اصولگرای زنان اهل سیاست/ نگاهی به زندگی مریم بهروزی

سیدنیما حسینی
۳۰ بهمن ۱۳۹۰ | ۱۵:۲۲ کد : ۱۸۵۰ وقایع اتفاقیه
اصولگرای زنان اهل سیاست/ نگاهی به زندگی مریم بهروزی
تاریخ ایرانی: انتشار خبر درگذشت مریم بهروزی دبیرکل جامعه زینب (س)، از مبارزان شناخته‌شده دوران پهلوی و نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی در روز شنبه، خیلی‌ها را شوکه کرد.

 

مریم بهروزی در سال ۱۳۲۴ در تهران به دنیا آمد. پدرش محرمعلی بهروزی از پیروان آیت‌الله کاشانی و فعالان مخالف حکومت پهلوی بود. اینچنین بود که مریم نیز از دوران کودکی همراه پدر در جلسات دینی و سیاسی شرکت کرد و به فعالیت‌های تبلیغی و آموختن دروس دینی علاقه‌مند شد. مریم جوان در حالی که ۱۶ سال بیشتر نداشت با طلبه‌ای به نام حاجی عباسی که مفسر قرآن و مدرس حوزه بود و به شغل خیاطی اشتغال داشت، ازدواج کرد. او با همسرش شرط کرد که بتواند به تحصیل علوم دینی ادامه دهد و با موافقت او به این راه رفت. اینچنین بود که همزمان با گذراندن دوره متوسطه، فراگیری علوم دینی را تا مقدمات سطح نزد خانم میردامادی و تا پایان سطح را نزد حاج سیدصدرالدین و حاج شیخ ابوالقاسم کاشمری پیش نماز مسجد میثم فرا گرفت و سپس با توصیه و معرفی او پای درس و بحث شهید آیت‌الله سعیدی نشست و حدود ۳ سال هم در جلسات درس خارج فقه و اصول حاج شیخ یحیی نوری شرکت کرد. بهروزی چهار سال هم در کلاس درس خارج فقه و حقوق آیت‌الله خامنه‌ای به فراگیری علوم دینی پرداخت و تحت تاثیر فضای سیاسی کشور در فاصله سال‌های ۴۱ تا ۴۲ با اندیشه‌های سیاسی امام خمینی آشنا شد.

 

در ابتدای دهه ۵۰ بود که رسماً وارد مبارزات سیاسی علیه رژیم پهلوی شد و هسته‌های مقاومت زنان را تشکیل داد. بهروزی در این باره می‌گوید: «حدود سال‌های ۵۲-۵۱ بود که وارد فعالیت‌های سیاسی شدم. به تدریج خانم‌هایی که دارای علایق سیاسی بودند را در کلاس‌های قرآن و احکام شناسایی کردیم و با این خانم‌ها نشست‌های خصوصی و سیاسی داشتیم تا اخبار را تبادل کنیم. بعد‌ها نام این تشکیلات را «هسته‌های مقاومت» گذاشتیم. این تشکیلات که فقط در تهران بود، تنها تشکیلات مستقل زنان محسوب می‌شد که هیچ وابستگی به تشکل‌های مردان نداشت.»

 

هسته‌های مقاومت خیلی زود جای خود را در میان زنان علاقه‌مند به فعالیت سیاسی باز کرد و در ۹ منطقه تهران فعالیت خود را با تشکیل و اداره کلاس‌های قرآن، تفسیر، اخلاق و احکام و شناسایی زنان علاقه‌مند به فعالیت سیاسی پی گرفت.

 

بهروزی در این سال‌ها با برگزاری جلسات سخنرانی عقیدتی و سیاسی در تهران و شهرستان‌ها به افشاگری علیه رژیم پرداخته و زنان را ترغیب و تشویق به مبارزه و شرکت در تظاهرات می‌کرد. او که آرام آرام با گروه‌های مبارز دیگر ارتباط می‌گرفت، اخبار انقلابیون را انتقال داده و به تکثیر و توزیع اعلامیه‌ها و نوارهای سخنرانی امام که از نجف می‌رسید می‌پرداخت و جلساتی را برای هماهنگی مبارزین تشکیل می‌داد.

