ملکمخان زنان را فرشتگان بشریت میدانست
آنا ونزان، استاد تاریخ دانشگاه میلان ایتالیا
تاریخ ایرانی: ملکمخان یکی از نخستین اندیشمندان حوزهٔ سیاست است که ایدههای ترقیخواهانه دربارهٔ زنان، جنسیت و مسائل دیگر را مطرح کرد. او تلاش داشت تا فلسفهٔ غربی را با فرهنگ ایرانی بیامیزد و نشان داد که میتوان فرهنگ محلی (ایرانی، فارسی) نوینی را پدید آورد بیآنکه به فرهنگ پیشین خیانتی صورت گیرد. اگرچه او در کوتاه مدت موفق نبود اما توانست آگاهیرسانی کند و هوشیاری را برانگیزد که در نهایت به انقلاب مشروطه سال ۱۹۰۷-۱۹۰۶ انجامید. اندیشههای او در زمینهٔ حق زنان در جامعهٔ ایران، پس از مرگ او به ثمر نشست. میتوان گفت که بسیاری از دیدگاههای او در زمینهٔ زنان، در چارچوب فکری روشنفکران قرن نوزدهم شکل گرفته بود که در آن آموزش مهمترین عامل مدرنیته و توسعه شناخته میشد. ملکمخان هموطنانش را تشویق و ترغیب میکرد که در مسالهٔ آموزش زنان بکوشند زیرا زنان نخستین آموزگاران کودکان هستند و آموزش زنان به معنای اصلاح و توسعهٔ جامعه است.
ملکمخان در فاصلهٔ سالهای ۱۸۷۲ تا ۱۸۸۹ در لندن بود: به یاد داشته باشیم که زنان بریتانیا در سال ۱۸۸۰ در انتخابات شوراهای شهری و استانی حق رأی یافتند. این اتفاق بیسابقه تأثیر بسیار زیادی بر ملکمخان داشت و اندیشهها و افکار او در زمینهٔ دستاوردهای زنان غربی و بریتانیایی در روزنامهٔ قانون انعکاس یافته است؛ روزنامهای که نقش اساسی در آگاهی بخشیدن به جامعه و حقوق زنان ایفا کرد. با این وجود نباید از یاد ببریم که روشنفکران غربی و ایرانی از جمله ملکمخان، مباحث ترقیخواهانه در زمینهٔ حق زنان را در قالبی پدرسالارانه - مردسالارانه مطرح میکردند. برای نمونه ملکمخان، از زنان با عنوان «فرشتگان بشریت» یاد میکرد و به این ترتیب از زنان و تواناییهایشان جنسیتزدایی میکرد. روشنفکران و سیاستمداران غربی نیز در این زمینه تفاوت چندانی نداشتند. لرد کرومر نمونهٔ خوبی از این مورد است. در آن سالها (۱۸۸۲) بریتانیا تصرف مصر را آغاز کرد و پس از اندکی لرد کرومر به عنوان فرمانده و ناظر به این مستعمره فرستاده شد. او عملیاتی را آغاز کرد تا به عنوان ترقی و پیشرفت از زنان مصری کشف حجاب کند. این درحالی بود که کرومر در کشور خود ریاست «انجمن مردان ضد حق رأی زن» را به عهده داشت. به این ترتیب بریتانیا در ملکمخان انگیزهٔ مبارزه برای حق زنان ایجاد میکرد اما از سوی دیگر فضایی مبهم و چند پهلو نیز پدید میآورد.
اما دربار قاجار از آن نیز مبهمتر بود؛ ملکمخان سعی کرد تا سخن از مدرنیته و تغییر را به دربار منتقل کند. شاه در ابتدا مشتاقانه خواهان پیشرفت و ترقی بود ولی در نیمهٔ دوم قرن نوزدهم محافظهکارتر شد. شاه مشتاق پیشرفتهای علمی و تکنولوژی باقی ماند ولی مایل بود تا شرایط اجتماعی کمافیالسابق باقی بماند. به عبارتی دیگر سخنان ملکمخان دربارهٔ نیاز به بهبود اوضاع زنان و آموزش آنها نظر شاه را به خود جلب نکرد. اما عقاید او میان روشنفکران گسترش یافت و در انقلاب مشروطه به ثمر نشست.
بهترین ابزاری که ملکمخان برای گسترش عقایدش در اختیار داشت، نوشتههایش بودند. روزنامهٔ «قانون» و «کتابچهٔ غیبی یا دفتر تنظیمات» راه را برای انقلاب مشروطه هموار کردند. او از تئاتر نیز یاری گرفت تا هموطنانش را نسبت به شرایط جامعه و زندگی تحت سلطهٔ قاجار آگاه کند. طنز او، روزنامه و قطعات نمایشیاش به زبانی ساده نگاشته شدهاند و همگی به مدرن ساختن نثر فارسی کمک کردهاند.
در عین حال او از اصطلاحاتی استفاده کرد که شاید امروزه اغراقآمیز و خشمآلود به نظر بیایند، به عنوان مثال او در روزنامهٔ «قانون» نوشت که زنانی ایرانی باید با مشعلهای افروخته در مسیر قانون قدم بردارند. اما اینگونه نوشتار در ابتدای قرن در داخل و خارج از ایران معمول بود.
ملکمخان در روزنامهٔ قانون دربارهٔ حق زنان مینویسد که زنان ایرانی در انسانیت جلوتر از مردان ایرانی هستند، زیرا آنها فوائد انسانیت را درک کردهاند در حالیکه مردان از آن بیخبرند. او اضافه میکند که زنان در جنبش انسانیت شرکت کردهاند.
نظر شما :