دهباشی: سیمین دانشور از استثناهای تاریخ ادبیات معاصر ایران بود
علی دهباشی در گفتوگو با خبرگزاری مهر، ضمن ابراز تاسف از درگذشت زندهیاد سیمین دانشور درباره جایگاه او در ادبیات داستانی ایران گفت: دانشور از استثناهای تاریخ ادبیات معاصر ایران بود؛ استثنا از این جهت که نخستین زنی بود که در معنای متعارف امروز رمان نوشت؛ «سووشون».
نویسنده کتاب «جشننامه سیمین دانشور» و «یادنامه جلال آلاحمد» افزود: به دلیل زندگی مشترک با جلال آلاحمد طی چند دهه، خانه آنها مرکز رفت و آمد و شکلگیری بسیاری از جریانهای روشنفکری بود؛ خانهای که از سال ۱۳۳۱ و تا همین سالهای آخر نویسندگان و شاعران و محققان برجسته کشور به آنجا رفت و آمد داشتند.
این پژوهشگر ادبیات ایران اضافه کرد: به جهت همین تبادل افکار، همیشه یک تعادل رفتار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در طول زندگی دانشور مشاهده میشد و این تعادل باعث شد که بتواند با گرایشهای گوناگون ادبی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی تبادل فکری داشته باشد.
دهباشی گفت: در خانه مشترک سیمین دانشور و جلال آلاحمد شخصیتهای مختلفی از آیتالله طالقانی تا خلیل ملکی و از انور خامهای تا مریم فیروز رفت و آمد داشتند.
مدیرمسئول نشریه «بخارا» که یکی از شمارههایش به بانوی داستاننویسی ایران اختصاص یافته بود، همچنین با اشاره به جایگاه رمان «سووشون» دانشور تاکید کرد: این رمان تنها رمان فارسی است که به بیش از ۱۰ زبان ترجمه شده و ما رمانی در ادبیات معاصر خود نداریم که تا این اندازه از سوی منتقدان برجسته حوزه ادبیات در کشورهای دیگر مورد استقبال قرار گرفته باشد.
وی ادامه داد: دانشور بیش از ۴۰ سال در دانشگاه تهران تدریس کرد و طی این سالها توانست دانشجویانی را تربیت کند که امروزه از استادان برجسته مراتب آموزشی عالی کشور هستند.
دهباشی همچنین درباره تاثیر و تاثر جلال آلاحمد و سیمین دانشور بر یکدیگر هم گفت: این دو چهره برجسته ادبی ایران، در عین حال دو روحیه متفاوت بودند؛ آلاحمد مردی پر شر و شور، کاملاً سیاسی و چون و چرا کننده و همیشه معترض بود در صورتی که دانشور اینچنین نبود و ادعایش را هم نداشت.
مدیرمسئول نشریه «بخارا» گفت: شاید همین دو روحیه متفاوت است که اجازه میداد این زندگی مشترک دوام بیاورد؛ سیمین دانشور تعدیل کننده این روحیه و جلال آلاحمد شتابدهنده آن بود.
وی در پایان با اشاره به روحیه جستجوگر سیمین دانشور یادآور شد: دانشور همواره و حتی تا همین اواخر که در بستر بیماری بود، پیگیر تازههای داستاننویسی بود و بارها شده بود که از من میپرسید «تازگیها چه کتاب خوبی چاپ شده است؟» و با وجود کهولت سن بخشی از وقت خود را صرف مطالعه آثار نویسندگان جوانتر میکرد.
نظر شما :