 

سال ۵۵ بود که در جریان سخنرانی‌های مذهبی سیاسی ممنوع‌المنبر شد و تحت تعقیب ساواک قرار گرفت. بهروزی درباره دلایل ممنوع‌المنبر شدنش می‌گوید: «در سال ۵۵ به علت سخنرانی‌های معنوی و سیاسی‌ای که داشتم و جمعیت زیادی که می‌آمدند، من را ممنوع‌المنبر کردند. البته به طور مشخص پس از یک سخنرانی در قم که به مدت ۵ روز روبه‌روی شهربانی این شهر و در منزل دکتر رضوی انجام دادم و اتفاقا جمعیت زیادی هم آمده بودند، این ممنوعیت ایجاد شد. در‌‌ همان روز‌ها شهربانی قم دکتر رضوی را خواسته و پرسیده بود که چرا منزل شما این روز‌ها اینقدر شلوغ است و ایشان گفته بودند روضه امام حسین است و آن‌ها هم که به میزان جمعیت و استقبال مردم مشکوک شده بودند، با استفاده از نفوذ نیروهای ساواک صحبت‌های من را ضبط کرده و هنگامی که من از قم بازمی‌گشتم مرا ممنوع‌المنبر کردند.»

 

بهروزی اما همچنان در فرصت‌های مناسب با اسم مستعار به فعالیت‌های تبلیغی خود ادامه می‌داد و در جریان همین فعالیت‌ها بود که با آیت‌الله دکتر مفتح آشنا شد و مبارزاتش در ارتباط با شبکه اصلی انقلابیون هوادار امام شکل جدی‌تری به خود گرفت. با جدی‌تر شدن فعالیت‌های هسته‌های مقاومت و در راس آن مریم بهروزی، او در پی ماه‌ها تعقیب از سوی ساواک پس از سخنرانی در مسجد قبا بازداشت شد. بهروزی درباره وقایع منجر به دستگیری خود می‌گوید: «قبل از آن یک سخنرانی در قم داشتم و خدمت آقای آیت‌الله گلپایگانی رفتم و به ایشان گفتم که یکسری جلسات سیاسی را اداره می‌کنم اما بعضی از خانم‌ها به من می‌گویند وارد مسائل سیاسی نشویم و بحث سیاسی نکنیم چون ممکن است دستگیر و زندانی شویم. من دارای ۴ فرزند هستم و فرزند کوچک من ۴ ماهه است، اگر گرفتار رژیم شوم تکلیف این بچه‌ها بدون مادر چه می‌شود؟ آیت‌الله گلپایگانی یکسری سوالات از من کردند و بعد فرمودند که بر شما فرض است که از اسلام دفاع کنید. بچه‌ها هم خدا دارند و شما هم انشاءالله که تحت حفاظت حضرت حق هستید اما توصیه می‌کنم شما هم کاری نکنید که به دست این نامردها گرفتار شوید چون این‌ها به ناموس اسلام رحم نمی‌کنند.»

 

سخنان آیت‌الله گلپایگانی باعث شد بهروزی فعالیت‌های خود را تا ماه رمضان ۱۳۵۷ با احتیاط و دور از انظار عمومی ادامه دهد اما در این سال بود که در پی سخنان امام خمینی مبنی بر لزوم افشاگری علیه رژیم پهلوی سخنرانی علیه رژیم را از سر گرفت. بهروزی دربارۀ دلایل آغاز سخنرانی‌های آن سال در مسجد قبا که زمینه دستگیری او را فراهم آورد، می‌گوید: «شهید مفتح از من دعوت کردند برای سخنرانی در مسجد از روز اول ماه رمضان حضور پیدا کنم. خدمت ایشان گفتم شما می‌دانید که من یکی دو سال است ممنوع‌المنبر هستم و اگر هم گاهی سخنرانی می‌کردم خیلی مخفیانه و پنهانی است. ایشان گفتند که ما برای شما سخنرانی نمی‌گذاریم اما خبر دارید امام(ره) چه فرمودند؟ گفتم چیزهایی شنیدم اما اعلامیه ایشان هنوز به دستم نرسیده است. ایشان گفتند امام(ره) فرمودند بر همه خطبا و مبلغین فرض است که مفاسد رژیم را افشا کنند. یعنی وظیفه شده که مسائل مربوط به پهلوی گفته شود و هر اتفاقی که بخواهد بیافتد دیگر مهم نیست چون تکلیف است. من گفتم اگر امام(ره) فرمودند من هم می‌آیم. بدین ترتیب از روز اول رمضان در مسجد قبا قبل از ظهر سخنرانی داشتم تا اینکه روز ششم در مورد حکومت اسلامی که در راسش باید فقیه عادل باشد صحبت کردم که ما را دستگیر کردند.»

