ماجرای پیشنهاد آیتالله طالقانی به امام پس از دستگیری فرزندانش
بصورت مفید و مختصر درباره اهمیت دینی و جایگاه اجتماعی نماز جمعه صحبت کنید. چرا در اسلام اینقدر به نماز جمعه اهمیت داده میشود؟
نماز جمعه پایگاهی است برای وحدت و اطلاعرسانی درست و صحیح و منصفانه. شرط انصاف هم نگاه عادلانه است. بنابراین اگر این اصول در نماز جمعه رعایت نشود این همه وقت و سرمایه که برای برپایی ان هزینه میشود بینتیجه خواهد و بود نتیجه عکس خواهد داشت.
تاریخچه مختصری از برگزاری نماز جمعه در دوران معاصر بفرمایید. پیش از انقلاب اسلامی در ایران نماز جمعه به چه نحوی برگزار میشد؟
نماز جمعه قبل از انقلاب توسط برخی از روحانیون در نقاط مختلف برگزار میشد. در تهران هم آیتالله طالقانی و حجتالاسلام طباطبایی نماز جمعه را برپا میداشتند که بارها هم دستگیر شدند. در شهرهایی مثل اصفهان و تبریز هم نماز جمعه برگزار میشد.
از نظر سیاسی نماز جمعه در نظام جمهوری اسلامی چه جایگاهی دارد؟
در نماز جمعه باید منافع جمعی در نظر گرفته شود. از آنجا که این مراسم فراملی است و ابعاد آن منظر جهانی میگیرد و حساسیتهای زیادی بر آنچه از تریبون نماز جمعه منعکس میشود، وجود دارد نباید در آن فرافکنی صورت گیرد و یا از جناح و گروه خاصی حمایت شود که صرفا دیدگاهی خاص را یدک میکشد.
چرا آیتالله طالقانی به عنوان نخستین امام جمعه تهران انتخاب شد؟ شخصیت و منش ایشان چگونه بود؟
پس از انقلاب آیتالله طالقانی به امام خمینی گفتند حالا که انقلاب شده است میشود نماز جمعه را برپا کرد. بعد از آن حجتالاسلام سید احمد خمینی با آیتالله طالقانی تماس گرفتند و گفتند که امام فرموده خود آیتالله طالقانی نماز جمعه را برپا کنند. بعد از فوت آیتالله طالقانی، آیتالله منتظری بودند که نماز جمعه را برپا کردند منتهی بعد از ایشان بود که نماز جمعه صرفا بُعد سیاسی پیدا کرد و متاسفانه در جهت منافع سیاسی حاکمیت و برای تقویت مصالح حاکمیت برپا شد. برخی از امامان جمعه از اصول انصاف و صداقت خارج شدند و مطالبی را که بازگو میکردند یا جنبه تهمت و تحریف بود و یا اطلاعات درستی از آنچه پیرامونشان میگذشت نداشتند و صرفا یک سویه بود.
نخستین خطبههای نماز جمعه چه نکات مهمی دربرداشت و چه نتایجی را به دست آورد؟
من نمازجمعههای آیتالله طالقانی را به خاطر دارم. به پدر اصرار میکردم که من هم با ایشان به دانشگاه تهران بیایم. یکبار که با ماشین به سمت نماز جمعه میرفتیم شور و اشتیاق مردم به حدی بود که روی ماشین میریختند و من به سختی مجبور شدم از ماشین پیاده شود. مرحوم طالقانی در نماز جمعه همه را نقد میکرد و اگر گروه و دستهای حرکت مثبتی انجام میداد در صدد تقویت و تشویق آن برمی آمد. خصوصیت نماز جمعه در زمان ایشان این بود که یک سویه و یک بُعدی نبود. جمعیت حاضر در نماز جمعه تایید روش و منش مرحوم طالقانی در نماز جمعه بود.
