روایت هاشمی رفسنجانی از پیدایش کارگزاران سازندگی/ رهبری فرمودند بگذارید کارگزاران لیست بدهند

۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۰ | ۱۹:۴۸ کد : ۷۷۶ از دیگر رسانه‌ها
آیت الله هاشمی طی مصاحبه‌ای در سال ۸۲ منشاء و چگونگی پیدایش حزب کارگزاران سازندگی را تشریح کرد.

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی، در بخشی از مصاحبه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با کیهان آمده است: «رهبری فرمودند که وزراء حق ندارند نامزد بدهند و معاونین می‌توانند، چون وزراء از مجلس رأی گرفتند معنا ندارد که خودشان وکیل‌ساز شوند. شبی که برای افطار میهمان رهبری بودیم بحث کردیم و ایشان‌‌ همان حرف را زدند ساعت ۹ شب کارگزاران پیش من آمدند و گفتند که ما احساس می‌کنیم رهبری راضی نیستند که ما بیاییم گفتند چون ایشان راضی نیستند برای خودمان مباح نمی‌دانیم و خوب است که منصرف شویم، گفتم: حرف خوبی است‌‌ همان شب به رهبری تلفن کردم و گفتم که این‌ها می‌گویند: ما احساس می‌کنیم شما راضی نیستید و اجازه بدهید که ما از رقابت بیرون برویم ایشان گفتند بر این‌ها واجب است که بیایند و باید بیایند، چون ایشان با‌‌ همان دید گرم کردن انتخابات نگاه می‌کردند به آقای کرباسچی هم جداگانه از دفتر ایشان تلفن شده بود که شما هم باید در جمع این‌ها باشید.

 

گزیده مصاحبه آیت الله هاشمی بدین شرح است:

 

 

کیهان: منشأ پیدایش کارگزاران را نگفتید؟

 

قضیه کارگزاران یکی از مواردی است که حقیقتاً من در آن مظلوم هستم. خیلی هم نمی‌توان روی آن حرف زد. بخشی از حرف‌هایم را گفته‌ام. ولی دانستن شما خوب است. همه چیز نشان می‌داد که جناح راست خودش را برای قبضه کردن همه جای کشور آماده کرده است. آن‌ها آخرین بار حالت انتقادی گرفته بودند که اگر ناراضی از دولت هست، چیزی نصیب آن‌ها نشود.‌‌ همان کاری را که آقای توکلی کرده بود، یک مقدار نرم‌تر در مجلس عمل می‌کردند. این طرفی‌ها و افراد معتدل هم نگران بودند که بعد از دولت من چه می‌شود. تلاش کردند که من بمانم، اما قبول نکردم. انتخابات مجلس پنجم که می‌‌خواست انجام شود -مثل همیشه و نه این دفعه به صورت استثنایی- در جامعه روحانیت مبارز گفتم که باید حالت پدری را که امام می‌خواست، داشته باشیم و حفظ کنیم و لیست تهران را ترکیبی از نیروهای انقلاب بدهیم و از هر جناحی در آن باشند. خیلی هم روی این بحث کردیم. همین بحث در جریان بود که بخشی از دولت من -همین‌هایی که بعداً کارگزاران شدند- به ما اطلاع دادند که بنا دارند در انتخابات لیست بدهند آقای دکتر حبیبی پیش من آمد و گفت که این‌ها می‌خواهند لیست بدهند. مناسب نیست که شما در جامعه روحانیت باشید و دولت شما لیست دیگری بدهد. کاری کنید که این‌ها لیست ندهند و راضی شوند. من حرف آن‌ها را در جلسه جامعه روحانیت مبارز مطرح کردم. آن‌ها اول مخالف بودند که ترکیبی بدهند و گفتند ما کسانی را که قبول داریم، تایید می‌کنیم و لیست می‌دهیم. این تهدید که از طرف کارگزاران آمد، قبول کردند که ترکیبی باشد. آن‌ها می‌گفتند ۱۵ به ۱۵، ولی نهایتاً روی ۲۵ به ۵ توافق شد و من به آقای حبیبی گفتم که به این‌ها بگو قبول کنند. چون ما این را سمبلیک می‌دهیم، برای اینکه در سراسر کشور همین حالت باشد و حالت جدایی نباشد و ترکیبی باشد. پنج نفر را هم در شورای مرکزی جامعه روحانیت انتخاب کردیم. افراد معتدلی از آن جناح بودند. در همین ایام والده من فوت کردند و نمی‌رسیدم که به جلسات آن‌ها بروم. یک روز آقای ناطق نوری آمد و گفت گروه‌های همسوی ما، قبول نمی‌کنند که آن‌ها در لیست ما باشند. گفتم که ما به اینجا رسیده بودیم. گفت: پس خودت به جلسه جامعه بیا تا بحث کنیم. گفتم روحیه بحث را ندارم. پیش رهبری بروید و هرچه ایشان گفتند، می‌پذیریم. داوری را به رهبری دادیم. من قبلاً با رهبری صحبت کرده بودم. در اینجا یک اختلاف نظری بین من و آیت‌الله خامنه‌ای بود. ایشان از زاویه اینکه رقابت‌ها خیلی جدی باشد تا مردم بیشتر پای صندوق بیایند، به انتخابات نگاه می‌کردند. من با دید اینکه اولاً رأی روحانیت کم نشود، موافق آن کار نبودم. چون اگر رأی روحانیت کم می‌شد، یک شکست بود و ثانیاً بین ما تفرقه نیفتد. من از این دید نگاه می‌کردم. استدلال‌هایمان را کرده بودیم.

