کمربند فرهنگی در مقابل کمونیسم نظامی/ سوغاتی که آمریکاییها به روستاهای ایران بردند
فرزانه ابراهیمزاده
هری اس ترومن با مدال افتخار پایاندهنده سهمگینترین جنگ دو قرن اخیر، در ۲۰ ژانویه ۱۹۴۹ درست زمانی که در برابر مردم آمریکا ایستاده بود تا دومین دوره ریاست جمهوریاش را به عنوان سی و سومین رئیسجمهور ایالات متحده آغاز کند، از چهار اصل برای دوران خود نام برد. اصولی که چهارمین آن در کمتر از چند سال به عنوان سپری ضد کمونیستی، مهمترین اصل سیاست خارجی آمریکا شد. ترومن که در این اصل از اشاعه صلح جهانی سخن میگفت، که هنوز اثر یکی از فرمانهایش بخشی از جهان را میسوزاند، چهار سال قبل از این وقتی هنوز معاون ریاست جمهوری بود، دستور رهاسازی پسر کوچک و مرد چاق را صادر کرده بود. دو بمب هولناکی که جان ۲۱۲ هزار و ۸۸۴ نفر انسان بیگناه را در دو شهر هیروشیما و ناکازاکی در یک روز گرفت و دو نسل از مردم این دو شهر را در خود گرفتار کرد. اما ترومن با فراموش کردن چنین فاجعهای از طرحی شجاعانه صحبت میکرد. طرحی که به ظاهر در خدمت پیشرفت کشورهای عقبمانده بود، اما این بخشی از سیاست تدافعی آمریکا در میانه جنگ سرد و مقابل نفوذ کمونیسم و اتحاد جماهیر شوروی بود.
اگرچه به نظر میرسید که ترومن در این نطق خلاقانه از طراحی اصلی اقتصادی و عمرانی در سیاست کشورش نام برده است، اما شواهد در سالهای بعد نشان داد که دولت آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم و به دنبال گسترش نفوذ کمونیسم در کشورهای اروپای شرقی، به شدت نگران بود و به دنبال راهحلی عملی میگشت. اندیشه چنین طرحی بعد از پایان جنگ و به دنبال نفوذ کمونیستها در یونان و سپس جمهوری تازه پا گرفته ترکیه شکل گرفت؛ مهره دومینویی که دوایت آیزنهاور بعدها از آن برای نفوذ کمونیسم در آسیای شرقی نام برده بود، در اروپای زخمی از جنگ به زمین افتاده بود. پس آمریکاییها باید دست به اقدامی عملی و فوری میزدند. طرح جرج مارشال از افسران بلندپایه آمریکا در جنگ جهانی و وزیر امور خارجه ترومن، قدم اول برای جلوگیری از ریزش این دومینو بود. بر اساس اسنادی که در وزارت امور اقتصادی ایران وجود دارد جورج مارشال در پنجم ژوئن ۱۹۴۷ در نطقی مشهور در دانشگاه هاروارد اعلام کرد که ایالات متحده برای بازسازی اقتصاد کشورهای اروپایی قصد دارد که به آنها کمکهای مالی کند. بعد از ارائه این طرح بود که ترومن در ژانویه ۱۹۴۹ از برنامه آمریکا برای تجهیز کشورهای عقبمانده به تکنولوژیهای خود خبر داد. اما هم رئیسجمهور و هم مشاورانش میدانستند که هدف اصلی صدور تکنولوژی و تجهیزات فنی به کشورهای در حال توسعه و عقبمانده نیست، بلکه یافتن و تعلیم نخبگانی در کشورهای مختلف برای مقابله با کمونیسم است. طرحی که در اجرا نیز شکلی کاملا اقتصادی و فنی به خود میگیرد و در کشورهایی چون ایران نیز توسط گروههای اقتصادی اجرا شد؛ اما در حقیقت بیشتر از آنکه طرحی اقتصادی باشد، تمرکزش را بر بالا بردن توان فرهنگی کشورهای انتخاب شده برای این طرح گذاشته بود.
