۵۶۰ حمله و ۱۰۰ هزار آسیبدیده شیمیایی در ایران
محمدرضا سروش در نشست تاریخ ایرانی مطرح کرد
***
فعالیت نخست من در مرکز تحقیقاتی است که بر روی عوارض سلامتی جنگ فعالیت میکند. این مرکز تحقیقاتی مصوب وزارت بهداشت، در بنیاد شهید با نام پژوهشکده مهندسی و علوم پزشکی جانبازان مشغول فعالیت است. فعالیت اجتماعی دوم من در انجمن حمایت از قربانیان سلاحهای شیمیایی است. این انجمن از سال ۸۴ با استفاده از ظرفیتهای علمی و تجربههای جانبازان فعالیتهای داخلی و بینالمللی را در مورد شناخت ابعاد مختلف کاربرد سلاحهای شیمیایی انجام میدهد که البته هنوز نمره ما از ۱۰۰، یک است.
سازمان بهداشت جهانی هر ساله علل مرگ و میر انسانها را دستهبندی میکند که در سال ۱۹۹۰ جنگ به عنوان بیستمین علت مرگ و میر شناخته شده بود. پیشبینی میشود این عامل در سال ۲۰۲۰ به رتبه پانزدهم برسد. همچنین پیشبینی میشود که سالیان عمر از دست رفته انسانها در جنگها در سال ۲۰۲۰ به ۴۱ میلیون نفر در سال برسد که ۹۷ درصد این افراد در کشورهای در حال توسعه زندگی میکنند. در جنگ جهانی اول در کشورهای در حال توسعه ۶۰ درصد کشتهشدگان، نظامی و ۴۰ درصد غیرنظامی بودند. در جنگ جهانی دوم این عدد برعکس شد، به عبارتی ۴۰ درصد نظامیان و ۶۰ درصد غیرنظامیها قربانی جنگ شدند. براساس آمارها جنگهای امروز حدود ۹۷ درصد قربانیان غیرنظامی دارد.
اگر بخواهیم خسارتهای جنگ و سلاحهای شیمیایی را تخمین بزنیم باید جمع عدد سالیان عمر از دست رفته یا سالیانی که فرد با ناتوانی زندگی میکند را به عنوان سالیان عمر از دست رفته با ناتوانی و مرگ محاسبه کنیم. به عبارتی انسانهایی که در جنگ کشته یا مجروح میشوند و هزینههای کلی انسانی جنگ محاسبه میشود. براساس آمارهای پژوهشکده، تعداد شهدای جنگ تحمیلی تا سال ۱۳۸۴، ۵ میلیون و ۷۶۷ هزار و ۵۳۶ نفر- سال است. تعداد شهدای ما تا پایان جنگ بیش از ۱۸۳ هزار نفر است که به ازای هر مورد شهادت ۲۶.۳ سال عمر از دست دادهایم، از طرفی ۹۷ درصد شهدا مردان بودند و متوسط شهدای ما ۲۲.۸ سال است.
اتفاق بسیار مهمی که جنگ ایران و عراق را تحتالشعاع قرار داد، استفاده از سلاح کشتار جمعی بود. با وجودی که این عملی بسیار خشن و غیرانسانی محسوب میشود اما در عین حال توانست ظرفیتهای بزرگ انسانی، اجتماعی و سیاسی را برای کشورها فراهم کند. برای مثال هنگامی که سلاح اتمی در ژاپن استفاده شد، مردم ژاپن آن را تبدیل به بهانهای برای دیالوگ جدید در سطح جهانی کردند و شهر هیروشیما را محور صلح قرار دادند. ما متاسفانه نه تنها از این ظرفیت استفاده نکردیم بلکه فرصتها را از دست داده و به نسیان سپردهایم.
در جنگ تحمیلی حدود ۵۶۰ مورد حمله شیمیایی به ایران انجام شد که بیش از ۳۵ مورد آن علیه اهداف غیرنظامی بوده است. برخی از این اتفاقات برای اولین بار در دنیا اتفاق افتاد، به عبارتی پس از جنگ جهانی اول به صورت رزمی جایی سلاح شیمیایی استفاده نشد. در واقع پس از جنگ جهانی اول برای اولین بار برخلاف کنوانسیونهای امروزی، سلاح شیمیایی علیه ایران استفاده شد. همچنین گاز اعصاب برای اولین بار در تاریخ بشر علیه ایران استفاده شد. گاز اعصاب هیچگاه علیه اهداف نظامی و غیرنظامی استفاده نشده بود اما در جنگ تحمیلی علیه ایران استفاده شد. از طرفی نخستین بار گاز خردل علیه اهداف غیرنظامی در شهر سردشت و روستاهای دیگر و مریوان مورد استفاده قرار گرفت. برای اولین بار گاز اعصاب علیه اهداف غیرنظامی استفاده شد که در ایران در روستای زرده و حلبچه در عراق اتفاق افتاد. اما نکته عجیب اینجاست که هیچ اقدام و محکومیت بینالمللی و پیگیری جهانی تا به امروز صورت نگرفته است.
