معادیخواه در گفتوگو با تاریخ ایرانی: به چمران جفای بسیاری شده است
سمیه متقی
معادیخواه در گفتوگو با «تاریخ ایرانی» در رابطه با محدودیتها و مشکلات تاریخنگاری در ایران اظهار داشت: «یکی از مسائلی که برای گذر از وضع موجود تاریخنگاری به وضع مطلوب آن نیاز داریم این است که باید علومی پیرامون تاریخ وجود داشته باشد که به آن علوم اقماری تاریخ میگویند که ما در حال حاضر از آن بیبهرهایم. یکی از این علوم، علم رجال تاریخ است. اساسا ما علم رجال تاریخ نداریم و تاکنون تنها علم رجال حدیث وجود داشته است. بنیاد تاریخ این ایده را داشت که پایهای برای علم رجال تاریخ (یعنی دانش نقد شخصیتهای تاریخی) بگذارد که این طبعاً بر میگردد به آن حوزهای که به عنوان علم رجال مطرح است (علم رجال حدیث و علم رجال تاریخ). ما تلاشمان بر این است که با بررسی جایگاه علم رجال و شناخت خاستگاه رجال حدیث، علت پاسخگو نبودن آن را در تاریخ بیابیم و علم رجال تاریخ را برای حل آن پایهگذاری کنیم که البته این پایهگذاری تاریخی کار آسانی نیست و نیاز به همکاری و یاری بسیاری افراد دارد.»
او در ادامه سخنانش از فعالیتهای بنیاد تاریخ سخن گفت و تصریح کرد: «از جمله فعالیتهای این مرکز پروژهای است که چند سال پیش کلید خورد، مبنی بر اینکه بنیاد تاریخ ۲۴ هزار پرونده درباره موضوعات تاریخ معاصر تهیه کرده بود و الان هم موجود است و دو جلد آن را مسئول پروژه خود به چاپ رساند. مجموعه این کتابها به شکلی بود که اگر فردی به اسمی برمیخورد و به اطلاعاتی درباره آن نیاز داشت به این کتب رجوع میکرد؛ بخشی از نگارش این مطالب درباره تعبیرهایی بود که امکان داشت به وجود آید، تعبیر مثبت یا تعبیر منفی نسبت به این افراد که آیا درست است یا اشتباه، یا بحث کاریزماسازی درست است یا نه؟ این مسائل، مسائل بسیار مهمی بوده است که باید به آن به صورت ویژه پرداخته شود و ما علاقهمند به اینگونه کارها بودیم و هستیم اما متأسفانه در کشور ما فعلا معرکهگیری مورد توجه واقع میشود و این پروژه ناتمام رها شده است.»
معادیخواه در بخش دیگری از سخنانش با بیان فقر اطلاعاتی حاکم در جامعه و نایاب بودن افرادی که هنر چهرهپردازی شخصیتهای تاریخی را به درستی دارا و درک کرده باشند، تأکید کرد: «مشکل بیسوادی است نه محدودیت منابع. ما اسناد و مدارک داریم اما نظام اطلاعرسانی در کشور ما مسالهای حل نشده است که درباره این موضوع نه انگیزهای برای بیان وجود دارد و نه بیان آن مخاطب چندانی به خود جلب میکند.»
او در ادامه سخنانش به تبیین این مساله پرداخت و تصریح کرد: «به عنوان یکی از ترجیع بندهایی که مکرر در این راستا بیان میشود ما در تاریخنگاری دچار طلسم شدهایم که یکی از آن مساله نبود نظام اطلاعرسانی درست است، یعنی حوادثی در دنیا اتفاق افتاده که ما تا مرز بیگانگی با آن فاصله داریم؛ یکی از این حوادث درباره شیوه دستیابی به اطلاعات است. در گذشته محقق خودش تتبع میکرد یعنی میان اسناد میگشت و فیشبرداری میکرد و این قبیل اعمال. اما در زمان حال هیچ یک از کشورهایی که پیشرفت کردهاند بار تتبع را بر دوش محقق نمیاندازند. اطلاعرسانی فعالیتی ملی است و محقق با وجود اینگونه اطلاعرسانی نیاز خود را از آن به دست میآورد. در این زمینه کشور ما به مکان قابل قبولی نرسیده است و هر مؤسسه به هر میزان که بوده برای دریافت وجوه مالی تلاش کرده و بازده چندانی نداشته است.»
وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی در زمینه نحوه دستیابی به اطلاعات و دشواریهای آن گفت: «برای دریافت اسناد جهت اینگونه مطالعات تا چندین سال پیش با مشکل مواجه میشدیم اما به دلیل عدم توجهی که در این چند سال به این مقولهها شده است اگر به سراغ اسناد برویم به راحتی به آن دست پیدا خواهیم کرد.»
وی در ادامه تأکید کرد: «ما اگر نظام اطلاعرسانی صحیحی داشته باشیم، یکی از مشکلات روش تحقیق حل میشود که البته این نیز نیاز به همدلی دارد و در حال حاضر برنامهریزی نشده است و کسی به آن توجه ندارد. این مسائلی است که مکرر مطرح شده است. بنیاد تاریخ این پروژهها را به دلیل نبود امکانات به صورت ناتمام گذاشته است و این بنیاد تبدیل به وصله ناجور در این دوره شده است.»
معادیخواه در بخش دیگری از گفتوگو با «تاریخ ایرانی» درباره دیدگاهش در رابطه با معرفی رسانهای شخصیت چمران و برنامه این مؤسسه در معرفی شخصیتهای تاریخ معاصر اظهار داشت: «ما در پروندههای این مرکز قرار بود به بررسی شخصیت چمران نیز بپردازیم. اما به دلیل نبود امکانات و شرایط برای پروژه مذکور، این فعالیت ناتمام رها شد. در جامعه ما به افرادی همچون چمران جفای بسیاری شده و میخواهند برداشتهای ابزاری از آنها بکنند، این امر شخصیت افراد را لوث میکند؛ در حالی که به ظاهر در توصیف شخصیت آنها مبالغه میشود و گاهی حرفهای غیرواقعی و بیحساب درباره این افراد زده میشود، اما آن بایستههایی که در معرفی این شخصیتها نیاز هست به درستی مطرح نمیشود. البته به تمام کسانی که از چهرههای آنها استفاده تبلیغاتی میشود این ظلم شده است و در اطلاعاتی که ارائه میشود درباره این افراد دستکاری فراوانی رخ داده است؛ این تحولات خودش نیز موجب کم شدن مخاطب میشود. البته در حال حاضر این دغدغه نسل جوان هم نیست و صحبت کردن درباره این افراد نیاز به آزادی بیان و فضا برای توضیح دارد که از سوءتفاهمات جلوگیری شود که فعلا موقعیت آن فراهم نیست.»
نظر شما :