عراق محمولههای شیمیایی را در پوشش تحقیقات علمی میگرفت
سخنان سید محمد صادق خرازی در نشست تاریخ ایرانی
***
با یادآوری خاطرات جنگ تحمیلی بیشتر به صدق این فرمایش حکیمانه حضرت امام پی میبریم که فرمودند مردم ایران در این جنگ به تنهایی در مقابل کل عالم ایستادند. در این جنگ یا همه دشمن ما بودند یا دوستان بیخاصیتی داشتیم که کاری برای ما نمیکردند. رفیقترین دوستان ما در دوران جنگ، سوریه بود که تا پایان جنگ همراه ایران بود و لیبی که از همان آغاز جنگ راه خود را جدا کرد. از طرفی اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده آمریکا، انگلستان، آلمان، فرانسه و ممالک عربی مانند مصر، عربستان، کویت، بحرین، اردن و یمن جنوبی هم به صورت مستقیم درگیر جنگ با ایران بودند.
آنچه آقای باوند اشاره کردند که کشورهای مشارکت کننده در جنگ نیز باید غرامت دهند، نکته بسیار مهمی است. غربتی که در جنگ داشتیم و در بخشهای مختلف کشور جنگ را جدی نمیگرفتند، همان غربت را در پیگیری آثار جنگ، تنبیه متجاوز و کسب غرامت داریم. یکی از مشکلات جدی ایران این است که مطالباتمان را قربانی مراودات سیاسی میکنیم.
برخی از پژوهشگران، عناصر و عوامل جنگ را بر اساس نگاه مورخان به اختلافات ارضی و مرزی ایران و عراق نسبت میدهند. به عبارتی میگفتند که ایران گرفتار اختلافات ارضی و مرزی و یا درگیر صدور انقلاب شده است. اتفاقی که در ۲۶ شهریور ۱۳۵۹ در مجلس عراق افتاد و صدام معاهده ۱۹۷۵ الجزایر را پاره کرد و صبح همان روز به سفارت ایران در بغداد یادداشتی دادند که ما دیگر این معاهده را قبول نداریم، ۵ روز پیش از آغار رسمی جنگ بود. جنگ ایران و عراق از اوایل سال ۱۳۵۹ در شهرها و پاسگاههای مرزی آغاز شده بود. در فاصله آغاز سال ۱۳۵۹ تا ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ تعرض عراقیها به بیش از ۱۷۴ پاسگاه مرزی ایران نزدیک به ۳۵۰ کشته بر جای گذاشت و با آغاز رسمی جنگ، با حمله به ۱۱ فرودگاه نظامی و غیرنظامی و تجاوز زمینی، اراضی ایران را اشغال کردند.
برخلاف غالب تحلیلهای رایج، علت موجده وقوع جنگ را لغو قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر و یا صدور انقلاب نمیدانم. این اجماع شکل گرفته علیه ما در جنگ با هدف زوال و اضمحلال ایران شکل گرفت و جنگ با این هدف آغاز شد.
زبیگنیو برژینسکی، مشاور امنیت ملی دولت جیمی کارتر در آمریکا در ۱۲ تیرماه سال ۱۳۵۹ در عمان با صدام ملاقات کرد و در آنجا مجوز حمله به ایران را داد. صدام در آن جلسه اعلام کرد برای اینکه جایگزین شاه در ژاندارمی منطقه باشیم، بخاطر دسترسی به آبهای خلیج فارس، نیاز داریم که خوزستان را بگیریم و آنها میگویند که مخالفتی ندارند. نقشهای چاپ میشود که در آن صدام، خوزستان را به عنوان عربستان نام میبرد. در اسناد جنگ که در دوره مسئولیت من جمعآوری شد، این نقشهها موجود است. حدود ۱۰۰ هزار عکس و نقشه در آن روزها جمعآوری کردیم. عناصر نفوذی ما در عراق کتابها و آلبومهای محرمانه صدام را در سال ۶۵ برایمان آوردند و ای کاش حقوقدانها و سیاستمداران این مساله را جدی بگیرند و روی این مسائل به عنوان مبنای تجاوز کار جدی انجام دهند.
در دوران جنگ دونالد رامسفلد، معاون وقت وزیر دفاع و رئیس یکی از بزرگترین کمپانیهای سلاحهای غیرمتعارف در آمریکا، ۱۴ بار با صدام ملاقات کرد و زمانی که رامسفلد در زمان بوش پسر وزیر دفاع آمریکا شد، فرانسویها عکسهای ملاقاتهای او را با صدام افشا کردند. این اسناد نشان میدهد که رامسفلد قبل از جنگ با صدام تبادل اطلاعاتی میکرده است. واینبرگر، وزیر دفاع آمریکا قبل از آغاز جنگ با عراق تبادل اطلاعات نظامی داشت. علاوه بر این کارلوچی وزیر دفاع آمریکا و شریک یکی از صاحبمنصبان ایران قبل از انقلاب در نشستی در دانشگاه آکسفورد به من گفت که من هر موقع نام ایران را میشنوم خجالت میکشم چون وقتی شاه از ایران رفت، استراتژی آمریکا مبتنی بر این شد که صدام مورد بسیار مناسبی است و باید از فرصت جاهطلبی او برای مهار و از بین بردن ایران استفاده کرد.