پیشبینی میشود که نزدیک به یک میلیون نفر در ایران در معرض گازهای شیمیایی قرار گرفتند که نزدیک به ۱۰۰ هزار نفر دچار عوارض و آسیبهای حاد شدهاند. آمار رسمی جانبازان تحت پوشش بنیاد شهید و ایثارگران ۷۵ هزار نفر است. دلیل اینکه این اعداد با هم همخوانی ندارند، در ماهیت کاربرد سلاح شیمیایی است نه به دلیل اشکال در سیستم پزشکی. به هرحال باید کسانی را که در معرض و قربانی سلاحهای شیمیایی بودهاند را به گونهای دیگر دید. ما از پزشکان میخواهیم مطابق آئیننامه از کارافتادگی که در اختیار دارند این افراد را ارزیابی کنند که البته بر اساس ارزیابی آنها افراد ضایعاتی دارند که دلیل آن هم ماهیت سلاح شیمیایی است.
طبق گزارش منتشر شده از سوی آنمویک در دوره ریاست هانس بلیکس، به گفته عراق، ۱۹۵۰۰ بمب شیمیایی، ۵۴ هزار گلوله شیمیایی و ۲۷ هزار موشک کوتاه بُرد شیمیایی (حدود ۱۰۰ هزار پرتابه) در خلال سالها ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۸ علیه ایرانیان به کار گرفته شد. همچنین عراق اظهار کرده که حدود ۱۸۰۰ تُن گاز خردل، ۱۴۰ تُن تابون که یک عامل اعصاب است و حدود ۶۰۰ تُن سارین علیه ایران استفاده کرده است. اما به نظر میرسد که در ایران بیش از این آمار است. در مورد استفاده از «وی ایکس» (VX) مستندات و شواهد پزشکی وجود دارد. وی ایکس یک گاز جدید است که احتمالا در ایران استفاده شده است. شواهد پزشکی و عوارض بیماران این گفته را تائید میکند. این سلاح شیمیایی، انواع و اقسام و شکلهای متفاوتی داشته است. برای افزایش قدرت تبخیر گاز خردل آن را با ذرات سیلیکات آغشته میکنند که تخریب و آسیبهای گاز خردل را فزونی بخشند. به هر میزانی که عراق در جنگ پیش رفت توان او برای توسعه سلاحها بیشتر و بیشتر شد.
خردل به صورت گاز است و انسان در مدت زمانی مشخص در فضا آن را استنشاق میکند. واحد آن را مقداری تغییر میدهند به هر میلیگرم در دقیقه به هر متر مکعب میزانی که استنشاق شده است. علت اینکه قربانیان از پل کمیسیون پزشکی رد نمیشوند این است که استنشاق ۱۰ تا ۵۰ گرم در دقیقه در متر مکعب عوارض چشمی به همراه دارد. اگر این میزان ۱۰۰ تا ۵۰۰ گرم باشد عوارض ریوی آغاز میشود و اگر این عدد ۲۰۰ تا ۱۰۰۰ باشد عوارض پوستی خواهد داشت. افزایش این گاز به بالای ۱۵۰۰ گرم منجر به مرگ انسان میشود. علاوه براین آمارها نشان میدهد بین ۳ تا ۵ درصد انسانهایی که گاز مصرف میکنند کشته میشوند، حدود ۱۵ درصد آنها دچار عوارض مزمن میشوند و بیش از ۸۰ درصد امکان دارد این عوارض باقی بماند. علت اینکه این آمار فرق میکند اینست و ما بایستی برای سطح قربانیان سلاحهای شیمیایی جز ابزار پزشکی از ابزار دیگری هم استفاده کنیم.
عراق هم برنامه بیولوژیکی و هم برنامه شیمیایی داشت، اما مستنداتی دال بر استفاده عراق از سلاح بیولوژیک وجود ندارد. تنها موردی که درباره سلاحهای بیولوژیک بحث شده پروفسور هیندریکس در دانشگاه بلژیک بود که آن هم به اثبات نرسید. حتی آزمایشگاههای سوییس و بلژیک هم اشارهای به استفاده از گاز سیانور نکردند. از طرفی خود عراقیها در چرخه تولید سلاحهای شیمیایی هیچ کدام اشارهای به استفاده از گازهای سیانور نداشتند. بین تظاهرات بالینی سیانور با تظاهرات بالینی گازهای اعصاب در شدتهای بالا شباهت وجود دارد. حتی در سال ۱۳۶۵ در حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد از اعضای گردان فجر بهبهان در بمباران شهید شدند. به دلیل حجم بالای تلفات احتمال میدادند که آنها با گاز اعصاب یا سیانور مسموم شده باشند، چرا که به فاصله چند دقیقه پس از شهادتشان، جنازههای شهدا تاول زد.
