تحولات سیاسی ایران در اسناد آرشیو ملی بریتانیا در سال ۱۹۸۱/ پهلویها کاملا فراموش شدهاند
آشکار و گسترده شدن اختلافات گروهی و جناحی در ایران که از میانه سال ۱۳۵۹ به اوج خود رسید، موجب شده بود تا مقامات بریتانیایی، به خصوص به دلیل فقدان حضور کادر کامل دیپلماتیکشان در تهران، با کارشناسان و مطلعان مختلف به رایزنی درباره وضعیت کنونی و آینده سیاسی ایران بپردازند. در یکی از این رایزنیها، جان گراهام، سفیر فراخوانده شده بریتانیا در تهران که همچنان پیگیر مسایل ایران بود، روز ششم ژانویه ۱۹۸۱/ ۱۶ دی ۱۳۵۹ با فرد هالیدی، روزنامهنگار بریتانیایی- ایرلندی و دانشجوی ۳۵ ساله دکترای علوم سیاسی آن هنگام که با ایران و به خصوص گروههای چپگرا آشنایی نزدیکی داشت، دیدار و خلاصه نظرات او درباره تحولات ایران را به وزارت خارجه بریتانیا منعکس کرد.
هالیدی معتقد بود که «عراق عملا به دلیل تصرف مناطق مورد توجهشان عملا جنگ را برده و واقعا هیچ امکانی برای ایرانیان جهت عقب راندن عراقیها وجود ندارد.» هالیدی همچنین باور داشت که جمهوری اسلامی تا زمان حیات بنیانگذار آن برقرار خواهد بود و بعد از پایان جنگ و درگذشت رهبر نظام، این حکومت ادامه نخواهد یافت.
هالیدی که بعدها استاد روابط بینالمللی در دانشگاه لندن شد، با به کار بردن کلمه فارسی «سوخته» برای حزب توده عنوان کرد: «درست است که احزاب توده اصلاح نشده و استالینیست باقی مانده و به قول دانشجویان اواسط دهه ۷۰، سوخته است، با این حال یک سازمان سیاسی باتجربه، دارای سازمان و قدرت و دیدگاههای پیچیده درباره تحولات سیاسی درباره ایران و جهان است. البته حمایت حزب توده از حزب جمهوری اسلامی کاملا تاکتیکی ولی بر اساس دلایل درست و منطقی است.» این روزنامهنگار بریتانیایی-ایرلندی درباره سازمان فداییان خلق که در آن زمان دچار انشعاب شده بود، گفت: «فداییان خلق که از موضع قبلی خود در حمایت از کردها دست کشیدهاند، رهبری واقعی ندارند. بیشتر افراد در مرکز آنان، جوانان دانشجوی سابق هستند که تنها تجربه زندگیشان از زندان زمان شاه است که بسیار دور از سازندگی و آموزش بوده و مانند بسیاری دیگر از کشورها، صرفا اتلاف وقت بوده است.»
هالیدی درباره سازمان مجاهدین خلق به عنوان یک گروه «چپگرای غیرکمونیست» معتقد بود: «مجاهدین سازمانی وسیع و گسترده دارند ولی آنها هم از نظر سیاسی بسیار سادهلوح هستند.»
درست یک هفته بعد از دیدار گراهام و هالیدی، فرانسیس گرییه یکی از مسوولان بخش خاورمیانه وزارت خارجه بریتانیا در روز ۱۳ ژانویه/ ۲۳ دی ۱۳۵۹ با تیم هادلین تهیهکننده ۳۳ ساله شبکههای تلویزیونی تیمز و بیبیسی که به تازگی از تهران بازگشته بود، دیدار و گفتوگو کرد. هادلین برای ساخت یک مستند تلویزیونی شش هفته در ایران و مناطق جنگی به سر برده و پیش از آن نیز مدتها در دفتر شورای فرهنگی بریتانیا (بریتیش کانسل) کار کرده بود و به زبان فارسی آشنایی داشت.
