جوابیه حسینیه ارشاد به یک مقاله و پاسخ کیهان
تاریخ ایرانی: حسینیه ارشاد درباره مطلبی در روزنامه کیهان پیرامون نحوه تاسیس، حیات و دوام فعالیت این حسینیه، جوابیهای به این روزنامه ارسال کرد و کیهان هم در ادامه پاسخی به توضیحات حسینیه ارشاد داد.
متن جوابیه حسینیه ارشاد به این شرح است:
مدیرمسئول روزنامه کیهان
موضوع: پاسخگویی به توضیحات ناموجه و غیرقانونی کیهان در ذیل مندرجات چاپ شده در متن جوابیه حسینیه ارشاد به شرح صفحه دوازدهم شماره 19473 مورخ 27/6/89 روزنامه کیهان که برخلاف عرف و رویه روزنامه نگاری و مغایر با قانون مطبوعات، بجای مدعی اصلی مؤسسه ناشناخته نشر و تحقیقات (ذکر)، وظیفه پاسخگویی آن مؤسسه را خود بعهده گرفته و درنتیجه مطالب خلاف واقعی را به چاپ رسانده است که اگر اعمال چنین حقی را به خود مؤسسه «ذکر» واگذار می کرد، احتمالا از ذکر نود و نه درصد مطالب غیرقانونی القاءشده «کیهان» - به بهانه ادای «توضیح»، بمیان نمی آمد و شاید تمامی مطالب مندرج در جوابیه حسینیه ارشاد ازطرف آن مؤسسه مورد تایید و تصدیق قرارمی گرفت و دیگر نیازمند پاسخگویی نمی بود؛
توقیراً با اعلام تشکر از همین مقدار گذشتی که روزنامه کیهان در چاپ و نشر جوابیه حسینیه ارشاد اعمال نموده است، اکنون ضروری می داند- ناخرسندی «حسینیه» را نسبت به توضیحات خلاف واقع و زائد بر اصل جوابیه، متذکر گردیده و بشرح زیر پاسخ موارد پنج گانه تحریف شده، در یکایک جملات مندرج در توضیحات کیهان را مورد استیضاح قرار داده و مراتب کذب آنها را نیز به اثبات برساند:
1- ادعای غیرموجه «اکتفا نمودن» حسینیه ارشاد- تنها به یک سند درباب مؤسسین ارشاد کاملا غیرواقع و مردود و محکوم به بطلان است، حسینیه ارشاد در جوف لایحه جوابیه شماره 3961 مورخ
3/5/89 ارسالی به دبیرخانه روزنامه در همین تاریخ، اولا مدارک و اسناد مثبته قانونی و رسمی حسینیه ارشاد در باب مؤسسین سه نفری را در شش برگ بانضمام یک جلد تاریخچه حسینیه ارشاد- جهت ملاحظه کیهان پیوست نموده و در ثانی مدارکی که عبارت بوده است از: تصدیق ثبت مؤسسات غیرتجارتی تحت شماره 933- 26/10/46 «تاریخ حسینیه در تصدیق»، شماره دفترثبت اظهارنامه 6668 مورخ 20/4/46، روزنامه رسمی 11/11/46 صفحه4، صورتجلسه انتخاب اعضاء و علی البدل هیئت مدیره، که دقیقا بر پذیرش سمت عضویت هیئت مدیره، آنهم بدون حق امضاء از ناحیه استاد مطهری به مدت چهارسال دلالت داشته و به امضای ایشان رسیده است که تماما در بایگانی حسینیه ارشاد و در پرونده ثبت933 به نام حسینیه ارشاد- مضبوط و انعکاس یافته است، مهمتر اینکه اگر اسنادی به ادعای «خاطره ذهنی» و به گفته کیهان مورد اشاره قرار می گرفت، قطعا استاد معظم ذیل صورتجلسه پذیرشی عضویت چهارساله هیئت مدیره را امضاء نمی کرد و بر ادعایی که از ناحیه سه نفر مؤسسین حسینیه ارشاد پذیرفتنی نبود، همچنان باقی می ماند.
طبیعی است صرف همراه بودن درمعیت آقای همایون جهت انتخاب محل درخیابان آمل و سید خندان، ایجاد سمت مؤسس را تداعی نمی کند، خصوصاً آنکه محل مناسب که همین مکان موجود درچاله هرز برگزیده شده است و با سرمایه دو نفر از مؤسسین، «همایون و میناچی»، با بهای گران خریداری و به ثبت رسیده و سند مالکیت آن در دست است، دیگر ادعای بازدید دو فقره زمین یاد شده در معیت آقای همایون، شرعاً و قانوناً حقی برای استاد در گفتگوهای بعدی باقی نگذارده و به امری مع الفارغ مبدل گردیده است.