همان زمان با بررسیهای مجدد متوجه شدیم که گاز خردل در دوزهای بسیار بالا، میتواند عوارض سیانور را تقلید کند. بنابراین به لحاظ بالینی شواهد نشان از استفاده سیانور داشت اما در این مورد هیچ سندی در دست نداریم.
در بحث توزیع عوارض در قربانیان از بین ۷۵۴۲۳ جانباز شیمیایی ثبت شده در کشور، ۱ درصد آنها با حدود ۷۰ درصد شیمیایی دارای ضایعات بسیار شدید، ۳.۵ درصد آنها ضایعات نسبتا شدید و متوسط هستند و بیش از ۹۵ درصد آنها زیر ۵۰ و ۲۵ درصد شیمیایی شدهاند. خوشبختانه این ضایعات آنها در حال حاضر خیلی شدید و ناتوان کننده نیست. از سویی دیگر این هشدار را به ما میدهد که ضایعات پیشرفتپذیر هستند و افرادی که ضایعات خفیف دارند باید مراقب پیشرفت آن باشند و در صورت پیشرفت، آن را کنترل کنیم.
مجلس قانون پیگیری حقوق جانبازان و قربانیان شیمیایی را در سال ۸۷ تصویب و به وزارت خارجه و دادگستری واگذار کرد که اقدام چندانی صورت نگرفت و در سال ۹۰ به بنیاد شهید واگذار کرد و بنیاد شهید هم در سال ۹۱ به پژوهشکده علوم پزشکی جانبازان سپرد. این قانون یک ماده واحده دارد و چند تبصره، یکی از تبصرهها و اقدامات این بوده که دبیرخانه پیگیری قانون را در پژوهشکده ایجاد کردهایم. در دبیرخانه چهار عمل اصلی انجام شده است. ابتدا ایجاد مرکز اسناد عوارض جنگ شیمیایی بوده است و دیگری مرکز اسناد کاربرد عوامل شیمیایی در جنگ تحمیلی که این مرکز وظیفه حفظ و جمعآوری و مستندسازی اسناد مربوط به تجهیز رژیم صدام، تامینکنندگان مواد اولیه، آمار مربوط به کاربرد اطلاعات در نیروهای نظامی عراقی، اطلاعات حقوقی و سیاسی در داخل و خارج سازمانهای بینالمللی، اطلاعات مربوط به محاکم خارجی و راهبردی در پروندههای مشابه، اطلاعات مربوط به تک تک حملات شیمیایی، تاریخ شفاهی و اطلاعات افراد مطلع و شاهد داخلی و خارجی، حفظ اسناد فیزیکی و اماکن مربوط به کاربرد و خسارت انسانی و زیست محیطی را برعهده دارد.
در دومین مرحله، بانک اطلاعات مصدومان شیمیایی کشور را ایجاد کردهایم. وظایفی چون گردآوری، مستندسازی و بهروزسازی اطلاعات مربوط به کاربرد عوامل شیمیایی را بر عهده این بانک گذاشتهایم. هنوز هم بحثهایی در مورد تعداد حملات شیمیایی وجود دارد. این اعداد باید در نیروهای مختلف و آمارهای مختلف یکسان شود. ما نیازمند اطلاعات افرادی هستیم که در منطقه بودهاند. به دلیل اینکه ممکن است شیمیایی شده باشند اما نتوانند آن را ثابت کنند. اطلاعات مربوط به مصدومین ترخیص شده مراکز درمانی در زمان جنگ، اطلاعات مصدومین طولانی مدت، میزان ازکارافتادگی آنها، اطلاعات وضعیت سلامتی و ناتواناییهای امروز آنها، نیازسنجی مصدومینی که تحت پوشش قرار نگرفتهاند و نیازسنجی و ارزیابی خسارتهای زیستمحیطی آنها از جمله آمارهای مورد نیاز است. با توجه به کاربرد این حجم عظیم از سلاحهای شیمیایی تاکنون یک مطالعه علمی در مورد عوارض زیست محیطی آن انجام نشده است.
در خصوص کتابخانه تخصصی کاربرد عوامل شیمیایی هم یک مرجع علمی در کشور وجود ندارد. آخرین بحث نیز در مورد شورای راهبردی پژوهشهای کاربرد سلاحهای شیمیایی است که این شورا تدوین برنامه و سیاستهای علمی، هدایت و هماهنگی ظرفیتهای علمی کشور، اولویتبندی پژوهشهای مورد نیاز و نظارت بر پیشرفت طرحها را برعهده دارد.
نظر شما :