 

بازداشت بهروزی فعالیت‌های هسته‌های مقاومت را علیه رژیم گسترش داد و او که به واسطه سال‌ها مبارزه در میان زنان تهران به چهره‌ای شناخته شده تبدیل شده بود، به نمادی از مبارزه زنان مسلمان با رژیم تبدیل شد. با ادامه بازداشت بهروزی گروهی از اعضای هسته‌های مقاومت برنامه‌ای برای راهپیمایی اعتراضی نسبت به بازداشت او ترتیب دادند که پیش از انجام با وساطت شهید مفتح که از تبعات این برنامه و شناسایی چهره‌های فعال در هسته‌های مقاومت بیم داشت، لغو شد.

 

فعالیت‌های سیاسی بهروزی و سازماندهی زنان علیه رژیم پهلوی در دورانی صورت می‌گرفت که در میان مبارزان هنوز درباره نقش زنان در مبارزه اختلاف نظرهای شدیدی وجود داشت، تا جایی که برخی مخالفان رژیم با حضور زنان حتی در حد شرکت در راهپیمایی‌های اعتراضی هم مخالف بودند. بهروزی درباره فضای فکری مبارزان آن روزها درباره حضور زنان در صف مبارزین می‌گوید: «در بحبوحه انقلاب که راهپیمایی‌ها اوج گرفته بود عده‌ای از مذهبی‌ها که می‌شود گفت روش سنتی بر آن‌ها حاکم بود، اجازه نمی‌دادند زن‌ها به راهپیمایی بروند. آقای مطهری این موضوع را با امام (ره) مطرح کردند که زن‌ها می‌خواهند به راهپیمایی بروند اما به آن‌ها اجازه داده نمی‌شود. امام (ره) فرمودند "زن‌ها برای فریاد زدن بر سر ظالم و احیای حق نیازی به اجازه ندارند. زن‌ها مانند مرد‌ها آزادند که فعالیت سیاسی و اجتماعی کنند." این نخستین گامی بود که برای آزادی اندیشه اسلامی برداشته شد و زنان به صحنه آمدند و توانستند از آن فرصت استفاده کنند.»

 

بازداشت بهروزی در زمانی صورت گرفت که رژیم آرام آرام به روزهای پایان حیات خود نزدیک می‌شد و برای به تعویق انداختن سقوط هر روز گروهی از زندانیان سیاسی آزاد و تلاشی برای بازسازی اعتمادی که دیگر میان مردم و حاکمیت وجود نداشت، در حال انجام بود. اینچنین بود که مریم بهروزی روز عید فطر همان سال بعد از ۲۴ روز بازداشت موقتاً از زندان آزاد شد تا چندی بعد در دادگاه نظامی مورد محاکمه قرار گیرد اما با سرعت گرفتن امواج انقلاب و فرا رسیدن بهمن پیروزی محاکمه بهروزی منتفی شد و او به عنوان یکی از زنان فعال در عرصه مبارزه با رژیم پهلوی به صف انقلابیونی پیوست که پایه‌های نظام تازه را پی می‌ریختند.

 

او از افراد کلیدی و موثر در جلساتی بود که به منظور برنامه‌ریزی برای انقلاب و شکل‌گیری حکومت اسلامی برگزار می‌شد. جلساتی که یک شب در میان در حسینیه ارشاد برقرار بود و افرادی چون آیت‌الله مطهری، آیت‌الله بهشتی، آیت‌الله خامنه‌ای، هاشمی رفسنجانی، محمدجواد باهنر، ناصر میناچی، هاشم صباغیان، محمد مفتح و خانم‌ها منیره گرجی و اعظم طالقانی در آن حضور می‌یافتند.

 

بهروزی همچنین از جمله افرادی بود که در کمیته استقبال از امام مسئولیت‌هایی را در ارتباط با دیدار زنان با رهبر انقلاب به عهده گرفت. او دربارۀ چگونگی برنامه‌ریزی دیدار با امام و نگاه رهبر انقلاب به زنان می‌گوید: «وقتی قرار شد امام(ره) به ایران بیایند و دیدار‌ها صورت گیرد، به اطرافیان گفتند طوری برنامه‌ریزی کنید که آقایان و خانم‌ها به طور مساوی بیایند. در برنامه‌ریزی‌ها قرار شد دیدار خانم‌ها ساعت ۳ تا ۵ بعد از ظهر باشد. اگر زمان دیدار تمام می‌شد محال بود امام بیایند ولی برای خانم‌ها یکی دو بار را شاهد بودم که وقت دیدار تمام شد و خانم‌ها از شهرستان آمده بودند و پشت در شعار می‌دادند که ما منتظر خمینی هستیم. امام (ره) فرمودند چه شده؟ اطرافیان گفتند وقت دیدار تمام شده ولی همچنان خانم‌ها شعار می‌دهند. امام فرمودند من می‌روم به خانم‌ها سلام کنم. برای آقایون هرگز چنین کاری نکردند و این بها دادن به حضور زن‌ها بود.»