ادعای تقاضای تأسیس موسسه خیریه تعلیماتی و تحقیقات علمی و دینی ارشاد ازشهربانی توسط سه نفر به اسامی شیخ مرتضی مطهری به اتفاق ناصر میناچی و محمد همایون، بهیچوجه محمل قانونی نداشته است و هیچ مرجعی درکشور چنین تقاضائی را به عنوان ثبت مؤسسه غیرتجاری یا غیر انتفاعی قبول نداشته و محل و منبع رجوع برای ثبت مؤسسه- تنها بخش غیر تجاری و غیر انتفاعی در اداره ثبت شرکت های داخلی می باشد. بنابراین طبق مقررات حاکم، راهنمایی اداره ثبت شرکت ها الزامی بوده است-تا قبل از اقدام به ثبت مؤسسه، گواهی عدم سوء پیشینه هریک از مؤسسین را به تنهائی از مرجع شهربانی اخذ و از لحاظ سابقه، به «سازمان امنیت کشور درآن زمان و وزارت اطلاعات فعلی» مراجعه و گواهی عدم سوء پیشینه «امنیتی» نیز اخذ و به مرجع اداره ثبت شرکت ها ارائه و تسلیم نماید تا بتواند - اجازه ثبت در دفاتر رسمی و قانونی ثبت مؤسسات غیرتجاری و غیرانتفاعی را اخذ و سند رسمی صادره را امضاء نمایند؛ بنابراین جای تأسف است که بارها چنین مطلب ساده ای درنامه ها و مصاحبه های آن چنانی علیه حسینیه ارشاد - عنوان گردیده و هیچکدام حاضر نبودند بخاطر کشف واقع وحقیقت امر، تأئیدیه ثبتی حسینیه ارشاد را از مرجع ذیصلاح، یعنی اداره ثبت شرکت ها سؤال یا رونوشتی اخذ نمایند!! خداوند درایتی به آنان عطا فرماید-تا دیگر چنان سوء تفاهمی پدیدار نشود، انشاء الله.
2- مسئولان زمان گذشته و فعلی حسینیه ارشاد، هیچوقت مدیریت داخلی حسینیه را به استاد مطهری محول نکرده اند تا احیاناً مقدمه اختلافی فیمابین استاد و میناچی باشد، و از طرفی،اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد از ناحیه یک بازرگان و دیگری وکیل دادگستری، ذنب لایغفر نبوده- خاصه آنکه به گفته کیهان، عناصر معمم در بین مؤسسین وجود نداشته و به غیر از آقای دکتر عبدالحسین علی آبادی شخص دیگری در زمره مؤسسین نبوده است، تا ایراد حذف معمم ادعائی -عنوان گردد، چنانکه بنابه سوابق موجود درجامعه ما - اداره امور حسینیه ها و مساجد توسط افراد مکلا بهیچوجه منع شرعی و قانونی نداشته، کما اینکه تاکنون دیده نشده است یک روحانی معمم - مسجد یا حسینیه ای را بنا کند؛ مهم آنکه در آغاز فعالیت حسینیه ارشاد، چه درمحل موقت واقع درخیابان قبا و چه پس از انتقال به محل جدید، از وجود حضرات آیات، استاد مطهری و علامه تقی جعفری و حجه الاسلام سید علی شاه چراغی، بعنوان واعظ و امام جماعت استفاده می شده و با توجه به اینکه درچهل و پنج سال قبل هیچ کدام از آنان شهرت ممتاز فعلی را نداشته، کما اینکه استاد مطهری مدتها دررادیو سخنرانی می کرد و در برنامه پرسش و پاسخ رادیوئی شرکت می کرد و آن را غیر مباح نمی دانست. بنابراین تمسک کیهان به وضع موجود و شهرت فعلی آنان نمی تواند ملاک ارجحیت هریک بر دیگری باشد. که البته خود آنان چنین سمت هائی را پذیرفته بودند و در تقسیم امور حسینیه ارشاد- از ابتدا امر انتخاب و دعوت وعاظ بعهده استاد مطهری محول شده بود که شخص ایشان و سایر مدعوین روحانی جهت ایراد خطابه و موعظه به تناوب امور منبر و محراب حسینیه را اداره می کردند، و بقیه امور اداری- ساختمانی و مالی بعهده میناچی در سمت مؤسس، خزانه دار و صاحب امضاء اصلی و مورد وثوق هیئت سه نفری مؤسسین طبق دفاتر پلمبه و رسمی حسینیه ارشاد، حق الزحمه وعاظ و حتی هزینه چاپ دو جلد نشریه محمد«ص» خاتم پیامبران و حق تألیف مقالات رسیده را در بالاترین قیمت در آن تاریخ، «1347»، حتی تا مبلغ پنجاه میلیون ریال بموقع پرداخت و دقیقا در دفاتر رسمی و پلمپه حسینیه ارشاد ثبت و ضبط می شد و ترازنامه و اظهارنامه آن نیز به اداره دارائی تسلیم می گردیده؛ بنابراین موجبی برای بروز اختلاف بزعم کیهان وجود نداشته تا باعث استعفای استاد مطهری گردد؛ استعفای استاد مطهری پس از تنظیم و تصویب مصوبه ضوابط صورت پذیرفته که به علت ارتباط یک باره آن در برخورد با دکتر شریعتی با استفاده از ماده (عدم تجاهر سخنران به «فسخ»)، موجب اخراج دکتر شریعتی می گردید، لذا پیش بینی اعمال چنان تصمیمی درباره وی- مخالفت همایون و میناچی را برانگیخت و به جمع حاضرین اعلام کردند، با تمامی مواد مصوبه ضوابط پیشنهادی استاد مطهری که به تصویب جمع حاضرین رسیده است موافقت حاصل است، مشروط بر اینکه دکتر شریعتی از این ضوابط سالم درآمده و بتواند به فعالیتش در حسینیه ارشاد- ادامه دهد؛ در این موقع بود که داد و فریاد سایرین به آسمان رسید و با نسبت دادن امر دیکتاتوری به میناچی، استاد مطهری با عصبانیت از جلسه خارج و با قهر از حسینیه ارشاد، به مسجدالجواد نقل مکان نمودند، مشروح این موضوع در صفحات 119 الی 125 «غوغای ضوابط»، به ویژه صفحات 120 و 121، «تاریخچه حسینیه ارشاد»- تقریر یافته است.
