کربلای ۴؛ عملیاتی که فریب نبود، فریب شد
محسن رضایی: هیچ کدام از عملیاتها فریب نبوده است
او امروز (دوشنبه ۱۰ دی) با حضور در برنامه «حالا خورشید» گفت از این پس سعی خواهد کرد در توئیتر درباره جنگ صحبت نکند و در فضای بازتری در این زمینه صحبت کند: «اگر به سه روز قبل بازگردم توئیت را اصلاح کرده و دقیقتر خواهم نوشت که عملیات کربلای چهار فریب دشمن شد، یکی از انتقادات من به کسانی که مرا نقد کردند این است که دو توئیت را با هم نخواندند. توئیت بنده نکتهای دارد که عدهای هم پرسیده بودند که آیا ایشان قصدی از این اتفاق داشته است؟ بنده میخواستم ذهنها را به کلمه فریب توجه دهم در عین حال هم پاسخی به این شبهات داده باشم.»
رضایی روز جمعه در صفحه توئیتر خود نوشته بود: «با عملیات کربلای ۴ به دشمن وانمود کردیم که عملیات سالانه ما تنها همین بوده است. ۱۰ روز بعد در همان نقطه و در زمانی که نیروهای ارتش بعثی به مرخصی رفته بودند، عملیات کربلای پنج را انجام دادیم.» او در توئیتی دیگر توضیح داد «عملیات کربلای ۴ برای فریب دشمن انجام شد. اگر تحلیلگر تاریخی در فهم آن فریب بخورد، پس وای به حال نوشتههای او.»
توئیتهای محسن رضایی در واکنش به نوشته روز ۵ دیماه «جعفر شیرعلینیا»، پژوهشگر تاریخ بود که در مطلب بلندی که در کانال تلگرام خود منتشر کرد به طرح برخی مسائل طی روزهای گذشته درباره عملیات کربلای ۴ واکنش نشان داد؛ از جمله اینکه این عملیات کمتر از هزار نفر تلفات داشت و در همان ساعات اولیه متوقف شد. شیرعلینیا با استناد به اسناد مختلف تاریخی اصرار دارد که این دو گزاره درباره عملیات کربلای ۴ با واقعیت آنچه در ۵ دیماه ۶۵ رخ داده، انطباق ندارد.
مطلب شیرعلینیا واکنشی بود به پاسخ مرکز اسناد دفاع مقدس درباره ابهامات عملیات کربلای ۴ که روز سوم دیماه منتشر شد و تأکید داشت: «اساساً غافلگیری کامل در هیچ عملیاتی امکانپذیر نبود. با وجود توان بالای ارتش عراق در استراق سمع و امکان بهرهگیری از اطلاعات ماهوارههای جاسوسی، امکان نداشت که تعداد زیادی یگان جابهجا شوند ولی دشمن هشیار نشود. به جز دو سه عملیات، همه عملیاتهای دوران دفاع مقدس بدون غافلگیری انجام شدند؛ از جمله عملیات فتحالمبین و بیتالمقدس، با وجود هشیاری دشمن، با موفقیت اجرا گردید. پیروزی در نبردها به عوامل گوناگونی ارتباط دارد. در عملیات کربلای ۴ علاوه بر هشیاری دشمن، پیچیدگی جغرافیایی منطقه دلیل اصلی عدمالفتح بود. اجرای عملیات کربلای ۴ در مرحله اول با توجه به موانع موجود در همان ساعتهای اولیه متوقف شد. در این عملیات از ۲۶۰ گردان عملیاتی سپاهیان حضرت محمد (ص)، تنها ۴۰ گردان وارد عمل شده بودند. تدبیر و قدرت فرماندهی جنگ سبب شد در حداقل زمان ممکن، عملیات کربلای ۴ متوقف و عملیات گسترده کربلای ۵ در کمتر از ۲ هفته با غافلگیری کامل عراق انجام شود. بنابراین عملیات موفق و سرنوشتساز کربلای ۵ از دل کربلای ۴ بیرون آمد. برخلاف تبلیغات برخی رسانههای خارجی آمار شهدای عملیات کربلای ۴ به استناد اسناد موجود، کمتر از ۱۰۰۰ نفر است.»
محسن رضایی امروز در گفتوگوی تلویزیونی خود درباره آمار شهدای این عملیات گفت: «در روز چهارم که ما کربلای ۴ را آمار گرفتیم آمار ۹۹۱ شهید را به ما دادند. در روز چهاردهم آماری که گرفتیم ۹۸۵ نفر بود یعنی از ۹۸۵ تا ۹۹۱ که به ما آمار داده بودند ممکن بود که نام افراد تکرار شده باشد. برای مثال از دو لشکر یک اسم میدادند و بعد که راستیآزمایی صورت میگرفت متوجه میشدیم که یک نفر است.»