بخش فرهنگی یکی از مهمترین اجزای برنامهریزیهای اجراکنندگان اصل ۴ بود؛ جزئی که در دهه ۴۰ و به دنبال پایان ماموریت اصل ۴ در ایران از آن جدا شد و تا بهمن ۵۷ در قالب نهادهای فرهنگی و انجمنهای وابسته به ایالات متحده آمریکا ادامه داشت. هدف اصلی اجرای این طرح برای آمریکاییها، کشیدن دیواری آهنین در مقابل اتحاد جماهیر شوروی بود که بعد از پایان جنگ بار دیگر به دشمن سرمایهداری غربی تبدیل شده بود. دشمنی که حالا از شرق اروپا به گسترش مرزهای خود اقدام کرده بود. آمریکاییها از سالها قبل به این نتیجه رسیده بودند که وجود دولتهای قوی و مقتدر وابسته به خود میتواند جلوی نفوذ شوروی را بگیرد. اما تجربه قبلی نشان داده بود که تنها دولت قدرتمند کافی نیست و باید مردم کشورها را نیز در مقابل نفوذ کمونیسم قدرتمند ساخت و آنها را با سرمایهداری تجهیز کرد. این تجهیز احتیاج به تغییر تفکر و سیستم زندگی داشت. در کشوری چون ایران دهه ۵۰ میلادی که بخش عمده جمعیت کشور کشاورز بودند و در روستاها زندگی میکردند، این تغییر تفکر به وضعیت کشاورزی ارتباط زیادی پیدا میکرد. پس الگوی کشت و زرع باید از شیوه سنتی تغییر پیدا میکرد و این اتفاق رخ نمیداد مگر آنکه کارشناسان تحصیلکرده و آموزشدیده آمریکایی یا تربیت شده ایرانی این الگو را تغییر دهند. در کنار تغییر شیوه کشت و زرع، این کارشناسان مردم را با شیوههای تازه زندگی مدرن آشنا میکردند. طرف آمریکایی در راستای این هدف، اجرای طرح کوتاه مدت و بلند مدت فرهنگی را در دستور کار داشت. طرح کوتاه مدت که در زمان حضور نمایندگان اصل ۴ در ایران اجرا شد بیشتر جنبه تبلیغی و آموزشی داشت، اما زمینه را برای اجرای طرح بلند مدت که تغییر شیوه زندگی سنتی به شیوه مدرن غربی با الگوی زندگی مصرفی بود فراهم میکرد. در طرح کوتاه مدت اگرچه بخش فرهنگی فصل و بودجه مستقلی داشت و زیر نظر وزیر فرهنگ و نیروهای این وزارتخانه بود، اما در بخش آموزشی در گروههای کشاورزی و بهداشت عمومی و توسعه نهادهای اجتماعی نیز امور فرهنگی به چشم میخورد و زمینهساز تلاش کارمندان اصل ۴ میشد.
از یوتا تا فسا
زمانی که هری ترومن و مشاورانش داشتند برای اجرای چهارمین اصل پیشنهادی رئیسجمهور برنامهریزی میکردند، به ایران فکر نمیکردند. در این طرح دو کشور یونان و ترکیه اولویت اول بودند. اما ایران کشوری نبود که بتوان آن را نادیده گرفت. درخواست وام از سوی ایران نگاه آمریکاییها را به مهمترین کشور خاورمیانه معطوف کرد که بیشترین مرز زمینی و دریایی را با اتحاد جماهیر شوروی داشت و با وجود داشتن منابع سرشار نفت و انرژی هنوز مبتنی بر اقتصاد کشاورزی بود؛ اقتصادی که بیشترین زمینه آسیبپذیری را در مقابل خطر کمونیست داشت. همین باعث شد تا ایران در فهرست کشورهای اصل ۴ قرار گیرد. مذاکرات برای اعطای وام به ایران هر چند توسط حسین علاء آغاز شد اما تا حدود سال ۱۳۲۸ و به قدرت رسیدن حسین هژیر به نخستوزیری، هیچ اقدامی از سوی آمریکاییها برای پیوستن ایران به اصل ۴ صورت نگرفت. در این زمان بود که قرارداد میان ایران و آمریکا امضا شد و ویلیام ای وارن که از کارمندان عالیرتبه وزارت امور خارجه آمریکا بود به ایران آمد. اما ماموریت وارن در ایران با تلاش برای ملی شدن صنعت نفت گره خورد و عملا زمینه اجرای اصل ۴ به سال ۱۳۳۳ موکول شد؛ زمانی که علی امینی به عنوان وزیر دارایی دولت سرلشگر زاهدی وام ۴۵ میلیون دلاری که در زمان دکتر مصدق توسط دکتر صدیقی امضا شده بود را دریافت کرد. اداره اصل ۴ که در دوران رزمآرا در نزدیکی خانه دکتر مصدق مستقر شده بود با احیای خود بار دیگر فعالیتش را آغاز کرد. بر اساس برنامهریزیهای انجام شده فعالیتهای اصل ۴ در ایران بر محورهای: ۱ـ ترویج کشاورزی، ۲ـ بهداشت عمومی، ۳ـ بخش آموزش و پرورش، ۴ـ نوسازی نهادهای اجتماعی آغاز شد.
