نامه رییس سیا به نیکسون: عربستان از ایران مهمتر است
تاریخ ایرانی: "بنا به درخواست رییس جمهور و با توجه به اهمیت ویژه منطقه خاورمیانه برای ایالات متحده به علت دارا بودن منابع فزاینده انرژی، نظرات خود را در نامهای برای رییس جمهور نیکسون تشریح میکنم.در عین حال لازم است تا به این نکته نیز اشاره کنم که علیرغم اینکه درگیریهای اعراب و اسراییل با منافع ایالات متحده در زمینه تامین انرژی در منطقه مرتبط است،اما من در تحلیل خود از شرایط خاورمیانه، به این موضوع نپرداختهام؛ دلیل آن هم اینست که احساس میکنم پرداختن به چنین مسالهای در اغلب موارد ما را از توجه به موضوعات مهمتر و ارزشمندتری چون خلیج فارس و شبهجزیره عربستان در زمینه تامین منافعمان در حوزه انرژی منحرف میکند.تحلیل من از شرایط موجود در خاورمیانه در پیوست نامه ضمیمه شده است."
این بخشی از نامه محرمانهای است که "ریچارد هلمز" در 22 فوریه 1973 زمانی که نیکسون قصد داشت تا سمت او را از ریاست سازمان سیا به سفیر آمریکا در ایران تغییر دهد،به دفتر رییس جمهوری ارسال میکند.نیکسون در همان سال از هلمز خواسته بود تا برآورد خود از شرایط موجود در خاورمیانه را به او ارائه دهد.
هلمز در متن پیوست نامه محرمانه خود به دفتر ریاست جمهوری آمریکا به این موضوع اشاره کرده است که از ژوئن 1967 به بعد در پی بحران انرژی و توسعه کشورهای خاورمیانه، به وضوح هر چه تمامتر شاهد تقسیم این منطقه بزرگ به دو بخش مجزای "خاورمیانه خلیج فارس" و "خاورمیانه مدیترانهای" بوده ایم.هلمز با اشاره به این موضوع که ذخایر نفتی،منافع و تاثیرگذاری آمریکا در منطقه خلیج فارس بیشتر از خاورمیانه مدیترانهای است،عربستان سعودی را نسبت به ایران ترجیح میدهد و مینویسد:بیشترین منافع بلند مدت اقتصادی ایالات متحده در عربستان سعودی نهفته است.او ایران را بعد از عربستان، دومین کشور مهم در منطقه خلیج فارس معرفی میکند و میگوید:ایران بعد از عربستان سعودی مهمترین صادر کننده سوخت برای ماست اما مشکل این کشور ذخایر محدود آن است،چرا که برآورد شده است که تولید نفت آن در سال 1976 به سطح فلات رسیده و تا سال 1980 تولیدات نفتی این کشور کاهش یابد.
هلمز با تاکید بر اهمیت بیشتر عربستان سعودی برای آمریکا در مقایسه با ایران مینویسد: شمار شرکتهای نفتی ایالات متحده در ایران و عربستان سعودی برابراست،اما دادهها نشان میدهند که نسبت پتانسیل تولید نفت در عربستان به ایران 10 به 1 بوده و این خود گواه همه چیز است.
رییس وقت سازمان جاسوسی آمریکا جدا از بحث انرژی در منطقه خلیج فارس به ثبات این محدوده از خاورمیانه اشاره کرده و مینویسد:جدا از بحث درگیری میان عربها و اسراییل،باید گفت که ثبات در منطقه خلیج فارس در خاورمیانه از بخش مدیترانهای آن بیشتر است.در این منطقه حتی فشارها و نفوذ کشورهای اروپایی و ... که در خاورمیانه مدیترانهای شاهد آن هستیم نیز کمتر است.