 

بهروزی تمرکز بر مسائل زنان و دفاع از حقوق آن‌ها را در سال‌های پس از انقلاب نیز پی گرفت. او در‌‌ همان روزهای اول تشکیل حزب جمهوری اسلامی به این تشکل پیوست و با مساعدت دکتر بهشتی، مفتح و همکاری گروه دیگری از زنان مبارز، واحد خواهران حزب را فعال کرد. هرچند با تشکیل سازمان زنان جمهوری اسلامی، فعالیت‌های واحد خواهران حزب به حاشیه رفت. موضوعی که با اعتراض بهروزی و دوستانش مواجه شد. هاشمی رفسنجانی در خاطرات روز ۱۹ تیرماه ۱۳۶۳ با اشاره به این گلایه‌ها می‌نویسد: «خانم بهروزی آمد و از تضعیف واحد خواهران حزب جمهوری اسلامی توسط سازمان زنان گفت.»

 

فعالیت‌های بهروزی و چند تن دیگر از زنان حزب باعث شد تا در آستانه برگزاری انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی از آنان دعوت شود تا در فهرست نامزدهای حزب برای این انتخابات قرار بگیرند. بهروزی درباره این واقعه که در آن مقطع برای بسیاری تازگی داشت، می‌گوید: «در دوره اول مجلس شورای اسلامی آیت‌الله بهشتی از من و خانم ]گوهرالشریعه[ دستغیب و فرشته هاشمی و ... دعوت کردند برای انتخابات مجلس آماده شویم و گفتند می‌خواهیم شما را در لیست کاندیداهای انتخابات مجلس قرار دهیم. من این دعوت را عادی می‌دانستم اما خانم دستغیب به دکتر بهشتی گفتند آیا واقعاً لازم است ما به مجلس وارد شویم؟ دکتر بهشتی فرمود: بله حتما. چون شاید اگر این دوره و در زمان امام عزیز خانم‌ها به مجلس نروند دیگر هرگز نتوانند وارد مجلس شوند.»

 

شهید بهشتی در مقطعی این سخنان را گفته بود که هنوز کسی تصوری از حضور زنان در مجلس شورای اسلامی نداشت و از طرفی برخی از سنت‌گرایان هنوز هم با فعالیت سیاسی زنان موافقتی نداشتند. بهروزی درباره تلاش‌هایی که سال‌های اول انقلاب در جهت جلوگیری از حضور زنان در مجلس صورت گرفت، می‌گوید:« در آخر دوره اول مجلس من و خانم دستغیب از کریدور مجلس عبور می‌کردیم. یکی از آقایون گفت: این روز‌ها، روزهای آخر حضور شما در مجلس است. من فکر کردم منظور روزهای آخر دوره است. گفتم خوب برای شما هم روزهای آخر است. گفتند نه، برای خانم‌ها روزهای آخر است، چون قرار است برویم خدمت حضرت امام (ره) و از ایشان بخواهیم مانع ورود نمایندگان خانم به مجلس شوند. چون وکالت نوعی قضاوت است و زن نباید قاضی شود چرا که ممکن است در یک رای‌گیری با یک رای که ممکن است رای یک زن باشد قانونی تصویب یا تصویب نشود. از نظر این عده از آقایون این خلاف شرع بود و قرار بود خدمت امام (ره) بروند و بگویند که نماینده شدن خانم‌ها خلاف شرع است. این کار را کردند و امام (ره) در جواب فرمودند: چه کسی گفته نماینده شدن زن‌ها خلاف شرع است؟ این حرفی که شما می‌زنید خلاف شرع است. امام در آن موقع با این دیدگاه‌ها مقابله می‌کردند.»

 

بدین ترتیب مریم بهروزی در انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی به عنوان نامزد جامعه روحانیت مبارز و حزب جمهوری اسلامی در معرض آرای مردم قرار گرفت و به نمایندگی از مردم تهران وارد مجلس شد و تا پایان دوره چهارم مجلس به مدت ۱۶ سال در این سمت به فعالیت پرداخت.