به گفته فرمانده پیشین سپاه پاسداران «هیچ کدام آن عملیاتها فریب نبوده است. ما عملیات کربلای ۴ را تبدیل به فریب کردیم ولی کربلای ۵ فریب نبوده است و اصلی بوده است. دستاورد کربلای ۴ این بود که اولین بار بود که دنیا به نتیجه رسید دیگر صدام نمیتواند دیواری در مقابل ایران باشد و کربلای ۵ باعث شد قطعنامه ۵۹۸ صادر شود. یعنی اولین قطعنامهای که مرزهای بینالمللی ما را به رسمیت شناخت همین قطعنامه بود. اگر کربلای ۴ نبود کربلای ۵ انجام نمیشد و اگر کربلای ۵ نبود جنگ تا امروز ادامه داشت و صدام تا امروز باقی میماند و اختلاف کویت و عراق شکل نمیگرفت و ما ماجراهایی داشتیم. کربلای ۴ باعث شد که جنگ به نفع ما تغییر کند.»
سردار سلیمانی: کربلای ۴ عملیات اصلی بود نه فرعی
سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس که فرماندهی لشکر ۴۱ ثارالله کرمان را در دوره دفاع مقدس برعهده داشت در گفتوگویی تلفنی با برنامه «حالا خورشید»، کربلای ۴ را عملیات اصلی خواند نه فرعی و گفت: «بعد از موفقیت کربلای ۵ دشمن تصور کرد کربلای ۴ عملیات فرعی ما بوده.»
به گفته سردار سلیمانی «بعضیها شماتت میکنند که چرا عملیات لو رفت و چرا آقای رضایی دستور عملیات داد؟ البته دستور ایشان دستور شخصی نبوده و یک جمعی تصمیمگیرنده در مسئله جنگ بودند. اما یک منطق نظامی وجود دارد و آن اینکه ما تقریباً در همه عملیاتمان نسبتی از لورفتگی را داشتیم. برای مثال در عملیات والفجر ۸ که یکی از غافلگیرانهترین عملیات دفاع مقدس بود، شب لب رودخانه نشسته بودم. وقتی غواصهای ما داخل آب شدند، دشمن نورافکن روی آب باز کرد و روی ساحل ما شلیک کرد. معنایش این است که ما باید عملیات را لغو میکردیم. در عملیات کربلای ۵ روی دژ ایستاده بودم و نیروها آماده میشدند که وارد آب شوند. دشمن نزدیک ۱۰۰ کاتیوشا روی خط ما ریخت و این به این معناست که عملیات لو رفته و باید آن را لغو کنیم. اگر ما چنین تصوراتی را در جنگ مبنا قرار میدادیم، قادر به اجرای هیچ عملیاتی نبودیم و باید همه آنها را متوقف میکردیم.»
فرمانده سپاه قدس توضیح داد که «ما وقتی با فاصله کمتر از ۱۵ روز عملیات کربلای ۵ را که پیچیدهتر از کربلای ۴ بود انجام دادیم و بزرگترین موفقیت را به دست آوردیم و خود بنده هم در عملیات کربلای ۴ بودم و بلافاصله وارد عملیات کربلای ۵ شدیم، آن وقت هم موافق نبودیم. بحث مفصلی محضر آقای هاشمی رفسنجانی پیرامون عملیات کربلای ۵ شد. ایشان اصرار داشتند که عملیات انجام بگیرد. تصور این بود که با توجه به چسبندگی زمین عملیات کربلای ۴ و کربلای ۵، دشمن در آنجا هم هوشیار است، به این دلیل خیلی از فرماندهان مخالف بودند، اما فرماندهی جنگ اصرار داشتند که این عملیات انجام شود و بعد مشخص شد که این اصرار هم درست بوده و دشمن دچار غافلگیری شد.»