آمریکاییها پیش از استقرار در ایران تحقیقات زیادی روی روستاهای ایران داشتند و در نهایت مامورانی که قرار بود در ایران مستقر شوند را از میان ایالتی خاص انتخاب کردند. ماموران آمریکایی ایران از فارغالتحصیلان دانشگاه ایالتی یوتا انتخاب شدند. علت انتخاب این بود که یوتا یکی از ایالتهای مرکزی آمریکا بود که آب و هوایی شبیه به مرکز ایران داشت. به همین دلیل کارشناسانی که از این ایالت میآمدند محیطی تازه را تجربه نمیکردند. از سوی دیگر مذهب کسانی که در این ایالت زندگی میکنند «مورمن» است؛ شاخهای از مسیحیت که به روابط اجتماعی و خانوادگی اهمیت زیادی میدهند و مانند مسلمانان مشروبات الکلی و گوشت خوک نمیخورند. گروهی از مورمنها به چندهمسری هم اعتقاد داشتند، همین باعث میشد تا با مردمی که در روستاهای مرکزی ایران ساکن بودند به راحتی نزدیک شوند. این غریبههای مهربان که اکثرا با همسرانشان به ایران میآمدند با روستاییها همراه میشدند. مردانشان در مزارع شیوههای جدید کشت و زرع و استفاده از کود و زنانشان در خانهها به زنان روستایی شیوههای جدید بارداری و زایمان و بچهداری و بهداشت را آموزش میدادند. کارشناسان اصل ۴ در روستاها با فیلمها و جزوههای آموزشی روستاییان را تعلیم میدادند.
اما مشکل بزرگ در روستاها بیسوادی روستاییان بود. اینجا بود که بخش آموزش و پرورش اصل ۴ وارد عرصه میشد. این بخش در مرکز یعنی در تیم تهران مستقر بود. در سالهای نخست اجرای اصل ۴ که برابر سالهای میانی دهه ۳۰ بود حتی در تهران نیز کمبود معلم حس میشد، پس برنامهریزان اصل ۴ به دنبال رفع این مشکل برآمدند. آمریکاییها پیش از این توسط دکتر ساموئل جردن کالج آمریکایی البرز را راهاندازی کرده بودند؛ مدرسهای که سالیانه تعداد زیادی از جوانان مستعد را جذب میکرد و پرورش میداد. محل این کالج در چهارراه حافظ کنونی برای استقرار نیروهای اصل ۴ در نظر گرفته شده بود، اما این کافی نبود. به همین دلیل اداره اصل ۴ در تهران اقدام به تاسیس انستیتو آموزش کرد و دبیران مدارس تهران را در دورههای فشرده سه ماه و نیمه آموزش میدادند تا بتوانند کمبود آموزگار را مرتفع کنند. تعدادی از این دبیران همچون دکتر احمد بیرشک بعدها شهرت زیادی یافتند. کسانی که در این دورهها شرکت میکردند ساعتی ۱۰ تومان اضافهتر از حقوق رسمی خود دریافت میکردند و بعدها نیز با گواهینامهای که میگرفتند میتوانستند با حقوق و انگیزه بالاتری کار میکردند. از سوی دیگر با توجه به حضور کارشناسان آمریکایی نیاز به نیروهای آشنا به زبان انگلیسی احساس میشد. به همین دلیل دورههای آموزشی فشردهای توسط اصل ۴ در تهران و شهرهای دیگر برپا شد. سیمین دانشور و جلال آلاحمد از کسانی بودند که در این دورهها شرکت کرده بودند. در پنج سال حدود ۹۰ هزار نفر توسط اداره اصل ۴ تربیت شدند. در میان اینها کسانی بودند که برای مرحله بعدی یعنی راهاندازی مدرسههای روستایی و مبارزه با بیسوادی استخدام شدند. تا پایان دهه ۳۰ نزدیک به ۴۰۰ مدرسه در سراسر ایران با کمک مالی اصل ۴ و وزارت آموزش و پرورش راهاندازی شد؛ مدارسی که تعدادی از آنها نمونه بودند و بر اساس سیستم آموزشی آمریکایی اداره میشدند.