 

 

کیهان: یعنی مقام معظم رهبری با این انشعاب موافق بودند؟

 

آقای ناطق نوری پیش آیت‌الله خامنه‌ای رفت و از آنجا بیرون آمد، به من تلفن کرد و گفت که رهبری فرمودند: بگذارید آن جماعت لیست بدهند. ایشان سه دلیل داشتند و دو دلیل را به آقای ناطق گفتند و برای دلیل سوم گفته بودند که از آقای هاشمی بپرسید. ایشان قبلاً دلیل سوم را به من گفته بودند.

 

 

 کیهان: اگر ممکن است سه دلیل را بفرمایید؟

 

اول اینکه می‌گفتند آن‌ها رأی نمی‌آورند. بالاخره این‌ها در دولت هستند. مردم این‌ها را مسئول می‌دانند و نارضایتی‌هایی که هست، تا حدودی به پای این‌هاست. یعنی این‌ها در دولت و قدرت هستند و وقتی می‌خواهند رأی بگیرند، مردم به این‌ها رأی نمی‌دهند. دوم اینکه انتخابات گرم‌تر می‌شود و جمعیت زیادتری می‌آیند. سوم اینکه شما هم روی عقیده خودتان رأی می‌دهید. من هم طبق معمول وقتی که ایشان نظر دادند، قبول کردم و گفتم که لیست بدهند. چند روز در دولت بودم که دیدم این‌ها دارند بیانیه را امضاء می‌کنند. از همانجا به رهبری تلفن کردم و گفتم که این‌ها دارند امضاء می‌کنند‌ و من آخرین حرف را به شما می‌زنم. من مخالف هستم. یکی از ادله من این بود که در بیرون القاء خواهد شد که ریشه این اختلاف بین من و شماست. من و شما که اختلافی نداریم و این مربوط به خودشان است. خوب است که شما بپذیرید آن ۵ نفر باشند. ایشان گفتند مگر ۲۷۰ نفر به مجلس نمی‌روند. گفتم: چرا، می‌روند. ولی این عوارض را دارد. ایشان گفتند: خیر این طرف بیشتر است و بگذارید بشود.

 

باز فرصت دیگری هم پیش آمد و من دوباره خواستم که ایشان قبول کنند لیست مشترک باشد و آن موقعی بود که این‌ها دو بیانیه دادند که در جامعه خیلی پیچید و بیانیه آن‌ها حالت مقبولی گرفت. آیت‌الله خامنه‌ای گفتند که وزراء حق ندارند نامزد بدهند و معاونین می‌توانند. چون وزراء از مجلس رأی گرفتند، معنا ندارد که خودشان وکیل‌ساز شوند. شبی که برای افطار میهمان رهبری بودیم، بحث کردیم و ایشان‌‌ همان حرف را زدند. ساعت ۹ شب کارگزاران پیش من آمدند و گفتند که ما احساس می‌کنیم رهبری راضی نیستند که ما بیاییم. این استدلال را قبول نداشتند که وزیر نیاید و معاون رئیس‌جمهور بیاید. گفتند چون ایشان راضی نیستند، برای خودمان مباح نمی‌دانیم و خوب است که منصرف شویم. گفتم: بهانه خوبی است.‌‌ همان شب به رهبری تلفن کردم و گفتم که این‌ها می‌گویند: ما احساس می‌کنیم شما راضی نیستید و اجازه بدهید که ما از رقابت بیرون برویم. ایشان گفتند بر این‌ها واجب است که بیایند و باید بیایند. چون ایشان با‌‌ همان دید گرم کردن انتخابات نگاه می‌کردند. به آقای کرباسچی هم جداگانه از دفتر ایشان تلفن شده بود که شما هم باید در جمع این‌ها باشید. آقای کرباسچی جزو آن‌ها بود، ولی از معاونین من نبودند. به معاونین گفته بودند و ایشان را هم اضافه کردند. شما می‌بینید که همه عوامل خارج از اراده من، کارگزاران را به صحنه آورد. برادر، پسر و دختر من هم جزو این‌ها شدند و ظاهرش این بود که به من وابسته هستند ولی خارج از خواست من، عضو شدند. خودشان خواستند و منعشان نکردم. بنابراین در داستان کارگزاران آنچه را که من نمی‌خواستم، شد. کاملاً به نام من تمام شد و هنوز هم خیال می‌کنند که مربوط به نام من است. البته به اعضای این حزب خوش‌بین هستم و مخالفتی با اشخاص ندارم و با اصل تحزب هم موافقم. می‌خواهم بگویم در آن مقطع برخلاف نظر و سیاست من این اتفاق افتاد.

 

 

منبع متن مصاحبه: بی‌پرده با هاشمی رفسنجانی- کارنامه ربع قرن عملکرد جمهوری اسلامی در گفت‌وگو با کیهان

 

کلید واژه ها: هاشمی رفسنجانی حزب کارگزاران سازندگی


نظر شما :