ایشان در همان خطبه اول نماز، فلسفه و تاریخچه نماز جمعه را در تاریخ اسلام مطرح کردند و معتقد بودند حرکت اولیه تاسیس اجتماع توحیدی و خدایی، اجتماع قسط و عدل الهی در دنیای ان روز با نماز جمعه شروع شد، چرا که پیامبر هم در آغاز هجرت خودش در راه مسجد قبا، این نماز را برگزار میکند و به تعبیر مرحوم طالقانی اولین صف توحیدی و صف اقامه قسط در آنجا تشکیل شد. و در آغاز رسالت اصلی نماز جمعه را اینگونه مطرح میکند که نماز جمعه مظهر کاملی است از صف توحیدی ملت مسلمان و یک امام جمعه باید در این نماز تلاش داشته باشد بر آگاهی مردم و افشا کردن دسایس و مطلع کردن مسلمانان از اتفاقاتی که در طول هفته گذشته روی دادهاند و همچنین تحلیل آنها و هشدار و یادآوری وظایف آنها در هفته آینده، نماز جمعه صف عبادت، حقپرستی، روابط قلوب و وجدانهای بیدار خداپرستان است و صف نظام، صف جنگ، فرماندهی و فرمانبرداری است از این جهت هم شرایطی برای امام جماعت قایل هستند تا بتواند مسائل سیاسی را تحلیل کند و آگاهی و دینداری و آماده باش دینی و سیاسی را در مردم ایجاد کند.
صحبت ایشان این است؛ این اجتماع ساده که اول در بیابانهای اطراف مدینه شکل گرفت و به تدریج فراگیر شد یک صف توحیدی و حق پرستانه است و علت تعطیلی یا نیمه تعطیلی آن هم ریشه در این واقعیت دارد که صف نماز جمعه یک صف سیاسی - عبادی- اجتماعی توامان است که همه اینها باید توسط رهبری اقامه شود که از سوی خدا و مردم انتخاب شده است. اما در سدههای پیشین که موازین و احکام، مسیر انحرافی را طی کرد، صف نماز جمعه به خدمت طاغوت درآمد و شیعیان در اقامه نماز جمعه توقف کردهاند. اما حالا که بستر مناسبی است که نشان بدهیم طاغوت چیست و حالا که در آن شرایطی هستیم که امکان اقامه قسط وجود دارد باید نماز جمعه را برگزار کنیم.
بنابراین میتوان گفت که یک فلسفه سیاسی انقلابی هم برای نماز جمعه قائل بودند...
بله، مسئله دیگر که ایشان در مورد کارکرد نماز جمعه تاکید و سعی در تبیین آن داشتند، کارکرد وحدتآفرینی نماز جمعه بود، ایشان معتقد بودند امروز دنیای اسلام در یک صف جهانی ایستاده که مرزهای آن در هند، پاکستان و کشورهای عربی اسلامی گسترده است در نتیجه ما با اتحاد با دنیای اسلام یک صف دینی تشکیل میدهیم که ما را متحد میسازد، صفی که سنی و شیعه هم ندارد و بلندای آن به قدمت بلندای تاریخ اسلام است. زاویه دیدی که مرحوم طالقانی به نماز جمعه داشت در این چند کلمه که در متن خطبهها هم موجود است قابل تبیین است؛ یک صف توحیدی آگاه، برابر و موحد و خداپرست و خداجو، دوم ایجاد وحدت و در کنار همه اینها مفهوم امت اسلامی است. در مورد این مفهوم مرحوم طالقانی میگوید: امت اسلامی اجتماعی بزرگی از مسلمانان است که کارکردش این است که از تحقیر و خواری مردم مسلمان جلو گیری میکند و باعث میشود که قدرتمندترین امت روی زمین تشکیل شود، به گونهای که این امت به علت رفتار و کردارشان با همدیگر و با دیگران الگوی تمام جهان، الگوی سرفرازی و افتخار باشد. صف قوی که با زور، رشوه، فریب، و تهدید نمیتوان به وجودش آورد جز با ایمان خالصانه و اعتماد به حق و فرمان الهی این همان صفی است که دشمنان ما را مرعوب میکند و اگر این صف مستحکم شود جایی برای نفوذ استعمار نمیماند و بنابراین معتقد است این صف تعطیلیبردار نیست. او حتی در نماز جمعههایی که خواند در جایی هم گفت در صورت تهدید استعمار یا همه ما باید بمیریم یا استعمار را در دنیا دفن بکنیم و آن وقت آن جمله معروف را میگوید: «اگر دشمن سر جای خودش ننشیند من پیرمرد، ضعیف، من ضعیف مسلسل به دست میگیرم و پشت تانک مینشینم. امام خمینی هم همین کار را میکند».
