سالی که خلیج فارس مینگذاری شده بود
گزارش اشپیگل از جنگ دریایی با ایران در ۳۰ سال پیش
ترجمه: محمدعلی فیروزآبادی
تاریخ ایرانی: گاه پیش میآید که «اریک وان اوستن» مدیر شرکت امداد و نجات وایسمولر در شهر بندری آیمایدن هلند نیز در این مورد که ستاره ناوگانش بر روی آبهای بین المللی چه کارهایی میکند، دچار شگفتی و تعجب میشود. همین چندی پیش بود که این ستاره یعنی کشتی ۲۲۴۰۰ تنی موسوم به «مایتی سروانت ۲» یک هتل مجلل شناور را از سنگاپور به مقصد سواحل شرقی استرالیا بر روی عرشه پهناور خود حمل کرد و آن را سالم تحویل داد.
مایتی سروانت ۲ که در آغاز کار برای نقل و انتقال سکوهای حفاری ساخته شده بود، امروزه به نوعی یک تعمیرگاه شناور است که به لطف تواناییهای خود میتواند در آبهایی به عمق ۱۰ متر نیز حرکت کند. محمولههای این کشتی معمولا به وسیله یک یدککش بر روی عرشه آن منتقل و به کمک پمپهای مخصوص تثبیت میشود و به کمک همین پمپها بلند شده و به دریا بازمیگردد.
روز جمعه گذشته بود که شرکت تحت مدیریت اریک وان اوستن یکی از غیرمعمولترین ماموریتهای سفارشی خود را انجام داد؛ یعنی حمل ناوچه جنگی آمریکا به نام «ساموئل بی. رابرتز» توسط مایتی سروانت ۲ از به اصطلاح تعمیرگاه خشکی در دبی به آبهای خلیج فارس. وضعیت بد جوی این انتقال را تا آخر هفته به تعویق انداخته بود.
سفر این به اصطلاح عمارت عجیب و غریب از دبی به سوی کارخانه کشتیسازی «بیث آیرون ورکز» در سواحل ایالت مین آمریکا ادامه خواهد یافت. کارخانه مذکور در واقع همان کارخانهای است که این ناوچه هواپیمابر ۳۵۸۵ تنی در سال ۱۹۸۴ در آن ساخته شد. ناوچه ساموئل رابرتز به اصطلاح خواهر دوقلوی ناوچه «استارک» است؛ همان ناوچهای که در ماه مه دو سال پیش مورد اصابت دو راکت «اگزوسه» عراق قرار گرفت و منفجر شد و بر اثر آن ۳۷ ملوان آمریکایی نیز جان خود را از دست دادند.
اما برای ناوچه ساموئل رابرتز اتفاقی به مراتب بدتر افتاد. این ناوچه در روز ۱۴ آوریل امسال در شمال شرقی سواحل قطر با یک مین ایرانی برخورد کرد و بخش زیرین کشتی منفجر و شکافی هشت متری در آن ایجاد شد. اگر خدمه کشتی موفق نشده بودند که دو سر این شکاف را به هم آورند، بیتردید ناوچه مذکور نیز به سرنوشت خواهر دوقلوی خود دچار میشد و به قعر دریا فرو میرفت. بر اثر این انفجار ۱۰ ملوان آمریکایی مجروح شدند.
ماموریت غیرمعمول (و ۳.۱ میلیون دلاری) مایتی سروانت ۲ با تایید بالاترین مقام نظامی ایالات متحده یعنی آدمیرال «ویلیام جی. کراو» رئیس ستاد مشترک نیروهای آمریکا در واشنگتن انجام میگیرد. آدمیرال کراو در ماه مه امسال شخصا از کشتی خسارتدیده در تعمیرگاه خشکی دبی بازدید کرده بود.
اهمیت ناوچه ساموئل رابرتز اما از جهتی دیگر نیز بیشتر است؛ زیرا برخورد این کشتی با مین بود که موجب چرخش تعیینکنندهای در جنگ دریایی واقع بر آبهای خلیج فارس به نفع آمریکا شد. به گفته «جیمز مککوی» از انستیتوی بینالمللی تحقیقات استراتژیک در لندن: «حالا دیگر ایران باید اعتراف کند که سرشاخ شدن با نیروی دریایی ایالات متحده عاقبتی غیر از نابودی ندارد.» به تلافی حمله به ناوچه ساموئل رابرتز بود که جنگندههای آمریکایی در ۱۸ آوریل از عرشه ناو اینترپرایز به پرواز درآمده و ناوچه ایرانی «سهند» را مورد حمله قرار داده و آن را غرق کردند. بر اثر این حمله کشتی خواهر سهند یعنی «سبلان» نیز به آتش کشیده شد. یک قایق تندرو ایرانی به نام «جوشن» نیز غرق شد. این قایق نخست از سوی ناوشکن «واین رایت» آمریکا هدف قرار گرفت اما موشک شلیک شده خطا رفت. متعاقب آن بود که ناوچه «سیمپسون» وارد عمل شد و جوشن را ساقط کرد. بدین ترتیب ایران در عرض یک روز شش کشتی و از جمله دو ناوچه از مجموع چهار فروند ناوچه خود را از دست داد.
