آیا ماجرای تماسهای سولیوان با آیتالله بهشتی صحت دارد؟
در مجموعه اسناد لانه جاسوسی که سال ۱۳۸۷ منتشر شد، به دیدار بهشتی با ویلیام سولیوان، سفیر وقت آمریکا در تهران اشاره شده است: «روز ۲۸ اسفند ۱۳۵۷ و در نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب، "جی. بی. لامبراکیس"، مسوول بخش سیاسی سفارت آمریکا در تهران به همراه دو عضو دیگر سفارت در منزل شهید بهشتی با وی دیدار کردند.
در این دیدار راجع به مسائل مختلف انقلاب و روابط خارجی ایران پس از سقوط شاه و از جمله روابط آتی با آمریکا که دغدغه مقامات واشنگتن بود سخن به میان آمد. ویلیام سولیوان، سفیر آمریکا پس از این ملاقات در نامهای به وزارت خارجه کشور متبوع خود بهشتی را اینگونه توصیف میکند: او به وضوح سیاستمداری خبره است. زبان انگلیسی را خوب میداند.
او متفکری قوی و روشمند و مدیری توانا است. سخنانش متمرکز است و از شاخهای به شاخه دیگر نمیپرد. بهشتی میگوید تلاش میکنیم به مردم خود بیاموزیم که شکیبا باشند و سعی کنند کسانی را که تاریخ گذشته ایران، آنان را لایق نمیشناسد درک کنند. او این سخنان را در پاسخ به سئوالی درباره روابط ایران و آمریکا مطرح کرد. او گفت: سیاستهای آمریکا برای مخالفان اسلامی، دردسرهای زیادی ایجاد کرده و همه مردم جهان از این سیاستها متنفرند.»(۱)
سولیوان نیز در کتابش این تماسها را تائید کرده و نوشته است: «ما در زمان مناسب تماس و ارتباط مستقیم خود را با آیت الله بهشتی توسط یکی از کارمندان سیاسی سفارت برقرار ساختیم. او قبلا هم در سفارت ما در تهران بود و فارسی را هم خوب صحبت میکرد. من او را همراه خود به تهران آوردم تا ما را در ایجاد رابطه با انقلابیون ایران کمک نماید.» (۲)
استمپل، کارمند سیاسی سفارت آمریکا در تهران نیز به رابطه مستقیم دکتر بهشتی با سفارت اشاره و نام این کارمند را «اسکودر» ذکر میکند. البته چنانکهگری سیک عضو شورای امنیت ملی آمریکا در دولت کارتر نوشته تماسهای سولیوان و مسوولان سفارت آمریکا در تهران با مخالفین شاه از جمله بهشتی در اواخر دسامبر ۱۹۷۸ و اوایل ژانویه ۱۹۷۹ تائید شده بود. سولیوان تماس دیگری با بهشتی یک روز قبل از پیروزی انقلاب را تائید کرده است؛ روز ۲۱ بهمن ۱۳۵۷ در تهاجم مردم تهران به مرکز ستاد مشترک ارتش، ۲۶ تن از اعضای ارشد هیات مستشاری آمریکا در ایران به محاصره درآمدند.
بهشتی و ابراهیم یزدی، پس از اطلاع از این موضوع، به صحنه آمدند و برای نجات محاصرهشدگان در میان دو طرف درگیری آتشبس برقرار کردند. رئیس مستشاران آمریکایی از زیرزمین ساختمان ستاد ارتش این خبر را تلفنی به سولیوان اطلاع داد: «ما اطلاع یافتیم که آتشبس در اطراف ستاد کل برقرار شده و نه فقط ابراهیم یزدی که با ما تماس داشت، بلکه آیتالله بهشتی هم در صحنه حاضر شده و برای رهایی پرسنل ما از مخمصه کمک کردند.» به نوشته سولیوان: «ساعت ۵ صبح روز بعد افراد ما با وسائط نقلیه نظامی، درحالی که آیتالله بهشتی و یزدی شخصاً آنها را همراهی میکردند، وارد محوطه سفارت شدند.»
چارلی ناس (معاون سولیوان) از بهشتی و یزدی بهواسطه کمک و همراهی برای نجات اَتباع آمریکایی تشکر کرد و آنها هم متقابلاً از گرفتاری و ناراحتیای که برای افراد ما ایجاد شده بود، عذرخواهی کردند» (۳) مطالعه سایر اسناد نیز حاکی از این است که در آستانه انقلاب و یا پس از آن دیپلماتهای آمریکایی با افراد و گروههایی که احساس میشد دارای توان و نفوذ سیاسی اجتماعی هستند ملاقاتهایی داشتهاند.
نکته جالب توجه این است که در گزارشهایی که توسط اعضای سفارت تهیه شده در برخی اسناد مقابل نام آیتالله بهشتی این عبارت آمده است: «شناخته شده برای سفارت، یکی از رهبران اصلی جناح خمینی» همچنین صریحاً اذعان میشود که در میان نزدیکان رهبر انقلاب، دکتر بهشتی از معدود چهرههایی است که با گروهها و طیفهای مختلف صنفی و سیاسی دیدار و گفتوگو دارد و بعضاً پیامهای آنها از طریق بهشتی به امام منتقل میشود. (۴)
------------------
۱) اسناد لانه جاسوسی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، بهار ۱۳۸۷
۲) ویلیام سولیوان؛ ماموریت در ایران، ترجمه محمود مشرقی، انتشارات هفته، چاپ سوم، ۱۳۶۱
۳) همان
۴) آیت الله بهشتی و اسناد لاله جاسوسی فصلنامه مطالعات تاریخی، شماره ۲۵
منبع: بنیاد نشر آثار و اندیشههای شهید بهشتی
نظر شما :