سردار سلیمانی تاکید کرد نمیتوان یک عملیات را بر مبنای این تصور که دشمن فهمیده، در صورتی که روی این عملیات ۶ تا ۸ ماه کار شده لغو کرد: «اگر این را مبنا قرار دهیم ما در هیچیک از عملیاتها دفاع مقدس نمیتوانستیم کاری انجام دهیم. تصور شما این است که عملیات خرمشهر لو نرفته بود؟ عملیات بیتالمقدس لو نرفته بود؟ لو رفته بود. دشمن میدانست که بعد از فتحالمبین عملیات دیگری را شروع کنیم. ما در شب عملیات فتحالمبین یک شب تا پای عملیات رفتیم و برگشتیم. دشمن قبل از حمله ما، به ما حمله کرد و به تیپ قم در جبهه شوش حمله کرد. ما اگر میخواستیم بر مبنای این تصمیمگیری کنیم، هیچ عملیاتی را نمیتوانستیم انجام دهیم. این تصمیمگیریهایی بود که در فضایی پر از ابهام و ترس انجام شد، اما هر وقت به نقطهای رسیدیم که نمیتوانستیم ادامه دهیم متوقف کردیم و به جای دیگری رفتیم.»
کیهان: در کجای دنیا عملیات فریب بدون تلفات است؟
روزنامه «کیهان» در شماره امروز خود با دفاع از محسن رضایی نوشته «اعتراضکنندگان به دلیل ناآشنایی با جنگ و بیاطلاعی از قواعد و فرمولهای آن اساساً نمیدانند عملیات فریب چیست! و با برداشت عوامانهای که از ظاهر این واژه دارند، عملیات فریب را با مانور و رزمایش اشتباه گرفتهاند. عملیات فریب یک عملیات واقعی است و نه یک رزمایش. این عملیات، با هدف گمراه کردن دشمن و کشاندن و دور کردن نیروهای نظامی حریف از منطقه اصلی عملیات صورت میپذیرد. بدیهی است که این عملیات را هم رزمندگان بر عهده دارند و مانند هر عملیات دیگری با دو احتمال پیروزی یا عدم فتح همراه است. کجای این عملیات که در تمامی ارتشهای جهان به عنوان یک تاکتیک مؤثر و کارآمد به کار گرفته میشود قابل اعتراض است؟ و در کجای دنیا عملیات فریب بدون تلفات صورت میپذیرد که جریان یاد شده با نگاهی عوامانه به فرمانده وقت سپاه اعتراض میکند که اگر عملیات فریب بود چرا در آن شمار قابل توجهی از رزمندگان شهید شدهاند؟! و باید پرسید وقتی از موضوعی اطلاع ندارند چرا درباره آن اظهارنظر میکنند؟!»
چرا کربلای ۴ عملیات فریب شد؟
محسن رضایی در گفتوگوی تلویزیونی امروز خود به مصاحبهای از آیتالله هاشمی رفسنجانی اشاره کرد و گفت که او به بسیاری از این ابهامات پاسخ داده است. منظور رضایی میتواند مصاحبه هاشمی رفسنجانی با خبرگزاری ایسنا در سال ۹۴ باشد که گفته بود: «خبر لو رفتن عملیات [کربلای چهار] را شنیدم. معلوم شد آن نقطه اساسی که میخواستیم از آن عبور کنیم، عراقیها مطلع شدند. من و آقای رضایی به گونهای خبر را اعلام کردیم که یک عملیات فریب بود یعنی اینگونه آن تبلیغات را خنثی کردیم.»
از توضیحات سردار بهمن کارگر، رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس در گفتوگو با «دفاع پرس» هم چنین نتیجهای میتوان گرفت: «ما عملیات لو رفته کربلای ۴ را به یک عملیات فریب برای ارتش عراق تبدیل کردیم و ۱۰ روز بعد در همان نقطه در حالی که نیروهای رژیم بعثی به مرخصی رفته بودند، عملیات کربلای ۵ را با موفقیت انجام دادیم.»
سردار احمد غلامپور، فرمانده قرارگاه کربلا از دیگر فرماندهان جنگ بود که در پاسخ به این سؤال که آیا عملیات کربلای ۴ عملیات فریب بوده یا خیر، تصریح کرده است: «کربلای ۴ و ۵ هر دو در منطق نظامی یک عملیات محسوب میشوند. ما پس از عملیات، وانمود کردیم که عملیات اصلی ما همین بوده است و این نوعی عملیات فریب به حساب میآید. ما در حقیقت دشمن را با تبلیغات و خارج کردن موقت نیروها از منطقه فریب دادیم. در نتیجه، یک عملیات لو رفته اولاً تبدیل به عملیات شناسایی با رزم و ثانیاً به فریبی برای دشمن تبدیل شد.»
سردار حسین علایی، فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس نیز در گفتوگویی با «تابناک» همین نظر را تائید کرد: «عملیاتهای کربلای ۴ و ۵ هر دو بخشهایی از یک عملیات سرنوشتساز هستند که با هم طراحی شدند؛ اما برای ایجاد غافلگیری، تلاش شد به ارتش عراق نشان داده شود که عملیات بزرگ سالانه ایران، همان عملیات کربلای ۴ بوده که انجام شده است و با عقب بردن نیروها از منطقه عملیاتی به ارتش عراق وانمود شد که رزمندگان اسلام قصد انجام عملیات دیگری را ندارند تا ارتش عراق فریب خورده و بتوان عملیات کربلای ۵ را انجام داد.»