2.حضرت استاد مطهری یقینا اطلاع نداشتند که حسینیه ارشاد بصورت شرکت سهامی تأسیس نشده است که در خاطرات خود ذکر کرده اند، سهم ایشان از سهم آقای همایون و از سهم میناچی تا چه رسد به دکتر علیآبادی بیشتر است، «سیری در زندگی استاد مطهری، ص109» و تعجب بیشتر از این بابت است که در نامه کیهان هم با دارا بودن مرکز حقوقی قوی متوجه نشده اند که اولا مطلبی مبنی بر طفره رفتن از قید نام استاد در سند رسمی «ثبت احوال» که مبادا بعدها مدیریت کامل حسینیه به دست استاد مطهری بیفتد کاملا اشتباه و غیرقانونی و غیرعقلائی عنوان شده است، زیرا سازمان ثبت احوال برای هیچ حسینیه یا مسجدی مرجع ثبت نمی باشد و در ثانی حسینیه ارشاد در ثبت غیرانتفاعی و بر مبنای اساسنامه مصوبه اش، هیچکس را مالک و سهامدار نمی شناسد- یک متر از حسینیه ارشاد متعلق به شخص نیست، بلکه مؤسسین فقط خادمین امام حسین«ع» هستند که به نیابت از مقام والای آن بزرگوار و به قول دکتر شریعتی آموزگار بزرگ شهادت، انجام وظیفه می نمایند. بنابراین تقسیم بندی استاد شهید بر مبنای سهام ادعای «مالکیت» وجهه شرعی و قانونی نداشته است، بخصوص درباره ارسال نامه از سوی استاد مطهری برای اطلاع آقای همایون که از طریق آقای هاشمی رفسنجانی خواستار تعویض اعضای هیئت مؤسس و به طور خاص- نام میناچی به میان آمده بود که با نهایت تأسف یادآور می گردد، در این مورد نیز اشتباهی برای استاد رخ داده بود که به آن توجه نداشتند، شخص آقای همایون طبق قانون واساسنامه حسینیه حق نداشته هیئت مؤسس را تعویض یا اخراجشان نماید، ولو بطور خاص میناچی را که صاحب امضاء اصلی مؤسسه و مورد وثوق بوده است؛ اصولا تعویض هر مؤسسی در مؤسسات ثبت شده غیرانتفاعی منوط به تصمیم و موافقت کلیه اعضاء و باتفاق آراء می باشد.
امید آنکه روح پرفتوح آن شهید بزرگوار در عالم برزخ- ناراحت نشده باشد، در موقعیتی که برای ما مؤسسین اصلی و جانشینان، به هیچوجه ثمری جز زحمت و تحمل رنج های بسیار در زمینه اداره چنین مؤسسه عظیمی، بخصوص در مرحله ساخت توسعه کتابخانه دوازده هزار متری جدید حتی از یک ارزن هم کمتر ارزش مادی دارد و فقط یوم الفصل در انتظار قبولی خداوند ارحم الراحمین هستیم و به قول ظریفی که می گفت «زندگی زنگ تفریحی کوتاه است- یادمان باشد زنگ بعد حساب داریم»؛
متأسفانه روزنامه کیهان که همیشه به شیوه مطایبه مسائل سیاسی و اجتماعی و حتی اخلاقی را تحلیل می کند و در روزنامه هم انعکاس می دهد، در این توضیحات هم، همینطور تحلیل کرده، و در خصوص دستگیری مدیران حسینیه ارشاد همزمان با تعطیل کردن آن توسط ساواک- توضیح نویس کیهان با بهره گیری از شیوه مطایبه معمول خود دفاعیات میناچی را که در چنگال ساواک و محبس کمیته مشترک ضدخرابکاری اسیر گردیده و توانسته بود با بهره گیری از اطلاعات حقوقی که داشته و خوشبختانه هنوز هم از آن اطلاعات بی بهره نمانده است و مانند آقای همایون و استاد شهید مطهری به راحتی استعفانامه خود را به دست دشمن و دژخیمان ساواک نسپرده و با بکارگیری تاکتیک حقوقی و قانونی، خود و دکتر عبدالحسین علی آبادی را از سپردن تعهدنامه و استعفانامه مبری نگهداشته بود، متأسفانه یکایک مؤسسین حسینیه ارشاد را به سخره گرفته و در حالی که حسینیه ارشاد علی الرغم تسخیر مساجد هدایت و نارمک و مسجدالجواد توسط ساواک- در عین تعطیلی هشت ساله اش همچنان مستقل و سرافراز و استوار مانده و امروز حسینیه ارشادی را که مورد لطف و محبت صاحب البیت حسین ابن علی علیه السلام می باشد- پایدار و مقاوم و خوشنام و خدمتگذار مردم اندیشمند برای همیشه برقرار و باقی و تا ظهور امام عصر«عج» اهداف مصوب مؤسسه را ادامه خواهد داد، انشاءالله- که بقول حافظ شیراز، «شکر خدای که هر چه طلب کردیم از خدا- در منتهای همت خود کامران شدیم.»
