دربیهای گمشده در تاریخ
تاریخ ایرانی: روز ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ قرار بود دیدار پرسپولیس و استقلال (تاج) در جریان لیگ تختجمشید برگزار شود، اما تنها ۱۲ ساعت قبل از شروع مسابقه، با اعلام حکومت نظامی لغو شد. مثل روزی که پرسپولیس و استقلال در نیمه نهایی سال ۶۴ باید به مصاف هم میرفتند ولی کمیته انضباطی این بازی را به علت محروم کردن پرسپولیس لغو کرد. مثل بازی هفته چهارم مسابقات تهران در سال ۵۹ که در نیمه راه تعطیل شد. مثل بازی سال ۶۳ که قرار بود در هفته نهم برگزار شود و مسابقات در هفته ششم تعطیل شد، مثل بازی سال ۹۷ که استقلال در سوپرجام حضور پیدا نکرد و…
روزنامه «پیروزی» در شماره روز ۱۷ شهریور ۹۸ از دربی گمشده در تاریخ نوشته: پرسپولیس و استقلال در سال ۵۷ با هم بازی نکردند، ۲ تیم در این سال ترکیب جذابی از خود به نمایش گذاشتند و بعد از سالها بار دیگر مدعیان درجه اول قهرمانی شده و پاس، تیمی که ۲ سال قبل به طور متوالی قهرمان شده بود بعد از این ۲ تیم قرار گرفت. استقلال سال ۵۷ فصل را با هدایت ولادیمیر جگیچ آغاز کرد. استقلالیها در این سال رضا رجبی، نعلچگر، اصغر حاجیلو، شاهرخ و شاهین بیانی، پرویز مظلومی و مراغهچیان را از نسل مردان دهه شصت داشته و نفراتی مثل حسن نظری، هادی نراقی، مائیس میناسیان، ایرج داناییفرد، مصطفی مسلمی، جهانگیر کوثری، شاهرخ مطیعی و…از مردان قدیمیتر این تیم بودند اما حسن روشن و آندرانیک اسکندریان از جمع مردان این تیم جدا شده و به خارج از ایران برای ادامه بازی رفته بودند.
پرسپولیس اما ترکیب بهتری داشت، در ترکیب تیم پرسپولیس از جمع مردان نسل دهه شصت افرادی چون مایلیکهن، حمید درخشان، محمد پنجعلی و خود علی پروین در میدان بوده و بیژن ذوالفقارنسب، جواد اللهوردی، محمد صادقی، صفر ایرانپاک، محمود خوردبین و آلن ویتل و محمد زادمهر از قدیمیترها در ترکیب بودند.
مسابقات فوتبال لیگ ششم تختجمشید از اسفندماه سال ۵۶ شروع شد، مسابقات در اردیبهشت ماه سال ۵۷ موقتاً تعطیل شد تا تیم ملی ایران در مسابقات تدارکاتی و مرحله نهایی جام جهانی ۱۹۷۸ شرکت کند، مسابقات بعد از جام جهانی ادامه پیدا کرد و تا شهریور ادامه پیدا کرد. در روز ۱۵ شهریورماه سال ۵۷ آخرین بازی ملی ایران در ورزشگاه آزادی برگزار شد و تیم ملی شوروی سابق برابر تیم جوان شده فوتبال ملی ایران برنده شد و قرار بود ۲ روز بعد پرسپولیس و استقلال دربی هفته سیزدهم خود را برگزار کنند.
ایران با ترکیبی بسیار جوان به میدان آمد. تیم ملی ۲ سال قبل در المپیک ۱۹۷۶ مونترال برابر شوروی سابق ۲ بر یک بازنده شده بود اما این بار در حالی ۲ تیم به مصاف هم رفتند که بزرگانی چون ناصر حجازی، حسین گازرانی، محمد صادقی، علی پروین غفور جهانی از تیم ملی خداحافظی کرده بودند. در ترکیب شوروی سابق بلوخین و خدیاتولین از همه معروفتر بودند و در ترکیب ایران که بسیار جوان شده بود محمدرضا گربکندی، محمد پنجعلی، نصرالله عبداللهی، کاظم سیدعلیخانی، حسن نظری، محمود یزدخواستی، ابراهیم قاسمپور، عبدالرضا برزگری، محمود حقیقیان، حسن روشن، عبدالرزاق خادمپیر در ترکیب تیم ملی فوتبال کشورمان حضور داشتند.
