دادگاه روزنامه سلام به روایت حمیدرضا ترقی: محاکمه موسوی خوئینیها پاتک ما علیه اصلاحات بود
* میتوان گفت کلید وقایع سال ۷۸، از سال ۶۸ و بعد از تعیین جانشینی حضرت امام (ره) در مجلس خبرگان شروع شد.
* در خبرگان، افرادی بودند که با انتخاب مقام معظم رهبری مخالفت داشتند و بعد از آن جلسه تاریخی ۱۴ خرداد شاهد بودیم که طی ۱۰ سال، در جریانی حضور پیدا کردند که نسبت به نظام و انقلاب و به ویژه رهبری، نقش سازماندهی مخالفان را به عهده داشتند. اهداف آنها کم کردن اختیارات و فعالیتهای رهبری و سلب کارایی لازم و ضعیف نشان دادن مقام معظم رهبری در قدرت در مقایسه با امام (ره) بود. برای رسیدن به این هدف، سالها کار کردند و برای رسیدن به چنین شرایطی، شیب ملایمی را دنبال کردند.
* قبل از اینکه دولت اصلاحات بر جامعه حاکم شود، فضای تغییر در نظام ارزشی ما شکل گرفته بود. فضای دین در عرضه سیاسی – اجتماعی کشور، جایگاه و موقعیتی نداشت و آزادی لیبرالیستی در جامعه شکل گرفته بود. تغییر ذائقه مردم به مصرفگرایی و تجملگرایی و اشرافیگری، سفر به دبی، ترکیه و آنتالیا به جای سفر به عتبات، تغییر دکوراسیون دفترها و ماشینهای گرانقیمت مسوولان، همگی نشان از تغییر سبک زندگی داشت. در این میان روزنامه همشهری نقش مهمی در تغییر فرهنگ عمومی داشت.
* در آستانه انتخابات ریاستجمهوری هفتم، نیروهای انقلابی و دلسوز در مقابل استحاله فرهنگی و نظام ارزشی موجود، در قبال آینده سیاسی کشور، احساس مسوولیت جدی میکردند و آقای ناطق نوری را که همه علما و مراجع و شخصیتهای دینی و مجموعه نیروهای مذهبی پشتوانه او بودند، به عنوان نامزد جریان انقلابی معرفی کردند و تقریبا همه مجلس پنجم به جز نمایندگان کارگزارانی مجلس که ۹۰ نفر و طرفدار خاتمی بودند، برای او فعالیت میکردند.
* شرایط موجود در جامعه از دوم خرداد به بعد، نیروهای انقلابی را به فکر واداشت که آسیبشناسی درباره انقلاب داشته باشند و بررسی کنند که چه مسایلی باعث بروز چنین وضعیتی شد و چرا این چنین تغییر و تحولی در نظام سیاسی کشور اتفاق افتاد؟ در حقیقت بعد از ۲ خرداد ۷۶، شرایطی در فضای سیاسی اجتماعی کشور شکل گرفت که جامعه را با سرعت زیادی به سمت لیبرالیسم و ترویج فرهنگ غربی پیش برد.
* مجلس پنجم طرح اصلاح قانون مطبوعات را در مجلس در دستور کار قرار داد که بتواند با براندازی نرمی که از طریق مطبوعات در فضای کشور شروع شده بود، مقابله کند.
* برخورد با روزنامه سلام و استیضاح آقای عبدالله نوری وزیر کشور، از کارهای دیگر مجلس پنجم در دوران اصلاحات بود. در حقیقت مجلس تلاش میکرد از پروژهای جلوگیری کند که سعی در استحاله کردن فرهنگ انقلابی مردم داشت.
* فتح سنگر به سنگر، یکی از استراتژیهایی بود که دولت اصلاحات، برای ایجاد دوگانگی قدرت در کشور دنبال میکرد و دنبال این هدف بود که یکپارچگی قدرت در کشور را از بین ببرد.
* در ماجرای ۱۸ تیر ابتدا نیروی انتظامی دخالت نکرد و سعی کرد با تذکر و مدارا به قضیه خاتمه دهد ولی بعد از کشیده شدن تظاهرات به بیرون از دانشگاه، مجبور شد وارد عمل شود.
* بعد از حمله به وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی و تخریب چهره این دو ارگان، متوجه شدند هنوز نیرویی هست که با تمام توان در حفاظت از ولایت و نظام فعالیت میکند و در عین حال مردمی است؛ به همین منظور درصدد تخریب بسیج و بسیجی بر آمدند و با ترور از قبل طراحی شده حجاریان که عنصر اصلی شورای شهر تهران بود، بهانه حمله به بسیج را فراهم کردند تا بتوانند از موجی که ایجاد شده، استفاده کنند و با مانور روی ضارب که به عنوان بسیجی و تندرو شناخته شد، چهره بسیج را تخریب کنند.