3. درباره نامه دکتر علی شریعتی به مهندس عبدالعلی بازرگان که توضیح نویس به آن استناد نموده- دائر بر اینکه، علت پذیرفتن دعوت حسینیه امتثال امر استاد مطهری است که به ایشان سخت معتقدم، «مجموعه آثار شماره 43، ص 04»، لازم به یادآوری است که اولا دکتر شریعتی با توجه به نامه ده صفحه ای مرقومه به آقای مهندس عبدالعلی بازرگان، «پیوست یک» چنین مطلبی را عنوان نکرده و استناد توضیح نویس کیهان مبتنی بر اشتباه بوده است و بالعکس آن متن عمدتا حکایت از گله مندی شدید از استاد مطهری داشته است!! در ثانی دکتر شریعتی به نامه های متعدد دیگری که برای شخص میناچی مرقوم داشته خلاف مطلب معنونه توضیح نویس کیهان را باثبات می رساند و در نامه مرقومه صفحه 124 و 125 بعنوان برادرم جناب آقای میناچی عزیز از سطر ششم به بعد تصریح کرده اند، «...من نمی دانم چگونه به رفقا و مسئولان و یاران ارشاد بباورانم که اگر واقعا مصلحت ارشاد چه بطور دائم و چه موقت ایجاب می کند که من در کنار باشم آن را با تمام روح و ایمانم می پذیرم و فکر می کنم لااقل در راه عقیده ام و بخصوص در یک مصلحت اجتماعی آنقدر اهل فداکاری باشم که بتوانم در این حد از خود بگذرم و...» و در ادامه، «اما همین را نمی دانم که آیا واقعاً مصلحت ارشاد است که من نباشم یا مصلحت فقط دشمنان ارشاد...» و در ادامه می نویسد «کاشکی رفقای صمیمی ارشاد که مرا به همکاری دعوت کردند به خود من قبل از هر چیزی می گفتند که واقعاً مصلحت ارشاد است و فعلا کنار باش تا وضع بهتر شود و ارشاد سلامت بماند...»، جهت استحضار توضیح نویس کیهان، تصویر آن را پیوست می نماید تا ملاحظه فرمایند چه کسی بیش از همه به دکتر شریعتی علاقمند بوده و با جان و دل از او حمایت و نگهداری کرده است؛
نمونه دیگری از اعمال خصومت و دشمنی آشکار و اثبات تناقض گوئی توضیح دهنده کیهان- جریان پس از شهادت دکتر شریعتی بود که آن زنده یاد در قفس تنگ تابوت هوا کشیده- شاهد تقدیم نامه ای از طرف استاد شهید مطهری به خدمت امام راحل در نجف اشرف بوده دائر بر اینکه، «اگر یمکرون یمکرالله و الله خیرالماکرین نبود» و او زنده می ماند- چه بلائی به سر روحانیت و اسلام می آورد و چه خوب شد که «مرد»، لطفاً نویسنده توضیح نویس درباره این تعارض- نظری بدهند که مرضی خدا و رسول«ص» باشد!!!
4-علی رغم توضیحات مرقومه از ناحیه توضیح نویس کیهان که در فراز چهارم آن مرقوم داشته است، مدیران حسینیه ارشاد خواسته یا ناخواسته درصددند تا از ماجرای اختلاف استاد مطهری با شریعتی بهره گیرند، در حالی که واقعیت این است که ارتباط استاد مطهری با دکتر شریعتی به دو دوره قابل تفکیک است که دوره اول علاقمندی طرفینی برقرار بوده است، اما در مقطع دوم که با استعفای استاد مطهری از حسینیه ارشاد همراه است، شریعتی دچار لغزش و انحراف نظری اساسی در حوزه تفسیر خود در دین می شود که به تقدیم نامه یاد شده به خدمت امام راحل در نجف اشرف منجر گردیده است. چقدر مناسب و بجا بود که استاد مطهری در طول سه دوره پنج ساله آخر حیات دکتر شریعتی، لااقل یک مورد از مطلب عنوان شده از ناحیه توضیح نویس را مبنی بر دچار لغزش شدن وی و انحراف نظری اساسی در حوزه تفسیر خود در دین را با خود دکتر شریعتی در میان می گذاشتند یا به حضور امام راحل عرضه می داشتند- تا همان یک مورد را به تمام افکار و نوشته های مندرج در مجلدات پنجاه گانه دکتر شریعتی- تسری داده و فرد زنده حاضر و ناظر «استاد محمدرضا حکیمی» را که وصی منصوص دکتر شریعتی درباره سرنوشت افکار و نوشته های وی میباشند، و طبق وصیت نامه کتبی بسط ید دارد، در چنان موقعیتی مورد بازخواست قرار می دادند- نه آنکه در آن باره آنهم بعد از شهادتش، از امام راحل اجازه بگیرند که به قول توضیح نویس کیهان، لغزش ها و انحراف نظری اساسی در حوزه تفسیر دکتر شریعتی از دین را برملا سازند- که البته یک مورد آنهم به رشته تحریر یا ادای سخن در بالای منبر در نیامد، و دکتر شریعتی را همچنان مظلوم وار در خانه ابدی در داخل تابوت هوا کشیده به طور امانی نگهداشته اند.
