لغو کاپیتولاسیون؛ استقلال قضایی ایران- فریدون مجلسی

۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۰ | ۱۸:۴۵ کد : ۷۸۳ از دیگر رسانه‌ها
عباسقلی گلشاییان در کتاب خاطراتش می‌نویسد که در اوایل دهه ۱۳۰۰ شمسی پس از فراغت تحصیل از مدرسه حقوق که زبان تحصیلی او فرانسه بود، به توصیه یکی از آشنایان در دادگستری استخدام و به عنوان یکی از دستیاران مسیو پِرنی مستشار فرانسوی امور قضایی دولت ایران در دایره‌ای که مشغول تدوین قوانین مختلف حقوقی و جزایی و آیین دادرسی و غیره بودند مشغول کار می‌شود. مسیو پرنی از چند سال پیش به عنوان مستشار برای اصلاح نظام قضایی ایران استخدام شده بود، اما پس از کودتای سوم اسفند و وزارت مرحوم داور تنظیم آن مجموعه قوانین با بررسی و مقابله قوانین کشورهای اروپایی با جدیت بیشتری دنبال شد. از قرار معلوم کارمندان آن دایره که پس از دو بعد از ظهر یعنی پس از پایان رسمی ساعت کار اداری ناچار بودند تا دیروقت عصر به کار ادامه دهند، از این بابت شکوه و شکایت می‌کنند و ظاهرا‌ خبر آن به گوش داور می‌رسد. چند روز بعد داور از کارمندان آن دایره می‌خواهد که عصر روز بعد در اداره بمانند تا پس از آنکه کار خودش به پایان رسید، برای دیدار و گفت‌وگویی نزد آنان بیاید. روز بعد ساعات عصر هم سپری می‌شود و پاسی هم از شب می‌گذرد و داور آنگاه به دیدار آنان می‌رود. از اینکه گرفتاری‌های کاری موجب معطلی آنان شده بود، پوزش می‌خواهد. قطعا‌ می‌خواسته به آن جوانان بفهماند خودش که وزیر است، از آن‌ها نیز بیشتر کار می‌کند. از آنان می‌پرسد که آیا می‌دانند کاپیتولاسیون چیست؟ پرسشی بدیهی که برای آنان برخورنده بوده است.

 

آری کاپیتولاسیون حق قضاوت کنسولی است؛ یعنی مثلا اگر یک روس یا اروپایی یک ایرانی را بکشد، محاکمه او از اختیار دادگاه‌های ایران خارج و در عهده کنسول آن کشور و تابع قوانین تبعه خارجی است. نه این کافی نیست. چرا چنین چیزی به ایران تحمیل شده است؟ شکست در جنگ و درج آن در عهدنامه ترکمانچای و استناد سایر کشور‌ها به اصل دولت کامل‍ه الوداد، یعنی امتیازی که به دولت دیگر دادید، باید به سایر دولت‌های دوست هم بدهید! نه؛ باز هم کافی نیست! چرا دولت‌های بیگانه باید چنین توقعی داشته باشند؟ چرا ما در سرزمین آن‌ها از چنین حقی برخوردار نیستیم؟ داور در پاسخ به این پرسش نهایی خودش توضیح می‌دهد که دلیل این کار این است که آن‌ها قانون داشتند و ما قانون نداشتیم! آن‌ها در واقع می‌گویند که ما نمی‌توانیم سرنوشت اتباع خود را به بی‌قانونی شما بسپاریم! و تا وقتی که وضع چنین باشد ما استقلال نخواهیم داشت! و شما در واقع سربازان حقوقی کشورتان هستید که در راه استقلال کشور می‌کوشید. وقتی مجموعه قوانین ما آماده شد، این بهانه گرفته خواهد شد. و به محض تصویب آن لغو قانونی کاپیتولاسیون اعلام خواهد شد، این کار هر یک روزی که زود‌تر به انجام رسد، یک روز زود‌تر به استقلال ملی خواهیم رسید، پس نگران طولانی شدن ساعات کار روزانه نباشید و در برابر این منطق دیگر شکوه‌ای شنیده نشد!

 

در واقع لغو کاپیتولاسیون آرزوی مردم ایران بود. پس از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ دولت سید ضیاء‌الدین طباطبایی در دوران کوتاه ۱۰۰ روزه خود دست به اصلاحاتی زد که پاسخگوی برخی از خواسته‌های روشنفکران و عناصر ملی باشد و برای خود کسب وجاهت کند. هنوز یک هفته از استقرارش نگذشته بود که قرارداد ۱۹۱۹ وثوق‌الدوله و انگلیس را که نزد مردم بدنام و نگران‌کننده بود، ملغی کرد و در‌‌ همان روز عهدنامه مودت ۱۹۲۱ ایران و شوروی را منعقد و بطلان سیستم قضاوت کنسولی یا کاپیتولاسیون را اعلام کرد. اما عملا آن سیستم ملغی نشد! زیرا‌‌ همان طور که داور گفته بود، نبود مجموعه قوانین مدون و موثر و قابل ارایه مانع از آن می‌شد که دولت‌های بیگانه از آن مزیت که مُخِلِ‌ استقلال ملی بود، دست بردارند. آن کار بزرگ سرانجام اجرا شد و از تصویب مجلس شورای ملی گذشت و در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۰۶ رسما لغو کاپیتولاسیون اعلام و با مهلتی یکساله عملا‌ به اجرا گذاشته شد. ۱۹ اردیبهشت سالگرد استقلال قضایی ایران است.

 

 

منبع: روزنامه شرق

 

کلید واژه ها: کاپیتولاسیون فریدون مجلسی


نظر شما :