دولتآبادی: جنازه رضاشاه را نگه دارید
* تاریخ را همگان میسازند، نه یک شخص. نویسنده از جمله من تا بتواند تاریخ دوره زمانه خود را روایت میکند و بهتر که با تامل چنین کند. چون نویسنده نمیتواند شتاب اشخاصی را داشته باشد که تصور میکنند آمدهاند تا در بودن خودشان دنیا را به شکل پندار خود دربیاورند. آنکه شتاب میکند احتمال سکندری خوردناش بیشتر است و جامعه ما چنین تجربههایی بسیار داشته است! اما چه شده که اتفاقی مانند نام مصدق بر یک خیابان این قدر برجسته جلوه میکند!
* مصدق یک شخصیت ملی است، بازمانده بیآبرویی قومی که این کشور را به انحطاط و نکبت کشانیدند؛ قاجاریه. به این معنا مصدق یک اعاده حیثیت از خاندان خودش نیز هست. میدانیم همه جای دنیا گذشته خودشان را دور نمیریزند یا به اصطلاح نفی مکانیکی نمیکنند. بلکه نیک و بد خود را نگه میدارند و اجازه میدهند از آنچه رخ داد فرزندانشان آموزهای بیابند. در این مورد به خصوص کار وقتی خراب میشود که گفته میشود حالا نوبت مصدق است، پس بقیه را باید دور ریخت! البته و متاسفانه در کشور ما ایران دست تخریب همیشه درازتر است که امیدوارم همین عمل قبیح «تخریب» بازشناسی بشود که را؟
* مثلا چرا شازده ظلالسلطان قاجار در اصفهان علاوه بر همه تعدیها و ستمها و مصادره اموال مردم و... بناهای باقی مانده از گذشته را - مثلا از دوره زندیان یا صفویان - با قید تخریب به اشخاص میفروخت؟ این یک مقوله بسیار قابل مطالعه و تامل در این کشور است: تخریب خود. مورد تازه اینکه همین دیروز شنیدم جنازه مومیایی شده رضاشاه پیدا شده است، به سهم خودم من موافق نگه داشتن آن هستم زیر نظر سازمانهایی مسئول که باور دارند نیک و بد گذشته را باید حفظ کرد و داوری به آن را به عهده جامعه گذاشت.
نظر شما :