از تیم پرسپولیس در تیم ملی این روز محمد پنجعلی و محمد مایلیکهن حضور داشتند. مایلیکهن در دقیقه ۶۷ به جای حقیقیان وارد میدان شد. از ترکیب تیم استقلال هم حسن نظری تنها ملیپوش بود چرا که حسن روشن در این مقطع به تیم الاهلی امارات پیوسته بود.
لغو بازی با حکومت نظامی
اما جعفر شریفامامی که به اعتقاد خیلیها گزینهای بد برای جانشینی با جمشید آموزگار بود بعد از ۱۸ سال برای دومین بار نخستوزیر کشورمان شد. او که رئیس بنیاد پهلوی و مجلس سنا بود، فرزند یک روحانی بود و شاه تصور میکرد با انتصاب او، طبقه مذهبیون در بین مخالفان حکومتش آرام خواهند شد اما او فکر اینجای کار را نکرده بود که شریفامامی در بین مردم بسیار بدنام و به آقای ۵ درصد مشهور بود. علت این وجه تسمیه لقب به این خاطر بود که او از انعقاد همه قراردادهای مربوط به بنیاد پهلوی ۵ درصد حقالعمل میگرفت.
شریفامامی در مقام نخستوزیر ایران شروع به باج دادن به مخالفان کرد. او در ابتدا تاریخ شاهنشاهی را به هجری شمسی برگردانده و دستور تعطیلی تمام کازینوها را داد در حالی که همه کازینوها زیر نظر بنیاد پهلوی بود که مدیرش خود او بود. شریفامامی برای آن که از کمند انتقادات دور بماند در مجلس با صدایی بلند فریاد کرد که من آدم ۲۰ روز قبل نیستم!
شریفامامی نه تنها در کارش موفقیتی نداشت که بعد از پایان دوران صدارت دومش هم مخالفان رژیم و هم موافقان از دست او ناراضی بودند که همه اینها به خاطر بیصداقتی او بود. مردم و مبارزان، از اتفاقات تلخ دوران صدارت او مثل ۱۷ شهریور و ۱۳ آبان ناراحت بوده و او را تکفیر ومذمت میکردند و موافقان رژیم هم اعتقاد داشتند که او با باج دادن به مخالفان سرعت نابودی حکومت شاهنشاهی در ایران را تسریع بخشیده است و در مجموع شریفامامی از بدنامترین نخستوزیران تاریخ سیاست معاصر ایران بوده است.
یکی از ابعاد رفتار متناقض نخستوزیر همین ماجرای ۱۷ شهریور بود. مردم در روز ۱۶ شهریور قرار گذاشتند که روز جمعه ۱۷ شهریور در میدان ژاله تجمع کرده و اعتراض کنند. همان صبح ۱۷ شهریور از طریق رادیو اعلام شد که حکومت نظامی برقرار شده است، خیلی از مردم خبر حکومت نظامی را نشنیده بوده و به خیابان رفتند. در این بین، اویسی که فرماندار نظامی تهران بود، دستور داد به روی مردم آتش گشودند. در این بین افراد بسیاری شهید شدند اما همان روز برخی از افرادی که نشنیده بودند حکومت نظامی دایر است خود را به منطقه کن و ورزشگاه ۱۰۰ هزار نفری رسانده بودند که بازی را تماشا کنند. این افراد احتمالاً از سمت کرج و یا حاشیههای شهر آمده بودند چون کسانی که در شهر تردد داشتند میدانستند که در شهر، بینظمی و حضور مردم انقلابی و آتش زدن لاستیک کهنه بیداد میکرد.
پرسپولیس و استقلال به جای حضور در ورزشگاه شاهد حضور ماموران نظامی بودند که دور تا دور ورزشگاه بودند تا مبادا حضور مردم در این مجموعه به خشونت شهری کشیده شود. بازی انجام نشد تا پرسپولیس و استقلال تا روز ۲۵ آبان ماه ۵۸ برای انجام دربی معطل بمانند. البته آخرین دربی در روز ۱۸ آذرماه ۵۶ برگزار شده بود و پرسپولیس و استقلال تا ۱۷ مهرماه ۱۳۶۰ دیگر با هم بازی رسمی نکردند و تنها دیدارهایی که در این مقطع زمانی برگزار شد ۲ بازی دوستانه برای بزرگداشت خداحافظی صفر ایرانپاک و فوت علی داناییفرد بود.