یکی از نکاتی که در ساختار نماز جمعهها از زمان مرحوم طالقانی باب شد اشاره به نکات داخلی و مسائل مهم سیاسی در داخل است، رویکرد آیتالله طالقانی در این مورد چگونه بود؟
ببینید یکی از مسائلی که شاید در حین صحبت من هم جلب توجه کرده باشد، همین کلمه «پدر» است، خیلیها به طالقانی میگفتند: پدر. کشاورز، بازرگان، چپها، مذهبیها، همه میگفتند: پدر. من هم میگویم پدر! هر کدام به معنایی میگفتند و هر کدام هم یک معنا داشتند ولی اینها در یک چیز مشترک بودند اینکه طالقانی بالهایش را با عطوفت باز میکرد و مشفقانه نسبت به آنها احساس مسوولیت داشت. او یک وجدان منصف داشت که بدون خودبرتربینی مسائل را مطرح میکرد، و همین هم باعث میشد در هنگام طرح مسائل درد مردم را بگویید نکات مورد نظر آنها را ببیند و نقطه مشترک ایجاد میکرد، من یک روز یادم هست آقای بهآذین آمده بود پیش پدر، با اینکه بهآذین کمونیست بود و نظرات خاص خود را داشت ولی میایستاد آرام، آرام حرف میزد تا اینکه یک جا میگفت بله همین است من هم این را قبول دارم و روی همین نقطه مشترک ادامه میداد.
گفتید که مرحوم طالقانی موضوعات را با امام هماهنگ میکرد، میتوانید یک نمونه از تعاملات ایشان را با امام بگویید؟
مرحوم طالقانی برای امام احترام خیلی خاصی قائل بود و اگر مشکلی پیش میآمد میرفتند روزها و شبها با امام به بحث مینشستند و به یک نتیجهای میرسیدند گاهی پیشنهاد تازهای میدادند، گاهی امام را متقاعد میکردند، در جایی هم امام نظر خاص خودش را داشت، و در این بحثها این خصلت مشورتخواهی و منطقی بودن امام بود که راهگشا بود. مرحوم طالقانی همیشه میگفتند که باید مردم را در امور مربوط به خودشان مشارکت داد و این موضوع باید در همه حال وجود داشته باشد مثلا در رابطه با قضیه کردستان، امام معتقد بود باید با عواملی ناامنی و سرکرده آنها برخورد کرد، مرحوم طالقانی امام را متقاعد کردند که با آقای هاشمی و مرحوم فروهر و مرحوم بهشتی رفتند و غائله به قول پدر با شورای نیم بندی تا حدودی ختم به خیر شد.