هادلین در ادامه با اشاره به ضعف نیروی مسلح ایران در زمینه جنگ زرهی به دلیل به گل نشستن تعداد زیادی از تانکهای آنان تاکید کرد: «عراقیها از تعداد زیادی از مزدوران مصری کمک میگیرند.» این تهیهکننده تلویزیونی بریتانیایی در اکثر ایام حضورش در جبهههای جنگ با ابوالحسن بنیصدر همراه بوده است. هادلین ضمن آنکه از بنیصدر به عنوان فردی عمیقا متدین و حتی مذهبیتر از بیشتر روحانیان نام برد، افزود: «بنیصدر تا زمانی که ممکن باشد از رویارویی نهایی با بهشتی و روحانیان خودداری میکند ولی این نبرد نهایی نهایتا پیش خواهد آمد و بنیصدر با حمایت ارتش قادر خواهد بود در این نبرد به برتری دست یابد.»
این تهیهکننده بریتانیایی در ادامه به حمایت و کمک [غلام] علی افروز، کاردار سابق ایران در لندن در تولید مستند تلویزیونی وی اشاره کرد و گفت: «افروز، اکنون از جناح بهشتی به جناح بنیصدر کوچ کرده است. چند نفر از حامیان بنیصدر، او [افروز] را برای سمت وزارت خارجه پیشنهاد کردهاند ولی بنیصدر نپذیرفته و فکر کرده که افروز زیادی جوان است. شایان ذکر است که هادلین پس از این دیدار، در گفتوگوی دیگری، مطلب را به شکل دیگری که به نظر درستتر میرسد، بیان کرده و پیشنهاد وزارت خارجه افروز را به محمدعلی رجایی، نخستوزیر نسبت داده که با مخالفت بنیصدر مواجه شده است.
هادلین در انتهای سخنانش گفت: «انقلاب همچنان در بین بیشتر مردم محبوب است. پهلویها کاملا فراموش شدهاند. به نظر میرسد که مردم متقاعد شدهاند که با وجود بینظمیها، چیزی که اکنون دارند بهتر از چیزی است که در قبل داشتهاند.»
گرییه در اظهارنظر درباره گفتههای هادلین نوشت: من فکر میکنم باید توجه داشته باشیم که هادلین احتمالا خیلی واقعبین نیست و دیدگاههای او ممکن است تحت تاثیر دوستیاش با افروز باشد. با این همه مشخص است که کسب اطلاعات از کسی که با این امکانات، به تازگی در ایران بوده مفید است.
آزادی گروگانهای آمریکایی در ۲۰ ژانویه ۱۹۸۱/ ۳۰ دی ۱۳۵۹ و حواشی حقوقی و بینالمللی آن، نه تنها از شدت کشمکشهای سیاسی داخلی ایران کم نکرد، بلکه خود تبدیل به عنصر جدیدی در شدت بخشیدن به فوتبال سیاسی در کشور شد. ۹ روز پس از آزادی گروگانها، کریس رندل یکی از معدود دیپلماتهای باقی مانده در دفتر حفاظت منافع بریتانیا در تهران از تداوم تنش بین جناحهای حزب جمهوری اسلامی و بنیصدر بر سر گروگانگیری، شیوه خاتمه آن و بیانیه الجزایر خبر داد. به نوشته رندل، در حالی که سران حزب گروگانگیری و نحوه پایان آن را شکستی برای آمریکا میدانستند، بنیصدر و هوادارانش کل ماجرا را ضرری به منافع ایران میدانستند.
علاوه بر آن، در شرایطی که بهزاد نبوی، سخنگوی دولت و معاون اجرایی نخستوزیر از مطلع بودن بنیصدر از روند مذاکرات با آمریکا برای آزادسازی گروگانها خبر داده بود، بنیصدر ضمن تکذیب این موضوع عنوان کرد که در جریان مصالحه با آمریکا، مطالبات ایران از جمله بازگرداندن داراییهای شاه اجرا نشده است. استیون جرمی بارت، رییس دفتر حفاظت منافع بریتانیا در تهران در گزارش محرمانهای به تاریخ پنجم فوریه/ ۱۶ بهمن ۱۳۵۹ و در آستانه دومین سالگرد پیروزی انقلاب، در فاصله حدود سه ماه و نیم تا برکناری بنیصدر، به بررسی و ارزیابی آرایش سیاسی در نبرد قدرت در ایران پرداخت. در این گزارش، با اشاره به بازگشت بنیصدر به مرکز صحنه سیاسی از طریق مصاحبههای مطبوعاتی و سخنرانیها و واکنشهای مختلف به اظهارات او آمده است: «اگرچه فشار فزایندهای وجود دارد و به نظر میرسد که بنیصدر به عمد این روند را تسریع میکرد ولی کمتر ناظری در اینجا توقع ایجاد تغییراتی در آیندهای نزدیک را دارد.»