پرسپولیس میتوانست در این بازی برنده باشد. این تیم در ابتدای لیگ ششم در اسفندماه با تیم رستاخیز خرمشهر مساوی کرده و برابر تیم پاس با نتیجه ۲ بر یک بازنده شده بود اما در ادامه کار بازیها را با برد پشت سر برد ادامه داد.
پرسپولیس با هدایت محراب شاهرخی با ترکیب غالب وازگن صفریان، بیژن ذوالفقارنسب، جواد اللهوردی، محمد پنجعلی، محمد دادگان، محمد مایلیکهن، حمید درخشان، محمد صادقی، اسماعیل حاجرحیمیپور، محمود خوردبین و آلن ویتل به میدان میآمد و فاطمی مقدم، قراخانلو، حسین رحمتی، خلعتبری، زادمهر، ایرانپاک و… روی نیمکت بودند و تاج با خاکسار تهرانی، رضا رجبی، جهانگیر کوثری، حسن نظری، اصغر حاجیلو، سعید مراغهچیان، رضا نعلچگر، هادی نراقی، مائیس میناسیان، ایرج داناییفرد و پرویز مظلومی به میدان میآمدند و مردانی چون شاهرخ و شاهین بیانی، شاهرخ مطیعی، مصطفی مسلمی، مسعود مژدهی و… روی نیمکت استقلال بودند. استقلالیها به واسطه از دست رفتن حسن روشن و آندرانیک اسکندریان تیمی ضعیفتر بودند.
در مجموع، بازی استقلال و پرسپولیس میتوانست یک بازی بزرگ و تاریخی باشد اما این بازی برگزار نشد تا سرنوشت مسابقات نیمهکاره لیگ هیچ وقت معلوم نشود. البته به جز استقلال و پرسپولیس، تیم شهباز، تیمی قویتر از همیشه بود و به جای پاس مثلث قدرت را از پاس گرفته و پر از ستارگان ملیپوش بود. ترکیب ستارگان این تیم را ببینید: ناصر حجازی، نصرالله عبداللهی، ابراهیم قاسمپور، مهدی دینورزاده، اصغر صدری، کمال خلیلیان، مجید بشکار، عبدالرضا برزگری، محمود حقیقیان، علی حیدری، حمید مجد تیموری، محمدرضا عادلخانی، غلامحسین مظلومی.
دربی ششتاییها
دربی ۱۷ شهریور ۵۷ قرار بود یک روز پس از پنجمین سالگرد دربی تاریخی سیزدهم برگزار شود. شهرآورد ظهر جمعه، ۱۶ شهریور ۱۳۵۲.
تیم استقلال در این بازی با ترکیب، منصور رشیدی (ناصر حجازی)، محمدرضا عادلخانی، نصرالله عبداللهی، اکبر کارگر جم، علی جباری (کاپیتان)، کارو حقوردیان، عزت جانملکی، حسن روشن (هادی نراقی)، جواد اللهوردی، جواد قراب، غلامحسین مظلومی (مسعود مژدهی).
و تیم پرسپولیس با ترکیب، بهرام مودت، ابراهیم آشتیانی، مسیح مسیحنیا، رضا وطنخواه، جعفر کاشانی، اسماعیل حاج رحیمیپور، علی پروین، حسین کلانی، همایون بهزادی (کاپیتان)، اصغر ادیبی، ایرج سلیمانی به میدان رفت.
این بازی با قضاوت نیکولای پتری چیانو داور رومانیایی آغاز شد و در نهایت پرسپولیس با ۶ گل استقلال را شکست داد. برای پرسپولیس همایون بهزادی در دقایق ۵۰، ۸۶، ۹۰، ایرج سلیمانی در دقایق ۴۵ و ۵۶ و حسین کلانی در دقیقه ۳۲ گلزنی کردند.
جواد اللهوردی در این بازی در خط دفاع آبیپوشان بازی میکرد و پس از بازی متهم به کمکاری برای تاج شد. بعدها با انتقال اللهوردی از استقلال به پرسپولیس، این اتهام شدت بیشتری گرفت. البته در همان بازی، بازیکنانی بودند که مخالف این ادعا بودند و آن را تنها یک شایعه خواندند.
حسین کلانی و محمود خوردبین در آن زمان سرباز بودند و در تیم پرسپولیس هم بازی میکردند اما تنها حسین کلانی در بازی حضور داشت. محمود خوردبین درباره این بازی و غیبتش گفت: «زمان شهرآورد سال ۵۲ بازیکن پرسپولیس بودم اما در آن سال به دلیل اینکه به همراه حسین کلانی سرباز بودیم، مجبور شدیم برای مسابقات ارتشهای جهان به شیراز برویم. کلانی توانست خود را به این دیدار برساند اما به من اجازه ندادند و زمانی که از نتیجه باخبر شدم، همیشه حسرت حضور در آن مسابقه را خوردم.»