مهمترین خاطرهٔ شما از دوران اقامه نماز جمعه توسط آیتالله طالقانی چیست؟
اتفاقا این موضوع که میخواهید بدانید چندان بیارتباط با نحوه تعامل آیتالله با حضرت امام هم نیست و همچنین به یکی از مهمترین ساختارهای فعلی کشور هم ختم شد. موضوع مربوط میشود به زمانی که بچهها را گرفتند که ایشان از نماز جمعه کنار گرفتند و رفتند، خوب میدانید که رفتن ایشان باعث مسائل و ناآرامیهایی هم شد اما ایشان گفتند که چرا بچهها را ربودید اگر مشکلی بود مگر دادستانی نداریم؟ حکم میآوردید میآمدید منزل و جلب میکردید، من رفتم، تا مسوولین متوجه شوند چه اتفاقی میافتد، تا هر کسی به خودش اجازه ندهد هرطور عمل کند. وقتی برگشتند که ما رفتیم قم منزل حاج احمد آقا همه نشسته بودیم، امام که آمدند از ایشان سوال کردند که چطور باید مسائل را حل کرد که مرحوم طالقانی گفتند باید امور مردم را به خودشان واگذار کنید، باید به مردم مسوولیت داد، آنها باید در سرنوشتشان مشارکت داشته باشند که امام راه حل خواستند و مرحوم طالقانی همان جا موضوع شوراها را مطرح کردند و گفتند همین انجمنهای ایالتی ولایتی را با ساختار اسلامی آن در قالب شورا در شهر و روستا اجرایی کنید، امام هم پذیرفت و گفت خودت برو این کار را انجام بده اما طالقانی گفتند من پیرم، ضعیفم اما وقتی که امام دوباره خواستند بروند منزل خودشان، زدند روی شانههای پدر و گفتند برو این کار شوراها را خودت انجام بده که پدر هم دیگر چیزی نگفتند و اطاعت کردند و نشستند و برنامه این کار را طراحی کردند. البته خیلی هم مصر پیگیری کردند من یادم هست یک روز قطبزاده آمده بود پیش پدر، او همان روزها در شورای انقلاب هم بود، که پدر سه بار پرسیدند چرا این شورا را عملی نمیکنید؟ چرا شوراها مسکوت مانده؟ که قطبزاده فقط سکوت کرد.
چه باید کرد که نماز جمعههای ما همان شور و حال را داشته باشد؟
ببینید طالقانی با زبان مردم سخن میگفت و با مخاطبانش یک رابطه همدلی داشت، وقتی کسی مطالبات مردم را میگوید آنها هم مثل برادههای آهن که جذب آهن ربا میشوند جذب میشوند، ما باید به نیاز امروز جامعه که نیاز به صداقت است پاسخ دهیم، آن وقت بازهم صفها میلیونی میشود.
با عنایت به خطبه امام حسین (ع) درباره نماز جمعه، رابطه حکومت و نماز جمعه را تبیین بفرمایید؟ آیا امامان جمعه میتوانند به نمایندگی از مردم، به نقد حکومت بپردازند؟
در اکثر کشورهای اسلامی مثل مصر و تونس و مراکش و الجزایر و اندونزی و... نماز جمعه برپا میشود منتهی ائمه جمعه آنها نیز دولتی بوده و سیاست آنها دفاع از برنامههای حاکمیت و ترویج نظرات سیاسی آنهاست. وقتی نماز جمعه با چنین قصدی برپا شود آسیبهای اجتماعی و سیاسی به دنبال خواهد داشت و نمیتوان از آن به منزله راهی باری اصلاح امور استفاده کرد. باید روشی به کار برده شود که موضوعات مهم کشور بیسانسور و بیجهت گیری بیان شود. در این صورت حضور مردم بیش از همیشه خواهد شد. ضمنا میتوان از شرکت کنندگان در نماز جمعه و آنها که در نماز شرکت میکنند نظرسنجی کرد که چرا شرکت میکنند و یا شرکت نمیکنند. باید پرسید فایده این نماز جمعه چیست؟ اگر صداقت باشد نماز جمعه دولتی به نماز جمعه مردمی تبدیل خواهد شد.
نماز جمعه چه آفتها و آسیبهایی میتواند، داشته باشد؟
برخی همیشه عدم حضور مردم را به تبلیغت بیگانگان و غربیها نسبت میدهند. در اوایل انقلاب همین تبلیغات منفی علیه جمهوری اسلامی بود. منتهی فضای نماز جمعه مردم را به سوی خود میکشید. مردم در صحنه حاضر میشدند و به خاطر دارم که همیشه خیابانهای دور تا دور دانشگاه تهران پر بود از مردم و نمازگزاران و طیفهای مختلف سیاسی. چون اصل نماز جمعه با عدالت و صداقت همراه بود.
نظر شما :