در جریان مانور دریایی «ذوالفقار» ایران در اواخر ماه مه بود که مشخص شد، حملات پیش گفته شده چه خسارتهای سنگینی به بار آورده است. در این مانور ناوشکن قدیمی «پلنگ» که در سال ۱۹۴۴ در آمریکا ساخته و در سال ۱۹۷۰ به ایران فروخته شد به عنوان بزرگترین واحد جنگی حضور داشت. از قرار معلوم فرمانده نیروی دریایی ایران یعنی دریادار محمدحسین ملکزادگان تنها موفق شده بود که به غیر از پلنگ چند کشتی تدارکاتی را برای این مانور آماده کند.
عقبنشینیها از جبهههای زمینی با عراق، مشکلات موجود برای جذب نیروهای تازه نفس، اعتراضها علیه ادامه جنگ (مانند آنچه در شهر آغاجری روی داد)، وضعیت دشواری را برای تهران رقم زده است. افزون بر آن همین ماه پیش و در جریان یک دیدار رسمی عجیب از تهران بود که عمق انزوای سیاسی ایران مشخص شد. میهمان این دیدار کسی نبود به غیر از «لی گون مو» نخستوزیر کره شمالی، یعنی همان کشوری که مهمترین تامینکننده تسلیحات برای جمهوری اسلامی محسوب میشود.
از نظر آن تحلیلگر یعنی مککوی بزرگترین اشتباه تهران مینگذاری در آبهای خلیج [فارس] بود: «هر انفجار مین میتواند نتیجه کاملا عکس داشته و علیه مینگذار عمل کند.» اگرچه این مینها برای منفجر کردن سازههای بزرگ یعنی کشتیهای غولپیکر ناوگان آمریکا کار گذاشته شده است اما در اغلب موارد به خطا رفته و به عنوان مثال کشتیهای حامل نفت ایران (مانند نفتکش تگزاکو کارائیب) را منفجر کرده است.
غرق شدن کشتی مینگذار «ایران اجر» در سپتامبر گذشته آشکارا نشان داد که قدرت بالای تکنولوژیکی آمریکا در خلیج [فارس]، دست بالا را دارد. کشتی ایران اجر توسط ماهوارههای آمریکا رهگیری و به هنگام عملیات غافلگیر شد.
هنگامی که ایران برای نخستین بار احتمالا خطرناکترین سلاح خود یعنی موشک چینی «کرم ابریشم» را علیه نفتکش حامل پرچم کویت به کار گرفت، ایالات متحده آمریکا بلافاصله واکنش نشان داد و در عملیاتی کاملا نمایشی یکی از سکوهای نفتی ایران را هدف قرار داد. در رویدادی دیگر دو ناوشکن آمریکایی موفق شدند که با انتشار به اصطلاح ابری از ترکشهای آلومینیومی، رادار موشکهای کرم ابریشم ایران را مختل کرده و این موشکها را از اهداف اصلی خود منحرف کنند.
مککوی به عنوان یک کارشناس خبره امور خلیج [فارس] اظهار نظر میکند: «خط مشی به اصطلاح اقدامات تلافیجویانه آمریکا همیشه قاطعانه بود اما این خط مشی هرگز چندان سخت و مرگبار نبود.» اما این بار ایران هر بار که وارد تقابل شد نتوانست پیروز میدان باشد. آدمیرال کراو در تشریح استراتژی آمریکا میگوید: «ما بر روی اهداف دریایی تمرکز میکنیم. بر روی دریا قدرتمندتر هستیم.»
آدمیرال کراو پس از آنکه در پایان ماه آوریل گسترش حوزه عملیاتی آمریکا برای حفاظت از کشتیهای متعلق به کشورهای بیطرف را اعلام کرد، فرمانی برای افزایش پنج فروندی کشتیهای جنگی کشورش در خلیج [فارس] را نیز صادر کرد.
از قرار معلوم آدمیرال به اصطلاح پیه بالا رفتن پی در پی هزینههای عملیات در خلیج [فارس] را به تن مالیده است. تا به اینجای کار ناوگان آمریکایی حاضر در منطقه بیش از ۳۰۰ میلیون دلار را برای هزینههای اضافی بلعیده است و اگر ناوچه «ساموئل بی. رابرتز» دیگر قابل تعمیر نباشد، این ۳۰۰ میلیون دلار نیز کاملا از دست رفته به حساب میآید.
مدیران شرکتهای امدادی در دبی احتمال میدهند که آن ناوچه دیگر ارزش چندانی ندارد. اما آدمیرال کراو همچنان اصرار دارد که آن کشتی را به آمریکا بازگرداند تا تجهیزات پیشرفته اما سری آن پیاده شود.
نظر شما :