اگر سخنرانی بوش پدر هنگامی که هواپیمای مسافربری ایران را ساقط کردند، با سخنرانی او در زمان عملیات توفان صحرا پس از حمله عراق به کویت را مقایسه کنیم، حکایت از دو دیدگاه متفاوت درباره صدام میکند. ادعاهایی که آن زمان به نفع صدام میکرد با ادعاهایش در مخالفت با او به لحاظ سیاسی کاملا متفاوت بود. یوگنی پریماکوف از شخصیتهای کلیدی شوروی که چهره بسیار نزدیک به صدام بود به من گفت بیش از ۴۰۰ ملاقات با صدام داشته است. او آنقدر به صدام نزدیک بود که ۴۸ ساعت پیش اینکه تومار حکومت صدام به دست آمریکاییها پیچیده شود با او ملاقات داشت. پریماکوف پشتیبان اصلی صدام در شوروی سابق و فدراسیون روسیه بود.
فرانسه که دارای اصول مترقی و اندیشه سیاسی است در جنگ ایران و عراق با حمایت از صدام پرونده ایدئولوژی سیاسی خود را بست و تمام قد در کنار صدام علیه انقلاب ایران ایستاد. شونمان که دو دوره وزیر کشور و دو دوره وزیر دفاع فرانسه بود میگفت من بیش از ۱۰ بار با صدام ملاقات و او را کمک میکردیم، بیشترین تجهیزات و امکانات را به عراق میدادیم و ۴۷ خلبان در اختیار صدام گذاشتیم.
همان شبی که مقام معظم رهبری در دوره ریاست جمهوری در سازمان ملل حاضر شده و سخنرانی داشتند، آمریکاییها به کشتیهای ایرانی حمله کردند که به همین خاطر رهبری دو پاراگراف از سخنرانی خودشان را تغییر دادند و ضمن اعتراض به این موضوع اعلام کردند که ما هم مقابله خواهیم کرد. پس از آن بود که ایران هم با مینهای دریایی ناوهای آمریکایی را مورد حمله قرار داد.
آمریکاییها اولین محموله شیمیایی را در قالب برنامههای علمی در اختیار عراق گذاشتند. آنها از سال ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۸ مجموعهای از عوامل بیماریزا و شیمیایی از جمله پنج نوع سم بوتولونیوم و ۴ گونه از عوامل سیاه زخم را در قالب پکیجهای تحقیقاتی به دانشگاههای عراق دادند که از آن طریق در اختیار مراکز نظامی عراق قرار گرفت. آمریکاییها بعد از سال ۱۹۸۸ یازده نوع دیگر از این عوامل را در اختیار عراق قرار دادند و تازه در سال ۱۹۸۹ آمریکا وقتی که دیگر جنگ خاتمه یافته بود، طی قطعنامهای لیبی و عراق و ایران را تحریم کردند که هیچ نوع همکاری شیمیایی با آنها نداشته باشند.
جنگ ایران و عراق در دوره جنگ سرد شروع شد و در همان دوره به پایان رسید؛ به خواست قدرتهای جهانی شروع شد ولی به خواست آنها به پایان نرسید. آنها به دنبال زوال و اضمحلال و نابودی ایران این جنگ را آغاز کردند.
زمانی که جنگ شروع شد، اولین قطعنامهای که شورای امنیت سازمان ملل صادر کرد به این معنی بود که فرصتی است که دیگر کشورها بیایند ایران را نابود کنند. از ۱۲ تیرماه ۱۳۶۱ که فضای سیاسی ایران تغییر کرد و سپاهیان و ارتش طراحیهای عملیاتی بسیار بزرگی انجام دادند، سازمان نظامیای بوجود آمد که حیات سیاسی ایران را متحول کرد. اولین قطعنامه شورای امنیت برای توقف جنگ پس از پیروزی قوای ایران با پیشنهاد اردن صادر شد. اردن خود در دوره جنگ با صدام همکاری تنگاتنگی داشت. مصریها هم همین کار را کردند، ما بعد از جنگ فقط ۷۰۰ اسیر مصری در ایران داشتیم و با همه اینها میخواهم بگویم این کشورها فقط به قصد براندازی و امحای ایران با عراق متحد شدند و جنگ را به راه انداختند.
ادعا میکنند که عربستان سعودی پس از فتح خرمشهر به ایران پیشنهاد ۶۰ میلیارد دلار بابت پایان جنگ داد. عربستان سعودی این پیشنهاد را به چه کسی داد؟ همان موقع که خرمشهر آزاد شد بیش از دو سوم اراضی اشغال شده ایران هنوز در دست عراقیها بود. یان الیاسون، قائم مقام سازمان ملل که فرد باانصافی بود به نقل از صدام میگفت من موقعیتم را در سرزمینهای ایران حفظ میکنم، اعلام آتشبس کنید و بنشینیم با هم مذاکره کنیم. مگر میشود وقتی دو سوم خاک در اشغال عراقیهاست، نشست و با صدام مذاکره کرد؟
بنابراین ابعاد مختلف جنگ و دفاع مقدس باید واکاوی شود. جنگ و دفاع مقدس خط قرمز نظام سیاسی ایران است. همه قدرتهای خارجی که امروز ادعای دوستی با ایران میکنند تنها به قصد براندازی ایران و امحای آن از جغرافیای سیاسی جهان به صدام کمک کردند.
نظر شما :