 

بهروزی در دوران نمایندگی مجلس در تصویب طرح‌های زیادی در ارتباط با حقوق زنان مشارکت داشت که یکی از مهمترین آن‌ها تلاش در جهت تصویب طرح قانونی شدن فعالیت زنان به عنوان قاضی تحقیق و مشاور قضایی بود، طرحی که در زمان خود خط‌شکنی مهمی محسوب می‌شد و در مجلس با موانعی مواجه شده بود اما وقتی در کمیسیون حقوقی دولت به لایحه تبدیل شد در مجلس به تصویب رسید. بهروزی درباره این طرح و مذاکراتی که برای به ثمر رساندن آن با رییس‌جمهوری وقت انجام داده بود، می‌گوید: «در دهه دوم انقلاب که رییس‌جمهور آقای هاشمی رفسنجانی و رییس مجلس آقای ناطق نوری بودند، ما برای گفت‌و‌گو در خصوص مسائل زنان خدمت آقای هاشمی رفتیم و ضمن گفت‌وگو طرحی را که برای قاضی تحقیق و قضاوت زنان داشتیم و از اداره قوانین به مجلس نیامده بود و آن را خلاف شرع دانسته بودند را به آقای هاشمی ارائه کردیم. ایشان پیشنهاد دادند آن را به کمیته حقوقی دولت بدهیم تا طرح را لایحه کنند و به مجلس بدهند. همین کار را هم کردند و به سختی هم این لایحه در مجلس رای آورد اما با کمک ایشان خانم‌ها توانستند به مقام قضاوت برسند در حالیکه قاضی شدن زن در آن دوران کفر مطلق بود.»

 

مریم بهروزی در جریان قطب‌بندی‌ها میان نیروهای انقلاب که بعد از درگیری‌ها سال ۶۰ شدت گرفت در طیف راستگرای جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت و در زمره منتقدان سیاست‌های دولت میرحسین موسوی قرار گرفت. او در این باره می‌گوید: «آن زمان در حزب جمهوری اسلامی برخی از افراد طرز تفکر آیت‌الله خامنه‌ای را می‌پسندیدند که به آن‌ها جناح راست و شق راست گفته می‌شد و عده‌ای از حزب جمهوری در جهت مقابل بودند و آن زمان حول میرحسین موسوی به عنوان نخست‌وزیر و رییس دفتر سیاسی حزب، مسئول روزنامه جمهوری اسلامی بودند که آن‌ها را نیز جناح چپ می‌نامیدند. عده‌ای نیز میانه بودند. ما هم جزو کسانی بودیم که در جهت افکار آیت‌الله خامنه‌ای حرکت می‌کردیم.»

 

او در دوران نمایندگی بار‌ها با انتقاد از فعالیت‌های دولت بویژه در واحد اطلاعات نخست‌وزیری مواضع منتقدانه خود را با مقامات نظام در میان گذاشت. هاشمی رفسنجانی در خاطرات سال‌های ۶۲ و ۶۳ بار‌ها از مراجعات مریم بهروزی و دامادش مهندس رزازی برای تسلیم شکایاتی از فعالیت‌های نیروهای اطلاعات نخست‌وزیری سخن گفته است. او همچنین از جمله ۹۹ نفری بود که در دوره دوم نخست‌وزیری میرحسین موسوی به او رای عدم اعتماد داد.

 

بهروزی که از جمله چهره‌های تشکیل‌دهنده واحد خواهران حزب جمهوری اسلامی بود، با انحلال این حزب در کنار گروه دیگری از زنان مبارز پیش از انقلاب در سال ۱۳۶۵ گروهی تازه را با نام «جامعه زینب» بنیان گذاشت. به گفته خود او ایدۀ تشکیل تشکلی سیاسی مختص زنان متعلق به شهید بهشتی بوده است. بهروزی در این باره می‌گوید: «آیت‌الله بهشتی قبل از شهادت به آقای کمالی سفارش تاسیس حزبی مستقل برای کارگران، به آقای باهنر برای معلمان و فرهنگیان و به من هم سفارش تاسیس تشکیلاتی برای زنان را دادند.»