در بخش دیگری از این گزارش، از شایعاتی درباره کنار گذاشتن رجایی و نقش اساسی نبوی در مذاکرات آزادی گروگانها صحبت و عنوان شده که بعد از آزادی گروگانها، علیاکبر هاشمی رفسنجانی، رییس مجلس «از رجایی حمایت کامل نکرده و گفته که عملکرد دولت در این مورد مجموعا درست بوده ولی او (رفسنجانی) در یک یا دو مورد با رجایی هم رای نیست.»
بارت ۱۰ روز بعد نیز در یک گزارش محرمانه دیگر، ضمن ارزیابی وضعیت گروههای مختلف سیاسی ایران و مواضع آنان در قبال آزادی گروگانهای آمریکایی نوشت: «برخلاف حزب توده و فداییان [اکثریت] که پشت سر بهشتی و حزب جمهوری اسلامی موضع گرفتند، مجاهدین به شدت به آزادی گروگانهای آمریکایی معترض بوده و حزب جمهوری اسلامی را به دیکتاتوری متهم کردند.»
اگرچه ناظران خارجی رویارویی جدی دو جناح در آینده نزدیک را چندان محتمل نمیدانستند ولی حادثه ۱۴ اسفند ۱۳۵۹/ پنجم مارس ۱۹۸۰ و بروز درگیری و اغتشاش حین برگزاری مراسم سالگرد درگذشت دکتر مصدق و سخنرانی بنیصدر در دانشگاه تهران، خلاف این پیشبینی را رقم زد. پنج روز بعد از واقعه ۱۴ اسفند، بارت در گزارش محرمانه به بیان حادثه و تحلیل آن پرداخت: «حادثه به دلیل بدتر شدن رفتار حزباللهیها و این واقعیت که پلیس علیه آنان موضع گرفت، اهمیت داشت. تعدادی از کسانی که در طرف بنیصدر بودند، محافظان خود او بودند که گفته شد تعدادشان ۲۱ نفر بود. بسیاری دیگر نیز گروه سازمانیافتهای از مجاهدین خلق بودند... این حادثه موجب بروز اضطراب عمومی و دو قطبی شدن بیشتر شد.»
بارت ادامه داد: «هیات تحقیقی از سوی قوه قضاییه تشکیل شده و هزاران نفر از حامیان بنیصدر خواهان شهادت دادن شدهاند. بازار تهران در اعتراض به این حادثه در روز هشتم مارس/ ۱۷ اسفند توسط هواداران حزب جمهوری اسلامی بسته شد ولی برخی از مغازهها باز ماندند و تظاهراتی هم توسط حامیان بنیصدر انجام شد. در قم نیز به طرفداری و بر ضد بنیصدر تظاهرات شد. بسیاری از روحانیان برجسته علیه بنیصدر موضع گرفتند و او را به قرار گرفتن در نقشه ابرقدرتها علیه اسلام و همدستی با گروههای آمریکایی متهم کردند.» رییس دفتر حفاظت منافع بریتانیا در تهران معتقد بود: «این حادثه احتمالا عزم بنیصدر برای بسیج افکار عمومی علیه حزب جمهوری اسلامی را تقویت خواهد کرد... همچنین درخواستها از [امام] خمینی برای برکناری بنیصدر مجددا مطرح شده است و از هم اکنون [صادق] خلخالی در مجلس گفته که بنیصدر باید برکنار شود ولی احتمالات باید برخلاف این پیشآمد باشد.» در یک گزارش دیگر، پس از ۱۴ اسفند، (نوشته شده در نهم مارس/ ۱۸ اسفند)، کریس رندل ضمن ارزیابی گروههای مسلح موجود در صحنه رقابتهای سیاسی ایران، از خطر بروز جنگ داخلی به دنبال بالا گرفتن درگیریهای موجود ابراز نگرانی کرد.