در خاتمه به استحضار نویسنده توضیحات می رساند، مدیران حسینیه ارشاد، چه در دوره چهار ساله عضویت استاد مطهری در هیئت مدیره و چه پس از تسلیم استعفای مجدد در طول مدت 42 ساعته محبس کمیته مشترک ضدخرابکاری، همواره یار و مددکار استاد محترم بوده و نامه های محبت آمیز استاد بهترین شاهد و گواه این ادعا است که در صفحات 310-321 (تاریخچه حسینیه ارشاد» درج گردیده است که نکاتی چند، ضمن پیوست نمودن تصویر آن بطور خلاصه به شرح زیر استخراج و ارائه می گردد:
«به تاریخ یازدهم اردیبهشت/05 مطابق پنجم ربیع الاول/ 19- بسم الله الرحمن الرحیم؛ حضور محترم دوستان گرامی، برادران عزیز، آقایان هیئت مشورتی «حسینیه ارشاد» ادام الله عزهم و وفقهم لما یحب و یرضی.
نسخه ای رونویس شده از صورت جلسه ای که در تاریخ شنبه 4/2/05 به تصویب و امضای آن هیئت محترم و جناب آقای «میناچی» عضو محترم هیئت مؤسس و هیئت مدیره رسیده بود، توسط برادر عزیزم جناب آقای علاءالدینی برای اظهارنظر به اینجانب ابلاغ شد. الحق گام مفید و مؤثری در اصلاح و پیشبرد هدف های اصلی این مؤسسه به شمار می رود و از حسن نیت همه امضاکنندگان محترم حکایت می کند. شکرالله مساعیکم الجمیله، خدا یار و مددکار و راهنمای همه تان باد. پیشرفت و حسن نیتی که در این مصوبه مشاهده می کنم مرا تشویق می کند که نظریات خود را هرچه صریح تر و جامع تر به اطلاع دوستان برسانم و بدیهی است که دوستان، این نظریات را به اطلاع همه آقایان هیئت مؤسس و فقهم الله خواهند رسانید...»؛
و مهمتر آنکه تا آخرین لحظه حیات پربار استاد معظم- رابطه دوستی وی با میناچی همچنان برقرار بوده و شاهد آن- معرفی میناچی به شخص امام بوده که در مرحله دوم به معرفی آیت الله سیدمحمود طالقانی مفتخر گردیده است؛
انتظار داریم مسئولین کیهان مانند گذشته همان رشادت را به خرج دهند و این پاسخنامه را در اولین شماره کیهان چاپ و منتشر سازند.
با احترام
مدیران مؤسسه حسینیه ارشاد
مهدی هادوی- ناصر میناچی
توضیح کیهان:
1- موسسه حسینیه ارشاد از همان ابتدای شرح موضوع در صدر جوابیه با اتخاذ مواضعی شتاب زده، ضمن محکومیت ناآگاهانه منش روزنامه کیهان در چاپ توضیحات ذیل جوابیه مدعی می شود «روزنامه کیهان برخلاف عرف و رویه روزنامه نگاری و...، بجای مدعی اصلی «موسسه ناشناخته نشر و تحقیقات ذکر» وظیفه پاسخگویی آن موسسه را خود به عهده گرفته و... غافل از آنکه نگارنده، در همین فراز و سطر پنجم بجای موسسه به زعم خودش ناشناخته ذکر عنوان می کند «اگر اعمال چنین حقی را به خود موسسه ذکر واگذار می کرد، احتمالا از نودونه درصد مطالب غیرقانونی(!) القا شده «کیهان» به بهانه ادای توضیح،به میان نمی آمد و شاید تمامی مطالب مندرج در جوابیه حسینیه ارشاد از طرف آن موسسه مورد تأیید و تصدیق قرار می گرفت(!؟) و دیگر نیازمند پاسخگویی نمی بود.»
