لری کینگ خداحافظی کرد/ بازخوانی مصاحبه با جرالد فورد
تاریخ ایرانی: "لارنس هاروی زیگر"، معروف به لری کینگ مجری معروف آمریکایی که اعلام کرده بود قصد دارد در پاییز 2010 بعد از 25 سال خود را بازنشسته کند، آخرین اجرای خود را با دو میلیون و 200 هزار بیننده در برنامه زنده معروف شبکه سی.ان.ان به نمایش گذاشت.
میزان بینندگان آخرین برنامه اجرای زنده لری کینگ در شبکه سی. ان. ان نسبت به آمار شب قبلی این شبکه، 100 درصد رشد داشت.کینگ که با تمامی روسای جمهور آمریکا از دوران جرالد فورد تا باراک اوباما مصاحبه کرده است، اجرای آخر خود را با استقبال گرم بینندگان و نوار ویدیوئی خداحافظی اوباما به پایان رساند.
لری کینگ 77 ساله که بیش از 50 هزار مصاحبه و 6 هزار شوی تلویزیونی را در کارنامه کاری خود به ثبت رسانده است در دهه1950، کار خود را به عنوان خبرنگار یک رادیو محلی در فلوریدا آغاز کرد.
جرالد فورد، اولین رییس جمهور آمریکا بود که کینگ با او مصاحبه کرد.بعدها نیز یکی از جالبترین گفتوگوهای او در سال 2001 با فورد این بار نه در سمت رییسجمهور، بلکه در جایگاه یک سیاستمدار بازنشسته و شدیدا بیمار با سئوالاتی نسبتا شخصی انجام شد. فورد در سال 2000 به دلیل سکته خفیف مغزی در شرایط جسمانی مناسبی قرار نداشت اما دعوت لری کینگ را برای مصاحبه با شبکه سی. ان. ان پذیرفت.
به بهانه این موضوع بخشی از مصاحبه فورد با لری کینگ در سال 2001 را مرور میکنیم:
امروز قصد داریم تا پرونده "جرالد فورد" سی و هشتمین رییس جمهور ایالات متحده را یک بار دیگر باز کنیم،کسی که در آگوست 1974پس از کابوس واترگیت و رسوایی ریچارد نیکسون پا به عرصه ریاست جمهوری آمریکا گذاشت و در سال 1976 در رقابتی بسیار نزدیک با جیمی کارتر مجبور به ترک کاخ سفید شد. فورد پیش از ترک کاخ سفید،از دو ترور جان سالم به در برد. نخستین مصاحبه من با فورد در دیترویت، سال 1980 بود.همه در آن زمان در مورد احتمال قرار گرفتن فورد در کنار رونالد ریگان به عنوان معاون رییس جمهور،صحبت میکردند. آقای فورد به من گفت که ریگان این ایده را با او مدتها قبل از کنوانسیون حزب جمهوریخواه مطرح کرده بود.
من همیشه به فرماندار ریگان میگفتم که این کار واقعا نباید انجام شود، چرا که حضور من در بیرون از سیستم مفیدتر خواهد بود.اما من نامزدی این پست را تنها به دلیل رعایت احترام و ادب پذیرفتم.به حرف آنها گوش دادم. اما ما جلسات مفید و خوبی را با هم برگزار کردیم. به دلایلی که کاملا هم منطقی به نظر میرسید، من فرد مناسب برای این سمت نبودم.
این موضوع کمی غیر معمول نبود؟حداقل از لحاظ حق سیاسی شما؟
نه اگر بخواهیم انتخاب من به عنوان معاون رییس جمهور در زمان ریگان را یک حق بدانیم باید بگویم که اتفاق نیفتادن آن،حادثه چندان خاصی در زندگی من و بتی(همسرم)نبود.چون نه من و نه بتی، مشکلی با بحث غرور و این مسائل نداشتیم.
غرور؟
منطورم این است که این موضوع هیچ تاثیر بدی روی ما نداشت.
دلتان برای کاخ سفید تنگ نشده است؟برای ریاست جمهوری؟
البته که تنگ شده.
هری تورمن (سی و سومین رییس جمهور آمریکا) گفت که دلش برای کاخ سفید و ریاست جمهوری تنگ نشده است.او حس آزادی و اینکه دیگر کسی تابع او نبود را دوست داشت.شما چه طور؟
من زندگی خودم را دارم. البته که دلتنگ هستم. هم برای سرویس مخفی که کارهای خودشان را بسیار خوب انجام می دادند و هم تمامی آدمهای خوبی که به من سلام میکردند و به یاد من بودند.من مردم را دوست دارم.
دور بعدی که من با فورد گفتوگو داشتم در نود و دومین کنوانسیون حزب جمهوریخواه در هوستون بود.او داشت برای گفتوگو با نمایندگان آماده میشد.در همان لحظه من از فورد در مورد همسرش بتی و رکگویی او در مورد اعتیادش به الکل سئوال کردم و این که این موضوع چه تاثیری بر روی موقعیت فورد خواهد داشت؟ اینکه این مساله در رابطه با همسر شما در عموم مطرح میشد، برای شما سخت بود؟
نه. ابدا.چون ما همگی در خانه به گونهای درگیر این موضوع بودیم.از بچهها گرفته تا پزشکان مختلف.بتی یک مدت بسیار طولانی در بیمارستان "بیچ نیوال" بستری شد.حدود یک ماه آن جا بود و من فکر میکردم که مطرح شدن وضعیتش، برای او خوب است.در ضمن این موضوع یک بعد مثبت دیگر هم داشت.این که این آگاهی در مردم ایجاد شود که اعتیاد به الکل تنها یک بیماری است .بیماری قابل درمان،پس باید درمان شود و اینکه اعتیاد به الکل به هیچ وجه یک مساله اخلاقی نیست.
ولی من فکر می کنم زندگی با یک فرد الکلی سخت است.حدسم این است که سختترین و دردناکترین خاطره است.شما فردی بودید که مدام در منظر عموم قرار داشتید.رهبر اصلی کنگره، معاون رییس جمهور، رییس جمهور. این طور نیست؟
خب اگر بخواهیم به گذشته برگردیم،باید بگویم بله.اما اغلب مردم متوجه شدند که الکی بودن با تمامی مشکلاتش یک بیماری است.
میتوانستید بتی را با تمامی این اوصاف مثل گذشته دوست داشته باشید؟
بله البته. من حتی به او افتخار هم میکردم.به ویژه بعد از درمانش و اینکه توانست رییس مرکز وابستگی به مواد شیمیایی "بتی فورد" هم بشود.شغل فوق العادهای است و اکنون به او بیشتر هم افتخار خواهم کرد.
بسیار خب.اگر همین حالا جورج بوش(رییس جمهور وقت)اینجا بود، چه حرفی برای گفتن با او داشتید؟
خب من به رییس جمهور بوش گفته ام که به نظر سنجیهای سیاسی اعتمادی نداشته باشد.اگر یادتان باشد من در سال 1976 زمانی که کانزاس سیتی را ترک کردم،فکر می کردیم که رکورد خوبی دارم و همه چیز ایده آل است.برنامههای خوبی را هم در زمینه سیاست خارجی آمریکا در نظر داشتم. من فکر میکردم کارم بهتر از دیگر رقبا است.اما تنها با کمتر از دو درصد رای، همه چیز را از دست دادیم.
نظر شما :