خدمات متقابل مطهری و انقلاب/ نگاهی به دو دهه تلاش فکری و سیاسی معلم شهید

امید ایران‌مهر
۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۰ | ۱۶:۵۴ کد : ۷۱۷۱ یادنامه استاد مطهری
آیت‌الله خامنه‌ای درباره نقش مطهری در حسینیه ارشاد و طریقه ورود وی به جمع سخنرانان می‌گوید: «… اما مساله شرکت ایشان [استاد مطهری] در حسینیه ارشاد نباید گفت «شرکت»، باید گفت «مؤسس». ایشان مؤسس ارشاد است.»...هاشمی ‌رفسنجانی درباره چگونگی شکل‌گیری شورای انقلاب چنین نوشته‌ است: «آقای مطهری، در مراجعت از سفر پاریس، دستور رهبر عظیم‌الشأن انقلاب ایران (۱۳۵۷) را مبنی بر تشکیل شورای انقلاب اسلامی آوردند.»
خدمات متقابل مطهری و انقلاب/ نگاهی به دو دهه تلاش فکری و سیاسی معلم شهید
تاریخ ایرانی: هرچند آیت‌الله مطهری خیلی زود جمع انقلابیون را ترک گفت و توسط گروه فرقان ترور شد اما نقش وی در انقلاب پررنگ‌تر از آن بود که مرگ زودهنگامش باعث محو آن شود. این‌ چنین بود که وقتی شهید شد، امام گفت: «من اگر چه فرزند عزیزی که پاره تنم بود از دست دادم لکن مفتخرم که چنین فرزندان فداکاری در اسلام وجود داشته و دارد. مطهری در طهارت روح و قوت ایمان و قدرت بیان کم نظیر بود رفت و به ملا اعلی پیوست لکن بدخواهان بدانند که با رفتن او، شخصیت اسلامی و علمی و فلسفی‌اش نمی‌رود.»

 

 

مطهری، قیام ۱۵ خرداد و هیات‌های موتلفه

 

مطهری از شاگردان برجسته امام خمینی بود. خطبه‌هایی آتشین داشت، متونی قدرتمند در حوزه‌های فلسفه، سیاست و روابط اجتماعی می‌نوشت و در میان انقلابیون چهره‌ای روادار به شمار می‌آمد. وی فعالیت سیاسی خود را از اوایل دهه ۴۰ آغاز کرد و با نوشتن مقالاتی که در نشریات گوناگون به چاپ می‌رسید و سخنرانی در جمع‌های مختلف، در کنار دیگر چهره‌های تئوریک جریان اسلامی، نقشی ویژه در بسیج نیروهای مردمی برای خلق انقلاب اسلامی ایفا کرد.

 

با آغاز فعالیت رسمی امام علیه رژیم که با سخنرانی خرداد ۴۲ کلید خورد، مطهری نیز به همراهی با امام پرداخت، آنچنان که بعد‌ها مشخص شد بخش عمده‌ای از سازماندهی‌های منتهی به قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ برعهده او بوده است.‌‌ همان روز بود که پس از سخنرانی پرشوری که علیه رژیم شاه ایراد کرد، بازداشت و به همراه گروهی دیگر از طلاب به زندان موقت شهربانی منتقل شد و ۴۳ روز را در حبس گذراند. همزمان با این تحولات در پی به هم پیوستن هیات مسجد شیخ علی، هیات اصفهانی‌ها و هیات موید تهران، گروهی با عنوان هیات‌های مؤتلفه اسلامی، تشکیل شد و با تشکیل آن شهید مطهری به همراه شهید بهشتی نمایندگان امام در این هیات‌ها شدند.

 

موتلفه اسلامی، برای پیگیری مبارزه‌ای سیاسی بنیان گذاشته شد اما در پی بازداشت و تبعید امام این گروه نیز بر اساس جو زمانه، شاخه نظامی تشکیل داد و همچون فداییان اسلام به برنامه‌ریزی ترور مقامات رژیم پرداخت. از آن جمله ترور حسنعلی منصور (نخست‌وزیری که لایحه کاپیتولاسیون را به تصویب مجلس رساند) بود که بعد‌ها از آن با عنوان درخشان‌ترین اقدام نظامی موتلفه در تاریخ این تشکل اسلامی یاد شد.

