۶ نطق جنجالی در تاریخ سازمان ملل؛ از خروشچف تا قذافی
مهرداد خدیر: حسن روحانی رئیسجمهوری ایران با طرح «ابتکار صلح هرمز» راهی نیویورک شده است تا در هفتاد و چهارمین مجمع عمومی «سران» سازمان ملل متحد شرکت کند و در حاشیه دیدارهایی انجام دهد.
هر چند در رأس نظام جمهوری اسلامی، مقام رهبری قرار دارد، اما «رئیس» جمهوری اسلامی ایران به عنوان همتای عالیترین مقامات رسمی دیگر کشورها و در کنار سران، در نشست مجمع عمومی شرکت میکند. البته همه کشورها دراین سطح حاضر نمیشوند.
در ایران نیز تا قبل از روی کار آمدن محمود احمدینژاد و از سال ۱۳۸۴ به این سو مرسوم نبود که رئیسجمهوری هر سال روانه نیویورک شود.
چندان که سید محمد خاتمی دو بار شرکت کرد و البته یک نوبت با پذیرش پیشنهاد او برای نامگذاری سال به عنوان «گفتوگوی تمدنها» مرتبط بود و هاشمی رفسنجانی در طول ۸ سال ریاستجمهوری (از ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶) هیچگاه نرفت و همواره وزیر خارجه – علیاکبر ولایتی - شرکت میکرد.
در دهه ۶۰ نیز رئیسجمهوری وقت - آیتالله خامنهای - تنها یک بار در اجلاس سران شرکت کردند و چون با حمله به کشتی ۸۰۰ تُنی ایران - اجر در ۳۰ شهریور ۱۳۶۶ همزمان شد به نظر میرسید بخشهایی از نطق ایشان متناسب با این اتفاق تغییر یافته باشد.
عمر ریاستجمهوری محمدعلی رجایی کوتاهتر از آن بود که در این جایگاه نیز به سازمان ملل برود هرچند در آغاز نخستوزیری و همزمان با شروع جنگ و نه در پایان شهریور که نزدیک به نیمه مهرماه به سازمان ملل رفت و البته نه در مجمع که در شورای امنیت سازمان ملل سخنرانی کرد. او نشسته بود و متن را میخواند و بهزاد نبوی در غیاب وزیر امور خارجه کنار او ایستاده بود. سفر نخستوزیر به جای رئیسجمهوری (بنیصدر) به خاطر این بود که جنگ درگرفته و رئیسجمهوری فرمانده کل قوا بود و حضور او در این مقام در کشور ضرورت داشت.
همان نطقی که رجایی اینگونه شروع میکند: «قرآن کریم، مسلمانان را از سخن گفتن با صدای بلند نهی کرده مگر هنگامی که به آنان ظلم شده باشد و من امروز ناگزیرم با شما با صدای بلند سخن بگویم چون ظلم بزرگی به ما شده و عراقیها به خاک ما حمله کردهاند.»
چنان که گفته شد نیویورک اما با احمدینژاد برای جمهوری اسلامی جدیتر شد. هر سال میرفت و شمار بیشتری را هم با خود میبُرد و از سه موضوع به غایت لذت میبرد:
نخست دیدن آنچه تاکنون ندیده بود. توصیف او از ساختمانها و نوع استقبال و اتومبیلهای مشکی بزرگ، خصوصاً در دو سال اول در یادها مانده است.
دوم: توجه رسانههای خارجی به او و مصاحبه پشت مصاحبه. گفتوگوهایی که قبل از شروع سفر و در تهران آغاز میشد. ۸ سال پیش در چنین روزهایی خبرنگار آسوشیتدپرس درباره وضعیت دو رقیب او در سال ۸۸ پرسید و از او خواست درباره میرحسین موسوی و مهدی کروبی که که از ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ در حصر بودند توضیح دهد و احمدینژاد در ۳۰ شهریور ۱۳۹۰ اینگونه پاسخ داد: «من چنین خبرهایی را دنبال نمیکنم. من کارهای زیادی دارم که باید انجام بدهم. ضمن اینکه قوه قضاییه ما مستقل از دولت است و قاضی را دولت تعیین نمیکند.» یک روز بعد البته دو آمریکایی که به ۸ سال زندان محکوم شده بودند آزاد شدند.
وجه سوم اما سخنرانیهایی بود که باورهای غربیها را به چالش میکشید. از انکار هولوکاست یا نسلکُشی یهودیان در جنگ جهانگیر دوم تا تشکیک در اصالت واقعه ۱۱ سپتامبر.
با این حال نام احمدینژاد در ردیف سخنرانان جنجالبرانگیز در تاریخ سازمان ملل ثبت نشده است چرا که در نطقها رفتار خارج از عرف انجام نداد یا الفاظ نامتعارف به کار نبرد و آنچه درباره هولوکاست یا ۱۱ سپتامبر گفت هم کنایهآمیز بود نه موهن یا آنکه مستقیم کسی و حکومتی را نشانه رود.