در این بازی رایکوف سرمربی استقلال، منصور رشیدی را درون دروازه استقلال قرار داده بود که بعد از خوردن گل چهارم با ناصر حجازی تعویض شد. گل پنجم و ششم استقلال هم وقتی به ثمر رسید که حجازی درون دروازه بود. بعد از آن بازی خواهر رشیدی خودکشی کرد!
به دلیل اینکه این شهرآورد همزمان با مسابقات جهانی کشتی بود، هیچ دوربینی در ورزشگاه آزادی قرار نداشت که فیلمی از آن بازی ثبت کند. تا سال گذشته باشگاه پرسپولیس سالگرد این بازی را جشن میگرفت، اما امسال هنوز خبری از این جشن نشده است.
تیمسار خسروانی به باشگاه پرسپولیس دسته گل فرستاد
پیشکسوت باشگاه فوتبال استقلال میگوید غرور بازیکنان استقلال بود که باعث شکست سنگین این تیم در دربی سال ۵۲ شد.
حسن روشن در گفتوگو با ایسنا، افزود: «غرور بچهها بود که تیم در آن بازی شش گل خورد. ما در بازی قبلی برابر تیم شهباز، چهار گل زده بودیم و با یک غرور پا به میدان گذاشته بودیم که در نهایت موجب شد ما شش گل از پرسپولیس بخوریم. بعضیها ناراحت میشوند و در جمعمان اگر حرف از دربی ششتایی بشود، پا میشوند میروند.»
به گفته این پیشکسوت باشگاه استقلال «ما در دربی ۵۲ یک گل بد خوردیم و شیرازه تیم از هم پاشید و در ادامه هم موجب شد تا گلهای دیگر را بخوریم. بعد از باخت بازیکنان پرسپولیس رفتار خوبی داشتند و همه چیز خوب بود و نباید اینقدر اینطور مسائل را بزرگ و غیرقابل حل قلمداد کرد.»
او درباره دربی ششتایی خاطرنشان کرد: «تیمسار خسروانی بعد از این باخت یک دسته گل به باشگاه پرسپولیس فرستاد و به آنها تبریک گفت و مدتی بعد هم یک جشن در باشگاه بانوان در خیابان حجاب گرفت. حالا پرسپولیسیها بیایند به ما شیرینی بدهند و کیکی چیزی بدهند که از دل ما در بیاورند!»
روشن درباره جواد اللهوردی بازیکن وقت تیم استقلال و اینکه گفته شده بود او از مقصران اصلی دربی ششتاییها به شمار میآید گفت: «آن پسر به هیچ عنوان گناهکار نیست. او پسر بسیار خوبی است و چون که قرارداد او انتهای فصل تمام میشد به او این تهمتها را میزدند. مگر یک نفر چقدر میتواند در یک بازی پر گل مقصر باشد؟ ما دروازهبانهای تیممان، گلر تیم ملی بودند و نمیشود تمام تقصیرها را گردن الله وردی گذاشت.»
اللهوردی چه تقصیری دارد؟
پیشکسوت تیم فوتبال پرسپولیس میگوید بعد از برد سرخپوشان در دربی معروف سال ۵۲، استقلالیها دنبال مقصر میگشتند و به خاطر همین باخت را گردن جواد اللهوردی انداختند.
رضا وطنخواه که از بازیکنان پرسپولیس در دربی معروف سال ۱۳۵۲ بود، در گفتوگو با ایسنا و در سالگرد این بازی واکنش جالبی داشت و به طعنه گفت: «مگر آقای فتحاللهزاده نگفته است که این دربی دروغ است؟»
او درباره حال و هوای آن بازی هم اظهار کرد: «راجرز سرمربی تیم روز دربی رسید و به خاطر همین مرحوم بهزادی ما را تمرین میداد. تنها نکتهای که همیشه در ذهنم هست یک خاطره با مرحوم غلامحسین مظلومی است. ما با هم در تیم ملی همبازی بودیم و زندگی میکردیم. قبل از مسابقه و حین گرم کردن با او همصحبت شدم و او به من گفت «تیمسار خسروانی به ما گفته است اگر پرسپولیس را ببریم نفری ۳ هزار تومان به ما میدهد.» من هم به مظلومی گفتم، غلامحسین اگر این هواداران نبودند بازی را ول میکردم تا شما به ما گل بزنید و نفری ۳ هزار تومان بگیرید چون به ما که چیزی نمیدهند. البته این را با شوخی و خنده گفتم. بعد از بازی به رختکن رفتم و یقه پروین را گرفتم و گفتم قرار بوده به استقلالیها پول بدهند، حالا که بردیم چیزی به ما نمیدهند؟ خلاصه عبده (مدیرعامل وقت پرسپولیس) آن زمان به ما نفری ۳۰۰ تومان داد. این خاطره به یاد من مانده است. موضوع دیگری که یادم میآید این است که علی جباری بعد از هر گلی که میخوردند به استقلالیها میگفت بیایید حمله کنیم. آنها حمله میکردند و ما گل میزدیم. البته این اتفاق فکر نمیکنم دیگر برای این دو تیم رخ دهد و نادر بود.»