 

پس از ترور حسنعلی منصور نخست‌وزیر وقت توسط محمد بخارایی، کادر رهبری هیات‌های موتلفه شناسایی و دستگیر شدند. ولی از آنجایی که قاضی پروندۀ این گروه مدتی در قم نزد مطهری تحصیل کرده بود، با ارسال پیغامی برای مطهری به این مضمون که «حق استادی را به جا آوردم» نقش وی را نادیده گرفت و بدین ترتیب مطهری از مهلکه جان سالم بدر برد.

 

 

حسینیه ارشاد؛ به مثابه کانون اندیشه انقلاب

 

پس از ترور حسنعلی منصور، مطهری به تألیف کتاب در موضوعات مورد نیاز جامعه و ایراد سخنرانی در دانشگاه‌ها، انجمن اسلامی، نهضت اسلامی پزشکان، مسجد هدایت و مسجد جامع نارمک ادامه داد. در سال ۱۳۴۳ با تاسیس حسینیه ارشاد توسط محمد همایون، ناصر میناچی و عبدالحسین علی‌آبادی، مطهری که از ابتدا در جریان تشکیل این موسسه بود و در آن زمان کارهای فکری را در اولویت می‌دید به حسینیه ارشاد رفت و فعالیت‌های خود را در آنجا متمرکز کرد. محلی که به سرعت به عرصه رفت و آمد روشنفکران و انقلابیون و در حقیقت حلقه واسطی میان نیروهای اجرایی و فکری انقلاب تبدیل شد.

 

آیت‌الله خامنه‌ای درباره نقش مطهری در حسینیه ارشاد و طریقه ورود وی به جمع سخنرانان می‌گوید: «… اما مساله شرکت ایشان [استاد مطهری] در حسینیه ارشاد نباید گفت «شرکت»، باید گفت «مؤسس». ایشان مؤسس ارشاد است. آن وقتی که در تهران جلسات مذهبی درست و حسابی و منظمی نبود، چند نفر به فکر افتادند که یک کار این جوری بکنند. عنصر اصلی هم آقای مطهری بود و آقای همایون که بانی مالی آنجا بود جزو پیشقدمان این کار بودند. چند نفری نشستند و یک محلی را در یک مقداری بالا‌تر از محل کنونی حسینیه، زمینی بود آنجا را در نظر گرفتند و چادری زدند و دیوار مختصری دورش کشیدند و این شد حسینیه ارشاد و از گویندگان دعوت کردند. از جمله کسانی که دعوت شد آقای محمدتقی شریعتی بود که آن وقت ایشان آمده بود تهران و ساکن شده بود. سال ۴۵ بود که ایشان یکی دو سالی بود در تهران بود و سخنرانی می‌کرد. از ایشان، آقای مطهری دعوت کردند و خیلی هم ترویج کردند. ایشان در آنجا سخنرانی کردند و خود آقای مطهری هم در سال ۴۶ در آنجا سخنرانی داشتند.»

 

این ‌چنین بود که حسینیه ارشاد با محوریت سخنرانی‌های مذهبی و انتشار کتب روشنگر دینی، فعالیت خود را آغاز کرد. اولین کار چاپی حسینیه کتابی بود با عنوان «محمد خاتم پیامبران» که مطهری بخش «هجرت تا وفات» آن را به واسطۀ آشنایی‌ای که با محمدتقی شریعتی داشت به پسر وی علی شریعتی سپرد و اینچنین پای شریعتی‌ها نیز به موسسه تازه تاسیس باز شد.

 

مطهری در جریان فعالیت در حسینیه ارشاد یکی از چهره‌های شاخص در میان جریان‌های فکری حسینیه بود. جز او دکتر علی شریعتی نیز چهره‌ای محبوب بود که جلسات سخنرانی پر مخاطبی داشت و با سخنان پرشور خود جوانان آن زمان را به خود جلب می‌کرد. با این حال گذشت زمان اختلافاتی را میان ناصر میناچی و مرتضی مطهری پدید آورد و این‌ چنین بود که مطهری در سال ۱۳۴۹ از عضویت هیات مدیره موسسه استعفا داد و حسینیه ارشاد را ترک کرد.