بر اساس متن سند گزارش همکاری عملیات اقتصادی آمریکا در ایران با وزارت فرهنگ تا تیرماه ۱۳۳۳ از مبلغ ۵۰ میلیون و ۵۷۰ هزار دلار بخش فرهنگی، مبلغ یک میلیون و ۱۴۷ هزار دلار بابت کمک تحصیل و کارآموزی و ۲ میلیون و ۱۸۶ هزار دلار بابت کمک به دانشجویان هزینه شده است. (سند شماره ۸۱) سند دیگری از اعزام هشت نفر از نیروهای آموزش و پرورش به آمریکا برای مدت یک تا دو سال برای آموزش خبر میدهد. (سند ۸۴)
اداره اصل ۴ در آبان ۱۳۳۳ همچنین کنفرانسی را در بخش فرهنگی و تربیتی در کتابخانه ساختمان خیابان شاهرضا برگزار میکند. در این کنفرانس که با حضور ویلیام وارن، رئیس اصل ۴ برگزار شد، ترسیم خط مشی فرهنگی در دستور کار بود و درباره الگوی جامع تعلیم و تربیت و سیاستهای فراگیر بخش فرهنگی صحبت میشود. (سند ۹۱)
در گزارشی که در سال ۱۳۳۳ از روند اجرای اصل ۴ در استان فارس - نخستین استانی که مشمول آن بوده - منتشر شده در حوزه شیراز تا آن زمان ساخت ۱۰ باب آموزشگاه با نظارت اصل ۴ آغاز شده بود. همچنین ساختمان اداره فرهنگ و موزه فارس و ساختمان دانشسرای مقدماتی در دستور کار قرار گرفته بودند. البته این طرحها در این استان با نظارت اصل ۴ با هزینه نهادهای دیگر ساخته شده بود، اتفاقی که در شهرستانهای فسا، بوشهر، جهرم و اقلید و آباده هم رخ داد. (سند ۹۴) همین سند به برنامه کلاسهای آموزشی ۳۳۰ آموزگار روستایی و برگزاری کلاس کارآموزی برای ۹۰ آموزگار عشایری و توزیع لوازمالتحریر میان دانشآموزان عشایری اشاره میکند. (سند شماره ۹۴.۳) کلاسهای عشایری هر چند توسط اصل ۴ در استانهای فارس و بختیاری و اصفهان شروع به کار کرد، اما با همت معلمی چون محمد بهمن بیگی گسترش یافت. البته در برنامههای اصل ۴ در استان فارس کلاسهای فن خانهداری هم در نظر گرفته شده بود که در هنرستانهای شیراز و دبیرستانهای فسا و جهرم و آباده و کازرون و بوشهر تدریس میشد.
