم پدر موشکی ایران شهید تهرانیمقدم است و من پدربزرگش هستم!
اختلاس ۱۲۳ میلیاردی دروغ بزرگ بود
وزیر سپاه در دوران دفاع مقدس در مورد پروندههای فساد مالی در کشور گفت: من یک گلایه از مملکت دارم و آن این است که چرا کارکرد ۴ حساب در مدت ۱۰ ماه را علم کردند در حالی که کل مبلغ مورد بحث در پرونده فاضل خداداد ۳ میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان بود نه ۱۲۳ میلیارد تومان! و این مبلغ یک دروغ بزرگ بود و من در این پرونده خدمت بزرگی انجام دادم. رفیقدوست با اشاره به فساد بزرگ بانکی اخیر هم گفت: کار به این بزرگی قطعا پشتوانه داشته است که امیدواریم قوه قضائیه دستان این افراد را رو کند.
دیدگاه محسن رفیقدوست در مورد شخصیتها و چهرهها:
آیتالله هاشمی رفسنجانی: رفیق ۵۰ ساله من و مجتهدی که در انقلاب نقش ویژهای داشت و امیدوارم امروز با قرار گرفتن محکم بر پشت مقام معظم رهبری نقش خودش را تداوم ببخشد.
شهید همت: معلمی که با وجود فرماندهیاش در لشکر تا لحظه آخر معلم بود برای همه رزمندگان
شهید صیاد شیرازی: انسان مخلص و فداکار و پرتحمل که لایق شهادت بود.
سید حسن نصرالله: خوش نامترین انسان در جهان عرب و یکی از آدمهای ارزشمند خدا که از اولین ملاقاتم با او در چهرهاش این سید حسن امروز را دیدم.
اسفندیار رحیم مشایی: چهرهای که برای من شناخته شده نیست و او را شبهناک میشناسم.
محمود احمدینژاد: آدم پرتلاش و پر جنب و جوشی که چه خوب بود واقعا مطیع مقام معظم رهبری بود.
مسعود زریبافان: نمیشناسم
علی لاریجانی: فیلسوفی که دو سال معاون من بود و آدم سالم و مسالمتآمیزی است.
شمخانی: رزمندهای که دلش برای ایران و انقلاب میسوزد و دوست دارد همیشه سرباز انقلاب باقی بماند.
صادق آهنگران: مردی که با شیوه مخصوص خودش در تقویت روحیه رزمندگان نقش به سزایی داشت.
مهدی هاشمی: پسر آیتالله هاشمی رفسنجانی
دهنمکی: موقعشناس
ابراهیم حاتمیکیا: کارگردانی که میشود از آن به خوبی استفاده کرد.
کلاه قرمزی: نمیشناسم ولی فکر کنم کلاه بزرگی باشد که سر ما رفته است.
منبع: خبرگزاری مهر
نظر شما :