 

جامعه زینب در ابتدای تشکیل با همیاری آیت‌الله محمد یزدی و موافقت امام بخشی از سهم امام را به خود اختصاص داد. مریم بهروزی درباره چگونگی اختصاص این بودجه به جامعه زینب می‌گوید: «آن زمان برای خرید دفتر حدود ۴ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان لازم داشتیم که ۱ میلیون و ۶۰۰ را مالک دفتر برای خمس بدهکار بود که گفت در صورت اجازه امام، این مبلغ را کسر خواهد کرد. ما از امام درخواست کردیم که این مبلغ را به دفتر هدیه کنند و ایشان فرمودند که کل این مبلغ را از سهم امام اجازه می‌دهم که در حال حاضر نامه‌اش هم موجود است.»

 

جامعه زینب در آغاز وجهه اجتماعی‌تری داشت و فعالیت‌هایی را در راستای کمک به خانواده آسیب‌دیدگان جنگ تحمیلی در طول دوران جنگ سامان داد. اما با پایان جنگ و گشایش فضای سیاسی بر اساس الگویی مشابه هسته‌های مقاومت پیش از انقلاب با برگزاری جلسات تفسیر و بحث سیاسی به عضوگیری از میان زنان مسلمان علاقه‌مند به فعالیت سیاسی پرداخت و در زمانی کوتاه به یکی از مهم‌ترین تشکل‌های سیاسی زنان پس از انقلاب تبدیل شد که به واسطه گرایشات سیاسی دبیرکلش بعد از قطب‌بندی‌های دهه ۶۰ میان نیروهای انقلاب در ذیل جناح راست سنتی تعریف می‌شد. این تشکل که در زمره گروه‌های نزدیک به جامعه روحانیت مبارز و هیات موتلفه به شمار می‌آمد، در سال ۱۳۷۰ به عنوان حزبی سیاسی در وزارت کشور به ثبت رسید و بعد‌ها به عنوان یکی از گروه‌های ۱۴گانه به عضویت جبهه پیروان خط امام و رهبری درآمد. این گروه در ادوار مختلف نمایندگانی در مجلس داشته و مرضیه وحید دستجردی وزیر بهداشت و درمان دولت دهم که اولین وزیر زن پس از انقلاب به شمار می‌آید نیز از جمله اعضای این تشکل است. در این میان مریم بهروزی دبیرکل جامعه زینب که در سال‌های اخیر مثل بسیاری دیگر از فعالان جناح راست سنتی به صفت اصولگرایی شناخته می‌شد، در ابتدای فعالیت دولت فعلی از جمله حامیان آن به شمار می‌آمد اما در دو سال اخیر به صف منتقدان پیوسته بود.

 

بهروزی در سال‌های پس از انقلاب در کنار فعالیت سیاسی به تدریس علوم حوزوی و دانشگاهی در دانشگاه‌های شهید بهشتی، تهران و حوزه های علمیه شهید شاه‌آبادی و شهید مدنی هم مشغول بود و فعالیت‌هایش تا آخرین روزهای حیات وی ادامه یافت تا جایی که برای شرکت در انتخابات مجلس نهم که اسفندماه امسال برگزار خواهد شد نیز به عنوان نامزد ثبت نام کرده بود.

 

او در طول دوران زندگی با همسرش صاحب دو فرزند دختر و دو پسر شد که فرزند دومش شهید مهدی حاجی‌عباسی که از اعضای بسیج مستضعفان بود در سال ۱۳۶۰ در سن ۱۶ سالگی از سوی اعضای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) مورد سوءقصد قرار گرفته و به شهادت رسید.

 

مریم بهروزی که از چهره‌های کثیرالمصاحبه بود، میانه خوبی با رسانه‌ها داشت و چند روز یکبار نامش در روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها می‌آمد اما آنچنان که پس از درگذشتش مشخص شد از مدتی پیش دور از چشم رسانه‌هایی که با فواصل کوتاه او را به عنوان فعال سیاسی طرف گفت‌وگوی خود داشتند، با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می‌کرد. مبارزه‌ای ناکام که سرانجام روز شنبه هفته جاری، سه هفته پس از آنکه به واسطه وخامت حالش راهی بیمارستان شده بود، به درگذشت این فعال سیاسی در سن ۶۶ سالگی ختم شد.

 

 

منابع:

 

زندگینامه دکتر مریم بهروزی، دبیرکل جامعه زینب، سایت جامعه زینب

آرامش و چالش، کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی سال ۶۲

به سوی سرنوشت، کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی سال ۶۳

روایت زن اصولگرای حزبی از زبان خودش، گفت‌وگو با مریم بهروزی، خبرآنلاین

سه دهه انقلاب و حضور زنان، گفت‌وگو با مریم بهروزی، زمستان ۸۷


کلید واژه ها: مریم بهروزی جامعه زینب


نظر شما :