2- در مورد اول این اعتراض مسئولین فعلی حسینیه ارشاد به سیاق جوابیه قبلی همان دعاوی مالکانه ماسبق را تکرار کرده و به جای صحه گذاشتن بر باقی اسناد که مقداری از آن در توضیحات قبلی آمده بود تماما مشی ناموجه انکار را اتخاذ کرده است. و جالب آنکه با عذری بدتر از گناه مدعی می شود «اگر اسنادی به ادعای «خاطره ذهنی» و به گفته کیهان مورد اشاره قرار می گرفت، قطعا استاد معظم ذیل صورتجلسه پذیرش عضویت چهارساله هیئت مدیره را امضا نمی کرد و بر ادعایی که از ناحیه سه نفر موسسین حسینیه ارشاد پذیرفتنی نبود، همچنان باقی می ماند.»
اینکه شهید مطهری (ره) ذیل صورتجلسه پذیرش عضویت چهارساله هیئت مدیره را امضا کرده نه به معنای محق دانستن اعضای هیئت مؤسس در ادعای عدم مدخلیت استاد در تأسیس حسینیه، بلکه از بابت احساس خطری بود که جریان صحیح و هدایتگر حسینیه را منحرف می کرد. استاد شهید که خاطره، توطئه جایگزینی دکتر علی آبادی به جای خویش در اعضای هیئت مؤسس را در ذهن داشت و با توجه به اینکه می دید چنانچه نام وی از هیئت مؤسس حذف نمی شد موجبات درگیری و دخالت با ساواک فراهم می شد، به ناچار و با این احساس خطر و مسئولیت به عضویت در هیئت مدیره تن داد. اما هم چنان مدیریت علمی و فکری و جهت دهی به امورات حسینیه را خود به عهده داشت. توضیح اینکه در جریان استعلام سوءپیشینه ساواک بر درخواست تأسیس حسینیه از سوی شهید مطهری، این سازمان، اطلاعاتی از بازداشت و دستگیری شهید مطهری(ره) حاصل کرده بود هر چند در همین استعلام تأسیس مؤسسه حسینیه ارشاد از سوی معظم له بلامانع اعلام شد، اما به هر ترتیب در صورت وجود نام استاد در اعضای هیئت مؤسس حساسیت ساواک به جریان نوظهور این حسینیه معطوف می شد و شاید سال ها زودتر از آنکه در اثر سوء مدیریت و خودسری های میناچی، ساواک تمامی فعالیت های حسینیه را ملغی اعلام کند، در آن را می بست. اما این نکته توجیه حذف نام استاد شهید از اعضای هیئت مؤسس توسط مسئولین رسمی آن زمان نمی شود، چرا اینکه اساساً آقای میناچی هیچ نقشی برای استاد در جریان تأسیس و راه اندازی عملی مؤسسه قبل از صدور سند و ثبت قائل نیست و حتی با بی انصافی تمام سال های حضور استاد در حسینیه را به بعد از تأسیس و در جریان دعوت محمد تقی شریعتی از وی موکول می کند. دروغی که هم به گواه اسناد و هم به روایت یاران و فعالین هم عصر نقض شده است. به هر ترتیب هر چند در ابتدا از قضا عدو سبب خیرشد وحسینیه دایر، منتهی در ادامه توطئه پیش گفته مقدمات حذف و کناره گیری استاد مطهری(ره) را فراهم کرد. در این زمینه آقای سیدهادی خسروشاهی از قول پرویز خرسند، از دوستان نزدیک دکتر شریعتی که شاهد ماجرای اختلاف شهید مطهری(ره) و میناچی بوده است، نقل می کند: «او (میناچی) با کمال وقاحت به استاد مطهری می گوید که تصمیم گرفته شده که شما دیگر به حسینیه ارشاد نیائید» (کتاب ماه یادآور، شماره 6 و 7 و 8، مصاحبه با خسروشاهی صفحه26) حال این تصمیم را چه کسی و یا چه نهادی (ساواک) گرفته است، بماند.
نکته بعدی اینکه اگر صرف همراه بودن استاد مطهری(ره) در معیت آقای همایون جهت انتخاب محل در خیابان آمل و سیدخندان جهت تاسیس حسینیه، ایجاد سمت موسس را تداعی نمی کند، باید به صدق سخنان آقای میناچی در کتاب تاریخچه حسینیه ارشاد مبنی بر حضور شهید مطهری بعدها و پس از تاسیس این موسسه شک کرد. میناچی در صفحات ابتدایی کتابش و در مواضعی مغرضانه آنچنان از ماجرای اختلافات مدیریتی این موسسه عصبانی است که اسناد بارز و واضح سازمان امنیت کشور مبنی بر موافقت با درخواست تاسیس حسینیه ارشاد شهیدمطهری(ره) را غیرقابل استناد و رجوع می داند. ما از مسئولین فعلی حسینیه ارشاد می پرسیم که اگر گواهی عدم سوء پیشینه امنیتی برای صدور مجوز ثبت موسسه در دفاتر رسمی و قانونی ثبت موسسات غیرتجاری و غیرانتفاعی لازم است، چرا در هیچ یک از اسناد به جای مانده از سازمان امنیت و اطلاعات کشور نامی از دکتر عبدالحسین علی آبادی برای احراز گواهی عدم سوءپیشینه مشاهده نمی شود و به جای آن تماما درخواست تاسیس این حسینیه با پیشقدمی و نام استاد شهید همراه است؟ از این جهت دعوی کیهان مبنی بر حذف عناصر معمم در ابتدای تأسیس و جایگزینی فردی مکلا به شکل عامدانه و با تردستی عضو حقوقدان این موسسین رسمی قوت بیشتر می گیرد. ما هم از درگاه خداوند خواستاریم درایتی به مسئولین فعلی این موسسه عطا فرماید تا در جهت حفظ سابقه نیکوی خودساخته خویش به کتمان حقیقت نپردازند. ان شاءالله.