 

وی در طول دوران حضور در حسینیه، طی سخنرانی‌هایش تلاش می‌کرد آنچنان که خود می‌گفت: «افکار و اندیشه‌ها را متوجه حقیقت اسلام کند و بدعت‌ها و خرافه‌ها را از چهره اسلام بزداید.» اما کار او از اوایل دهه ۵۰ بود که همزمان با گسترش روزافزون اندیشه‌های چپ که برخی از آن‌ها پیوندهایی نیز با اسلام برای خود دست و پا کرده بودند، سخت‌تر از پیش شد. مطهری در این مقطع ترجیح داد عمده فعالیت‌های خود را به مقابله فکری با گروه‌هایی که آن‌ها را التقاطی می‌دانست متمرکز کند و به مبارزه با برداشت‌های شاذ از آیات قرآن بگذارد.

 

با تغییر ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق در سال ۵۴ مطهری نیز به پیروی از امام دیگران را از همکاری با این سازمان باز می‌داشت. در این سال‌ها مطهری به توصیه امام هفته‌ای دو روز برای تدریس به قم می‌رفت و همزمان در تهران نیز به تدریس در منزلش ادامه می‌داد. مطهری در دوران پیش از انقلاب نقشی کم‌نظیر را ایفا می‌کرد، چه آنکه به دلیل حضور در دانشگاه و مدارس علوم دینی، پلی میان دو قشری که سال‌ها از هم جدا نگه داشته شده بودند، پدید آورده بود و به همراه افرادی همچون دکتر محمد مفتح تصویری نو از حوزویان ارایه می‌داد؛ تصویری روادار، منطقی و متعهد. با این حال در سال ۱۳۵۵ به دنبال اختلاف با یکی از اساتید دانشکده الهیات به نام دکتر آریان‌پور زود‌تر از موعد مقرر بازنشسته و خانه‌نشین شد و ارتباطش با دانشگاه کمرنگ‌تر شد. با این حال کتاب‌های وی میان دانشجویان انقلابی دست به دست می‌شد و بسیاری از طریق مطالعه جزوات و کتاب‌هایش با او آشنا می‌شدند تا او همچنان در محیط دانشگاه نیز تاثیرگذار باشد.

 

 

ایده تشکیلات سیاسی برای روحانیون

 

مطهری اما برخلاف دیگر تئوریسین‌های انقلاب هیچ گاه در عرصه فکر و اندیشه متوقف نبود و همواره پایی نیز در فعالیت‌های سیاسی و سازمانی داشت. وی که سابقه سازماندهی تجمعات علیه رژیم شاه و همراهی هیات‌های موتلفه را در کارنامه داشت، در میانه دهه ۵۰ به فکر تاسیس گروهی سیاسی متشکل از روحانیون افتاد تا این قشر با سازماندهی بهتری مبارزات خود را سامان دهند. اینچنین بود که با همراهی تنی چند از روحانیون همفکر، ایده‌اش را عملی کرد و «جامعه روحانیت مبارز» را در تهران بنیان گذارد به این امید که روحانیت در شهرستان‌ها نیز به تدریج چنین سازمانی پیدا کند. جامعه روحانیت مبارز که یک سال پیش از انقلاب تاسیس شد نقش ویژه‌ای در تحولات سال آخر رژیم پهلوی ایفا کرد، طوری که برنامه‌ریزی راهپیمایی‌ها، سخنرانی در مساجد، تهیۀ شعار‌ها، و هماهنگی و سازماندهی مبارزان مسلمان عمدتاً برعهدۀ این تشکل بود.