حسین الله کرم، رئیس شورای هماهنگی حزبالله نیز در گفتوگو با «اعتمادآنلاین» درباره توئیت رضایی گفته بود: «ما قبل از عملیات هورالعظیم متوجه شدیم که عملیاتهای ما بدون عملیات فریب پیروز نخواهد شد بنابراین اولین عملیاتمان که با این دیدگاه انجام شد عملیات خیبر بود. عملیاتی در یک حفاظت بسیار بالا، قوی انجام شد ضمن آنکه این عملیات با تشکیل یک قرارگاه کاملاً سری با نام قرارگاه نصرت دنبال شد. در آن مقطع شهید علی هاشمی به عنوان فرمانده قرارگاه و شهید حمید رمضانی به عنوان مسئول اطلاعات این عملیات را انجام دادند اما با این حال متوجه شدیم این عملیاتها هرچقدر هم با حفاظت بالا مانند عملیات خیبر انجام بشود باز ما را بینیاز از عملیات فریب نخواهد کرد. حداقل عملیات فریب و عملیات پشتیبانی این بود که نیروی دشمن را در ۴۸ ساعت بعد از عملیات در آن منطقه نگه میداشت؛ از اینرو در عملیات «والفجر ۸» و تصرف «فاو» این کار دنبال شد. در این راستا یک عملیات فریب در هورالعظیم صورت گرفت تا دشمن تصور کند تک اصلی در فاو نیست و در جزایر مجنون شکل خواهد گرفت؛ و دیگری عملیات پشتیبانی بود که در جزایر امالرصاص و امالبابی صورت گرفت تا بتوانیم دشمن را فریب بدهیم و موفق هم بودیم. بنابراین برای عملیات بعدی نیز باید این حرکت را دنبال میکردیم از آنجایی که عملیات کربلای ۵ در شرق بصره به مدت ۱۷ روز بعد از عملیات کربلای ۴ انجام شد و همچنین زمان محدودی که کربلای ۴ (۲۵ ساعت) انجام شد میتوان اظهارات محسن رضایی را پذیرفت که در تداوم فریب دشمن ما باید هزینه بیشتری نسبت به عملیات والفجر ۸ میدادیم. مرز لو رفتن عملیات و عملیات فریب بسیار نزدیک است و تقریباً همپوشانی دارد. ادله بنده در پذیرش حرف ایشان همان مدت زمان عملیات است که تنها ۲۵ ساعت است؛ دوم آنکه به مدت چند روز عملیات کربلای ۵ انجام میشود و سوم اینکه محسن رضایی فرمانده آن عملیات بود لذا حرف ایشان قابل پذیرش است.»
فرق «آشنا» بین عملیات فریب و لو رفته
در نقطه مقابل این تفسیرها نظر حسامالدین آشنا، مشاور فرهنگی رئیسجمهور است که نوشته: «بین عملیات فریب و عملیات لو رفته تفاوت از زمین تا آسمان است. تحلیلهای پسینی مشکلی را حل نمیکند. ما شاید خطاکاران را ببخشیم اما خودشیفتگان را هرگز.»
آشنا همچنین در نوشته دیگری خطاب به رضایی که او را «فرمانده عملیات فریبنده» نامید، خاطرهای نیز از سردار مهدیقلی رضایی به نقل از کتاب «لشکر خوبان» بازنشر کرد: «داخل سنگر شدم، امین آقا (سردار شریعتی) پای بیسیم دوزانو نشسته بود. پرسیدم کی به آب بزنیم؟ گفت: حتی ساعت عملیات هم لو رفته ولی آقا محسن (رضایی) قبول نمیکند که عملیات لغو شود. تو به غواصها بگو به محض شلیک از طرف دشمن، برگردند.»
محمدعلی اسفنانی، از غواصان بازمانده عملیات کربلای ۴ هم در گفتوگو با «اعتمادآنلاین» تأکید کرد: «معمولا در عملیاتهای ایذایی یا عملیاتهای فریب عده محدودی درگیر میشوند تا دشمن را مشغول کنند و پس از آن عملیات اصلی در جای دیگری انجام میشود. طبیعتاً این عملیات نمیتوانست عملیات ایذایی یا فریب باشد، منتها جزء عملیاتهایی بود که ما موفق نبودیم.»
نظر شما :