3- اگر مدیریت داخلی حسینیه محدود به امور جاری و صرفا صندوقداری آن شود ما هم به سیاق نگارنده جوابیه معتقدیم شهید مطهری(ره) در این موارد دخالتی نداشته است چه اینکه انتقاد اصلی ما به مسئولین حسینیه ارشاد مبنی بر بروز اختلاف میان استاد و میناچی و حذف تدریجی شهید مطهری در بحث مدیریت داخلی معطوف به دخالت های بی جای میناچی در تصمیمات کلان و سیاست گذاری های معظم له بوده است، خصوصا اینکه نگارنده جوابیه اول معتقد است امر انتخاب و دعوت وعاظ به عهده شهیدمطهری(ره) محول شده بود.
و شاید روند فکری و جریان صحیح و نو بالیده حسینیه به مذاق مسئولین و مؤسسین رسمی خوش نیامده باشد و احیاناً در تاکتیک دخالت و اختلاف افکنی از همان نهادهای پیش گفته دستور گرفته باشند. حتی در همین امور مالی و صندوقداری اقدامات سؤال برانگیزی از سوی میناچی صورت گرفته بود. سیدهادی خسروشاهی نقل می کند: «مدتی پس از شکوفایی جلسات حسینیه ارشاد، آقای ناصر میناچی مقدم، برای تحکیم سلطه خود و برای قبضه همه امور حسینیه ارشاد و به نوشته شهید مطهری حتی دریافت وجوهات شرعیه از مردم بدون اطلاع و اذن عملاً بین شهید مطهری و دکتر شریعتی شکاف انداخت.» (همان، ص 26)
از طرفی ادعای کیهان به حذف عناصر معمم از مؤسسین حسینیه ارشاد مربوط به قبل از تشکیل هیئت مؤسس رسمی و اسمی بوده نه اینکه به زعم نگارنده جوابیه بعد از تشکیل این هیئت که متشکل از سه نفر حقوقدان، بازرگان و استاد دانشگاه هست، عنصری معمم بین آنها موجود بوده باشد تا بخواهند وی را حذف کنند. بهتر است نگارنده جوابیه به جای تمسک به مغالطه در این مورد، ادعای بی اساس و ناشیانه «اینکه تاکنون دیده نشده یک روحانی معمم- مسجد یا حسینیه ای را بنا کند» را به هوای تبلیغ روایت رسمی و مورد تردید موسسین رسمی و مسئولین فعلی آن زیر سؤال برده و با فلسفه توجیه وسیله جهت نیل به مقصود و هدف منظور به هر دری نزند.
اگر مسئله استعفای شهید مطهری(ره) به لحاظ زمانی بعد از ماجرای- به زعم میناچی- «غوغای ضوابط» رخ داده است کدام دلیل محکمه پسند را می توان دال بر استعفای استاد شهید(ره) از ادامه فعالیت در حسینیه دانست. واقعیت همان دخالت های بیجای میناچی است که هم در خاطرات مقام معظم رهبری و هم در شکایات متعدد استاد از وی انعکاس یافته است. شکایتی که در آن استاد مطهری(ره) حضور مجددش در حسینیه را منوط به عزل و جایگزینی میناچی از هیئت مؤسس و مدیره کرده بود.
4- مسئولین حسینیه ارشاد در عصبانیت ناشی از مواجه شدن با حقیقت در تهمتی آشکار به شهید مطهری(ره) و در یک مغالطه لفظی، نقل قول استاد که در آن می گفت: «قرار بود من جزو هیئت مؤسس باشم، یا اینکه عملاً و واقعا من موسس بودم. سهم من هم از سهم آقای «همایون» بیشتر است، هم از سهم آقای میناچی تا چه رسد به دکتر علی آبادی.» را اینگونه مورد طنز و ریشخند قرار می دهد: «حضرت استاد مطهری یقینا اطلاع نداشتند که حسینیه ارشاد بصورت شرکت سهامی تاسیس شده است...» و این اصرار مغرضانه بر اشتباه که با اتخاذ موضعی حق به جانب و مظلوم نمایی ناشی از خدمت و انجام وظیفه توأم است نهایتا مسئولین فعلی حسینیه را به این نتیجه می رساند که «تقسیم بندی استاد شهید بر مبنای سهام و ادعای «مالکیت»(!) وجهه شرعی و قانونی نداشته است.» نگارنده جوابیه که از تیزی و تندی اتهامات غلط و جاهلانه اش شرمنده شده است در پایان آرزو می کند «امید آنکه روح پرفتوح آن شهید بزرگوار در عالم برزخ- ناراحت نشده باشد...» و به قول ظریفی که می گفت «زندگی زنگ تفریحی کوتاه است- یادمان باشد زنگ بعد حساب داریم.»