او ادامه داد: «بعد از اینکه گل چهارم را زدیم تقریباً یک سوم تماشاگران رفتند و فکر نمیکردند که گلزنی ما ادامه داشته باشد. مرحوم مرتضی احمدی هم آنجا بود و خیلی خوشحالی میکرد. ما هم در رختکن اصلاً این نتیجه را باور نمیکردیم. خود آقای راجرز میگفت یعنی ما ۶ گل زدیم؟»
وطنخواه درباره اظهاراتی که آن زمان درباره احتمال کمکاری جواد اللهوردی در استقلال مطرح میشد هم توضیح داد: «وقتی من شکست میخورم یا کار اشتباهی میکنم دنبال بهانه میگردم. آنها هم یقه اللهوردی را گرفتند که کوتاهی کردی. من قشنگ یادم است که ایرج سلیمانی دو گل از ۴۰ متری زد. اللهوردی چه کاری میتوانست بکند؟ همایون بهزادی روی دست مرحوم حجازی با سر گل زد، اللهوردی چه کاری میتوانست بکند؟ بالاخره باید به یک نفر گیر میدادند و قرعه به نام اللهوردی افتاد. ضمن احترام به همه بازیکنان استقلال و تاج سابق که دوستشان دارم، میگویند که منصور رشیدی چنین حرفی را زده ولی من باور نمیکنم او هم چنین حرفی زده باشد. رشیدی بچه خوب و بامعرفتی بود و من باور نمیکنم. چون رشیدی بچه شهرستان بود گردن او انداختند که چنین حرفی را مطرح کرده است. فردای بازی هم اللهوردی و خسروانی در جلسهای که داشتند با هم بحث میکنند و سال بعد او به پرسپولیس آمد.»
هر ۶ گل تقصیر من بود و بقیه گل می چیدند
جواد اللهوردی چند سالی است در کار فروش ضایعات کاغذ و آهن است و کسی در فوتبال به او کار ندارد. او با یادآوری دربی سال ۵۲ به ایرنا گفت: «چه بگویم؟ همه گناهها گردن من افتاد چون به پرسپولیس رفتم. ما ۶ گل خوردیم. همه گلها تقصیر من بود و بقیه رفته بودند گل بچینند. بازیکنانی که همگی از من اسم و رسمدارتر بودند کاری نتوانستند بکنند. نصرالله عبداللهی، ناصر حجازی، کارو حقوردیان، غلامحسین مظلومی، منصور رشیدی و… بودند و حتماً من را نگاه میکردند. مگر میشود من در یک بازی گروهی ۶ گل بخورم؟ پس بازیکنان برزیل هم که ۷ گل از آلمان خوردند با آلمانها هماهنگ کرده بودند. در نهایت تبعات این باخت به من چسبید و زندگیام را نابود کرد. باعث و بانی این اتفاق ۲ نفر بودند. منصور پورحیدری و علی جباری؛ آنها را هیچ وقت نمیبخشم. چوب خدا صدا ندارد. آنها علیه من طومار جمع کردند و باعث شدند به اجبار استقلال را ترک کنم.»
اللهوردی در پاسخ به این سؤال که آیا واقعاً روی گلهای دریافتی مقصر بوده یا خیر تاکید کرد: «ای کاش فیلم این بازی وجود داشت تا همه چیز مشخص میشد. ما از ۴۰ متری گل خوردیم و اگر خودم درون دروازه بودم با پا میتوانستم آن را بگیرم. کاری به این ندارم که قبل از بازی کدام بازیکن با وضعیت نامتعادل در کلانتری بود و بعد به میدان رفت. خوشبختانه خدا جوابشان را داد. بهترین دوستهایم پای آن طومار را امضا کردند و قلبم شکست.»