بر اساس گزارش روزنامه «فرمان» در آستانه دهه ۴۰ در کرمان ۱۱ مدرسه جدید تحویل روستاییان شده است. پنج مدرسه در این منطقه تکمیل و ۲۱ مدرسه تعمیر و در پنج مدرسه تغییراتی داده شده و مجهز شد. در استان گیلان در همین زمان ۱۲۷ آموزگار تعلیم دیده به شهرهای مختلف رفتهاند تا علاوه بر تدریس به نونهالان به اکابر نیز خواندن و نوشتن بیاموزند. در همین زمان بیش از ۲۳ مدرسه در خراسان ساخته شده بود. اداره اصل ۴ در خراسان همچنین علاوه بر احداث آموزشگاههای کشاورزی، ۱۶ مدرسه ابتدایی و یک دبیرستان نمونه راهاندازی کرده بود. این اداره همچنین نخستین مرکز آموزش سمعی - بصری در خارج از تهران را در مشهد دایر کرده بود تا زارعین بتوانند از طریق آموزشهای تصویری روشهای نوین را بیاموزند.
اداره اصل ۴ همچنین در سال ۱۳۳۵ گزارشی را منتشر کرده و فعالیتهای فرهنگی اداره همکاریهای فنی ـ نام تازه اداره اصل ۴ بعد از رفتن وارن - را در ۱۲ بخش تقسیمبندی میکند. مهمترین رئوس این برنامهها ایجاد ساختمانهای فرهنگی، ایجاد کلاسهای نمونه و توسعه فعالیت تعلیمات خانهداری و فنی و حرفهای و اعزام دبیران و معلمان و صاحبمنصبان فرهنگی به خارج برای مطالعه و توسعه وسایل سمعی و بصری و طبع و نشر کتابهای مفید برای مدارس است. (سند ۱۱۲.۱) بر اساس این گزارش بودجهای که در سال ۱۳۳۵ برای دستیابی به این برنامهها اختصاص یافته شده بود بالغ بر ۴۷ میلیون ریال بود. یکی از کارهایی که در پرتو این برنامه اجرا شده بود تدوین کتاب دوره مختصر فرهنگ ایران توسط دکتر عیسی صدیق اعلم بود که دو هزار جلد از آن از محل اعتبارات اصل ۴ خریداری و در دانشسراهای مقدماتی و کشاورزی توزیع شد. همچنین ۲۶۲ کتاب خریداری شد. (سند قبلی)
سند دیگری که به درخواست هیات عملیاتی آمریکا و ایران ـ نام دیگر اداره اصل ۴ ـ تنظیم شده است، از اعتبار ۲۳ میلیون ریالی در سال ۱۳۳۵ برای پروژه سمعی - بصری میگوید که شامل تهیه فیلمهای آموزشی برای مدارس و بروشور و عکس از آثار تاریخی و چاپ مطبوعات هنری بود.
کار اصل ۴ در سال ۱۳۳۶ شمسی به طور قراردادی به پایان رسید. اما حضور فرهنگی کارشناسان این طرح به طور جدی درست از همین زمان آغاز شد؛ کارشناسانی که شاید به اندازه شاگردان وارن مشهور نشدند اما در قالبهای دیگری فعالیت خود را به عنوان سربازان جنگ سرد پشت سپر دفاعی آمریکا ادامه دادند.