 

هاشمی رفسنجانی درباره ضرورت‌هایی که به تشکیل جامعه روحانیت منتهی شد، می‌نویسد: «موضع‌گیری قاطع روحانیت به رهبری امام امت، آیت‌الله خمینی، در برابر رژیم محمدرضا پهلوی در سال ۱۳۴۱ بدون شک نقطه عطفی در تاریخ ایران و روحانیت و اسلام است. کاری به این بزرگی که به نتیجه‌ای به این عظمت رسید، نیاز به تشکیلات و سازمان منظم و پیچیده‌ای داشت...»

 

سیدرضا اکرمی عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز نیز درباره دیدگاه شهید مطهری پیرامون فعالیت‌های تشکیلاتی می‌گوید: «بسیاری از فعالان و مبارزان از جمله شهید مطهری بر این اعتقاد بودند که اقدامات علیه رژیم طاغوت به صورت انفرادی جوابگو نخواهد بود بر همین اساس افرادی همچون آیت‌الله مهدوی کنی، لاهوتی، حجت‌الاسلام والمسلمین ناطق نوری، حسن روحانی و... تشکلی به نام جامعه روحانیت را تاسیس کردند تا اقدامات مبارزه را با ساز و کار بهتری انجام دهند. استاد مطهری نسبت به کار گروهی و تشکیلاتی تعصب خاصی داشت بدین معنی که افراد باید در ساختاری نظام‌مند حرکت کنند اما کار بیشتر شهید بزرگوار در زمینه‌های علمی و فرهنگی بود و به شدت معتقد بود که باید جامعه را آگاه کرد و به افشاگری خیلی بها می‌داد. تمام توان خود را برای پاسخگویی به شبهات و بدعت‌ها گذاشته بود و تلاش می‌کرد از راه علمی به همه مسائل پاسخ دهد.»

 

 

پیشنهادهایی برای یک انقلاب

 

با اوج‌گیری تظاهرات مردم، در سال ۱۳۵۷، اندیشه تاسیس «شورای انقلاب اسلامی» مطرح شد که با سفر مطهری به پاریس، این اندیشه، با امام خمینی در میان گذاشته شد. مهندس عزت‌الله سحابی از فعالان سیاسی ملی- مذهبی در این باره می‌گوید: «کسی که اندیشه حفظ انسجام در میان انقلابیون، لزوم اتحاد میان جریان‌های فکری و سیاسی، معرفی نخست‌وزیر بعد از پیروزی انقلاب، و فکر تأسیس شورای انقلاب را در سر داشت آیت‌الله مرتضی مطهری بود.»

 

هاشمی ‌رفسنجانی، نیز درباره چگونگی شکل‌گیری شورای انقلاب چنین نوشته‌ است: «آقای مطهری، در مراجعت از سفر پاریس، دستور رهبر عظیم‌الشأن انقلاب ایران (۱۳۵۷) را مبنی بر تشکیل شورای انقلاب اسلامی آوردند. امام خمینی، آقایان شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید باهنر، ‌هاشمی ‌رفسنجانی و موسوی اردبیلی را به عنوان هسته اولیه شورای انقلاب اسلامی‌ تعیین و اجازه داده بودند که افراد دیگر، با اتفاق نظر این پنج نفر، اضافه شوند و در جلسات ابتدایی، تصمیم بر این شد که حتی‌الامکان، ترکیب شورا، از اعضای روحانی و غیر روحانی، به نسبت مساوی و نزدیک به هم باشد.»

 

وی در رابطه با نقش شهید مطهری در شورا می‌نویسد: «طبعا چون امام حرف‌ها را برای ایشان زده بودند، مرجع برای ما ایشان بودند. بیشتر نص امام را از ایشان بایست می‌شنیدیم...ایشان، بیشتر از ما، مسائل فکری برایشان مطرح بود تا عملی و در گذشته هم این طوری بود. در شورای انقلاب اسلامی ‌هم این طوری بود. خیلی مواظب بود که خطوط انحرافی فکری که آن روز در جامعه ما وجود داشت و سر و صدا هم زیاد داشت، این‌ها در شورای انقلاب راه پیدا نکنند.»