اتحاد میان ایران و عربستان سعودی از جمله مواردی است که هلمز در نامه خود بر روی آن تاکید بسیار زیادی دارد.او بهترین و بالاترین تضمین برقراری ثبات در منطقه خلیج فارس را اتحاد این دو کشور میداند،اتحادی که منافع اقتصادی و بهبود موقعیت سیاسی آمریکا در منطقه را نیز به همراه خواهد داشت.هلمز با اشاره به اظهارنظرهایی که در داخل ایالات متحده در رابطه با کاهش نفوذ و قدرت آمریکا در منطقه خلیج فارس در صورت عدم همکاری و اتحاد میان ایران و عربستان مطرح شده است،تاکید میکند که این موضوع بستگی به درایت ایالات متحده و ادامه توجه و تمرکز بر روی این دو کشور دارد.
رییس وقت سیا،آمریکا را بواسطه ارتباط نزدیکش با مقامات تهران و ریاض بزرگترین قدرت خارجی در منطقه خلیج فارس میداند که در جستجوی منافع خود است و میگوید:اتحاد جماهیر شوروی و نیروهای متصل به آن در دنیای عرب،اروپا،ژاپن و ناسیونالیستهای عرب همگی فرسایش و تحلیل موقعیت ایالات متحده در منطقه خلیج فارس را فرصتی برای منافع مختلف خود در منطقه میبینند.
هلمز می نویسد: حتی آینده شرکتهای نفتی آمریکا در این منطقه بسیار امیدوار کننده تر از اروپاییهاست و این به دلیل تسلط آمریکاییها بر تولیدات نفتی کشوری چون عربستان سعودی و دیگر تولید کنندگان منطقه برای افزایش و یا کم کردن میزان تولید است. کاری که میتوان برای مثال در سال 1980 با هدف کنترل نهادهای تولید کننده و بالابردن ذخایر نفت انجام داد.
او در مورد نقش انگلیس در منطقه خاورمیانه مینویسد:بریتانیا به دلیل موقعیت تاریخیاش در منطقه در یک وضعیت دوگانه قرار گرفته است.از یک سو با حضور تجاری ایالات متحده،از جمله شرکتهای نفتی فعال آمریکا روبرو شده است.شرکتهایی که آنها را عامل اصلی ایجاد رقابت میان خود و واشنگتن در این منطقه وسیع و مهم اقتصادی میبیند و از سوی دیگر متوجه این موضوع است که ایالات متحده و بریتانیا میتوانند به دو قدرت متحد بزرگ در منطقه برای مقابله با تهدیدات اتحاد شوروی تبدیل شوند.هلمز همکاری انگلیس با آمریکا را تنها به دلیل قرار گرفتن در مقابل اتحاد شوروی و تهدیدات آن در منطقه میداند.
رییس سازمان جاسوسی آمریکا با اشاره به این موضوع که اتحاد جماهیر شوروی مدام در تلاش برای تسلط بر خاورمیانه است،میگوید:اوج تلاشهای شوروی برای حکمرانی در خاورمیانه در سالهای 1966 و 1967 بود.در ژوئن 1967 جنگ و حوادث پس از آن در خاورمیانه،موقعیت شوروی در این منطقه را تضعیف کرد، اما با این حال حضور اتحاد شوروی در منطقه و تاثیرگذاری آن بر کشورهایی چون سوریه و عراق و جایگاه استراتژیک آن در منطقه "عدن " هنوز هم تهدیدی است برای شبه جزیره عربستان و خلیج فارس .چرا که اقدامات سال گذشته شوروی نشان میدهد که همچنان تمایل دارد تا حالت تهاجمی خود در جنگ سرد را این بار در منطقه خاورمیانه حفظ کند.
کشور اردن از دیگر مواردی است که هلمز از اهمیت ویژه آن برای ایالات متحده چه در منطقه مدیترانهای و چه در منطقه خلیج فارس خاورمیانه یاد میکند.او میگوید:قدرت قوی اردن میتواند کمک بزرگی برای آمریکا در هر دو منطقه خاورمیانه قلمداد شود.نقش سازنده آن در منطقه خلیج فارس را نباید فراموش کرد.
هلمز اهمیت خاورمیانه مدیترانهای را در انتقال نفت و گاز خاورمیانه به اروپا میداند و معتقد است که این منطقه را میتوان به عنوان مرکز تجاری خاورمیانه هم نام برد.
نظر شما :