از دلالی اصل ۴ تا ترجمه ادبیات آمریکایی
مامان عشی میگفت: «شد مدیر داخلی اصل ۴»، مادر بزرگ میگفت: «شد دلال اصل ۴»، مامان عشی میگفت: «در اداره مستشاری نیروهای مسلح شاهنشاهی مترجم بود.» مادربزرگ میگفت: «پوتینهای گروهبانهای آمریکایی را واکس میزد.» مامان عشی میگفت: «رفت بنگاه نشر فرانکلین ادبیات آمریکایی را ترجمه میکرد یا ترجمههای دیگران را اصلاح میکرد.» مادربزرگ میگفت: «بوی پول شنید...» (جزیره سرگردانی، ص۱۲۱)
به نظر میرسد که سیمین دانشور که خود دورههای زبان را در اداره اصل ۴ گذرانده بود قصد نداشت در برابر احمد گنجور ناپدری هستی نوریان، شخصیت اصلی این رمان، طرف مادربزرگ یا مادرش را بگیرد. اما او در طراحی این شخصیت که در اداره فرهنگی ایران سمت مهمی دارد و بیشتر به دلالی شبیه است حقیقتی را پنهان میکند. حقیقتی که نشان میدهد نفوذ آمریکاییها در تجهیز جامعه ایرانی در برابر نفوذ کمونیسم با پایان اصل ۴ به پایان نمیرسد و در فعالیتهای دیگری ادامه مییابد. نقشی که در سخنرانی جرج آلن سفیر کبیر آمریکا در انجمن ایران و آمریکا در دی ۱۳۳۶ درست چند هفته بعد از پایان ماموریت اصل ۴ در ایران رد آن پیدا میشود. او که در آستانه ترک ایران بود، با اشاره به سابقه تاریخی ایران و فعالیتهایی که در چند سال گذشته برای بازسازی ایران شد، از تداوم روابط فرهنگی ایران و آمریکا خبر میدهد. آلن در این سخنرانی به دو طرح مارشال و اصل ۴ اشاره میکند. او همچنین با اشاره به طرح کنگره آمریکا این نوید را به ایرانیها میدهد که بر اساس اختیارات تازه وزارت امور خارجه کشورش، روابط فرهنگی میان ایران و آمریکا گسترش خواهد یافت. (مجله ایران و آمریکا)
نکته جالب در این است که درست در زمانی که اصل ۴ در ایران شروع به کار کرد موسسه انتشارتی مهمی با عنوان فرانکلین اظهار وجود کرده و در کمتر از یک سال در ایران شعبه خود را راهاندازی میکند. این بنیاد البته به طور مستقیم مانند کانون زبان ایران که در سال ۱۳۰۴ راهاندازی شده بود با اصل ۴ همراه نبود. اما عملکرد هر دو بنیاد که در سالهای بعد از پایان اصل ۴ در ایران تقویت شدند، درست در ادامه اهداف اصل ۴ است. موسسه فرانکلین که در سال ۱۹۵۲ با هدف گسترش ادبیات و زبان آمریکایی در سراسر جهان تاسیس شد، تا سال ۱۹۷۹ که جای خودش را به انتشارات علمی - فرهنگی میدهد، بیشترین سهم را در نشر کتابهای آمریکایی در ایران بازی میکند. کتابهایی که مردم ایران را با فرهنگ آمریکایی بیشتر آشنا میکند. این نشر آنچنان قدرتمند میشود که حتی در سالهای دهه ۴۰ از سوی وزارت فرهنگ با پیشنهاد چاپ انتشار کتابهای درسی مواجه میشود.
سرمایهگذاری فرهنگی در اصل ۴ اگرچه در قالب طرح اصلی پنهان بود اما با اجرای انقلاب سفید و اصلاحات ارضی در سالهای دهه ۴۰ به خوبی نشان داد که سرمایهگذاری برای آمریکاییها سود بیشتری داشت.
منابع:
۱- بررسی اهداف و عملکرد اصل چهار ترومن (هیات عملیات اقتصادی آمریکا در ایران)، ویدا همراز، تهران: وزارت امور خارجه، مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی، ۱۳۸۱.
۲- گزارش اوضاع عمومی استان کرمان (اقتصادی، کشاورزی، بهداشتی فرهنگی)
۳- اصل چهار ترومن، پارسانژاد، امید، شرق، (۲۷ مهر ۱۳۸۳): ص۱۹.
۴- اسنادی از اصل چهار ترومن در ایران (۱۳۴۶-۱۳۲۵ه. ش) به کوشش تیمور بشیرگنبدی؛ مرکز اسناد ریاست جمهوری/ تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات،۱۳۸۲.
۵- جزیره سرگردانی، سیمین دانشور، انتشارات خوارزمی
۶- سند گزارش همکاری عملیات اقتصادی آمریکا در ایران با وزرات فرهنگ تا تیرماه ۱۳۳۴، روزنامه فرمان ویژه اصل چهار ۱۳۳۴
نظر شما :