۶ نطق جنجالی تاریخ سازمان ملل را میتوان اینگونه برشمرد و یادآور شد:
۱. کفش خروشچف
ردیف نخست نطقهای جنجالی را باید به «نیکیتا خروشچف» رهبر وقت اتحاد شوروی اختصاص داد که در واکنش به همهمه هیأت فیلیپینی - در اعتراض به سیاستهای شوروی - کفش خود را درآورد و بسیار محکم به تریبون کوبید تا سالن را آرام کند.
۲. حمله کاسترو به کندی
فیدل کاسترو رهبر کوبا که تازه به قدرت رسیده و جوان بود در نطقی ۴ ساعت و نیمه به تندی به جان اف. کندی رئیسجمهوری وقت ایالات متحده حمله کرد. در حالی که کندی در زمره رهبران محبوب جهان به حساب میآمد. کاسترو گفت: «اگر بیسواد و ابله و کند ذهن نبودی میدانستی برای انقلاب برپا کردن نمیتوان زمینداران را علیه کارگران بسیج کرد.»
بهکارگیری تعابیری چون «کُند ذهن و بیشعور» برای رئیسجمهوری آمریکا بسیار سر و صدا کرد و حالا بیشتر روشن میشود که چرا احمدینژاد به رغم لحن متفاوت در این سیاهه قرار نمیگیرد. چون به صراحت انگشت اشاره را جانب کسی نمیگرفت. حال آنکه خروشچف با کفش به تریبون کوبید تا فیلیپینیها را آرام کند و کاسترو مستقیماً کندی را ابله توصیف کرد.
۳. اورتگا و ریگان
در سال ۱۹۸۷ و پس از حمایت صریح رونالد ریگان رئیسجمهوری وقت ایالات متحده از مخالفان در نیکاراگوآ، دانیل اورتگا رهبر این کشور در نطق خود گفت: «جای رمبو در سازمان ملل نیست. در فیلمهای سینمایی است.» هر چند ریگان، سابقه بازی در فیلمهای سینمایی را داشت اما توصیف او با عنوان «رمبو» با عرف دیپلماتیک سازگار نبود و از این رو در ردیف نطقهای جنجالی قرار میگیرد. چندی بعد البته اورتگا قدرت را در انتخابات واگذار کرد و از ۲۰۰۶ که به قدرت بازگشته ادبیات انقلابی و تهاجمی را کنار گذاشته است.
۴. بوش علیه کاسترو
در سال ۲۰۰۶ جرج بوش در نطق خود و با اشارات دست از فیدل کاسترو رهبر کوبا به عنوان «دیکتاتور بیرحم» یاد کرد. کاسترو اما با همه انتقادها در میان رهبران جهان محترم بود و به همین خاطر این رفتار توهین میزبان به میهمان تلقی شد و بحث ضرورت انتقال مقر سازمان ملل از آمریکا به جایی دیگر نیز مطرح شد.
۵. چاوز و شیطان
باز در همان سال ۲۰۰۶ هوگو چاوز رهبر ونزوئلا در پاسخ به اهانتهای جرج بوش به فیدل کاسترو گفت: «من تو را شیطان خطاب میکنم.»
بعدتر که باراک اوباما به قدرت رسید از چاوز رفتار جالبی سر زد. قبل از آنکه نطق خود را شروع کند چند بار تریبون را بو کرد و گفت: پارسال اینجا بوی باروت میداد. امسال دیگر بوی باروت نمیدهد. منظور او جنگطلبی جرج بوش و تغییر سیاستها با آمدن اوباما بود.
۶. قذافی و منشور
معمر قذافی تا اجلاس ۶۴ در اجلاس شرکت نمیکرد اما در این سال حاضر شد و در نطق خود منشور سازمان ملل را پاره کرد. به رهبران کشورهای اسلامی هم خرده گرفت که چرا طالبان را به رسمیت نمیشناسند؟ این در حالی بود که طالبان تحت حمایت عربستان بودند و قذافی با آنان میانهای نداشت.
سالها بعد و در اوج درگیریها در لیبی وقتی به کریستین امانپور گفت «من مسئولیتی ندارم و وقتی مسئولیتی ندارم و نه پادشاهم و نه رئیسجمهوری چگونه از من میپرسید چرا از قدرت کنار نمیروم؟» خبرنگار آمریکایی – ایرانی بیدرنگ یادآور شد: «اگر رهبر این حکومت نیستید پس چرا در نشست سران سازمان ملل شرکت میکنید که همه رئیس یا نماینده حکومت کشور خود هستند؟»
بر این اساس همچنان نطقهای جنجالی محدود به ۶ نام است: خروشچف، کاسترو، اورتگا، جرج بوش، هوگو چاوز و معمر قذافی و هر چند در سالهای اخیر بنیامین نتانیاهو نیز کوشید با نمایش نقاشیهایی و طرح اتهاماتی خود را جنجالی نشان دهد اما آن قدر که رفتارهای آنان در یادها مانده نتانیاهو در کانون توجه نبوده است و در مرورهای تاریخی از او یاد نمیشود.
منبع: عصر ایران
نظر شما :