* گفتند آقای خاتمی منتخب مردم با رای بسیار بالاست و در حالی که رهبری به عنوان منصوب خبرگان از آرای مردمی برخوردار نیست، با طرح این بحث درصدد کم رنگ جلوه دادن پایگاه اجتماعی رهبری و در عوض بالا بردن محبوبیت و اقبال عمومی رییس جمهور برآمدند. همه این مسایل در طرح دو قلو، از طرف آقای خاتمی به عنوان رییس جمهور به مجلس ارایه شد که البته به نتیجه نرسید.
* آقای خوئینیها برای جریان اصلاحات حکم رهبری داشت و از او به عنوان رهبری آینده و کسی یاد میکردند که میتواند در جایگاه رهبری قدم بگذارد. بسیاری از اصلاحطلبان او را استاد خود میدانستند و جایگاه ویژهای برایش قائل بودند.
* موسوی خوئینی، نامهای را که افراد نفوذی خودشان در وزارت اطلاعات تهیه کرده بودند، علم کرد. این جریان، اصلاح قانون مطبوعات را با زدن تیتر در روزنامه سلام به سعید امامی منصوب و بدون رعایت طبقهبندیهای اطلاعاتی، اسرار نظام را فاش کرد و با همین تیتر، موجی را در جامعه درست کرد که منجر به حوادث ۱۸ تیر شد.
* هدف ما در مجلس، مقابله با جنگ نرم مطبوعاتی بود و من از طرف نمایندگان مسوول شدم که کیفرخواستی تنظیم کنم و از آقای خوئینی به دادگاه ویژه روحانیت شکایت کنم. خیلی سریع دادگاهی شکل گرفت. حدود ۳ جلسه دادگاه برگزار شد. آقای خوئینیها به دادگاه احضار و این دادگاه نقطه عطف ماجرا شد.
* ما با این کار وارد خط قرمز جریان اصلاحات شده بودیم. اصلاحات اعلام کرده بود که روزنامه سلام و آقای خوئینیها خط قرمز ماست. برای جریان اصلاحات خوشایند نبود که شخصی را به دادگاه بکشانیم که برای او جایگاه رهبری متصور بودند.
* علاوه بر شکایت نمایندگان مجلس، آقای احمدینژاد به عنوان استاندار نیز شکایتی را علیه خوئینیها تنظیم کرده بود. در نهایت ۲ الی ۳ شکایت شد که با هم به دادگاه بردیم و کیفرخواست خوبی ارایه کردیم.
* آقای سلیمی به عنوان قاضی دادگاه ویژه روحانیت، حکم قطعی را اعلام کردند و آقای خوئینیها به مدت ۵ سال از تمام فعالیتهای سیاسی و مطبوعاتی ممنوع شد. محاکمه رهبر آینده اصلاحات، مهمترین پاتکی بود که جریان انقلاب بر پیکره اصلاحات زد و تمام نقشهها و طراحیهای آنها به صورت جدی آسیب دید.
* زمانی که ما از آقای خوئینیها شکایت و او را محاکمه کردیم و در واقع رهبری جریان اصلاحات را زیر سوال بردیم، اصلاحات به این فکر افتاد که از این فضا برای ضربه زدن به جایگاه رهبری و ولایت فقیه استفاده کند و شاهد بودیم در ۲۲ تیر به سمت بیت رهبری حرکت کردند و آسیب به رهبری نظام در دستور کارشان قرار گرفت. تقریبا در ساعتهای اولیه آن روز به دانشجویان اعلام شد که باید به سمت بیت رهبری حرکت کنند و مقابل بیت جایگاهی است که میتوانند حقشان را دریافت کنند. ظاهرا آقای رحیم صفوی فرمانده وقت سپاه، تلفنی به آقای خاتمی اخطار شدید داد، آقای خاتمی هم این مطلب را به زیرمجموعهاش ارجاع داد، که اگر از میدان انقلاب به سمت بیت بروید، سپاه وارد عمل خواهد شد. وزارت کشور هم مسیر جایگزین را اعلام کرد. با این اخطار شدید سپاه، جریان اصلاحات متوجه این موضوع شد که این بار با وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی و بسیج که تضعیف کردند، مواجه نیستند. مقابل سپاهی قرار دارند که تلقی فرماندهان آن از این توطئه کودتا و براندازی نرم بود که دهها فرمانده سپاه با نامهای به آقای خاتمی اخطار و هشدار میدهند که اگر قرار باشد دولت با این جریان همراهی کند که هدفش براندازی نظام و هجمه به ولایت است، سپاه مقابل این حرکت میایستد و مجدانه از نظام و انقلاب و مردم دفاع میکند. در این مرحله بود که جریان اصلاحات عقبنشینی کرد و نقشهها را تغییر داد.
نظر شما :