5- جوابیه نویس موسسه حسینیه ارشاد در بخش انتهایی مورد دوم از اعتراضیه با صدور و اتخاذ یک حکم کلی کیهان را متهم می کند که «همیشه به شیوه مطایبه مسائل سیاسی و اجتماعی و حتی اخلاقی را تحلیل می کند و در روزنامه هم انعکاس می دهد» و همین حکم و موضع گیری را در توضیحات توضیح نویس کیهان پی جویی می کند که متاسفانه این توضیح نویس از دفاعیات میناچی در چنگال ساواک برای رهایی خویش و عدم تسلیم استعفانامه اش، به عنوان وسیله ای جهت تمسخر یکایک موسسین این حسینیه استفاده کرده است. غافل از آنکه هدف توضیح نویس نه در تمسخر موسسین اسمی و رسمی این حسینیه بلکه در اثبات رابطه نه چندان دشمنانه میناچی با ساواک و تبلیغات بی اساس علیه شهید مطهری(ره) بوده است. خصوصا اگر به جلد دوم کتاب شریعتی به روایت اسناد ساواک صفحه 193مراجعه کنیم که در آن مخبرین این سازمان از قول احمد هاشمی و در جریان یک دید و بازدید خانوادگی از این رابطه نه چندان دشمنانه چنین پرده برمی دارد: «... دکتر میناچی مقدم وکیل دادگستری و گرداننده حسینیه (در سالهای عدم حضور استاد) ارشاد به آنها گفته است که ساواک علاقمند است حسینیه ارشاد مجددا برنامه هایش را تعقیب کند منتهی دکترعلی شریعتی در آن جا نقشی نداشته باشد. دکتر میناچی نیز از اینکه دکترشریعتی نقشی نداشته باشد مخالف است، زیرا نمی خواهد حسینیه ارشاد مثل سایر حسینیه ها به مجالس روضه خوانی تبدیل شود.»
6- اشتباه فاحش دیگر نگارنده جوابیه و احیانا مسئولین حسینیه ارشاد در فراز سوم اعتراضیه ملاحظه میشود که در آن وی معتقد است توضیح نویس کیهان استنادی مبتنی بر اشتباه داشته است و هیچ وقت دکترشریعتی در نامه اش به عبدالعلی بازرگان عبارت «علت پذیرفتن دعوت حسینیه امتثال امر استاد مطهری است که به ایشان سخت معتقدم» را به کار نبرده است.
متاسفانه یا خوشبختانه جوابیه نویس در تنظیم این اعتراض بسیار شتاب زده عمل کرده و حتی زحمت خواندن کامل نامه دکترشریعتی را به خود نداده و به همان سیاق مطایبه ادعایی تنها به بخشی از متن اشاره کرده تا از این طریق بتواند به سوء استفاده خویش جامه عمل بپوشاند. اصرار بی حد و حصر نگارنده کتاب تاریخچه حسینیه ارشاد و مسئول فعلی این حسینیه بر اثبات تعمیق کینه و اختلاف بین شهید مطهری(ره) و دکترشریعتی همان هدف مذبوحانه منظور است که به دعوی کیهان مبنی بر اختلاف افکنی میناچی بین استاد شهید و دکترشریعتی دامن می زند.
القصه عبارت یاد شده در جملات ابتدایی نامه ارائه شده و به همان آدرس در «مجموعه آثار، شماره 43، ص03 الی04» بسیار واضح و غیرقابل انکار آمده است. نگارنده جوابیه و مسئولین حسینیه ارشاد را به توجه مجدد و خوانش دوباره نامه محل بحث دعوت می کنیم.
7- برای اطلاع مسئولین حسینیه ارشاد که در فراز پایانی از توضیح نویس کیهان خواسته اند از قول شهید مطهری(ره) «لااقل یک مورد از مطلب عنوان شده... مبنی بر دچار لغزش شدن (دکترشریعتی) و انحراف نظری اساسی در حوزه تفسیر خود در دین را» مورد اشاره قرار دهد، اعلام می کنیم:
اولا نامه شهید مطهری(ره) به حضرت امام خمینی(ره) در خصوص دکترشریعتی که مبتنی بر انتقادات تند و صریح بوده در ایام حیات وی نگارش یافته است. ثانیا خود دکترشریعتی در ایام حضور استاد مطهری(ره) در حسینیه آثار خویش را به محک نظرات و ایده های استاد می زده است. چه اینکه در سالهای حضور استاد مطهری نظارت بر چاپ و نشر آثار حسینیه بسیار سختگیرانه و منضبط بوده است. ثالثا شهید مطهری(ره) در کتاب «سیری در زندگانی استاد مطهری» صفحه 127 می گوید: «خلاصه نظر من درباره «دکترشریعتی» از خودش به نیکی یاد کردن و اشتباهاتش را تذکر دادن.»
نظر شما :