وی درباره اینکه چرا پرسپولیس را بعد از ترک استقلال انتخاب کرد، گفت: «کجا باید میرفتم؟ میخواستم در سطح اول فوتبال بازی کنم. با چند بازیکن پرسپولیس هم چند سال قبلتر، همبازی بودم. پرسپولیس ۱۲ هزار تومان به باشگاه استقلال داد تا رضایت دهند از این تیم جدا شوم. آن پول به من نرسید ولی مبلغ زیادی بود و میشد در محله پاسگاه نعمتآباد ۲ آپارتمان خرید. در پرسپولیس اوضاعم بهتر نشد. تا ۶ ماه به من بازی ندادند. میگفتند «خونت آبی» است؛ قرار بود با مسیح مسیحنیا به ابومسلم برویم اما فقط به مسیح اجازه جدایی داده شد. سرانجام صحبتهای پروین و یکی دو بازیکن دیگر باعث شد تا به من بازی برسد و کمکم اوضاعم بهتر شود. با این حال چسب به دهانم زدم و سرم در لاک خودم بود. نمیخواستم فکر کنند که آدم جنگطلبی هستم.»
پیشکسوت سرخابیهای پایتخت در پاسخ به این سؤال که از ابتدا طرفدار کدام یک از این ۲ تیم بوده است، اذعان داشت: «من از روز اول عاشق پرویز دهداری بودم. او پرسپولیسی بود و من هم پرسپولیسی شدم. هر چه دارم از دهداری است و به خاطر همین کم ضربه نخوردم. البته امیر عاصف، محسن حاجنصرالله و علی پروین هم در حق من برادری کردند و مدیون آنها نیز هستم. اما باید این را هم بگویم که بعد از پرسپولیس، استقلال را هم دوست دارم. من در این تیم ستاره شدم و به تیم ملی رفتم. هواداران هر ۲ تیم را دوست دارم. در استقلال فقط یک مرد وجود دارد و آن هم حسن روشن است. بقیه باید بروند و پیادهروی کنند. روشن حرفش را میزند و از هیچکس و هیچ چیز نمیترسد. باز هم میگویم آنها که طومار علیه من جمع کردند را نمیبخشم چرا که زندگیام را لگدمال کردند.»
گفتوگوی ایرنا با اللهوردی که با بغض فروخورده وی همراه بود، با این جمله به پایان رسید: «هنوز هم برخی از هواداران استقلال وقتی من را میبینند، حرفهایی میزنند اما چیزی نمیگویم. برایشان احترام قائلم و امیدوارم که هم آنها و هم پرسپولیسیها موفق باشند و بهترین نتایج را بگیرند.»
حق پرسپولیس بود
منصور رشیدی، دروازهبان تاج که بعد از خوردن ۴ گل تعویض شد و حجازی به جای او در دروازه قرار گرفت که او هم در عرض چند دقیقه ۲ گل خورد، در گفتوگویی با «اطلاعات هفتگی» (۲۳ شهریور ۵۲) با وجود اینکه میگفت «راستش رویم نمیشود به دفتر مجله بیایم. من حتی خجالت میکشم که در خیابان راه بروم» درباره دلایل شکست تاج گفت: «پرسپولیس بهترین بازی عمر خود را کرد. مطمئن باشید اگر این بازی را مقابل نیرومندترین تیمهای دنیا هم نشان میداد نتیجه خوبی نصیبش نمیشد. پرسپولیس یکپارچه غیرت و تعصب بود، یعنی چیزی که تیم ما از آن غافل ماند.»
به گزارش «تاریخ ایرانی»، او افزود: «گل اول و چهارم روی اشتباه خودم بود و قبول دارم که یکی را برای گرفتنش عجله کردم و دیگری را تردید به خرج دادم اما گل سومی را که بهزادی به ثمر رساند، قسم میخورم اگر گوردون بنکس و یا یاشین هم در دروازه ایستاده بودند، نمیتوانستند توپ را مهار کنند. تیم پرسپولیس جنگنده و یکپارچه بود. حتی حقش بود که گلهای زیادتری هم به ثمر رساند، ولی متاسفانه بازیکنان ما با وجودی که با روحیه بسیار خوب وارد میدان شدند، نمیدانم چرا از لحظه آغاز تا پایان بازی، سردرگم و بیهدف بودند.»
نظر شما :