 

شورای انقلاب که با هدف پاسداری از ثمرات مبارزات آزادی‌خواهانه و استقلال‌طلبانه و حق‌پرستی جنبش‌های مجاهدانه ملت ایران، اجرای اهداف انقلاب و ایجاد حکومت جمهوری دموکراتیک اسلامی در ایران پیش از انقلاب به صورت مخفی و به ریاست شهید مطهری فعالیت می‌کرد اما بعد از انقلاب به عنوان رکنی از ارکان اصلی انقلاب شناخته شد و شهید مطهری از این زاویه تاثیرات مهمی بر روند انتقال قدرت و شکل‌گیری نظام تازه بر جای گذاشت که مهم‌ترین آن‌ها پیشنهاد مهندس مهدی بازرگان به عنوان اولین نخست‌وزیر انقلابیون بود. در پی فرمان امام در ۲۲ دی‌ماه ۱۳۵۷ مبنی بر اینکه «این شورا موظف به انجام امور معین و مشخصی شده است، از آن جمله مأموریت دارد تا شرایط تأسیس دولت انتقالی را مورد بررسی و مطالعه قرار داده و مقدمات اولیه آن را فراهم سازد». شورای انقلاب فعالیت خود را برای یافتن راه‌های شکل‌گیری دولت موقت آغاز کرد و در این میان نام مهندس بازرگان به عنوان پیشنهاد نخست‌وزیری به امام ارایه شد. انتخابی که بسیاری از جمله خود بازرگان آن را منسوب به شهید مطهری می‌دانند. مهندس بازرگان در این‌باره می‌گوید: «در پی تشکیل جلسه شورای انقلاب در روز ۵۷/۱۱/۱۴، آقای (امام) خمینی ما را مخاطب قرار داده پرسیدند برای نخست‌وزیری چه کسی را تعیین کنیم؟ آقای مطهری بود یا یکی دیگر از روحانیون شورای انقلاب که مرا پیشنهاد کرد. در هر حال نظر عموم روی من رفت و اگر کسی موافقت نداشت، حرفی نزد. آیت‌الله خمینی تبسم و اظهار خوشوقتی کرده، گفتند به این ترتیب خیالم از دو طرف راحت شد. ظاهرا منظور ایشان از دو طرف، ملیون و روحانیون بود.»

 

برخی از جمله علی مطهری فرزند شهید، انتخاب مهندس بازرگان را پیشنهادی زیرکانه توصیف می‌کند که حمایت غرب و در راس آن‌ها آمریکا از شاه را به سرعت قطع کرد. علی مطهری می‌گوید: «انتخاب مهندس بازرگان به ریاست دولت موقت یکی از تیزهوشی‌ها و زیرکی‌هایی بود که با پیشنهاد شهید مطهری انجام شد و سبب شد غرب و آمریکا زود‌تر دست از رژیم شاه بردارند و انقلاب با تلفات کمتری به پیروزی برسد و حساسیت غربی‌ها کمتر شود. هر چند امام بعدا گفتند ما اشتباه کردیم اما شخصا معتقدم وجود مرحوم بازرگان با شرط وجود شهید مطهری درست بود ولی وقتی مطهری زود ترور شد آن مشکلات به وجود آمد. بازرگان شخصیتی بود که با شهید مطهری تفاهم و نسبت به او حرف‌شنوی داشت تا امام، این یک واقعیت است. بازرگان مطهری را بیشتر از امام قبول داشت و معتقد بود امام خیلی با قشر تحصیلکرده آشنا نیست و شهید مطهری هم با فرض وجود خودش، بازرگان را پیشنهاد کرد.»

 

پس از پیروزی انقلاب، امیدهای زیادی به نقش‌آفرینی شهید مطهری در نظام تازه وجود داشت اما وی تنها ۸۰ روز با انقلابیون ماند و در شامگاه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ توسط گروهک فرقان به شهادت رسید تا پرونده زندگی یکی از تاثیرگذار‌ترین چهره‌های انقلاب بسیار زود‌تر از آنچه باید، بسته شود. با این حال آثار فعالیت‌های فکری و سیاسی وی تا سال‌ها بعد باقی ماند.

کلید واژه ها: آیت الله مطهری شورای انقلاب موتلفه اسلامی


نظر شما :