استیون لمپورت، معاون مدیرکل خاورمیانه وزارت خارجه بریتانیا در تاریخ ۲۱ مارس/ اول فروردین ۱۳۶۰ در پاسخی مفصل به گزارش کوتاه رندل با طرح چند پرسش و گمانهزنیهایی نه چندان دقیق نوشت: «طی دو سال گذشته ما اینگونه استدلال کردهایم که چپگرایان و به خصوص حزب توده به دلیل فقدان شواهد قابل اعتماد درباره تعداد اعضا و حمایت کافی از آنان، از قدرت کافی برای تبدیل شدن به یک آلترناتیو احتمالی و خطر برای نظام کنونی در آینده نزدیک برخوردار نیستند. ولی اکنون سخت است تا به راحتی این ادعا را پذیرفت.» لمپورت با اشاره به حادثه ۱۴ اسفند ادامه داد: «شواهدی وجود دارد که نشان میدهد حزب جمهوری اسلامی در حال از دست دادن کنترل و تسلط خود بر سیاست ایران است. حوادث پنجم مارس [۱۴ اسفند] شش ماه قبل، وقتی که حزب جمهوری اسلامی و تندروان همه امور را اداره میکردند، باور نکردنی بود.»
در ادامه این گزارش، از «حمایت جدید مجاهدین خلق از بنیصدر» و «تداوم حیات حزب توده»، به عنوان برخی از دلایل تغییر فضای سیاسی ایران یاد شده و با اشاره به اعتراض آیتالله عبدالکریم موسوی اردبیلی نسبت به مماشات رهبر انقلاب با بنیصدر و نادیده گرفته شدن قانون ضرورت مسوول بودن رییسجمهور نسبت به اعمالش، احتمال داده که بر اثر این حوادث، «حتی اقتدار وی نیز شکننده شود.» در پاسخ به این گزارش، لمپورت طی گزارش محرمانه ۲۴ مارس/ چهارم فروردین خود از تهران به ارزیابی شرایط ایران در آغاز سال نو شمسی پرداخت. در ابتدای این گزارش، با اشاره به تصمیم رجایی به اداره موقت وزارت خارجه توسط خود نوشت: «تاثیر سرپرستی رجایی بر وزارت خارجه... تا حد زیادی، مثل گذشته، وا گذاشتن امور در دستان نبوی و محمد هاشمی رفسنجانی [معاون وقت وزارت خارجه] است.... به دلیل عدم قابلیت رجایی، نبوی نخستوزیر با واسطه است. محمد هاشمی [رفسنجانی] که تحصیلکرده آمریکاست، برادر رییس مجلس است، خیلی گیرایی ندارد ولی بدیهی است که صاحب صلاحیت و موقعیتی مهم برای خود تراشیده است.»
به اعتقاد لمپورت: در شش ماه اخیر، به جز تا حدی در امور سیاست دفاعی، بنیصدر تاثیر کمی بر سیاست خارجی داشته است... بر اساس قرار فعلی (سرپرستی رجایی بر وزارت خارجه)، کسانی که سیاست خارجی ایران را کنترل میکنند، همانهایی هستند که قبلا نقش مهمی در انجام مذاکرات بین ایران و آمریکا برای آزادی گروگانها داشتند، در کنفرانس غیرمتعهدها حضور داشتند و در توافق با ضرورت تعامل بیشتر با کشورهای جامعه اروپا و منافع متقابل آن، سفیر شوروی را مورد شماتت قرار دادند. در پایان این گزارش، با اشاره به شایعه اخراج ۳۰۰ نفر از وزارت خارجه در شرایط جدید اظهار امیدواری شد: «با آزاد شدن گروگانهای آمریکایی، احتمالا سیاست خارجی ایران مسیر همکاری عملگرایانه با غرب را ادامه خواهد داد. این عملگرایی جدید همچنان فاقد هماهنگی و اتکای قابل اعتماد به سیاست داخلی است ولی با در اختیار گرفتن کنترل توسط بنیصدر بهبود خواهد یافت.»
منبع: روزنامه شرق
نظر شما :