سیدحسن خمینی: امام نماد تلاقی آرزوی سه جریان تاریخی کشور است
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی و خبری جماران، حجتالاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی در دیدار جمعی از اعضای انجمن اسلامی مدرسین و انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران افزود: چون بسیاری از صحبتها قضیه خارجیه هستند و نمیتوان به همه زمانها تعمیم داد. اگر این تفکیک صورت نگیرد، مشکلات زیادی به بار میآید.
وی به تبیین مبسوط چرایی و چگونگی بقای اندیشه امام پرداخت و گفت: برای پاسخ به این سوال که اندیشه امام را چگونه برای امروز و فردا نگه داریم؟ باید سوال اساسی دیگری مطرح کرد که اساسا چرا باید اندیشه امام باقی بماند؟ آیا اینکه نسل گذشته، جوانی خود را با امام سیر کرده، نسل بعدی هم باید همین کار را بکند؟ این سوال مهمی است باید اندیشمندان جامعه همواره به پاسخ این سوال بپردازند.
یادگار امام اظهار کرد: حقیقت این است که همه جوامع، احتیاج به پرچم و نماد دارند. کعبه سنگنشانی است که ره گم نشود. عاشورا و غدیر به عنوان نمادهای جامعه، مورد نیاز انسان هستند تا در زندگی راه خود را فراموش نکند.
وی با بیان اینکه «امام نماد تلاقی آرزوی سه جریان تاریخی کشور است»، گفت: دینداری، استقلالطلبی و آزادیخواهی سه مطالبه اصلی مردم ایران در طول صد سال گذشته است. تا پیش از امام، مبارزات مردم به یکی از این سه جریان ختم میشد. مشروطه، آزادیخواه بود اما استعمارستیز و دیندار نبود. ملی شدن صنعت نفت، ضداستعماری بود اما جریان دینی نتوانست در کنار آن باقی بماند.
وی اظهار کرد: این سه خواسته تاریخی در سال ۵۷ در قامت یک شخصیت متبلور شد و انقلاب را به پیروزی رساند. امام خمینی، هم به مطالبه استقلالطلبی پاسخ گفت هم به آزادیخواهی و هم به دینداری. امام نماد و پرچم بزرگ این جامعه است و به همین دلیل، باید باقی بماند.
حسن خمینی افزود: جریانات دینی که براساس اندیشه امام فعالیت میکردند علاوه بر دینداری به استقلال و مبارزه با استعمار و استبداد اعتقاد داشتند. ملت ما باید این مطالبات را حفظ کند تا سر پیچها راه را گم نکند.
وی در ادامه به طرح این پرسش پرداخت که چه کنیم اندیشه امام باقی بماند؟ و گفت: روحانیون بزرگی در جهان تشیع داشتیم که برخی از آنها وارد عرصه مبارزه هم شدند همانند مرحوم مدرس، آیتالله کاشانی و میرزای شیرازی؛ اما هیچکدام همانند امام به مطالبات جریانهای تاریخی پاسخ ندادند. امام فرزند زمانه خویشتن است. ایشان درد روزگار خود را میشناخت و به آن پاسخ میداد. وقتی امام در سال ۴۲ خود شاه را مستقیما خطاب قرار داد، درد جامعه را فهمید. کسانی بودند که دوباره مدل مشروطه و مدلهای دیگر را معرفی میکردند اما امام دقیقا به درد اصلی پرداخت.
وی افزود: امام اعتقاد داشت برای آزادیخواهی باید استعمارستیزی، استقلالطلبی و دینداری را توامان پیگیری کرد. نمیشود بدون هر یک از اینها به نتیجه مطلوب رسید.
یادگار امام در ادامه، اجتهاد در اندیشه امام را شرط حفظ این اندیشه دانست و گفت: امام برای روزگار ما پاسخ دارد. این پاسخها هرگز از پیش، آماده و ارائه نشده است. باید پاسخ سوالات امروز را با روشهای خاص اجتهادی از متن اندیشه امام به دست آورد.
وی اظهار کرد: ما اگر میخواهیم به عنوان کسانی که دلباخته اندیشه امام هستیم اندیشه ایشان را برای امروز و فردا معرفی کنیم باید به سوالات روز براساس پیچیدگیهای عصر حاضر بر مبنای اندیشه امام پاسخ بدهیم.
وی به تفکیک بین قضایای حقیقیه و خارجیه در امر اجتهاد تاکید کرد و گفت: تفکیک بین این دو قضیه یکی از اصول اساسی اجتهاد است. نمیشود برخی از صحبتها را که در یک شرایط خاص اظهار شده، در شرایط دیگر به کار برد. چون بسیاری از صحبتها قضیه خارجیه هستند و نمیتوان به همه زمانها تعمیم داد. اگر این تفکیک صورت نگیرد، مشکلات زیادی به بار میآید.
یادگار امام افزود: برای مثال یکبار یک نفر در نامهای در زمان جنگ نوشته بود، امام میگوید: «من توی دهن این دولت میزنم». این نوع به کار بردن قضایای خارجیه در زمانهای متفاوت کاملا خندهدار و اشکال آن آشکار است. اما در بسیاری از موارد چنین اشتباهاتی آشکار نیست و باعث بدفهمی میشود.
وی با خواندن این بیت؛ «گمان مبر که به پایان رسید دور مغان/ هزار باده ناخورده در رگ تاک است»، تاکید کرد: ممکن است سبو بشکند و پیمانه بریزد اما ساقه تاک همواره باقی میماند. باید کسی بیایید و از آن، شراب معنویت و آزادگی بگیرد.
وی گفت: حفظ و ترویج اندیشه امام یک شرط اساسی دارد و آن این است که نباید در فراز و فرودهای روزگار ناامید شویم. فراز و فرودها یک قاعده الهی است، مهم این است که انسان خود را بشناسد و ایمانش قوی باشد و درد را فراموش نکند. با خستگی و خمودگی نمیتوان به جایی رسید. باید هر لحظه به آینده چشم داشت.
نظر شما :